رفتن به مطلب

شهرسازان موثرند یا مقصر؟ - نوشتاری از مهدی حجت


ارسال های توصیه شده

در تعریف «شهر» اتفاق نظری وجود ندارد و در تعاریف بیان شده بر مواردی نظیر تعداد جمعیت، نوع فعالیت های اقتصادی، حوزه اداری و موارد دیگری اشاره شده است.

 

 

 

ewh45f91ask38sq5p9n3.jpg

 

 

با توجه به حقوقی که برای شهروندان در شهرها دیده شده است، احساس امنیت و آرامش و رفاه از الزامات و بایسته های توسعه و ترسیم شهری است. در گفت و گو با دکتر «مهدی حجت» قائم مقام پیشین سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به بررسی فرصت ها و تهدیدهای پیش روی توسعه شهری و هویت شهری در شهرسازی پرداختیم.

 

تعریف شما از شهر چیست؟

تصوری عمومی وجود دارد که در آن شهر را تعدادی از بناها می بیند که در کنار هم قرار می گیرد به سان یک دانه برنج با یک گونی برنج. این نگاه درستی نیست. شهر برای خودش ماهیتی دارد و این ماهیت در ذهن تک تک شهروندان حضور دارد. نقشه پنهانی از شهر در ذهن شهروندان بر حسب سابقه زندگی، طول مدت زندگی و میزانی که در شهر گشته اند، پرونده ذهنی متفاوتی با هم دارند.

 

اگر بگویم که می خواهم بروم دربند یا میدان غار، مکان اول برای تفریح و مکان دوم برای کار در ذهن شما نقش می بندد زیرا در ذهن ما، خاطره ای از شهر و نقاط مختلف آن وجود دارد و پلاتی از شهر و تصوری از آن هست که با آن تصور زندگی می کنیم. آنچه که در معماری اتفاق می افتد اگر مطلوب طبع افراد باشد.

 

گاهی فضای کوچکی هست که آینه زندگی افراد بوده به نحوی که در آن آسایش و راحتی دارند در اینجا زندگی در واحد خانوادگی شکل گرفته است. شکل دیگر زندگی در واحد شهری است. وقتی می خواهیم درباره اهمیت این واحد صحبت کنیم می گوییم شهر ما، خانه ما. شهر برای اینکه اعتبار پیدا کند باید بگوییم که شهر، همان خانه است در حالی که ما یک زندگی خانوادگی در خانه و یک زندگی مدنی، در شهر داریم.

 

این زندگی مدنی، ابعاد، اقتضائات و کاربردهای خاص خودش را دارد و آن نوع از تقاضاهایی که در خانه برآورده می شود عین آنها در مقیاس بزرگتر در شهر برآورده نمی شود بلکه خواست های انسانی در مقیاس شهری کاملا با خواست های انسانی در مقیاس خانه متفاوت است و انسان به هر دو مقیاس نیاز دارد. آن بخش از زندگی اجتماعی که به آن کم توجهی می شود، موجب می شود که شهرهای ما شکل درست و روابط مدنی لازم در شهر را نداشته باشند. چون این روزها به آن زندگی مدنی که باید در شهر اتفاق بیفتد، خیلی کم توجه می کنیم.

 

نقش شهرسازان در ترسیم سیمای شهری چقدر است و ضرورت نظارت شهرسازان را بر روی ساخت و سازها چطور می بینید؟

ببینید شهر امری، چند بعدی است یعنی عوامل و عناصر متعددی در شکل گیری شهر موثر هستند. طراح شهری یا شهرساز یک عامل هماهنگ کننده است تا تعیین تکلیف کننده. در جهان هم میزان دخالتی که شهرسازان می توانند بکنند همین قدر است.

 

اینها همچون رهبر یک ارکست، موضوعاتی چون اقتصاد و سیاست و خلق و خوی جامعه و قوانین را نگاه می کنند و به نحوی در کنار هم قرار می دهند و صورتی از ظرف بزرگی به نام شهر به وجود بیاید و زندگی شهری شکل بگیرد. نمی توان نقش آنها را در مقیاس رهبر ارکست نفی کرد و اندازه یک رهبر ارکست هم دخالت دارند.

