Shiva-M 8295 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کافهسینما- دیروز، بیستمین سالگرد اکران «پالپفیکشن»، یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما بود. بدین مناسبت ده نکته حاشیهای جالب در مورد این فیلم را در کافهسینما بخوانید. 1) بازیگرانی که به دنبال نقش میا والاس بودند: از میشل فایفر تا مگ رایان بخش مهمی از ستارگان زن هالیوود دندان تیز کرده بودند تا نقش زن اصلی «پالپفیکشن» را به دست بیاورند که از این جمله میتوان به میشل فایفر، مگ رایان، هالی هانتر و رزانا آرکوئت اشاره کرد. اما تارانتینو فقط با اوما تورمن برای این نقش ملاقات کرد. در این میان رزانا آرکوئت در نهایت نقش کوتاهتری در فیلم به دست آورد و در قالب جودی، همسر لنس (دلال مواد مخدر) ظاهر شد. 2) تارانتینو برای چهره و رفتار شخصیت میا والاس از چه شخصیتهایی الگو گرفته بود؟ تارانتینو در DVD «پالپفیکشن» آشکار کرد که برای چهره و رفتار میا والاس از شخصیت لوییس بروکس در «جعبه پاندورا» (فیلم صامت مشهور جی. دبلیو. پابست)، شخصیت آنا کارینا در فیلم «یک زن یک زن است» (ژان لوک گدار) و کاراکتر ملانی گریفیث در فیلم «چیزی وحشی» (جاناتان دمی) الهام گرفته است. 3) ساموئل ال. جکسون با خوردن همبرگر و نوشیدن شیک توانست نقش جولز را تصاحب کند! نحوه همبرگر خوردن جولز را به یاد دارید؟ بسیار خب. ساموئل ال. جکسون اینگونه همبرگر خورد تا نقش جولز را تصاحب کرد! تارانتینو نقش جولز را اختصاصاً برای جکسون نوشته بود. اما بازیگر دیگری، پل کالدرون، هم نظر تارانتینو را به خود جلب کرده بود. زمانی که واینستاین، جکسون را متقاعد کرد که برای بار دوم نقش را خوانده و جلوی تارانتینو اجرا کند، همه چیز عوض شد. جکسون با همبرگری در یک دست و یک لیوان شیک در دست دیگرش وارد جلسه شد. ریچارد گلداستاین، تهیهکننده فیلم، این لحظه را به طور بامزهای توصیف میکند: «سام با یک برگر در یک دست و با یک نوشیدنی در دست دیگر وارد شد. من و کوئنتین و لاورنس (بندر، تهیهکننده) روی کاناپه نشسته بودیم و او وارد شد و شروع به مزه مزه کردن شیک و گاز زدن همبرگر کرد و به همه ما نگاهی انداخت. ترسیده بودم. فکر کردم این یارو الآن تفنگی را مستقیماً به سمت سر من نشانه خواهد رفت.» 4) یادگیری استعمال مواد مخدر برای جان تراولتا و اوما تورمن خیلی هم راحت نبود! هر دو بازیگر نگران سکانسهای استعمال مواد مخدر بودند. تراولتا در مصاحبهای گفته بود: «به خودم گفتم هیچ راهی نیست که بتوانم سکانسهای استعمال هرویین را بازی کنم، پس مدتی را کنار آدمهای معتاد سپری کردم تا بتوانم این کار را انجام دهم. کوئنتین ترتیب ملاقات من با یک فرد معتاد را داد. سپس خودم مقدمات حضور کنار یک گروه معتاد خیابانی را فراهم کردم، و چند روزی کنار آن آدمها سپری کرده و از کارهایشان نتبرداری کردم.» اوما تورمن هم برای سکانس استعمال مواد مخدر از راه بینی، از شکر استفاده کرد. خودش این تجربه را «نفرتانگیز» میداند. 5) دل تارانتینو هنوز پیش ویدیو کلوپش بود! تارانتینو پیش از آن که به فیلمسازی رو بیاورد، کارمند یک ویدیوکلوپ بود. در ضمیمه نسخه DVD فیلم مشخص میشود که تارانتینو در فیلمنامه «پالپفیکشن» چندین بار به کار سابقش ارجاع داده است. نام شخصیت دلال مواد در فیلم (لنس) از روی نام رییس تارانتینو، لنس لاوسن، برداشته شده؛ نام دو بوکسور دیگری که در محل مسابقه بوچ، با یکدیگر مسابقه میدهند (ووزلر و مارتینز) نام همکاران تارانتینو بوده و متصدی بار که در فیلم دیو نام داشته، در فیلمنامه «دیو انگلیسی» نامیده میشده که ارجاعی بوده به هماتاقی تارانتینو در دوران پیش از فیلمسازی. 6) خود تارانتینو میگوید نوشته شدن سکانس رقص به خاطر حضور تراولتا در فیلم نبوده است تراولتا در دوران اوجش در اواخر دهه هفتاد، یک رقاص تمامعیار بود. بعد از نمایش «پالپفیکشن» این شایعه پا گرفت که تارانتینو این سکانس را به خاطر حضور تراولتا در فیلم نوشته و دلیل تأخیری که در روی صحنه آمدن تراولتا وجود دارد، ایجاد این تعلیق برای تماشاگر است که آیا تراولتا هفده سال بعد از «تب شنبهشب» یک بار دیگر میرقصد یا نه. راست و دروغش پای خود تارانتینو، اما به هر حال خود کیو تی این تئوری را رد میکند:«همه فکر میکنند این صحنه را فقط برای نمایش رقص جان تراولتا نوشتم، اما این سکانس قبل از انتخاب تراولتا نوشته شده بود.» اما تراولتا در مصاحبهای آشکار کرد که نحوه رقصیدن روی صحنه کار خود او بوده است. ظاهراً پیشنهاد خود تارانتینو این بوده که وینسنت و میا رقص توییست انجام دهند. اما تراولتا با اعلام این که نسخههای مختلفی از این نوع رقص در فیلمهای سینمایی وجود دارد، اعلام کرد خودش مسئولیت آموزش به اوما تورمن را بر عهده میگیرد. 7) کریستوفر واکن چطور برای ادای مونولوگ درخشانش آماده شد؟ با استفاده از سس تند! کریستوفر واکن حضور بسیار کوتاه اما درخشانی در «پالپفیکشن» دارد. مونولوگی که واکن در تنها سکانس حضورش در فیلم بیان میکند، الهامگرفته از شخصیت او در فیلم «شکارچی گوزن» در نقش یکی از سربازان جنگ ویتنام بود. با توجه به برنامه فشرده واکن، این بازیگر فرصت پیدا نکرد که پیش از برداشت صحنه با تارانتینو تمرین کند، اما تارانتینو در ضمیمه DVD فیلم اشاره میکند که: «او تمام مونولوگ را کلمه به کامل، به طور کامل از بر بود.» در ضمن برای این که نقش سرباز آسیبدیده و به هم ریخته برگشته از جنگ خوب از کار در آید، واکن بین برداشتها سس تند میخورد تا هنگام گفتن مونولوگ آب دهانش جاری باشد. 8) حالا واقعاً در کیف مارسلوس والاس چه بود؟ یکی از معماهای بزرگ «پالپفیکشن»، کیفی است که شخصیتهای فیلم به دنبال آن هستند و تماشاگر هیچوقت نمیفهمد داخل کیف چیست. آن چه مشخص است، نوری است که بعد از هر بار باز شدن کیف به صورت شخصیتها میتابد. بسیاری از تماشاگران شروع به ایدهپردازی در مورد محتویات کیف کردند. از جمله یکی از جالبترین ایدهپردازیها، این است که این کیف محتوی الماسهایی است که در فیلم قبلی تارانتینو، «سگهای انباری»، دزدیده شده بودند. اما سرانجام ساموئل ال جکسون راز محتویات این کیف را فاش کرد: «دو باتری و یک چراغ»! دستش درد نکند که گره از این راز پیچیده گشود! 9) نطق مذهبی جولز الهامگرفته از یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی بود آن متن مذهبی تأثیرگذار که جولز دو بار در طول فیلم بیان میکند، نه از روی انجیل، که از روی یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی دهه هشتاد با بازی سانی چیبا (هاتوری هانزوی خودمان در «بیل را بکش») با نام «سلحشوران سایه» برداشته شده بود. در این مجموعه کاراکتر چیبا یک سخنرانی غرا در مورد اصول اخلاقی تبهکاران ایراد میکند. تارانتینو و چیبا هنگامی اولین بار با هم ملاقات کردند که تارانتینو در تور جهانی فیلم «سگهای انباری» در ژاپن حضور یافته بود، و از ستاره اکشن ژاپنی دعوت کرد از صحنه فیلمبرداری «پالپفیکشن» بازدید به عمل آورد. این آشنایی مقدمهای بر بازی سانی چیبا در دو قسمت «بیل را بکش» بود. 10) قدردانی تارانتینو از هاروی کایتل بدون شک کایتل نقش بسیار مهمی در ساخت «سگهای انباری» و به شهرت رسیدن تارانتینو داشت. شاید اگر کایتل نبود، «پالپفیکشن»ای هم وجود نداشت. پس تارانتینو برای قدردانی از کایتل (که نقش اصلی «سگهای انباری» را هم به بهترین شکل ممکن ایفا کرده بود)، نقش وینستون، یکی از باحالترین شخصیتهای «پالپفیکشن» را اختصاصاً برای کایتل نوشت. سرویس سینمای جهان کافهسینما لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده