رفتن به مطلب

تمدنهای هند بین النهرین ویونان و روم


ارسال های توصیه شده

اگر نظريه طرفداران جغرافيا عامل شكل دهنده تمدن ها را در تمام موارد صائب به شمار نياوريم، در مورد يونان مي بايست اين نظريه را صادق بدانيم. ويژگي هاي جغرافيايي سرزميني كه يونانيان در آن ماوا گزيدند در شكل گيري، توسعه و نشر اين تمدن به خارج از يونان بسيار موثر بود.

 

 

دياكوف، و، ، ترجمه صادق انصاري و همكاران، نشر انديشه، 1353، جلد دوم = يونان، ص 19)

كوه هاي فراوان با امتداد شمالي جنوبي و ارتفاعي عمدتا بيش از دوهزارمتر يونان را به قسمت هاي مجزا از هم تقسيم كرده است. اين ويژگي طبيعي شرايط مساعدي را براي تشكيل دولت - شهرها كه در تمدن و فرهنگ يوناني سهم بسياري داشتند، مهيا كرده بود. از سوي ديگر هرچند كوه ها مناطق و دولت ها را از يكديگر جدا مي ساخت، دريا، كه تقريبا سراسر كرانه هاي يونان را از هر سو در برگرفته است، ارتباط خارجي يونانيان را سهل و آسان مي نمود و اين دومين تاثير انكارناپذير جغرافياي اين سرزمين در تكوين تمدنش بود.

آب و هواي معتدل و گرم مناطق ساحلي يونان وجود ايوان هاي ستون دار به منظور ايجاد سايه را الزامي مي كرد و اين چنين بود كه معابد يوناني با آن ستون هاي زيبا و باشكوه، يكي از زيباترين جلوه هاي هنر معماري را به بشريت ارزاني داشت.

در يونان، مناطقي كه براي كشاورزي مساعد باشد اندك بود. گرماي شديد تابستان و خشكي رودخانه ها نيز از جمله موانع كشت و زرع در اين سرزمين به شمار مي رفت. از همين رو بود كه با افزايش جمعيت، مهاجرت امري اجتناب ناپذير شد و بدين ترتيب كوچ نشين هاي يوناني در اقصي نقاط كرانه هاي درياي مديترانه متولد شدند و در نشو و نماي فرهنگ يوناني در ساير نقاط اروپا موثر واقع گرديدند.

لینک به دیدگاه

پيشينه تاريخي يونان

نام داشته اند كه از نژاد مديترانه اي بوده و ظاهرا از آسيا به اين حدود آمده اند.

.در حدود دوهزار سال پيش از ميلاد نخستين اقوام يوناني در ظاهر شدند؛ يوناني ها يا هلن ها از شمال به اين حدود آمدند... همه آنها به زبان هند و اروپايي تكلم مي كردند و بيابانگرد و شكارچي و پرورش دهنده چهارپايان بودند... و از لحاظ مذهبي مانند ايراني ها و ساير اقوام آريايي به مظاهر طبيعت احترام فراوان مي گذاشتند... (دولاندلن، ش، ، ترجمه احمد بهمنش، دانشگاه تهران، 1367، جلد اول، ص 74) معروف ترين قبايل آريايي نژاد يوناني ها بودند كه هزار و ششصدسال پيش از ميلاد وارد شده، پلاژهاي بومي را به اطاعت خويش وا داشتند. بدون ترديد آكئي ها تحت نفوذ مردم قرار داشتند و از اين رو نخستين قبايل سكني گزيده در يونان متاثر از فرهنگ ميان رودان و سنت هاي تمدن هاي كهن تر شرقي بودند. هنگامي كه در سده سيزدهم پيش از ميلاد آكئي ها به اوج قدرت خود رسيدند و تمدني موسوم به را بنيان نهادند سرچشمه فرهنگ خود را مديون همان تمدن كرتي بودند كه خود از تمدن هاي شرقي الهام گرفته بود. در اينجا بود كه اصل تمدن يوناني در اصل از كرت آمد. كرت جزيره اي است در جنوب يونان كه به يك نسبت براي مصر، يونان و بخش شمال غربي هلال حاصلخيز در دسترس بود. قومي كه منشا آن ناشناخته است از حدود سه هزار و چهارصد سال پيش از ميلاد در عصر نوسنگي در كرت مي زيست. اين قوم از مصر و از دره فرات انديشه هايي را اقتباس كرده و فرهنگي از آن خويش آفريده بود. يونان هيچگاه نبايد دين خود را در تمدني كه بر شالوده بنيادهاي مشرق زمين بنا كرد فراموش كند.

لینک به دیدگاه

شكوفايي

هنگامي كه حوالي 800 پ.م و را به عنوان يكي از نخستين آثار حماسي - ادبي بشر را با الهام از ويراني شهر حدود 1200 پ.م) مي سراييد، احتمالا نمي دانست كه آغازگر شكوفايي يكي از جالب ترين تمدن هاي تاريخ خواهد شد. آغازي كه شاعران مهم ديگري چون كه در يونان مركزي و در دامنه هاي مي زيست، آن را تداوم بخشيدند و روحيه يوناني را براي انديشيدن مهيا ساختند.

در فاصله سده هاي 700 - 500 پ.م رشد جمعيت در يونان افزايش چشمگيري يافت. روستاهاي قبيله نشين كوچك به سرعت گسترش يافتند و شهرها تولد يافتند، در ادامه اين روند با رشد بازرگاني پا به عرصه وجود گذاشتند.

اصطلاح دولت - شهر يا يوناني بر يك واحد سياسي دلالت مي كند كه محل زندگي شهروندان يوناني بود. اين واحد، شهري بود كه ويژگي هاي يك كشور را داشت، مانند: 1- ناحيه اي بود كوچك، محدود به شهر و مستقل از مناطق اطراف خود؛ مانند آتن، كورنت و اسپارت 2- مركزي داشت كه معمولا پيرامون آن را با استحكامات سنگي محفوظ مي داشتند؛ مانند 3- از سازمان حكومتي برخوردار بود و شهروندان آزاد در اداره امور در آن مشاركت مي جستند.

زندگي در دولت - شهرها براي آزادي و برمبناي فرديت بود؛ از اين رو شايد بتوان دولت - شهرها را از مهمترين پديده هاي سياسي دوره باستان به شمار آورد.

بزرگترين دولت - شهر بود. لوكاس، هنري، ترجمه عبدالحسين آذرنگ، كيهان، 1366 ، جلد اول، صص 17334)

 

اما يونان نقطه محدود به اسپارت نبود، بازرگاني در تمام اين سرزمين رشد فراواني يافته بود و شهرها به سرعت ترقي كرده و ثروتمند شدند. آتن خود را براي نقش تاريخي كه برايش مقدر شده بود آماده مي ساخت. تضاد طبقاتي ميان جمعيت شهري ثروتمند و روستاييان فقير به آشفتگي و خشونت در آتن انجاميد. از اين رو در سال 624 پ.م نخستين فرد از قانونگذاران سه گانه به تدوين قانوني همت گمارد، سي سال بعد اين قانون را به نفع بردگان و تهي دستان اصلاح كرد. سرانجام در حوالي 500 پ.م دولت آتني را سازماندهي كرد.

آتن پس از پشت سرگذاشتن دوره هاي حكومت جباري و سپس اريستوكراسي يا سلطنت اشراف مقارن سده هاي ششم و پنجم و چهارم پيش از ميلاد به دموكراسي يوناني دست يافت. را توضيح داد. بندگان و بندگان آزاد شده و بيگانگان و حتي يونانيان زاده شده در آن شهر كه پدرشان از شهري دورتر آمده باشند به حساب نمي آمدند.( >ولز ، جورج هربرت ترجمه مسعود رجب نيا، سروش، 1365 ، جلد اول ، ص 367) برده داري در مفهوم عميق خود در يونان با قوت تمام وجود داشت، شايد به همين علت است كه مفهوم آزادي آنچنان كه در يونان تقديس مي شده در ايران مقارن آن ايام به علت عدم وجود يك نظام پيشرفته برده داري در كانون توجه قرار نگرفته بود...در قوانين يونان باستان از همان آغاز و سپس در مراحل پيشرفته تر در عصر دراكون و سولون به قوانين ويژه بردگان به صراحت و تفصيل پرداخته شده است.(>خدايان ، همان ، جلد دوم، ص، 839) به محرومان از حقوق شهروندي بايد زنان را هم افزود.

