masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ کنه گال زگیلی برگ گردو Eriophyes tristriatus Nalepa (Acari: Eriophyidae) گالهای این کنه ابتدا در کنار رگبرگ اصلی و سپس رگبرگهای فرعی تشکیل می شود. رنگ آنها در اوایل تشکیل زرد و به تدریج تیره شده و در اواخر فصل به رنگ قرمز قهوه ای درمی آیند. کنه های ماده بزرگتر از کنه های نر می باشند. میکروتوبرکول های ناحیه تاناسوم در کنه های پروتوژین نوک تیز می باشد در صورتی که در کنه های دئوتوژین صاف هستند. طول بدن در فرم پروتوژین 200-240 میکرون، میکروتوبرکولهای شکمی ناحیه تاناسوم تیزتر از ناحیه پشتی است. طول پنجه 3 برابر طول ساق می باشد. پیش ران پاهای جلویی طویل، خط سینه ای بین آنها تا ناحیه پیش ران عقبی کشیده و در آنها دوشاخه شده است. جپسون و همکاران (1975) فقط با ترسیم ناخن پروش، موی بدون غده ناحیه جنسی و میکروتوبرکول و ساق ـ پنجه اول افراد پروتوژین اظهار داشتند که ناخن پروش سه ردیفه، موهای کتفی دارای غده بسیار برجسته، موهای جنسی ساده و میکروتوبرکول در افراد پروتوژین نوک تیز می باشد. در تصویر میکروسکوپ الکترونی این کنه، موی شانه ای (sc) بلند و جهت آن به سمت عقب بوده، خط میانی (Median line) و نیمه میانی (sub median line) پهن، صفحه پرودورسال مثلثی شکل، در قاعده دارای دو جفت برآمدگی، ابرو مانند، موی انتهای پنجه خیلی بلند؛ به طوری که طول آن بیش از طول بندهای پای اول است. طول موی h2 6 برابر h1،موی f رشد کرده و مشخص و قاعده آن حفره مانند، حلقه های پشتی باریک و به راحتی قابل رؤیت است. نالپا در سال 1891 این گونه را از روی گردو جمع آوری و آن را تحت عنوان کنه گال زگیلی برگ گردوی ایرانی نامگذاری و توصیف کوده است. دامنه انتشار آن کشورهای آسیایی به ویژه ایران و اروپا می باشد (جپسون و همکاران، 1975). این کنه در تمام مناطق غربی ایران انتشار دارد. فعالیت تغذیه ای آفت که سبب تغییر شکل برگ می شود اقتصادی بنظر می رسد ولی بررسی های انجام شده نشان داده است که این تغییر شکل تنها 18% سطح سبز برگها را در بر می گیرد (خانجانی و رجبی مظهر، 1380؛ خانجانی و میراب بالو، 2005). این کنه توسط کمالی و همکاران (1379) از باغهای میوه شهرستان مشهد نیز جمع آوری و گزارش شده است. مطالعات انجام شده توسط خانجانی و میراب بالو (1383) نشان داده است که حداقل 3 گونه کنه اریوفید به نامهای Eriophyes tristriatus (کنه گال زگیلی), E. erinae (کنه گال نمدی),E. brachytarsus (کنه گال کیسه ای) در روی درختان گردوی مناطق غرب کشور وجود دارند. با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه تراکم جمعیت این سه گونه متفاوت می باشد. کنه گال نمدی در اکثر گردوکاریهای منطقه اسدآباد حضور دارد, کنه گال کیسه ای به صورت موردی یافت می شود. پایین بودن درصد رطوبت در منطقه همدان می تواند یکی از علل پایین بودن تراکم جمعیت این کنه ها به ویژه گونه گال نمدی باشد, در حالی که شرایط آب و هوایی در استان همدان در مجموع مناسب برای فعالیت گونه کنه گال زگیلی است به طوری که این گونه در اکثر باغات گردوی استان فعالیت داشته و از انبوهی قابل توجهی نیز برخوردار است. مضافاً بر اینکه شدت آلودگی در درختان جوان و شاداب به مراتب بیشتر از درختان پیر می باشد. شدت آلودگی در قسمتهای مختلف تاج درخت نیز یکسان نیست, به طوری که علائم اولیه آلودگی در برگهای بخش تحتانی شاخه ظاهر می شود که بتدریج و با پیشرفت فصل به برگهای انتهایی شاخه و در نهایت به برگهای انتهایی شاخه و در نهایت قسمت فوقانی تاج درخت پیشرفت می کنند. [h=1]زیست شناسی[/h] این گونه به صورت افراد ماده دئوتروژین در لابلای فلسهای جوانه های برگی شاتونهای نر و شکافهای ریز موجود در شاخه ها و تنه زمستانگذرانی می کند. تعداد قابل توجهی نیز به همراه برگها به زمین ریخته و از بین می رود, در بهار و پس از ظهور برگهای تازه, کنه های زمستانگذران در روی آنها مستقر شده و شروع به تغذیه و تخمگذاری می کنند. تغذیه کنه توأم با تغییر شکل برگ است که علائم آلودگی به صورت لکه های تاولی زرد رنگ مشاهده می شوند (عکسهای 9 تا 12). دمای محیط و شرایط میزبان نقش تعیین کننده ای در شروع فعالیت یا توقف آن دارد. به گونه ای که وقتی محیط زودتر گرم شود و برگهای میزبان زودتر باز شوند شروع فعالیت نیز زودتر خواهد بود. حداکثر فعالیت و گسترش آن در اواخر تیر و مرداد مشاهده می شود و در اوایل مهر ماه به اوج خود می رسد. گالهای تولیدی دارای سوراخی هستند که از این طریق، آنها می توانند خارج و پراکنده شوند. اکثر جمعیت داخل گالها را فرم پروتروژین تشکیل می دهد ولی هر چه به انتهای فصل و شروع فصل سرما نزدیک می شود, از درصد فرم پروتروژین کاسته شده و جمعیت فرم دئوتروژین که فرم زمستانگذران می باشد, افزایش می یابد (خانجانی و رجبی مظهر, 1380). تعداد کنه های داخل گالهای بسته با توجه به فصل متفاوت است, به طوری که حداقل آن به تعداد 2-7 عدد در اردیبهشت و حداکثر آن به تعداد 2343 عدد در اواخر مرداد و اوایل شهریور مشاهده شده است و بر همین اساس نیز حداکثر خسارت در اوایل شهریور مشاهده می گردد (خانجانی و همکاران, 1380). مجدداً در اواخر آبان و اوایل آذر تعداد کنه ها به 0-13 عدد کاهش می یابد. بیشترین تراکم کنه در گالهای اطراف رگبرگ اصلی مشاهده می شود. گالهای تولیدی ابتدا زرد رنگ هستند ولی بتدریج به رنگ قرمز در می آیند ولی این آلودگیها به ندرت باعث ریزش برگها می شود. جمعیت موجود در داخل گالها معمولاً تا قبل از شروع خزان برگها, گالها را ترک کرده و به محلهای زمستانگذران منتقل می شوند. طبق بررسیهای به عمل آمده در روی جمعیت داخل گالهای برگهای خزان کرده, تنها 2 درصد فرمهای مختلف در داخل گالها باقی می مانند. به همین دلیل نیز توصیه برای از بین بردن برگهای گال دار ریزش یافته در پای درخت به منظور کنترل این آفت چندان مؤثر نیست. حتی درصد کم کنه های باقیمانده در داخل گالهای ریزش کرده نیز توسط عوامل بیولوژیکی همچون کنه های Erythraeus spp. و Anystis baccarum و عوامل فیزیکی همچون سرما و یخبندان از بین خواهند رفت (خانجانی و همکاران, 1380). مراحل زیستی این کنه مشتمل بر 4 مرحله تخم, لارو, نمف (پروتوژین, دئوتروژین) و بالغ می باشد. مقاوم ترین فرم آن مرحله دئوتروژین است که قادر است دوره سرما و سایر شرایط نامناسب سال را تحمل نماید و این فرم هر چند از نظر اندازه مشابه فرم پروتوژین است, ولی از نظر میکروتوبولها و رنگ بدن کاملاً قابل تفکیک است. به طوری که تعداد میکروتوبولها تلفات جمعیت در این کمتر بوده و رنگ بدن نیز به ویژه وقتی خارج از گال می باشد قرمز است. طول دوره سرما در زمستان در میزان تلفات جمعیت زمستانگذران نقش تعیین کننده دارد, اگر این دوره سرما طولانی باشد میزبان تلفات بیشتر است و برعکس هر چه زمستان ملایم تر باشد درصد تلفات کمتر بوده و حتی ممکن است در روزهای گرم زمستان تحریک شده و به فرم دئوتروژین در سطح برگها مشاهده شوند (خانجانی و همکاران, 1380). [h=1]کنترل[/h] برای کنترل این گونه ابتدا باید ارزیابی درستی از جمعیت زمستان گذران داشته باشیم زیرا که این جمعیت شروع کننده آلودگیهای اولیه است. کنترل جمعیت آغازگر در ابتدای سال نقش مهمی در تداوم و شدت آلودگیهای جدید داشته و باید با استفاده از ترکیبات مناسب کنترل شود بدین لحاظ توصیه می شود در مناطقی که آلودگی شدید باشد در ابتدای بهار در موقع باز شدن جوانه های برگی از سموم کنه کش بهره گیری نمود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ Colomerus vitis کنه نمدی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام جز کنه های اریوفیده بوده به بیشتر گونه های مو درمحدوده جغرافیایی وسیع حمله می کند. بر حسب نوع خسارت، سه نژاد در این گونه متمایز شده است: نژاد نمدی یا گالزا، نژاد جوانه و نژاد مولد پیچیدگی برگ. این سه نژاد از لحاظ شکل شناسی نیز از همدیگر متمایزند. کنه بالغ، کرمی شکل و به رنگ متمایل با سفید بوده، تقریبا" ۲/۰ میلی مترطول و کمتر از ۰۵/۰ میلی متر عرض دارد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نژاد نمدی: این نژاد از برگ تغذیه می کند و درسطح زیرین آن لکه های فرو رفته و کرکدار و در سطح بالایی تاول و برآمدگی ایجاد می کند. لایه نمدی در آغاز سفید است، سپس زرد و سرانجام قهوه ای متمایل به قرمز می شود. این گالها در مرحله ای که سفید رنگ هستند ممکن است با بیماری سفیدک دروغی مو در مرحله تولید کنیدی اشتباه گرفته شوند. روی یک برک گاهی تا ۵۰ گال ممکن است دیده شود. برگهای شدیدا" آلوده در پاییز زودتر از برگهای سالم خزان می کنند. نژاد جوانه: این نژاد در داخل جوانه زندگی کرده روی برگ ایجاد گال نمی کند. این کنه اغلب از فلس های خارجی جوانه تغذیه می کند ولی گاهی به داخل نفوذ کرده از بافت های اولیه تشکیل دهنده شاخه تغذیه می نماید. نشانه های عمومی این کنه روی تاک، کوتاهی میانگره های پایینی شاخه، زخمی بودن اپیدرم شاخه ها ی جدید، تخت شدگی شاخه ها، مردگی جوانه های انتهایی شاخه های جوان، جارویی شدن شاخه های جدید، پیچ خوردگی شاخه ها و انهدام جوانه های زمستان گذران می باشد. برگ های مبتلا به کنه، چین دار و کم رشد شده، رگبرگ های آنها برجسته و جمع می گردد. گاهی، خوشه های گل بر اثر صدماتی که به برگ و جوانه های گل نارس وارد می شود، قبل از موقع می ریزند. خسارت این نژاد نادر است و نشانه های خسارت آن در اوائل بهار می تواند با نشانه های کمبود عنصر بور اشتباه گرفته شود. نژاد مولد پیچیدگی برگ: نشانه های این آفت در بهار ظاهر می شود و باعث برگشتگی لبه برگها به سمت پایین یا پیچیدگی آنها می گردد. گاهی این نشانه ها با نشانه های فنجانی شدن برگ ها بر اثر مسمومیت بور اشتباه گرفته می شود. میزان پیچیدگی برگ های مبتلا به این کنه گسترده است و از برگشتگی مختصر لبه برگ تا پیچیدگی کامل برگ تا آنجا که به شکل توپ در آید، تغییر می کند. بطور کلی شاخه های آلوده به این نژاد، دچار توقف رشد و کوتولگی گردیده گاهی آثار زخم روی شاخه ها دیده می شود. شاخه های نابجای غیر طبیعی نیز ممکن است به وجود آید. منابع: سایت: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کتاب بیماریهای تاک تالیف: راجر پیر سون، آوستین گاهین ترجمه: سید محمد اشکان لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ این شپشکها علاوه بر تغذیه با تزریق مواد سمی به گیاه باعث خشک شدن آن میگردند. کنترل شپشکها معمولا دشوار هست و با یک سمپاشی ساده از بین نمیروند و باید از چند روش به طور تلفیقی استفاده کرد. کنترل بیولوژیک: استفاده از دشمنان طبیعی نظیر رها سازی کفشدوزک کریپتولموس (Cryptolaemus montrouzieri) یا سایر دشمنان طبیعی که توسط مراکز جهاد کشاورزی یا انسکتاریومهای خصوصی قابل خریداری هستند. همچنین با توجه به همزیستی شپشک ها و مورچه ها که یکی از دلایل طغیان آنها، حفاظت مورچه ها از آنها در برابر دشمنان طبیعی است و همچنین باعث حمل و جابجایی شپشکها به شاخههای جدید میشوند پس با از بین بردن و یا دور کردن مورچه ها از شپشک ها می توان زمینه فعالیت دشمنان طبیعی را فراهم کرد که باعث پایین نگهداشتن تعداد شپشک ها خواهد شد. با از بین بردن لانه مورچه ها میتوان در کنترل شپشکها موثر واقع شد. این آفت به بوی متصاعد شده از درخت اوکالیپتوس واکنش نشان داده و از آن منطقه دوری می کند پس یکی از راه های کنترل آن کاشت درخت اوکالیپتوس است. کنترل باغی یا زراعی: استفاده از فشار باد و یا آب در روی ساقه های قوی برای کم کردن تعداد شپشکها و سپس سمپاشی، هرس شاخه های آلوده به دلیل جلوگیری از پخش سم تزریق شده توسط حشره در داخل گیاه و نابودی شاخههای هرس شده، پرهیز از آبیاری و کود دهی زیاد زیرا شپشک های آرد آلود گیاهانی رو که دارای بافتهای آبدار و دارای مقدار بالای نیتروژن در سطح برگ ها باشند بیشتر ترجیح میدهند و بالاخره شتشوی مرتب گیاه مانع از آلودگی مجدد گیاه می شود. کنترل شیمیایی: کنترل شیمیایی به دلیل وجود مواد مومی در سطح بدن شپشک کمتر موثر هست و باید همراه با روشهای دیگر کنترل و در زمان مناسب انجام بپذیرد. بهترین زمان موقعی است که پوره های سن یک از تخم خارج می شوند و فاقد پوشش مومی هستند. برای تعیین این زمان از تله های زرد رنگ چسبناک استفاده می شود. این تلهها را روی گیاه در محل شاخهها، تنه و ساقه نصب کرده و زمانی که تعدادی حشره نر شپشک در تلهها مشاهده شد دو هفته بعد زمانی است که پوره های سن اول از تخم خارج شده و باید سمپاشی صورت گیرد. خود تلههای زرد چسبناک در کنترل جمعیت شپشکهای نر موثر هستند (شپشکهای ماده بال ندارند و پرواز نمیکنند). برای از بین بردن حشرات بالغ و تخم ها می توان در زمستان از سموم حشرهکش به همراه مواد روغنی استفاده کرد. سموم مختلفی در بازار موجود هستند که میتوان استفاده کرد. سم اتیون یک سم حشره کش و کنه کش غیرسیستمیک، از گروه ارگانوفسفره است، که با نحوه اثر تماسی، انواع شپشکها و سپردارهای درختان میوه سردسیری و مرکبات را کنترل میکند. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ ● مشخصات ظاهری آفت: ۱) حشره کامل: این حشره پروانه کوچکی است با دو جفت بال کم عرض به رنگ قهوه ای تا خاکستری روشن که روی بالهای جلوی نقطه های تیره دیده می شود. بال ها مخصوصاً بال زیری در کناره ها به دسته ای از موها ختم می شده است. عرض بال پروانه با بالهای باز ۱۴- ۱۵ میلی متر است. حشره دارای یک جفت شاخک نسبتاً بلند و کشیده است که معمولاً آنرا در امتداد شکم نگه می دارد، شکم در حشره بالغ ماده متورم ولی در حشره نر باریک و کشیده و در انتها قدری پهن شده که به این وسیله می توان حشره بالغ نر و ماده را از همدیگر تشخیص داد. ۲) تخم: تخم تقریباً تخم مرغی شکل و اندازه تقریبی آن ۵/۰ میلی متر است، رنگ تخم در ابتدا کرم روشن می باشد، محل تخم ریزی روی بوته در زیر برگها و گاهی روی برگ و ساقه و معمولاً گودی های روی غده سیب زمینی دیده می شود. ۳) کرم یا لارو: کرم که عامل اصلی خسارت می باشد در اندازه کامل به ۱۰- ۱۲ میلی متر می رسد رنگ آن در صورتی که از غده تغذیه کرده باشد سفید متمایل به زرد کمرنگ با هاله ای صورتی و درصورتی که از برگ و ساقه تغذیه کرده باشد، سبز، سر و سینه اول قهوه ای تیره، پاهای سینه تیره رنگ می باشد. ۴) شفیره: در ابتدا قهوه ای روشن ولی بتدریج به رنگ قهوه ای براق و تیره در می آید. شفیره در داخل محفظه ای که از ذرات خاک بهم چسبیده درست شده است قرار دارد. ● زیان آفت: این آفت یکی از زیان آورترین آفات سیب زمینی می باشد. کرم های این آفت در فصل بهار و تابستان، برگها و دمبرگ ها و ساقه سیب زمینی را مورد حمله قرار داده و سبب خشک شدن برگ و ساقه می شود. در اواخر تابستان و اوایل پائیز پس از تشکیل و رشد غده های سیب زمینی حمله آفت متوجه غده ها می شود. کرم های حشره از طریق سوراخ کردن غده وارد سیب زمینی می گردند. معمولاً ورود آنها از محل گودی های روی غده سیب زمینی می باشد. کرم در محل ورود خود مقداری فضولات که به تدریج خشک و قهوه ای می شوند، باقی می گذارد که این خود به تشخیص غده های آلوده کمک می کند. کرم پس از ورود همراه با تغذیه خود از محتویات غده سیب زمینی دالان هایی در داخل غده می سازد که این دالان ها که ممکن است دارای پیچ و خم و یا مستقیم درست شوند درتشخیص آلودگی بسیار کمک می کند. بدیهی است که خسارت آفت در داخل چنین غده هایی سبب از بین رفتن سیب زمینی می شود. معمولاً غده های آلوده به دلیل ورود و رشد عوامل بیماری زا پوسیده و فاسد می شوند که به این ترتیب میزان خسارت افزایش می یابد، این آفت علاوه بر سیب زمینی که میزبان اصلی آفت به شمار می رود به محصولات دیگری از جمله بادمجان - توت - گوجه فرنگی آسیب می رساند. ● زیست شناسی و رفتار حشره: این آفت حشره ای است شب پرواز، پروانه ها در طول روز غیرفعالند حشرات بالغ ماده پس از جفت گیری تخم خود را بصورت تک تک یا چند عددی پشت برگ های سیب زمینی و گاهی روی برگ ها یا ساقه قرار می دهند. کرم های تازه ظاهرشده از این تخم ها با ایجاد سوراخ در برگ و دمبرگ و یا ساقه شروع به فعالیت می کنند، آثار تغذیه ای کرم با ظهور لکه های سفید و روشن روی برگها یا ظهور سوراخ هایی روی غده سیب زمینی و خشکیدگی ساقه در همان محل مشخص می شود. غده های سبز تشکیل شده در سطح خاک، محل مناسبی برای تخم ریزی حشرات می باشد. کرم های تولید شده از تخم خارج شده وبا سوراخ کردن غده ها وارد آن می شوند و شروع به تغذیه از سب زمینی می نماید. کرم پس از تغذیه کامل از غده بیرون آمده و معمولاً روی غده یا در محل دیگر انبار نظیر کیسه های سیب زمینی یا دیوارهای انبار، تبدیل به شفیره می شوند. شفیره پس از مدتی که بستگی به درجه حرارت انبار دارد به حشره کامل تبدیل می شود و مجدداً پروانه ها ظاهر شده پس از جفتگیری روی غده های سالم تخم ریزی کرده و در صورتی که هوای انبار نسبتاً گرم باشد این زاد و ولد تا آخر زمستان در انبار ادامه می یابد. انتقال حشره از سالی به سال دیگر به شیوه های زیر انجام می شود: ۱) به وسیله غده های آلوده به کرم باقی مانده در مزرعه ۲) به وسیله شفیره های تشکیل شده در فصل پائیز ۳) به وسیله غده های آلوده در انبار این حشره به دلیل زندگی در مزرعه و انبار و نداشتن دوره استراحت اجباری تعداد نسل زیادی که گاهی به ۱۲ نسل هم در سال می رسد تولید می کند. انتشار این حشره از مناطق اولیه خود به دیگر مناطق دنیا از طریق حمل غده های سیب زمینی صورت می گیرد و نحوه ی انتشار و گستردگی آن درایران نیز عمدتاً به همین صورت بوده است. ● مدیریت تلفیقی و راهکارها: از آنجایی که این حشره در مزرعه، بوته و در انبار غده ها سیب زمینی را آلوده می کند لذا باید برای حفظ بوته های سیب زمینی در مزرعه و غده ها در انبار، روش های زیر اعمال شود. و از طرفی با توجه به تعداد نسل زیاد و جمعیت فراوان و وجود میزبانهای مختلف و پوشیده بودن محل تغذیه و خسارت آفت اعمال یک روش به تنهایی در مقابله با این آفت کارساز نبوده و قطعاً بایستی با اعمال روشهای مختلف در زمانهای معین با این آفت خطرناک مقابله نمود. الف) اقدام هایی که باید در مزرعه سیب زمینی انجام گیرد. ۱) اجرای عملیات صحیح وبه موقع زراعی شامل شخم و اجرای عملیات زمستان ( ازبین بردن بقایای سیب زمینی و یخ آب دادن مزرعه ) و کشت به موقع. ۲) کشت غده های سالم و بدون آلودگی در عمق کافی ( حداقل ۱۵سانتی متر)، نظربه اینکه کشت غده های آلوده یکی از راههای انتشار آفت است لذا بایستی در فصل برداشت از انبار کردن این غده ها اجتناب و در فصل کشت از طریق معاینه غده ها، فقط غده های سالم و بدون آلودگی کشت گردند. ۳) خاک دادن در ۲مرتبه، مرتبه اول ۶هفته پس از کشت و مرتبه دوم زمان گلدهی. ۴) آبیاری منظم برای جلوگیری از ترک خوردگی خاک و عدم امکان نفوذ پروانه و کرم به داخل خاک و آلوده سازی غده ها. ۵) در مناطق با آلودگی زیاد مبارزه شیمیایی با یکی از سموم فسفره. ۶) برداشت به موقع با شروع زرد شدن برگها و انتقال سریع غده از مزرعه به انبار. ۷) نابود کردن غده های کوچک باقی مانده در سطح خاک. ۸) شکار حشره بالغ از طریق تله های فرمونی و نوری. ۹) برقراری تناوب با محصولات غیرمیزبان و عدم کشت سیب زمینی پشت سرهم. ۱۰) ازبین بردن بقایای سیب زمینی یا دیگر محصولات و علف های هرز خانواده بادمجانیان. ب) اقداماتی که باید در انبار انجام گیرد: ۱) روش صحیح انبار کردن غده سیب زمینی. ۲) تمیزنمودن و ضدعفونی انبار قبل از انبار کردن سیب زمینی. ۳) پرهیز از انتقال غده های آلوده به انبار. ۴) ایجاد موانع بر سر راه نفوذ پروانه به انبار از قبیل نصب توری بر درب و پنجره انبار. ۵) تامین رطوبت کافی. ۶) بکارگیری تله های نوری و فرمونی در انبار جهت شکارپروانه در داخل انبار. ۷) پوشاندن غده های سیب زمینی با شاخ و برگ خشک بعضی از گیاهان که در این مورد خاص، استفاده از شاخ و برگ خشک شده درخت اکالیپتوس به شرط در دسترس بودن آن توصیه می شود. و درصورت عدم امکان می توان از کاه و کلش خشک به ضخامت ۲سانتی متر استفاده نمود. ۸) درصورت بالابودن آلودگی استفاده از حشره کش میکروبی B.t به مقدار ۳ کیلودرتن و در صورت عدم دسترسی به حشره کش میکروبی استفاده از گرد سومیسیدین ۱/۰% به مقدار ۲ کیلو در تن قبل از انبار کردن. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ پسیل پسته ( شیره خشک ) Agonoscena pistaciae Homoptera: Psyllidae به پسته اهلی و وحشی خسارت فراوان میزند. این حشره عسلک فراوانی دفع مینماید که به سرعت در مجاورت هوا خشک شده و سفید میشود به همین لحاظ این آفت را به زبان محلی شیره خشک مینامند. حشرات کامل زمستان گذران پسیل از اوایل فروردین ماه روی درختان مستقر میشوند. این حشرات نسب به حشرات کامل تابستانه قدرت پرواز بیشتری داشته، آلودگی گستردهتری در باغها ایجاد میکنند. پس از جفتگیری به محض باز شدن جوانههای خوشه و برگ روی آنها تخمریزی مینمایند. تخمها به تعداد 50 تا 60 عدد، به صورت انفرادی یا دستهای و به اشکل مختلف مانند نیم دایره، مارپیچ و غیره در سطح برگ و بیشتر نزدیک به رگبرگها گذاشته میشوند. تخمها معمولاً 5 تا 10 روز بعد تفریخ میشوند. پورهها از اوایل اردیبهشت شروع به فعالیت و تغذیه میکنند. طول دوره پورگی معمولاً 20 روز بوده و حشرات کامل نسل اول از اواخر دهه دوم اردیبهشت ماه به تعداد زیاد در باغ ظاهر میشوند. ارقام مختلف پسته نسبت به آلودگی پسیل پسته حساسیت متفاوت دارند. به طور کلی هر چه برگ درختان نازکتر، لطیفتر، پهنتر و بزرگتر باشد گرایش بیشتری برای جذب حشرات کامل پسیل و تخمریزی ایجاد میکند. رقم اکبری نسبت به سایر ارقام حساستر و رقم اوحدی مقاومتر است. پورههای نسل دوم از اوایل خرداد تا اواخر دهه دوم خردد فعالیت و تغذیه میکنند. تحمل درختان در این زمان نسبت به سایر نسلها در برابر خسارت پوره کمتر است. زیرا رشد رویشی درختان پایان یافته و میوه شروع به مغز رفتن کرده و جوانهها ظاهراً شکل کامل یافتهاند. در نتیجه خسارت آفت باعث پوکی و ریزش برگ و جوانه میشود. خسارت پورههای پسیل با فرو بردن خرطوم در سطح برگها از شیره گیاهی تغذیه میکنند. مواد پروتئینی شیره گیاهی را جذب نموده و مواد قندی را به صورت شیره دفع مینمایند. این مواد قندی در مجاورت هوا خشک شده و به آن شکرک گویند. این مواد چسبنده باعث جذب گرد و خاک شده و شاخه و برگهای درختان را بدمنظره مینماید. از دست رفتن شیره گیاهی باعث ضعف عمومی درختان پسته و ریزش برگها، جوانهها، دانهای کوچک و افزایش درصد بوکسی و دهان بستگی میوه میشود. خسارت پورههای پسیل پسته روی درختان در دو زمان بیشتر از سایر مواقع سال است. یکی در خرداد ماه که باعث ریزش برگها، خوشهها، جوانهها و افزایش میزان بوکسی و دیگری در مردادماه که باعث افزایش مقدار دهان بستگی میگردد. در صورتیکه جمعیت آفت پسیل حالت طغیانی پدیدا کند شدیداً تداخل نسل یافته و نمیتوان تاریخ مشخص برای مراحل زندگی و نسلها اعلام نمود. در شرایط معمولی در نیمه اول هر ماه مرحله پورگی و نیمه دوم هر ماه حشرات کامل در باغها وجود دارند. از نیمه دوم شهریور ماه به تدریج حشرات کامل زمستان گذران در میان جمعیت آفت ظاهر میشود. این حشرات در شکاف درختان، زیر پوستکها، لابهلای کلوخهها، شکاف دیوارها و ساختمانهای قدیمی اطراف باغها زمستان گذرانی میکنند. این آفت در سال 5 تا 6 نسل ایجاد میکند. عوامل و شرایطی که باعث رشد و افزایش جمعیت پسیل پسته در باغها میگردد: 1ـ اجرای نوبت اول سمپاشی یا سمپاشی در زمان گلدهی: این سمپاشی علیه آفاتی مانند پروانه چوبخوار پسته، پروانه میوه خوار، شپشکهای پسته، زنجره شیره تر و غیره انجام میشود. چنانچه در این سمپاشی از سمومی استفاده شود که روی آفت پسیل تأثیر نداشته باشند باعث افزایش مقاومت و رشد جمعیت پسیل میگردد. 2ـ چنانچه در نوبت اول از سمومی استفاده شود که باعث تحریک تخمریزی پسیل و کوتاهتر شدن طول دوره یک نسل گردد (مانند سموم تیودیکارب، متاسیستوکس و فنتیون) پسیل طغیان خواهد کرد. 3ـ سمپاشی مکرر و اختلاط سموم با هم که باعث حذف کامل دشمنان طبیعی و افزایش جمعیت آفات پسته میشود. 4ـ اگر از سمومی علیه پسیل پسته استفاده شود که تأثیر کافی در میزان تلفات آفت نداشته باشد (مانند زولون) باعث افزایش جمعیت میشود. 5ـ چنانچه سمپاشی باغ در زمانی انجام شود که تمام مراحل زندگی آفت اعم از تخم، پوره و حشره کامل دیده میشود و همچنین شکرک زیادی در سطح برگها تولید شده باشد تأثیر سم کاهش پیدا میکند و بعد از مدتی جمعیت آفت افزایش پیدا میکند. 6ـ استفاده زیاد از کودهای شیمایی ازته مخصوصاً اوره و سولفات آمونیوم در ماههای گرم سال در سطوح کرتها و همچنین کود شیمیایی کلروپتاسیم شرایط را برای ازدیاد جمعیت فراهم میکند. 7ـ استفاده از کود مرغی به تنهایی و به مقدار زیاد نیز باعث افزایش جمعیت پسیل میگردد. 8ـ فقیر بودن خاک از نظر مواد غذایی و نامناسب بودن بافت خاک نیز از عوامل افزایش جمعیت است، خاکهای شنی و خاکهای رسی و سخت به دلیل عدم جذب و نگهداری رطوبت به اندازه کافی به علت طولانی بودن دوره آبیاری سریعتر به آفت آلوده میگردند. 9ـ ناهموار بودن سطوح کرتها که باعث میشود درختانی که در بلندی قرار دارند به خوبی آبیاری نشده و رطوبت کمتری در اختیار داشته باشند. 10ـ عدم استفاده از کودهای دامی و چالهزنی و شخم عمیق در باغها به مدت طولانی 11ـ کشت متراکم درختان و رعایت نکردن فواصل مناسب و عملیات هرس 12ـ وجود علفهای هرز زیاد از خردادماه به بعد در باغ کنترل پسیل پسته: الفـ استفاده از کارتهای چسبنده زرد رنگ کارتهای زرد رنگ مورد استفاده در باغهای پسته از جنسهای مختلف و عمدتاً از جنس پلی اتیلن و پی وی سی است. اندازه کارتها 20*10 سانتیمتر، به قطر 5/0 تا 1 میلیمتر و به وزن حدود 15 گرم است. سطح کارتها به وسیله چسب مخصوص که از مواد پولی بوتنها همراه با واکس مخصوص و یا اس تی پی و یا مواد دیگری که حالت چسبندگی خود را 10 تا 15 روز حفظ نمایند آغشته میگردد. حشرات کامل پسیل به طرف رنگ زرد جلب و به تعداد زیاد به سطح کارتها میچسبند. شکار انبوه حشرات باید قبل از تخمریزی در سطح برگها انجام شود تا از تولید نسل بعدی آفت جلوگیری به عمل آید. در هر هکتار 100 تا 400 عدد کارت به کار میرود. محل نصب کارت در سمت بیرونی تاج و به ارتفاع نصف تاج در جهتهای مختلف است. دو نوبت کارتگذاری در سال کافی به نظر میرسد. یکی در دهه دوم فروردین ماه که این نوبت آفت زنجره پسته را نیز کنترل میکند و دیگری در نیمه دوم تیرماه میباشد. پس از پایان دوره کارتگذاری باید کارتها را از روی درختان جمعآوری و سطح آنها را در صورت استفاده از چسب مخصوص توسط آب گرم همراه با مقدار کمی الکل اتیلیک و در صورت استفاده از اس تی پی با دستمال آغشته به چند قطره نفت تمیز کرد. بـ دشمنان طبیعی دارای دشمنان طبیعی گوناگونی است که زنبور پارازیتوئید Psyllaephagus pistaciae از خانواده Encyrtidae همزمان با ظهور پورههای نسل اول در باغها ظاهر و به پورههای پسیل به خصوص در سنین 4 و 5 حمله نموده و آنها را مومیایی میکند. جـ عملیات زراعی 1ـ شخم زمستانه و پاشکنی درختان 2ـ کوددهی و چاله زنی 3ـ اصلاح بافت خاک 4ـ آبیاری مناسب 5ـ تغذیه مناسب 6ـ رعایت فاصله کشت و تراکم 7ـ هرس و خشکبری 8ـ مبازه با علفهای هرز 9ـ کاشت رقم مناسب 10ـ استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار دـ کنترل شیمیایی دارتون یا مارشال به نسبت 2 تا 2.5 در هزار یا مایع ظرفشویی به نسبت 3 در هزار به تنهایی پورههای پسیل پسته را کشته و از بین میبرد، همچنین تا حدودی روی تخم نیز تأثیر دارد. آمیتراز و کنسالت خاصیت ناباروری حشرات کامل را دارد. از مخلوط کردن مایع ظرفشویی با سموم خودداری شود زیرا PH آن قلیایی است و باعث کاهش تأثیر کشندگی سموم میگردد.در صورت امکان از اواسط مرداد به بعد سمپاشی انجام نگیرد. 1. آمیتراز(مایتاک) EC20% و 1.5- 1 در هزار 2. ایمیداکلوپراید(کونفیدور) SC35% و 4/. در هزار 3. فلوفنوکسورون(کاسکید) DC5% و 5/. در هزار 4. هگزافلومورون(کنسالت) EC10% و 7/.- 5/. در هزار 5. دارتون EC21.7% و 1.5 دهزار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ عروسک خربزه Aulacophora foveicollis سینونیم: Rhaphidopalpa foveicollis (Coleoptera: Chrysomelidae) عروسک خربزه که برخی زارعین آن را با کفشدوزک خربزه اشتباه میگیرند در ایران اولین بار در سال 1317 توسط افشار شرح داده شده است. این حشره سوسک قرمز رنگ درازی است که از اوایل بهار در مزارع خربزه و هندوانه ظاهر شده و تا آخر فصل تابستان در مزرعه حضور دارد. شکل شناسی: حشره کامل سوسکی به طول 7-5/6 میلی متر میباشد. رنگ آن قرمز روشن. به استثنای زیر سینه میانی و عقبی و زیر شکم که سیاه رنگ است. چشمها و قطعات دهانی نیز سیاه میباشد. شاخکها یازده مفصلی و بین دو چشم فرو رفته است. مفصل اول طویلتر مکلفتر از سایر مفاصل است. پنجه پاها هم دارای چهار مفصل میباشد. لبه بالایی سینه اول شیار اریبی دارد که حشره را کاملاً مشخص میگرداند. ضمناً آخرین بند شکمی حشره نر از سه قسمت تشکیل یافته است. تخم حشره بیضوی زرد رنگ و طول آن 0.6 میلیمتر میباشد. لارو استوانهای شکل دراز و به رنگ زرد لیمویی است در حالت کامل طول آن به پانزده میلیمتر و عرض آن به 1.5 میلیمتر میرسد. پشت سر لارو سیاه وزیر آن زرد رنگ است بند نهم شکمی لارو سخت شده وزیر آن حاشیه مقعد به صورت پستانکی بیرون زده است و به کمک همین زائده، لارو خود را به اشیاء محکم نگه میدارد و در واقع زائده مزبور حکم پای کمکی را برای لارو دارد. مناطق انتشار: عروسک خربزه در تمام کشورهای حوزه مدیترانه شیوع دارد و علاوه بر این تاکنون از کشورهای پرتغال، جنوب شوروی، افریقای شمالی، ایتالیا، یونان، ترکیه و اسرائیل گزارش شده است در ایران این آفت تا کنون از اطراف تهران، فارس، کرمان، کرمانشاه، سمنان، اصفهان گزارش شده است. طرز خسارت: این آفت به گیاهان خانواده کدویان حمله کرده به طوری که ریونی مینویسد آفت در درجه اول به خیار و خربزه و در درجه دوم به هندوانه و کدو رغبت دارد. حشرات کامل آفت را ممکن است در مزارع شبدر مشاهده کرد و تغذیه حشرات کامل را روی گوجه فرنگی و ذرت نیز ملاحظه نموده است اما در هر حال لارو آفت فقط از کدویان تغذیه میکند. سوسکها از اوایل بهار به بوتههای جوان خربزه یا دیگر میزبانهای خود حمله کرده و روی برگها، جوانهها والا به تغذیه میپردازند و در نتیجه برگها را مشبک و سوراخ میکنند اگر بوتهها کوچک باشند در نتیجه این حمله به کلی از بین میروند. بوتههای بزرگتر در برابر حمله آفت مقاومت نموده و حشره بیشتر از جوانهها و گلها تغذیه میکند. مهمترین خسارت عروسک خربزه مربوط به لاروهای آن میباشد که به ریشه حمله نموده و بوتهها را خشک مینماید و در مزارعی که شدیداً مبتلا هستند هر روز عدهای از بوتهها را پلاسیده و خشک میشوند با حمله لارو به ریشه و زخمی نمودن آن راه برای ورود و حمله باکتریها و قارچها نیز فراهم میشود و بدین وسیله بوته زودتر از پا در میآید. لاروهای آفت علاوه بر ریشه ممکن است به میوههای جالیز که روی خاک قرار دارند حمله کنند و با جویدن پوست آن وارد آن گردند. زیست شناسی: عروسک خربزه زمستان را به صورت حشره کامل و به حالت دیاپوز زیر برگهای ریخته علفهای هرز در زیر شکاف درختان یا زیر کلوخهها و پناهگاههای دیگر به سر میبرد. در اوایل فروردین ماه سوسکها شروع به فعالیت نموده و در ساعات گرم روز پرواز نموده و اگر گیاهان جالیزی هنوز در منطقه وجود نداشته باشند از برگ سایر گیاهان تغذیه میکنند و به محض بیرون آمدن بوتههای خربزه، هندوانه و طالبی به برگهای این گیاهان حمله میکنند. از اواخر فروردین ماه حشرات نر و ماده جفتگیری نموده و هر حشره ماده 16 -700 عدد و به طور متوسط 300 عدد تخم میگذارد که به تدریج به طور انفرادی و یا در دستههای کوچک در پای بوته میزبان و نزدیک طوقه داخل خاک قرار میدهند. تخمها در حرارت مناسب پس از 9-14 روز تفریخ میشوند. در رابطه با حرارت، دوره جنینی تخم فرق مینماید بدین ترتیب که در حرارت 30-27 درجه سانتی گراید 12-9 روز و در حرارت 23-21 درجه 15 روز طول میکشد. تخمها در حرارت زیر 20 درجه سانتی گراید هرگز تکمیل و تفریخ نمیشوند. لاروها پس از خروج از تخم وارد خاک شده و روی ریشه به تغذیه میپردازند. طبق بررسیهای به عمل آمده داخل ریشه فقط لاروهای نیمه کامل و یا کامل را میتوان مشاهده نمود و لاروهای جوان به هیچ وجه در مزرعه دیده نشده است، به عبارت دیگر وضع فعالیت و تغذیه لاروهای جوان در مزرعه معلوم نیست (ریونی 1962) .پاولاکوس با پرورش سنین مختلف لاروی روی تکههای خربزه، مشاهده نمود که لاروها ابتدا 3-2 روز در سطح تغذیه نموده و بعداً به داخل نسوج نفوذ مینمایند. طبق مطالعه همین کارشناس لارو عروسک خربزه قبل از آنکه وارد مرحله شفیرگی شود سه بار جلد عوض مینماید و مدت لاروی نیز 29 روز طول میکشد. لاروها قبل از آنکه تبدیل به شفیره شوند ریشه را ترک کرده و در خاک در داخل لانههایی شفیره میگردد. مدت شفیرگی 10-8 روز به طول می انجامد. در مورد تعداد نسل عروسک خربزه در نشریات خارجی و ایرانی تناقض دارد. دواچی (1328) برای این آفت یک نسل و در شرایط مساعد 2 نسل ذکر میکند و زاهدی (1346) در نواحی گرمسیر تا 5 نسل و در مناطق دیگر 3-2 نسل در سال مینویسد. ریونی (1962) نیز تعداد نسل آفت را در یونان 1 نسل و در شرایط مختلف اسراییل 4-2 نسل مینویسد. لازم است در ایران تحقیقات بیشتری به خصوص در زمینه تعین تعداد نسل آفت در نواحی مختلف آلوده به آفت صورت گیرد. یکی از عوامل محدود کننده تفریخ تخم و فعالیت لارو کمبود رطوبت میباشد و در مزارعی که کمتر آبیاری میشود آفت چندان خسارت وارد نمیرساند. مبارزه: روش پشته کاری و آبیاری نشتی مزرعه نقش عمدهای در کاهش خسارت آفت دارد و بر عکس در مزارعی که جالیز به صورت کرتی کاشته شده رطوبت کافی برای تفریخ تخم و فعالیت لاروها وجود دارد و خسارت آفت به مراتب بیشتر میباشد. تا قبل از ممنوع شدن سموم کلره از د. د. ت برای سمپاشی مزرعه استفاده میشد و امروزه از سموم فسفره که اغلب برای مبارزه با سایر آفات جالیز بالاخص شته و کفشدوزک جالیز بکار میرود میتوان استفاده نمود. برای مبارزه با لارو آفت در خاک نیز سموم فسفره گرانول را میتوان در سطح مزرعه و یا اطراف بوتهها پاشید. بطور کلی روشهای زیر در کنترل آفت موثرند. 1- کاهش رطوبت خاک یکی از عوامل محدود کننده تفریخ تخم و فعالیت لارو می باشد و بنابراین در مزارعی که کمتر ابیاری میشوند یا از روش پشته کاری و ابیاری نشتی استفاده میشود خسارت افت کمتر می باشد . 2- در صورت لزوم مبارزه شیمیایی استفاده از کاربارین (سوین) یا یکی از سموم فسفره الی و چون لارو افت ریشه خوار است و در زمان کشت از گرانول کلرپیریفوس به میزان 20 کیلو در هکتار علیه لارو استفاده می شود. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ سپردار بنفش زیتون Parlatoria oleae این حشره اگرچه برای اولین بار از روی درختان زیتون جمعآوری شده است ولی به عده زیادی از درختان میوه دانهدار، هستهدار، گیاهان زینتی و جنگلی حمله مینماید. این سپردار روی برگ، شاخه، تنه و میوه زندگی میکند و در محلی که خرطوم خود را در بافت گیاه فرو مینماید، کلروفیل گیاه میزبان از بین رفته و به جای آن لکه گرد و قرمز ارغوانی رنگی به وجود میآید. در روی تنه و سرشاخه محل تجمع شپشکها، لکههای قهوهای رنگ مشاهده میشود که تصور میرود یک نوع بیماری فیزیولوژیک باشد. این وضعیت روی میوههای مختلف نیز مشاهده میشود و اغلب ممکن است با علائم بیماریهای گیاهی خاص اشتباه شود. حمله و تغذیه این شپشک باعث ضعف درختان میوه و آماده شدن آنها برای حمله سوسکهای پوستخوار و سایر آفات درجه دوم میشود. زیستشناسی و مشخصات در نقاط معتدل سرد زمستان را به صورت پوره سن دو و در نواحی گرمتر به صورت حشرات کامل نابالغ در روی شاخهها و تنه درختان به سر میبرد. حشرات ماده به رنگ بنفش تیره، فاقد بال، پا و شاخک میباشند. بدن حشره را پولک خاکستری رنگی پوشانده است و جلد لاروی به رنگ قرمز در کنار سپر قرار دارد. حشرات ماده در اواخر فروردین ماه و اوایل اردیبهشت ماه شروع به تخمریزی میکنند. دوره نشو و نمای جنینی حدود 20 روز میباشد. پس از آن پورهایی به رنگ ارغوانی روشن از تخم خارج میشوند که دارای شش پا و یک جفت شاخک مودار میباشند. سطح بدن نیز از موهای پراکنده پوشیده است. پورهها به آسانی بوسیله باد منتقل میشوند. دوره زندگی بسته به شرایط فصل در حود 30 تا 50 روز است و 2 تا 3 نسل در سال دارد. کنترل: کفشدوزکهای شکارگر Coccinelidae:Coleoptera 1- Chilocorus bipustulatus 2- Exochomus quadripustulatus زنبورهای پارازیتوئید Aphelinidae:Hymenoptera 1- Fiscus testaceus 2- Aphytis proclia 3- Aphytis mytilaspidis 4- Aphytis chrysomphali var. mazandranica 5- Aphytis maculicornis کنترل شیمیایی: مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% به نسبت 2 در هزار اتیون EC47% به نسبت 1/5 درهزار اتریمفوس(اکامت) EC50% به نسبت 1در هزار کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8%به نسبت 1/5- 1 درهزار روغن امولسیون شونده O 80% به نسبت 0.5 درصد مبارزه زمستانه: این مبارزه اغلب در مورد گونههایی عمل میشود که حشره به صورت پوره و یا حشره کامل میباشد. این روش در مورد شپشکهای زیر خانواده Lecaninae که دارای بدن بدون محافظ میباشند خیلی مؤثر است (مانند شپشک سیاه زیتون). سمپاشی زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشی سموم روغنی (Volk) پس از سپری شدن اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام میشود (روغنهای زمستانه دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند). مبارزه شیمیایی با شپشک های مرکبات: فرمول سم حاوی: مالاتیون امولسیون 60% اتیون امولسیون 47% 200 سی سی دیتان یا زینب 200 سی سی تریون یا تترادیفون 200 سی سی روغن ولک یا سیترول 1 لیتر 2 نوبت سمپاشی در طول سال : 1- اوایل تابستان ( بعد از گلدهی و شروع رشد میوه) 2- اواخر تابستان (اواخر شهریور ماه) منبع: حشرات از منظر گیاهپزشکی لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ شته سبز سیب Green apple aphid Aphis pomi (Hom.: Aphididae) گیاهان میزبان این شته به سیب، گلابی، به، زالزالک و ازگیل حمله می کند. هر جا که سیب کشت شود این آفت نیز وجود دارد. مرفولوژی شته سبز مایل به زرد است و سر،انتهای شاخک کورنیکول و پنجه سیاه رنگ می باشد و دارای یک فرورفتگی روی دم می باشد.. خسارت این آفت بیشتر روی پاجوش ها و شاخه های جوان و چوبی نشده فعالیت می کند. بنابراین خسارت آن در نهالستان ها شدید است (باعث خشک شدن شاخه ها هم می شود). این شته هم مانند سایر شته ها شیره ی گیاهی را می مکد و باعث ایجاد اختلالات فیزیولوژیک می شود.باعث پیچیدگی (پیچش برگها غالباً عرضی است و بیشترین خسارت روی برگهای جوان انتهایی) و زردی برگ ها و ریزش آنها می شود. در باغ های بارور باعث ریزش میوه می شود باعث ریزش گل هم می شود . زیستشناسی این شته تک میزبانه است و بصورت تخم های سیاه و براق روی پاجوش ها زمستان گذرانی می کند. سیکل زندگی این شته از نوع کامل- Holocyclic میباشد. تخمها همزمان با باز شدن جوانهها تفریخ می شوند.این شته در بهار جمعیت بالایی دارد و خسارت شدید خود را در همین زمان وارد می کند. با بالا رفتن جمعیت، شته های بالدار ظاهر میشوند که انتشار آفت را به سایر درختان میزبان که در مجاورت قرار دارند به عهده میگیرند.در طول تابستان جمعیت شته ها کاهش میابد که به دلیل فعالیت دشمنان طبیعی ، حرارت شدید محیطی،تغییرات شیره گیاهی و تغییرات طول روز میباشد. از اوایل پاییز به بعد در جمعیت این شته فزونی محسوسی در مقایسه با جمعیت تابستانی پدیدار میگردد. افراد جنسی از اواخر مهر شروع به ظاهر شدن میکنند و تخمریزی تقریباً بلافاصله آغاز میگردد.شته سبز سیب 15 تا 20 نسل در سال تولید میکند. تخم های زمستان گذران : تخم ها بیضوی ، سیاه براق ، کشیده به طول 0.2 میلیمتر است. منبع: حشره شناسی و آفات گیاهی لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=class: datecell, align: right][/TD] [TD=class: post-right][/TD] [/TR] [/TABLE] [TABLE=width: 505] [TR] [TD=class: post-left][/TD] [TD=bgcolor: #FFFFFF, align: right] ملخ صحرایی (دریایی) Schistocerca gregaria Orthoptera - Acarididae مشکل ملخ صحرایی از سالیان دور در کشاورزی ایران ، بخصوص در استان های جنوبی مطرح بوده است.دستجات این ملخ که مبدا تشکیل آنها کشورهای آفریقا ، عربستان ، هند و پاکستان بوده ، هر چند سال یکبار باغات و مزارع این مناطق را مورد تهدید جدی قرار داده اند.از آنجایی که این آفت از طرف جنوب غربی (عربستان ) از خلیج فارس عبور کرده و خود را به سواحل جنوبی ایران می رساند،به آن ملخ دریایی می گویند که در برخی از سال ها نیز از طرف جنوب شرقی سیستان (هندوستان و پاکستان ) مزارع ایران را مورد حمله قرار می داده است.از طرف دیگر چون موطن اصلی این مخلخ مناطق بیابانی قاره آفریقاست ، به آن ملخ صحرایی نیز می گویند.بشر ملخ دریایی را قرن ها قبل از میلاد می شناخته ، به طوری که در کتیبه های قدیمی به آن اشاره شده است.در ایران خسارت این آفت از دیرباز مورد توجه بوده که در مواقع هجوم سبب قحطی و ویرانی شده است.به هنگام طغیان و مهاجرت از تمام گیاهان حتی پوست درختان می خورد.در بین درختان سنجد را ترجیع داده و در حالت طغیانی هر نوع سرسبزی و پوشش گیاهی موجود در مسیر از جمله گیاهان زراعی شامل انواع علوفه ، غلات ، صیفی و سبزیجات ، گیاهان مرتعی و انواع درختان مثمر و غیر مثمر را کاملا از بین می برد. شکل و رفتار مهاجر با انفرادی کاملا متفاوت می باشد.این پدیده سبب شد اواروف فرضیه خود را تحت عنوان فرضیه حالت ها ارائه نماید.بر این اساس وی ثابت کرد که دو فرم مذکور دو گونه نبوده بلکه یک گونه می باشند که فرم انفرادی می تواند در شرایط خاصی رفتار خود را تغییر داده و تبدیل به فرم مهاجر با رفتار دیگر بشود. تئوری فاز اواروف تغییرات مورفولوژیک یک گونه که توام با تغییر در عادات و رفتار می باشد در اثر تغییر شرایط اقلیمی و پوشش گیاهی صورت میگیرد و در نتیجه طغیان آنها را سبب می شود.اواروف به هنگام مطالعه بیولوژی و رفتار شناسی فرم بومی ملخ آسیایی متوجه شد که این ملخ در صورت پرورش یافتن در شرایط خوب منطقه ای از نظر غذا می تواند به فرم مهاجر تبدیل شود.به طوری که در رنگ ، اندازه ف عادت و رفتار فرم مهاجر تغییرات محسوسی بروز می نماید.بر اساس این نتیجه گیری فرضیه ای به نام فرضیه حالت ها به وجود امد. مناطق دائمی نشو ونمای این ملخ در نواحی شرق آفریقا و نقاطی از آسیا است.این آفت ایران را آخرین بار در سال 1340 مورد حمله قرار داد. شکل شناسی پوره های فرم مهاجر که حرکت آنها دسته جمعی صورت می گیرد ، ابتدا سیاه رنگ بوده و سپس به رنگ زرد روشن با لکه های سیاه در می آیند.ملخ های بالغ بالدار مهاجر برای بلوغ جنسی نیاز به پرواز طولانی و دسته جمعی دارند تا چربی های بدن را مصرف کنند.تغییرات فصلی در رنگ نیز بسیار موثر می باشند ، به طوری که ملخ های پاییزه معمولا قرمز متمایل به قهوه ای هستند و به هنگام بلوغ به رنگ زرد لیمویی در می آیند.در مقابل پوره های فرم انفرادی عموما سبز و افراد بالغ بالدار خاکستری هستندو بدون انجام پرواز طولانی و تغییر رنگ به بلوغ جنسی می رسند.در افراد بالدار مهاجر ف طول بالها در جنس نر 55 و در ماده 70 میلی متر ، طول ران در افراد نر 25-24 میلی متر و در ماده ها 30-25 میلیمتر است.طول بدن در نر ها 45-55 میلی متر و در ماده ها به 57 میلی متر می رسد.خط وسط پشت سینه اول در ملخ انفرادی برجسته ولی در فرم مهاجر پهنو صاف و بدون لکه است.ساق پاها مجهز به خار های بلند است که نوک انها سیاه می باشد. [/TD] [/TR] [/TABLE] لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ زنجره خرما نام علمی : Ommatissus binotatus (Homoptera, Tropiduchidae) زنجره خرما از آفات مهم نخلیات در ایران می باشد. زنجره بالدار ماده دارای رنگ زرد روشن مایل به سبز بوده و زول بدن آن به 6-5 میلی متر می رسد.در ززنجره بالدار طول بدن نر به 3-3/5 میلی متر می رسد. خسارت پوره ها در اوایل فروردین ماه ظاهر شده و در روی برگ ها و مخصوصا خوشه های خرما به تعداد زیادی متمرکز شده و با استفاده از شرره گیاهی و همچنین ترشح فضولات به نسبت مایع چسبناک و غلیظ سبب ضعف و پژمردگی و زردی برگ ها شده و به همین علت این آفت را در جنوب آفت شیره و یا عسلک می نامند.همچنین برگ های آلوده براق به نظر می آیند.معمولا شیره مزبور با قارچ فوماژین و گرد و غبار ظاهر کثیفی به درختان آلوذده داده و ضعف درختان را سبب می شود و در درختان مبتلا برگچه ها به تدریج خشکیده و میوه ها چروک خورده و کم شهد و لاغر شده و حالت بازار پسندی خود را از دست می دهند.درجه خسارت زنجره خرما را از روی شماره تخم های زنجره روی هرر برگچه می توان تشخیص داد. زیست شناسی این آفت در ردیف های 2 تا 5 تایی در نسج برگ تخمگذاری می کند. پوره ها از نیمه دوم اسفند و یا اوایل خرداد به تدریج از تخم ها خارج و پس از طی دوران پورگی که حدود 45 روز طول می کشد تا به زنجره کامل تبدیل می شوند.حشرات کامل را می توان به تدریج از اوایل اردیبهشت تا اواخر تیر ماه مشاهده نمود.زنجره های نر و ماده پس از جفت گیری تخمریزی کرده و نسل تابستانه را به وجود می آورند .تخمریزی نسل تابستانه را می توان از اواسط تیر ماه تا اواخر مهر ماه مشاهده کرد.بنابراین این آفت در سال 2 نسل دارد که به آنها زمستانه و تابستانه می گویند.ماده ها در هر نسل حدود 100 تخم می گذارند.زمستان گذرانی 80 درصد جمعیت آفت به صورت تخم و کمتر از 10 درصد به صورت بالغ و پوره های سنین 4 و 5 می باشد. کنترل - مکانیکی 1) رعایت فاصله درختان بین 8 تا 10 متر 2) انجام هرس سبز در تیر ماه یا زمستان بعد از انجام تخمگذاری 3) حذف پاجوش های اطراف درخت در اولین فرصت - شیمیایی مالاتیون به نسبت 1 در هزار دیازینون به نسبت 0/5 در هزار زولن به نسبت 0/3 در هزار انتیو ، پرفکتیون ، دیمتوات ، رکسیون یا روکور به نسبت 0/3 در هزار سمپاشی نوبت اول یک هفته تا 10 روز پس از گرده افشانی درختان خرما و سم پاشی دوم پس از برداشت محصول خرما توصیه می شود. منابع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ تریپس گندم Haplothrips tritici (Thysanoptera ; Phalaeothripidae) تریپس یکی از آفات مکنده مهم گندم در بسیاری از نقاط کشور است که خسارت آن از خسارت سن گندم قابل تفکیک نیست.در فصل بهار حشرات ریز قرمز رنگی در لابلای دانه های سبز خوشه گندم دیده می شوند که در واقع پوره های تریپس گندم هستند. این آفت در بیشتر کشور های اروپایی انتشار داشته و در ایران نیز در نواحی اطراف تهران ، سمنان ، اصفهان ، چهارمحال و بختیاری ، کرمان ، رفسنجان ف سیرجان ، یزد ، آذربایجان ، اهواز و کرمانشاه گزارش شده است. خسارت این افت علاوه بر گندم به جو ، چاودار ، یولاف و برخی علف های هرز گندمیان نیز حمله می کند.از شیره برگ ، گل و خوشه مکیده و در محل تغذیه آن روی برگ لکه های نقره ای یا زرد روشن بوجود می آید.تریپس گندم را بیشتر از در لابلای غلاف برگ ، محل اتصال برگ به ساقه و یا لابلای خوشه ها می توان مشاهده نمود.با تشکیل خوشه های گندم جمعیت تریپس در روی انها نیز افزایش یافته و با تغذیه از دانه های نرم موجب چروکیدگی و توقف رشد آنها می شود.علایم خسارت روی برگ به صورت پیچیدگی و ایجاد لکه های نقره ای ظاهر می شود.طول خوشه های آلوده کوتاه و شکل آنها کج شده و نوک خوشه تا قسمتی از آن سفید و تا حدودی شبیه به علایم سرمازدگی است.خسارت این آفت ممکن است با خسارت نماتد گندم اشتباه شود. زیست شناسی این حشره تابستان را به صورت پوره سن 2 در عمق 5 سانتی متری و زمستان را در عمق 20 سانتی متری خاک اطراف ریشه و طوقه گندم های سال قبل سپری می کند.در اواخر زمستان و اوایل بهار لارو های زمستان گذران به سطح خاک امده و پس از مدتی حضور در کاه و کلش موجود در سطح مزرعه ، روی علف های هرز گرامینه داخل مزرعه نظیز Hordeum sp رفته و سیکل زندگی خود را کامل می نماید یعنی مراحل پیش شفیرگی را طی کرده و به حشره بالغ تبدیل می شود.حشرات بالغ پس از استقرار بوته ها به روی گندم و جو منتقل شده و تغذیه و تخمریزی خود را انجام می دهند و تخم های خود را بطور انفرادی یا دسته های چندتایی در درون بافت برگ ، خوشه یا روی ساقه گندم قرار می دهند. در اواخر بهار و اوائل تابستان با برداشت محصول گندم ، لارو های سن دوم حاصله از این تخمگذاری به داخل کاه و کلش موجود در مزرعه رفته و تا فرا رسیدن سرما در آنجا باقی مانده و سپس در پاییز وارد خاک می شوند.این آفت در شرایط آب و هوایی کرمان و گرگان یک نسل در سال دارد.