saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۳ [h=1] نگرانی از پرفروش شدن چند کتاب [/h] » سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر کد خبر: 93082613631 دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۹ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در نشستی که با حضور تعدادی از نویسندگان و شاعران با موضوع آثار پرفروش برگزار شد به آسیبهای عرصه نشر و موضوع کتابهای پرفروش پرداخته شد. مصطفی مستور با ابراز نگرانی از آثاری که در ایران پرفروش میشوند گفت: ما آدمهای خیلی حقیری هستیم، زود به 50هزار نفر خواننده راضی میشویم و در زندگی حقیری که جامعه برای ما میسازد گم میشویم. به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، نشست «باشگاه پرفروشها» با موضوع تجربههای شاعران و داستاننویسان پرمخاطب 25 آبانماه همزمان با هفته کتاب در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد و تعدادی از نویسندگان و شاعران با موضوع آثارپرفروش و اسیبهای آن سخن گفتند. در این مراسم سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از شنیدن نظرات برخی از نویسندگان و شاعران حاضر درباره آثار پرفروش به طرح چند پرسش پرداخت و گفت: اساسا در حوزه کتاب، عرصه اقتصاد و فرهنگ خیلی نسبت مشخصی ندارند و این سوال مطرح است که آیا نویسنده باید برای فروش بنویسد یا نه؟ آیا حوزه نوشتن میتواند به حوزه اقتصاد و فروش نزدیک شود؟ او افزود: در قبال این سوال ما باید تکلیف خود را در قبال ادبیات مشخص کنیم و به نظر میرسد باید بحثهای جدیتری در این زمینه صورت گیرد. صالحی همچنین با طرح این پرسش که معیار پرفروشها چیست، اظهار کرد: ما در این قسمت مطالعات موردی کمی داشتهایم و تا به حال خیلی این حوزه تحلیل نشده است.همچنین طبقهبندی ما از آثار پرفروش علمی نیست. معاون فرهنگی وزارت ارشاد بیان کرد: سوال دیگر این است که آیا ما باید از آثار پرفروش حمایت کنیم یا نه؟ آیا مرزی را که بین ادبیات عامهپسند و ادبیات غیرعامهپسند وجود دارد میتوان برداشت و یا میتوان در این بین به یک تعامل فعالتر فکر کرد؟ واقعیت این است که ادبیات ملی را باید بر یک تعامل فعال و خلاق همه کاروان ادبی پیش ببرد و علیالقاعده در این مسیر این پرسشها و شبیه این پرسشها مطرح میشود که فکر میکنم میتوان چنین جلساتی را ادامه داد و از بین آنها بیانیههایی بیرون آورد. او در ادامه درباره موضوع ممیزی سلیقهای که توسط چند نفر از نویسندگان حاضر به آن اشاره شد، گفت: در حال حاضر اجمالا چند کار انجام دادهایم. فعلا ضوابط شورای فرهنگی را در این زمینه داریم که طبعا باید آن را رعایت کنیم. این مصوبه ممکن است اصلاحاتی داشته باشد اما تا زمانی که این اصلاحات عملی نشود ضوابط سال 89 اجرایی میشود. او افزود: در این ضوابط دو مشکل داریم که یکی از آنها کژتابی و ابهاماتی است که در برخی از واژگان وجود دارد و ممکن است بررسانی که سلیقهشان سختگیرانه است قسمت سختگیرانه را انتخاب کنند. بخش دوم هم به حوزه دانش، مهارت و شخصیت بررسان برمیگردد. ما سعی کردهایم به طرف کاستن این مشکلات برویم. در هر دو حوزه گامهای قابل توجهی برداشته شده است. به گزارش ایسنا در بخش دیگری از این نشست یادداشتی از رضا امیرخانی با موضوع کتابنخوانی خوانده شد و سپس مهدی قزلی مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی درباره علت برگزاری این مراسم گفت: هدف ما این است که از نویسندگان و شاعرانی که آثار پرمخاطبی دارند دلیل و به نوعی فرمول پرمخاطب شدن آثارشان را بپرسیم. همچنین محمدعلی