رفتن به مطلب

گریه ها


Hanaaneh

ارسال های توصیه شده

[h=5]وقتش رسیده مثل من امروز برداری

 

آن قاب عکس کهنه را از کنج انباری

 

با آستینت خاک هایش را بگیری باز

 

بر نقطه ضعف خاطراتت دست بگذاری

 

دستان من خاکی ست ، قدری گریه کن بانو !

 

دستم معطر می شود وقتی که می باری

 

دیشب به یادت "گریه ها" را خواندم از اول

 

اصلا کتاب شعر "فاضل" را تو هم داری ؟

 

دیگر نپرس از فکر من این روزها، قطعا

 

من هم به آن چیزی می اندیشم که تو ... آری !

 

ترکت نخواهم کرد من با اینکه می دانم

 

سیگار قلابی برای ترک سیگاری . . . .[/h]

[h=5]سعيد صاحب علم[/h]

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
[h=5]وقتش رسیده مثل من امروز برداریآن قاب عکس کهنه را از کنج انباریبا آستینت خاک هایش را بگیری بازبر نقطه ضعف خاطراتت دست بگذاریدستان من خاکی ست ، قدری گریه کن بانو !دستم معطر می شود وقتی که می باریدیشب به یادت "گریه ها" را خواندم از اولاصلا کتاب شعر "فاضل" را تو هم داری ؟دیگر نپرس از فکر من این روزها، قطعامن هم به آن چیزی می اندیشم که تو ... آری !ترکت نخواهم کرد من با اینکه می دانمسیگار قلابی برای ترک سیگاری . . . .[/h][h=5]سعيد صاحب علم[/h]
دیشب تو فکرش بودم ناگهان یه اشک از چشام اومد بیرون از اشک پرسیدم چرا اومدی بیرون گفت:تو چشمای تو کسی هست که جای من اونجا نیست
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...