لینک به دیدگاه

رستاخيز

گرچه پيروزي هاي يونانيان در نبرد با داريوش هخامنشي يكي در 492 پ.م و ديگري در رويارويي مشهور به سال 490 پ.م به طرز اعجاب آوري از سوي مورخان يوناني و سپس اخلاف غربي شان مورد مبالغه قرار گرفته با اين حال اين سلسله جنگ ها كه به جنگ هاي ماخوذ از مادي معروف است، در تاريخ جنگ هاي جهان به نفع يونانيان به ثبت رسيد. نبرد كه پيروزي ديگري را براي يونان در برابر خشايار شاه پارسي رقم زد، نقطه آغازين رهبري آتن در امور يونان شد كه به عصر شكوهمند 4611 تا 429 پ.م) انجاميد. از اين پس 4311 تا 404 پ م[ )ميان يونانيان] برتري آتن را در امور عقلي و فكري از ميان نبرد.(>لوكاس، همان، ص، 179) انديشه يوناني كه از زماني پيش، به تعمق و تدبر واداشته شده بود مقارن اين عرصه به اوج شكوفايي و بالندگي رسيد. شعر غنايي، آموزش و پرورش، نمايش هاي تراژديك و كمديك هريك به اوج پختگي خود رسيدند.

تاريخ نگاري با آغاز شد، اما هردوت چنان تاثيري بر آن گذاشت كه به ملقب شد. آنچه امروز ما از دنياي قديم مي دانيم مديون مورخان ديگري چون ، ، ، دييودورسيسلي >، ،،، و... بود؛ كه مكتب تاريخ نگاري يونان و دنباله آن به بشريت ارزاني داشت.

 

 

معماري يوناني نيز با تمام سادگي كه داشت شاهكارهايي را آفريد كه ظرافت و دقت طراحي آن الهام بخش سبك هاي معماري پس از خود شد. همچنين آنان در تنديسگري به چنان پيشرفت عظيمي رسيدند كه مايه شگفتي است. آتني نخستين تنديسگر بزرگ يونان بود. او آفرينشگر تنديس مشهور يا صفحه انداز از جنس مفرغ است؛ تنديس جواني كه در حال پرتاب كردن صفحه مي باشد. اما تمامي داشته هاي يونان در مقابل دستاوردهاي فلسفي آنان گويي به هيچ مي ماند. بنياني را كه و در تفكر بشريت پي افكندند تا هزارو پانصد سال پس از ايشان اساس نظريات انديشمندان را به خود مشغول داشت. افلاطون نظام آرماني و عظيمي آورده كه از عصر وي تاكنون انسان را شيفته كرده است. آراي ارسطو در باب علت و معلول، اخلاق ، سياست، معرفت شناختي هستي به راستي انسان را دچار حيرت مي كند.يوناني ها نيز مانند ايرانيان به ورزش و قواي جسماني اهميت زيادي مي دادند. مهم ترين بازي ها و مسابقات، مسابقه كه هر چهارسال يك بار از سال 776 پ. م در برگزار مي شد.دولاندلن، همان، ص105)

فرجام يونان

مورخان دو دليل عمده داخلي و يك علت خارجي را در از ميان رفتن يونان برشمرده اند. نخستين علت جنگ هاي ويران كننده داخلي بود كه به تضعيف شديد قدرت نظامي و سياسي يونانيان انجاميد. قسمت دوم جنگ هاي پلوپونز ، در سال 413 پ .م با هجوم اسپارت به ناحيه آتيك آغاز شد. ترديدي وجود ندارد كه تحريكات ايرانيان در شعله ور شدن منازعات داخلي يونان تاثيرگذار بوده چنانچه در سال 412 پ.م اسپارت با داريوش دوم هخامنشي عقد اتحاد بست. در سال 404 پ.م پس از نزديك چند دهه جنگ و خونريزي سرانجام آتن شرايط صلح را پذيرفت. آتنيان مجبور شدند حصارهاي خود را ويران و به استقرار قواي اسپارتي در رضايت دهند. اين به معناي برتري اسپارت و پايان عمر دموكراسي يوناني در آتن بود. پايان نبرد اسپارت و آتن به معناي به آخر رسيدن جنگ در يونان نبود. اين بار جنبش استقلال طلبي عليه اسپارت، از شهري كه تا آن موقع نقش مهمي به عهده داشت، آغاز شد. اتحاد آتن و اسپارت براي مقابله با اين وضع به نتيجه نرسيد بنابراين يك چند دوره برتري و سيادت تب در يونان به طول انجاميد. اين نبردها كه باعث تضعيف شديد دولت - شهرها شده بود در نهايت به نفع مقدونيه به پايان رسيد. با ظهور سرتاسر يونان به زير سلطه او درآمد. اما هدف اسكندر هرگز به تصرف سرزمين كوچك يونان كه در مقابل شاهنشاهي عظيم در هخامنشي كوچك تر نيز به نظر مي رسيد محدود نمي شد. اسكندر در طي چندين اردوكشي نظامي كه با نبوغ و اقبال بلند او همراه شد سرانجام در سال 330 پ.م وارد ايران شد و خزاين نفيس چندصد ساله پارسيان را در شهرهاي پرسپوليس و پاسارگاد به كف آورد. اين رويداد بزرگ به معناي فروپاشي يك امپراتوري قدرتمند و سرآغاز دوره هلنستيك) در مشرق زمين، از جمله ايران بود. گرچه در اين زمان فرهنگ يوناني با آميختگي به تمدن هاي شرقي - كه البته رنگ يوناني آن قوي تر بود - سرتاسر جهان آن روز را به ياري سپاه اسكندر و جانشينانش در مي نورديد، از مصر تا شرق ايران، اما وضعيت در يونان چندان مناسب نبود.

هنگامي كه يك قدرت خارجي مهيب در مقابل يونانيان قرار گرفت آنان چنان به دنبال منازعات داخلي خود فرتوت و فرسوده شده بودند كه ياراي مقاومت در خود نمي ديدند. علاوه بر اين علت خارجي در سقوط يونان، زوال و انحطاط فرهنگ يوناني آن حس وطن پرستي يوناني را از آنان درربوده بود بنابراين با يورش لژيونرهاي قدرتمند رومي اتحاديه هاي يوناني درهم شكست و استقلال دولت - شهرها به كلي رخت بر بست. از 146 ميلادي بدين سو يونان قسمتي از امپراتوري جهاني روم بود كه البته خود ميراث خوار فرهنگ و تمدن يونان به شمار مي رفت. باري اين تاريخ نقطه پاياني

لینک به دیدگاه

مروري بر كتاب

دو عنصري كه پيوسته به كمك آن مي توان به ريشه پيشينه و تحول و تكامل تاريخ ، تمدن و فرهنگ پيشينيان پي برد يعني نوشته هاي ديني و يادمان هاي هنري -فرهنگي ، در مورد شناخت تاريخ ، تمدن و فرهنگ يونان كارساز نيست .

فرهنگ و تمدن يونان باستان كه موضوع كتاب است ، بس آميخته و جالب و در عين حال پيچيده و در برخي ابعاد و جهان مبهم است .

هرچند بقاياي آثار تاريخي يونانيان چون مقابر و بت ها و نقوش خدايان و زمام داران يونان باستان تصوير جامع و كاملي از سبك هاي هنري هنرمندان و آفرينندگان اين آثار را به دست مي دهند ، معذالك مطالعه تاريخي يونان باستان نيازمند مكمل هاي ديگري نيز هست كه تنها از راه مقايسه و تحليل و حتي به كمك تاريخ ،هنر فرهنگ و تمدن سرزمين هاي ديگر به يونانيان باستان به هر صورت ارتباط داشته اند ، رسيدن به آن ممكن است .

تاريخ يونان باستان نه تنها بدون توجه به آسياي صغير قابل مطالعه دقيق نيست ، بلكه بدون توجه به جنگ هاي ايران و يونان نيز به نتيجه مطلوبي نمي توان دست يافت ، زيرا جنگ هاي ايرانيان و يونانيان تاثير چشم گيري بر روند حكومت در يونان گذاشته است .

در يك مقطع زماني نسبتاً دراز با فراز و نشيب هاي فراوان ، دست يافتن به واقعيات تاريخ يونان نيز آسان نيست .

در مجموعه جدول تاريخ يونان باستان به صورت كرونولوژيك به اين شرح است : از سال 499 تا 493 پيش از ميلاد مسيح به عنوان مقطع جنبش

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...