بهمنی شاعر حاضر در این مراسم درباره موضوع پرمخاطب بودن آثار و مشکلات آثاری که نمیتوانند پرفروش شوند، گفت: واقعیت این است که ما برای اهل کتاب یک ناباوری فراهم کردهایم. اگر فکر میکنیم تعداد کتابخوانهای ما کم است بخشی از آن به ناباوری آنان به خاطر موضوع ممیزی است. او افزود: فکر میکنم بخشی از ناباوری مخاطب به خاطر موضوع ممیزی به این برمیگردد که ارشاد بررس کتاب را به عنوان کارشناس استخدام نمیکند بلکه او را به اسم ممیز استخدام میکند. این از نظر لغوی خیلی تفاوتی ندارد ولی مخاطبان به این باور رسیدهاند که ممیز فکر نویسنده را قیچی میکند ولی کارشناس نقاط ضعف و قوت کار را میگوید. بنابراین فکر میکنم ممیزی بخشی از چرایی ما را درباره پرفروش نشدن آثار پاسخ میدهد. بهمنی همچنین اظهار کرد: اینکه گفته میشود بخشی از آثار پرفروش هستند به این علت است که تعدادی از این کتابها به مخاطبان تحمیل میشود و به انواع مختلف مثل هدیه دادن و هدیه گرفتن صورت میپذیرد و اساسا چرا ما باید آمار این کتابها را باور کنیم؟ در ادامه این مراسم مصطفی مستور نیز درباره موضوع کتابها و نویسندگان پرفروش سخنرانی کرد و گفت: یکی از تعابیر پرفروش، پرمخاطب است و لابد یعنی اینکه نویسندهاش موفق است و موفقیت قدرت میآورد، بنابراین به نظر میرسد پرفروش بودن و پرمخاطب بودن به معنی اتفاقی مبارک و میمون برای نویسنده است. شاید به این دلیل است که شریعتی میگوید هیچ کس نمیتواند قدرت نویسنده را کم کند مگر خوانندهاش. مستور در ادامه به آسیبشناسی موضوع کتابهای پرفروش و نویسندگان این آثار اشاره کرد و افزود: موضوعی که در این خصوص مغفول مانده آسیبهای مختلف اجتماعی است. الان جامعه به گونهای با نویسنده پرفروش برخورد میکند که او به خود اجازه میدهد در مورد همه چیز اظهار نظر کند، چون جامعه فکر میکند اگر او در زمینه نوشتن موفق است در تمام حوزهها و زندگی شخصی نیز موفق است. به خاطر همین است که وقتی یک فوتبالیست و خواننده درجه سه مورد توجه قرار میگیرند بعد از مدتی اظهار نظر سیاسی هم میکنند. این نویسنده ادامه داد: این موضوع دو آسیب دارد؛ یکی به خود کسی که اظهار نظر میکند و دیگری به جامعه برمیگردد. چون در این صورت مردم فکر میکنند نظر یک فیلمساز موفق درباره مسائل سیاسی نیز درست است. او گفت: نویسندهای که زیر بار موفقیت میخوابد دو بلا سرش میآید یکی اینکه ممکن است به سمتی برود که تنها برای خوشآمد مخاطب بنویسد که این نقطه افول اوست. شاید برای همین بود که سلینجر در انزوا مینوشت. خطر دوم اینکه ما آدمهای خیلی حقیری هستیم و زود به 50 هزار نفر خواننده راضی میشویم و در زندگی حقیری که جامعه برای ما میسازد گم میشویم، چون گمان میکنیم کار بزرگی انجام دادهایم اما کافی است کمی از خود فاصله بگیریم. او اظهار کرد: این خطری است که اگر نویسنده به آن توجه نکند خیلی زود در آن دفن میشود و جامعه هم خیلی خوب به این کار کمک میکند. مستور در ادامه دروغ نگفتن نویسنده به خود را در درجههای پایینی اولویت نویسندگان در هنگام نوشتن دانست و گفت: خیلی از آدمها را میشناسم که فریب جایزههای ادبی، احزاب سیاسی و خوشایند دیگران بودن را خوردهاند. فیلمسازی را میشناسم که 40 سال است در خود فرو رفته چون زمانی به او گفتند فیلم خوبی ساخته است. این داستاننویس سپس به آسیبهای اخلاقی و انسانی که ممکن است یک نویسنده پرمخاطب داشته باشد اشاره کرد و افزود: خودبزرگبینی در مقیاس بزرگ خطرناک است و نویسندهای که در خلوت خود چیزی را مینویسد که میداند هزاران نفر آن را میخوانند باید بداند که ممکن است خوانندگانش