 

بنابراین آنها که دارند سازهای شهری را می زنند اگر نتوانند خوب بزنند یا خارج بزنند، از دست رهبر ارکست کاری برنمی آید. بزرگترین و بیشترین میزان گرفتاری که در شهرهای کشورمان داریم این است که عوامل با یکدیگر هماهنگ نیستند که یک رهبری واحدی را برای شهر بپذیرند. به محض اینکه یک مدیر شهری قوی و با سلیقه، شروع به کار می کند می تواند شرایط مناسب تری را به وجود بیاورد تا وقتی که شهرداری هست که آن توان و قدرت مدیریتی یا نفوذ و امکانات لازم برای به خدمت گرفتن عناصر مختلف شهر را ندارد، بنابراین خود به خود شهر، شرایط مطلوبی را پیدا نمی کند.

 

در کشور ما، هنوز شهرها با ضوابط غیر از ضوابط شهرسازی، ترسیم می شود. اگر به رشد شهرهای کشور توجه کنید می بینید که برخی افراد، قطعات زمینی را بین خودشان تقسیم می کنند و راه هایی را بین آنها ایجاد می کنند و آن را به فضاهای اداری، تجاری و مسکونی تبدیل می کنند اما در آنها ضوابط زندگی شهری اتفاق نمی افتد. واقعا جایی را در شهر نداریم که در آن زندگی کنیم. وقتی از در خانه بیرون می آییم از بودن در شهر، لذت نمی بریم.

 

فضای شهری در ایران به معنای واقعی کلمه نداریم، عموما رابط هایی داریم که میان بخش های تجاری و مسکونی و اداری رابطه برقرار کند که خیابان هستند. اگر قرار باشد که خیابان یک فضای شهری باشد باید خصوصیات انسانی بیشتری را در بر بگیرد که بتواند این اتفاق بیفتد. امروز شهرهای ما، مرتبا به نفع ماشین و تردد سریع تغییر شکل می دهد و بنابراین زندگی انسانی شهری تضعیف می شود. البته بخشی از آن ایجاب شرایط است اما تسلیم آن شدن هم، تصمیم درست و شهرسازانه ای نیست.

 

اشاره ای به چالش های فراروی توسعه شهری در کشورمان داشتید، پیشنهاد شما برای هماهنگی بیشتر نوازنده های این سمفونی توسط رهبر ارکست چیست؟

هر ماجرایی که بناست در جامعه درست شود، پیش و بیش از همه نیاز به خواست و مطالبه مردمی دارد. موتور محرکه هر اقدامی در جامعه، آگاهی و مطالبه عمومی است. مدیریت شهری ناچار به انجام می شود چون مردم می خواهند. مشکل بزرگ ما این است که شرایط سیاسی و اجتماعی گذشته کشور، این اجازه را نمی دهد که آب زیرپوست جامعه برود و مردم طالب یک زندگی شهری بشوند.

 

تعداد کمی از مردم همانطور که نان و پنیر برای صبحانه می خرند، دو شاخه گل هم برای روی میز و روی سفره شان می خرند. برای اینکه آن گل، چندان ضروری به نظر نمی رسد. زندگی شهری، حکم آن گل را دارد. مثلا خیابان ولی عصر تهران برای تردد، شرایط خوبی پیدا کرده است اما این خیابان، قبلا خیابان بود در حالیکه اکنون بیشتر شبیه به یک جاده شده است. یعنی رفت و آمد در آن، سهل شده اما بدنه این خیابان که فضای سبز و مغازه هایش بود و قدمی که مردم در آن می زنند، به ناچار به نفع ترافیک حذف می شود. با تمام تلاش شهرداری در بدنه سازی این خیابان، نسبت به قبل از اینکه چنین تغییر شکلی رخ بدهد، آن زندگی شهری تغییر پیدا می کند. در میادین شهری ما، زندگی شهری اتفاق نمی افتد فقط تردد رخ می دهد.

 

علتش چیست؟

به نظر می رسد هنوز مردم به آن مرحله نرسیدند که بگویند که یک زندگی شهری می خواهم. اگر فرصت فراغتی دارم، آن را در شهر و در تعامل با افراد جامعه بگذرانم و خستگی روزانه را با قدم زدن در خیابان های شهر از تنم بیرون کنم. شهرهای بزرگ و زیبای دنیا این ویژگی را دارد چون فضاهای شهری در آن وجود دارد. در شهری چون تهران، تعداد فضاهای شهری بسیار کم است. اولین اقدام، آگاهی رسانی به مردم است تا مطالبه عمومی ایجاد شود. برای بهبود وضع شهرسازی در ایران، نیازمند به آشنا کردن مردم به حقوق شهری خودشان هستیم.

 

منظور از حقوق شهروندی چیست؟

در اسلام برای هر انسانی، مجموعه حقوقی به رسمیت شناخته شده است. بخشی از این حقوق مربوط به ظرف زندگی انسان است چه ظرف کوچک خانه چه ظرف بزرگ شهر. ما در خانه حقوقی همچون امنیت و آسایش داریم اگر تیرآهن یا بتن یک ساختمان نیمه کاره در یک منطقه مسکونی از ساعت 23 شب، اجازه تخلیه داشته باشد امنیت و آرامش اهالی آن منطقه مخدوش می شود.

 

مردم در گستره شهری، حق دارند که هوای تمیز داشته باشند، از فضای سبز استفاده کنند و از همسایگانشان بتوانند خبردار و جویای احوال شوند. برای جامعه، حقوق مدنی وجود دارد و افراد در تعامل با یکدیگر، رشد می کنند بنابراین فضای شهری باید این شرایط را مهیا کند نه اینکه یک سری لوله های ایزوله شده، طراحی کند که افراد در آن مسیر از خانه هایشان به محل کار بروند و برگردند.

 

فضای شهری باید امکان تعامل با افراد را به مردم بدهد. افرادی که ایزوله پرورش می یابند که رشد انسانی پیدا نمی کنند. بایستی به جنبه های مدنی در شهرسازی توجه شود. اگر بناست چنین اتفاقی رخ دهد باید بسترهای آشنایی مردم با حقوق مدنی خودشان مهیا شود. مردم نسبت به این حقوق بی اطلاعند.

 

وقتی قرار است که پزشک با پرستاری هر جای کشور به بیماری آمپول تزریق کند حتما باید از سرنگی بسته بندی شده در فضایی استریل استفاده کند در غیر این صورت به وی اجازه تزریق نمی دهد اما بیشتر کسانی که در شهرهای ما در حال ساختمان سازی هستند، هیچ مدرکی دال بر اینکه کارشان منطبق با نیاز مردم است، ندارند. این در حالیست که افراد بزرگترین سرمایه گذاری زندگی شان را برای خرید خانه دارند اما به اندازه زمانی که بیمار می شود و تخصص پزشک و پرستار برایش مهم است، نسبت به معماری که بناست خانه اش را بسازد یا فروشنده ای که خانه را به او می فروشد، این حساسیت را ندارد.

 

یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیت هایی را به شهروند یادآور می شود که در قانون پیش بینی و تدوین شده است. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. از این رو، از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدف ها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که می توان به عنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است و در واقع حقوق شهروندی آمیخته ای است از وظایف و مسئولیت های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق برعهده مدیران شهری (شهرداری)، دولت یا به طور کلی قوای حاکم می باشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیت ها «حقوق شهروندی» اطلاق می شود.

 

شما چقدر به نظارت شهرسازان بر سیمای شهری اهمیت قایلید؟

گاه شهرسازان بین خودشان می گویند که چه کسی به حرف ما گوش می دهد! ببنید عوامل متعددی در شکل گیری فضای شهری دخیل است. کسی به حرف متخصصان شهرسازی گوش نمی دهد و این حرف ها را سر کلاس به دانشجو می گویند. مدیران شهری به معنای شهرسازان نیستند اینها مدیران اجرایی هستند که بنا به سلیقه و تجربه خودشان، شهر را اداره می کنند. در حال حاضر علم شهرسازی دخالت چندانی در مدیریت شهری ما ندارد که بگوییم شهرسازان موثرند یا مقصر!

 

به عنوان کسی که دست اندرکار مسائل شهری است و دغدغه سیمای شهری و زندگی شهری را دارد و مهمتر از همه به عنوان یک شهروند، چه انتظاری از شهرسازان دارید؟

به نظرم با تمام شرایط مشکلی که وجود دارد و تنگناهایی که ما را نگران نان و پنیرمان می کند که می بایست توی سفره مان باشد، توقعم این است که از کوچک شروع کنند و کارهای بزرگ را با توجه به شرایط دشواری که وجود دارد، در قدم های بعدی شروع کنیم. فکر می کنم کار خوب را باید با مقیاس کوچک آغاز کنند. اگر قرار باشد که از کارهای بزرگ آغاز شود، هیچ وقت بین شهرسازان و متولیان شهری رابطه خوبی برقرار نمی شود. اما اگر از کارهای کوچک و کم خرج تر آغاز شود و مردم مزه شیرین زندگی شهری را بچشند و آن آگاهی به مردم داده شود...

 

و مدیران شهری هم رضایت مردم را از زندگی شهری می بینند...

همین طور است این موجب توافق بیشتر می شود. زمانی به مدیران شهری پیشنهاد دادم که محله ای کوچک را به عنوان نمونه، با تمام اختیاراتی که شهرداری دارد در اختیار تیم کارشناسی ما قرار دهند تا آن کوچه را ساماندهی کنیم مثلا فضای شکلی خانه های آن کوچه را با هم هماهنگ کنیم، فضای سبز آن منطقه را در حد امکان بهبود ببخشیم و آسفالت و پیاده روی آن را سامان ببخشیم تا تبدیل به محله ای زیبا شود. همچنین مردم محله هم نسبت به اجرای این طرح آگاه و توجیه شوند.

 

قطعا بیشترین صرفه اقتصادی را برای مردم آن محله خواهد داشت چون خانه هایشان در محله ای نمونه قرار می گیرد و گران می شود. همچنین مردم محله های دیگر نیز نسبت به اجرای چنین طرحی در محله خودشان، ترغیب می شوند. این نمونه اگر در اختیار مردم قرار بگیرد و مزه شیرین آن را بچشند، مشارکت مردمی را شاهد خواهیم بود.

 

منبع: معماری نیوز

لینک به دیدگاه

خوب بود وحرف حق روزده بود

 

در کشور ما، هنوز شهرها با ضوابط غیر از ضوابط شهرسازی، ترسیم می شود. اگر به رشد شهرهای کشور توجه کنید می بینید که برخی افراد، قطعات زمینی را بین خودشان تقسیم می کنند و راه هایی را بین آنها ایجاد می کنند و آن را به فضاهای اداری، تجاری و مسکونی تبدیل می کنند اما در آنها ضوابط زندگی شهری اتفاق نمی افتد. واقعا جایی را در شهر نداریم که در آن زندگی کنیم. وقتی از در خانه بیرون می آییم از بودن در شهر، لذت نمی بریم.

 

فضای شهری در ایران به معنای واقعی کلمه نداریم، عموما رابط هایی داریم که میان بخش های تجاری و مسکونی و اداری رابطه برقرار کند که خیابان هستند. اگر قرار باشد که خیابان یک فضای شهری باشد باید خصوصیات انسانی بیشتری را در بر بگیرد که بتواند این اتفاق بیفتد. امروز شهرهای ما، مرتبا به نفع ماشین و تردد سریع تغییر شکل می دهد و بنابراین زندگی انسانی شهری تضعیف می شود. البته بخشی از آن ایجاب شرایط است اما تسلیم آن شدن هم، تصمیم درست و شهرسازانه ای نیست.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...