رفتن به مطلب

شعر طنز سلام


ارسال های توصیه شده

دختری

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ز کوچه باغی میگذشت

یک پسر در راه ناگه سبز گشت

در پی اش افتاد و گفتا او سلام

بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام

دختر اما ناگهان و بی درنگ

سوی او برگشت مانند پلنگ

گفت با او بچه پروی خفن

می دهی زحمت به بانویی چو من؟

من که نامم هست آزیتای صدر

من که زیبایم مثال ماه بدر

من که در نبش خیابان بهار

میکنم در شرکت رایانه کار

دختری چون من که خیلی خانمه

بیشت و شش ساله، مجرد، دیپلمه

دختری که خانه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ش در شهرک است

کوی پنجم، نبش کوچه، نمره شصت

در چه مورد با تو گردد هم کلام

با تو من حرفی ندارم والسلام!!!

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...