حرفهای او را باور کنند. حال آنکه فکر نمیکنم نویسنده نسبت به دیگر آدمها برتری داشته باشد، فقط شاید بهتر ازدیگران گفتههایش را بگوید. من وقتی این آسیبها را کنار هم میگذارم، ترسم بیشتر میشود و به همین خاطر یکی دو بار تصمیم گرفتهام جلو چاپ یکی دو اثرم را که گفته میشود پرفروشاند، بگیرم؛ آن هم به دلیل اخلاقی و اینکه ممکن است بازتابی در ذهن خواننده داشته باشند. مستور گفت: اینکه جامعهای تفریحش این باشد که کتابی بخواند و بگوید من حین خواندن این کتاب 10 بار گریه کردهام نگرانکننده است. به نظرم این هشداری جدی و نگرانکننده است و مسئولان باید به این موضوع توجه کنند. در ادامه این نشست فاضل نظری درباره موضوع پرفروش شدن آثار ادبی سخن گفت و اظهار کرد: فکر میکنم تعداد خیانتکارها در منظومه فرهنگی ما در حال زیاد شدن است؛ کسانی که از دریچه بدبینی به همه چیز نگاه میکنند. او بسیاری از منتقدان را کارمندان خدوم ادبیات خواند و گفت: این افراد به شدت از واقعیت فاصله گرفتهاند، به همین خاطر است که بین نظر منتقدان و عموم جامعه فاصله بسیاری وجود دارد که قابل توجیه نیست. به نظر من در جامعه ما خواصی وجود دارند که عوام شدهاند و عوامی هستند که خواص شدهاند؛ یعنی عوام کسانی هستند که در مکانسیم علمی دانشگاه پرورش پیدا نکردهاند، اما علم و دانش و خرد دارند و خلاقیت خود را با اطلاعات خودشان گره زدهاند. دستهای دیگر خواص خوانده میشوند اما به راحتی میتوان از آنها عکسالعملهای عوامانه گرفت و به راحتی میتوان آنها را سرد و ناامید کرد. این شاعر سپس به مشکلات مربوط به تولید، چاپ و عرضه کتاب در کشور اشاره کرد و گفت: با توجه به وجود فرمولهای مختلف در دیگر کشورها در عرصه تولید و توزیع کتاب ما هم میتوانیم مشتریان وفادار درست کنیم و کاری کنیم که جامعه هوشمند شود و به کتاب اعتماد کند. او همچنین به نقش و تأثیر حضور رسانهها در بزرگنمایی واقعیتها اشاره کرد و گفت: باید بپذیریم در جامعه امروز از جایی که قبلا بودهایم نه تنها عقب ماندهایم بلکه دورتر از آنچه بودهایم شدهایم. ما از آرمانی که از خود ایرانی انتظار داریم دور شدهایم. در ادامه این مراسم تعدادی از نویسندگانی که به عامهپسندنویس معروف شدهاند نیز به بیان مشکلات خود پرداختند. تکین حمزهلو یکی از این نویسندگان گلههای خود را در این باره به سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ گفت و اظهار کرد: با توجه به اینکه در کشور ما کتابخوانی وجود ندارد تمام کسانی که به نوعی کتاب میخوانند خواص هستند چون عوام کتاب نمیخوانند. فکر میکنم لفظ عامهپسند درست نیست چون کسی آثار ما را نخوانده و بررسی نکرده است. او همچنین گفت: 14 سال است که مینویسم اما در طول این مدت که فکر میکنم پیشرفت داشتهام هیچ کس کار من را بررسی نکرده است. هیچ جایزهای برای کارهای عامهپسند نیست و همه عامهپسندنویسها که دو طیف خوب و مبتذل را شامل میشوند با یک چوب زده میشوند. او همچنین از صالحی خواست همان گونه که برای فیلمها برچسب سن زده میشود برای کتابها هم این اتفاق رخ دهد چون کتابهای بزرگسال مثل کتابهای کودک و نوجوان شده است. حمزهلو در ادامه از ساخته شدن چند فیلم و همچنین دانلود آثارش در اینترنت گله کرد. محمود دولتآبادی نیز در این نشست حضور یافت و به بیان صحبتهایی درباره مخاطب و همچنین مسائلی مربوط به آثارش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت که متن آن را میتوانید برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بخوانید. انتهای پیام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده