Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۹۴ دکتر پرویز رزاقی/ روانشناس: دلایل مختلفی وجود دارد تا بعضی از افراد به چشم و همچشمی روی بیاورند. یک علت آن ابراز وجود است. کسانی ابراز وجود میکنند که اعتماد به نفس کمی دارند و این موضوع در آنها با احساس حقارت ذهنی و روانی و درونی همراه است؛ به این دلیلکه خودشان را کمتر از دیگران میبینند بنابراین سعی میکنند با انجام کارهایی مثل چشم و همچشمی، در زندگی خود به موقعیت یا چیزی دست پیدا کنند تا آن حس حقارت یا کمبود خود را جبران کنند. بروز چنین رفتارهایی میتواند ریشه در دوران گذشته یعنی زمان نوجوانی و جوانیشان داشته باشد. به این معنیکه دوست داشتند چیزی را داشته باشند، اما نمیتوانستند به آن دست پیدا کنند و حالا نمودش را به شکل چشم و همچشمی نشان میدهد. گاهی وقتها چشم و همچشمی از روی حسادت به فرد دیگری است. یعنی چیزیکه تو داری من هم باید داشته باشم؛ چون من از تو کمتر نیستم و حتی دوست دارند دیگران از موقعیتی که دارند محروم شوند و خودشان به آن موقعیت دست پیدا کنند. بعضی وقتها علت چشم و همچشمی برای به دست آوردن یک جایگاه و برتری است. یعنی افراد تحمل ندارند، ببینند دیگران آن موقعیت خوب را داشته باشند و به همین علت دوست دارد خودش جایگاه و برتری را به دست بیاورد تا با این عمل بتواند روی نیاز روانشناختی و عقده حقارتیکه در وجودش است، سرپوش بگذارد. گاهی وقتها انجام اینکار ناشی از کمالطلبی افراد است. افراد کمالطلب با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف حاضر به ایستایی، رکود و توقف و...نیستند. وقتی میبینند دیگران موقعیت یا چیز خوبی را به دست آوردهاند، تلاش میکنند تا آن موقعیت یا جایگاه خوب را از آن خود کنند. اما وقتی نمیتوانند، احساس شکست و توقف در ذهنشان شکل میگیرد و اینگونه تفکرات و اندیشیدنها باعث میشود که فرد خود را به واقعیتی برساند تا در جریان آن احساس رضایتمندی و خشنودی به او دست بدهد. این به دست آوردن موقعیت میتواند شکل چشم و همچشمی و حسادت را به خود بگیرد. گاهی وقتها حسادت به یک رفتار روانشناختی آسیبزا تبدیل میشود. یعنی فرد بر اثر به دست نیاوردن آن موقعیت یا وسیله خاص احساس حقارت میکند و زمان زیادی را برای فکر کردن به آن موضوع اختصاص میدهد. تاحدی که به مرز نشخوار فکری میرسد و باعث میشود فرد احساس رضایتمندی در زندگی نداشته باشد و مدام در استرس و اضطراب به سر ببرد و پرش افکار داشته باشد و نتواند روی موضوعات مختلف تمرکز داشته باشد. البته این تنها خود فرد نیست که آسیب میبیند و این اضطراب ناشی از چشم و همچشمی باعث میشود تا در برخورد با اعضای خانوادهاش دچار تنش شود و پرخاشگریکند. این مساله تا جایی ادامه پیدا میکند که زندگیشان از حالت عادی خارج شده و مختل میشود. در این میان برای ترمیم اینگونه نیازهای روانشناختی فرد؛ به شخص دیگر متوسل میشود تا با تهیه شیء مورد نظرش نیاز روانشناختی خود را تامینکند. در حالت دیگر حتی حاضر است تاوان سختتری را در ازای به دست آوردن آن وسیله یا شیء خاص در زندگی خود بپردازد. به طور مثال به پرخاشگری متوسل میشود و رابطه اعضای خانواده خود را با دعوا کردن و خشونت به هم میزند تا زمانیکه همسر یا طرف مقابلش را به خرید شیء مورد نظر متقاعد کند و به احساس آرامشی که دنبال آن است، دست پیدا کند. بهتر است فرد خود را طبق همان چیزیکه هست قبول کند و به سبک زندگیای که خود و همسرش انتخاب کرده است، قانع باشد و به داشتههایش افتخار کند. نه اینکه خود را با دیگران مقایسه کند که همین مقایسه کردن منجر به چشم و همچشمی میشود. با پذیرفتن یک سبک از زندگی، فرد به خودباوری رسیده و در نتیجه اعتماد به نفسش بالا میرود و درگیر بازی چشم و همچشمی نمیشود. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده