رفتن به مطلب

وقتی بچه ها درباره وضعیت درسیشان راست نمی گویند


ارسال های توصیه شده

الکس سیزده ساله با ناراحتی به مادرش می‌گوید: «تو نمی‌دانی چقدر معلم ما بداخلاق و عصبی است. همه بچه‌ها سر کلاسش مضطربند و هیچ‌کس درس یاد نمی‌گیرد. هروقت من را برای درس پرسیدن صدا می‌کند، تن و بدنم می‌لرزد و همه چیز یادم می‌رود. حالا در چنین وضعیتی، چطور توقع داری من بتوانم درس یاد بگیرم؟»

 

سارای نوجوان سعی می‌کرد به مادرش نگاه نیندازد و حواسش را به در و دیوار معطوف می‌کرد، اما مادر لب به انتقاد از او گشوده بود و حتی برای دقیقه‌ای دست از شماتت کردن برنمی‌داشت.

 

او می‌گفت: «سارا، من فکر می‌کردم تو دیگر امسال تصمیم گرفته‌ای دختری متفاوت از سال‌های گذشته شوی. هربار از تو می‌پرسم اوضاع درسی‌ات چطور پیش می‌رود جواب می‌دهی همه چیز عالی است. آن وقت امروز این نامه‌ ناامیدکننده را از مسئولان مدرسه‌ات دریافت کرده‌ام. تو که همان سارای تنبل سال‌های گذشته باقی مانده‌ای!»

 

جیسن پانزده ساله با ناراحتی به پدرش گفت: «تو چرا همیشه از من توقع داری کامل و بی‌عیب و نقص باشم؟» پدر جواب داد: «من هیچ وقت از تو توقع کامل بودن را نداشته‌ام، فقط من و مادرت می‌خواهیم که تو بیایی و همه چیز را راجع به اوضاعت در مدرسه درست و صادقانه به ما بگویی تا ما بتوانیم به صداقتت اعتماد کنیم.» جیسن جواب داد: «اگر بیایم راستش را بگویم با من دعوا می‌کنید. چطور جرات راستگویی ‌ داشته باشم؟»

 

این کودکان و نوجوانان دوست دارند مسئولیت‌پذیر باشند و نتایجی رضایت‌بخش برای والدین‌شان ببرند. اما الگوهای رفتاری اشتباه، حواس‌پرتی، داشتن دوستان درس‌نخوان، شرایط نامناسب خانه و مشابه اینها‌ موجب می‌شود ‌ نتوانند نمراتی خوب کسب کنند.

 

با این حال، خود آنها هم از وضع درسی‌شان ناراضی‌اند و دلشان می‌خواهد جزو شاگردان درخشان جلوه کنند. در چنین شرایطی، دروغگویی راحت‌ترین روش است. نمرات او بد است، اما دوست دارد همان شاگرد خوب باشد. خیلی راحت نزد والدین می‌رود و وضعیت را برعکس تعریف می‌کند.

 

شاید دروغگویی برای مدتی کوتاه او را نجات دهد، اما خیلی زودتر از آنچه کودک انتظار داشته، دستش برای والدینش رو می‌شود. آن وقت است که مورد بازخواست قرار می‌گیرد و باید سپر دفاعی‌اش را بکشد، اما براستی همه اینها برای چه هستند؟

 

پدر و مادر گرامی، اگر فرزند شما راجع به اوضاع درسی‌اش راست نمی‌گوید، تنها مقصر او نیست. شما هم باید نکاتی را رعایت کنید. او هنوز به سنی نرسیده که خودش بتواند مسیرش را رعایت کند و دوره حساسی را سپری می‌کند. به این موارد توجه داشته باشید:

 

•‌دروغگویی قابل پذیرفتن و اغماض نیست، اما سعی کنید متوجه شوید که چه ترسی در پس این دروغ وجود دارد. او از چه چیز وحشت کرده که ترجیح داده مشکلش را با دروغ گفتن حل کند. او را نترسانید، زیرا شرایط هراس آور همیشه مخرب‌اند.

 

•‌این امکان وجود دارد که واقعا درد فرزند شما تنبلی نباشد و او مشکلی داشته باشد. هستند دانش‌آموزانی که به دلیل مشکلات جسمی و روحی، نمی‌توانند تمرکز درست بر درس داشته باشند و معلمان و والدین، بدون توجه به این مشکل، آنها را شماتت ‌ و شرایط را برای این دانش‌آموزان دشوارتر می‌کنند. اگر احساس می‌کنید ممکن است فرزندتان مشکل داشته باشد، حتما او را نزد مشاور ببرید.

 

•‌به فشارهایی که ممکن است بر دوش فرزندتان سنگینی کند توجه داشته باشید. معمولا کودکان و نوجوانانی که در خانه یا بیرون تحت شرایط دشوار قرار دارند، تمرکز و علاقه کافی برای درس خواندن ‌نخواهند داشت.

 

•‌هر وقت احساس کردید فرزندتان شما را بازی می‌دهد، مطمئن باشید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. در این شرایط، وضعیت را برای او سنگین و ترسناک نکنید و از او بخواهید صادقانه مشکلش را با شما مطرح کند.

 

•‌به لحن صحبت کردنتان با او دقت کنید. هرگز زبان به انتقاد تند نگشایید و از خجالت‌زده کردن او بپرهیزید.

 

•‌در صورت نیاز از عوامل مدرسه کمک بگیرید.

مترجم: لیلا رعیت

psychologytoday.com

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...