حشرات کامل هنگام صبح که دمای محیط پایین است در جاهای محفوظ بسر می برند و در مواقعی که دمای محیط بالا باشد آنها روی برگ رفته و فعالیت خود را شروع می کنند. کنترل زراعی : شخم عمیق تا 90% تریپسها را که در داخل خاک و مزرعه زمستان گذرانی می کنند را از بین می برد شیمیایی : از آنحایی که ظهور حشرات کامل و سپس لاروها با برنامه مبارزه با سن گندم مصادف است در نتیجه سمپاشی مزارع علیه شن روی تریپس نیز موثر واقه می شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ بید سیب زمینی Potato tuber moth Phthorimaea operculella Lep.: Gelechiidae اهمیت اقتصادی: بید سیب زمینی در مناطق حاره علاوه بر مزارع در انبارها نیز به سیب زمینی خسارت می زند. این آفت در مرحلة لاروی از گیاهان خانوادة بادمجانیان تغذیه می کند. میزبانهای زراعی این آفت به ترتیب اهمیت تنباکو، بادمجان، سیب و گوجه فرنگی می باشد. گیاهان هرز میزبان آفت در ایران محدود به تاج ریزی Solanum nigrum و داتوره Datura stramonium میباشد. این آفت یک آفت قرنطینة داخلی است و در فارس، خوزستان، اصفهان، کرمان، کرج انتشار دارد. زیست شناسی: زمستان را به صورت لارو در داخل غده های سیب زمینی می گذراند و در اوایل بهار تبدیل به شفیره و حشره کامل خارج، جفت گیری و تخم ریزی می نماید. تخم ریزی پراکنده و انفرادی است و در اندامهای هوایی گیاه میزبان صورت می گیرد. در بوته سیب زمینی، تخم ریزی پروانه با گیاهان زراعی میزبان دیگر تفاوت دارد. بدین معنی که در ابتدای رویش گیاه تا ظهور گل بوته سیب زمینی، تخم ریزی در اندامهای هوایی گیاه و پس از تشکیل غده ها در خاک، در کنار چشمک روی غده دیده می شود. در اندامهای هوائی گیاه، لارو پس از خروج از تخم در پشت برگ، کنارة رگبرگ را سوراخ می کند و به داخل صفحه برگ می رود و در فاصلة بین دو پوستة غشاء روئی و غشاء زیرین برگ مواد سبزینه برگ را می خورد و برگهای آفت زده، لکه های سفیدی شبیه به تاول دارد. در غده سیب زمینی صدمات لارو در مقایسه با برگ تفاوت دارد. در غده، لارو زیر پوست رفته دالان مستقیم یا پیچ و خم دار می سازد و به تدریج که لارو به سنین بالاتر می رود داخل دالان را با فضولات و مواد جویده شده پر می نماید. دالان پر شده از فضولات رنگ قهوه ای شبیه چوب پنبه دارد. لاروهای درشت به داخل غده هم می روند و از محتویات داخل غده تغذیه می کنند. 5 سن لاروی دارد. در سن پنجم لاروی اندازه و قطر بدن لارو به سرعت بزرگ می شود و در خاتمة دورة لاروی از غده خارج می شود. این لارو کامل بوده و در سطح خاک یا در اندامهای هوائی گیاه میزبان پیله ابریشمی تنیده و در داخل آن به شفیره و سپس پروانه می شود. در موقع تنیدن پیله، لارو کامل روی پیله را با مخلوطی از فضولات و مواد زاید و یا خاک آغشته کرده و می پوشاند. در برخی موارد لارو پس از رشد کامل همراه با غده به انبار منتقل می شود و روی کیسه یا قفسه های داخل انبار به شفیره تبدیل می گردد. با توجه به مطالب گفته شده بید سیب زمینی خسارت خود را از مزرعه شروع کرده و به انبار ختم می گردد. این حشره در سال 6 نسل دارد که فاصله نسلها در تابستان یک ماه، در زمستان 4 ماه و در بهار و پائیز 2 ماه می باشد. در مناطق حاره این حشره بین 13-12 نسل دارد. خسارت این آفت روی برگهای توتون و گوجه فرنگی تا 70% گزارش شده است. در استان فارس خسارت اندامهای هوایی سیب زمینی برخی اوقات به 90% می رسد. کنترل: الف- مزرعه: 1-در منطقه فارس اگر کشت سیب زمینی در اواسط اسفند ماه شروع و برداشت در اواخر خرداد ماه خاتمه یابد خسارت آفت ضعیف و آلودگی غده ها کم می باشد. 2-پنج تا شش هفته بعد از کشت پای بوته های سیب زمینی خاک داده شود که حشره کامل قادر به تخمریزی روی غده ها نشود. در ضمن پس از آبیاری سله شکنی انجام می گیرد. چون در هنگام آبیاری به خصوص نوبت اول سطح پشته ها فرسایش نموده و در زیر ترک خوردگی ایجاد شده که دسترسی پروانه ها به غده ها داخل خاک سهل و آسان می گردد. 3-از بین بردن بقایای گیاهی. 4- کشت ارقام زودرس 5- شخم عمیق پس از برداشت ب- انبار: 1- شیوة انبارداری صحیح. 2- پائین نگه داشتن درجه حرارت بین 4 تا 6 درجه سانتی گراد. 3- عدم انتقال غده های آلوده به انبار. 4- استفاده از تله های فرمونی و نوری در انبار برای شکار پروانه ها برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ گونه های شب پره متعلق به دو جنس Helicoverpa و Heliothis (از خانواده Noctuidae) از مهمترین آفات محصولات کشاورزی در ایران و جهان می باشند. در ایران تاکنون ۶ گونه زیر از مناطق مختلف شناسایی شده اند: Helicoverpa armigera، Heliothis peltigera، Heliothis viriplaca، Heliothis incarnata، Heliothis nubigara، Heliothis maritima سه گونه اول از نظر خسارت به محصولات کشاورزی بخصوص روی نخود، پنبه، گوجه فرنگی مهم تلقی می گردند. گونه H. armigera از لحاظ پراکنش یکی از گسترده ترین آفات کشاورزی در سراسر آفریقا، خاورمیانه، جنوب اروپا، هند، آسیای مرکزی و جنوب شرقی، شرق و شمال استرالیا، نیوزلند و بسیاری از جزایر شرقی اقیانوس آرام میباشد. ویژگیهایی نظیر پلی فاژی، توانایی تحرک و جابجایی بالا و توانایی توسعه مقاومت به اکثر حشره کشهای متداول باعث گشته تا این حشره به یک آفت مهم در یک دامنه جغرافیایی وسیع تبدیل گردد. در صورتی که گونه های H. peltigera و H. viriplaca آفت بعضی از محصولات کشاورزی با گسترش جغرافیایی محدودتر (H. viriplaca) یا دامنه میزبانی محدودتر (H. peltigera) می باشند. مطابق با مطالعات انجام شده در مورد تغییرات جمعیت گونه H. armigera میتوان به موارد زیر اشاره داشت: (1) فنولوژی فصلی: تعداد نسل ممکن در سال و فراوانی فصلی جمعیت بطور مستقیم متاثر از درجه حرارت، توالی میزبانی و مناسب بودن میزبان می باشند. بارندگی بطور غیر مستقیم، با تاثیر بر روی فراوانی و مناسب بودن گیاهان میزبان، بر روی فراوانی فصلی جمعیت اثر می گذارد. در مناطق حاره ای که میزبان موجود باشد این گونه قادر است بطور دائم زاد و ولد کرده و در طی 28-30 روز یک نسل را تکمیل کرده و 10-11 نسل در سال تولید نماید. در اغلب سیستمهای کشاورزی مناطق نیمه حاره و معتدل 3-5 نسل معمول می باشد. نسلهای مجزا همیشه مشخص نیستند چون بعد از اولین یا دومین نسل بهاره همپوشانی قابل ملاحظه ای بین نسلها روی می دهد. توالی میزبانهای گیاهی در دسترس هنگام فصل زاد و ولد مهم ترین عامل تعیین کننده خسارت بالقوه جمعیتهای این حشره میباشد. در بسیاری از مناطق تا نسل دوم، سوم یا حتی چهارم این گونه به آفت محصولات زراعی تبدیل نمی گردد ؛ (2) مرک ومیر و کنترل (تنظیم) جمعیت: در بسیاری از سیستمهای کشاورزی این حشره دچار مرگ ومیر قابل ملاحظه ای مشود که بعلت تاثیرات آب و هوا، شکارگرها و پارازیتوئید ها، و بواسطه اثرات مستقیم گیاه میزبان روی بقا و رشد این حشره می باشد. اکثر این مرگ ومیرها در مرحله تخم و سنین اولیه لاروی رخ می دهد که نشاندهنده کاهش مرگ و میر با افزایش سن می باشد. تعداد معدودی جدول زندگی برای جمعیت های مزرعه ای این آفت درست شده است. نهایتهای درجه حرارت و رطوبت و عوامل جوی دیگر نظیر باد بنظر میرسد که مسئول مرگ ومیر تخم، لارو و شفیره این آفت باشند. اثرات عوامل غیر زنده اغلب دست کم گرفته می شود و اهمیت مرگ و میر طبیعی، بخصوص بر اثر شکارگرها و و پارازیتوئید ها، در فراوانی فصلی جمعیت این حشره کم درک شده است. فهرست شکارگرها و پارازیتوئید های این آفت برای بسیاری از مناطق مشخص گردیده است ولی مقایسه درجه کنترل اعمال شده توسط آنها در مناطق مختلف بواسطه روشهای متفاوت بکار رفته وضعیت بغرنجی را بوجود آورده است. بطوریکه اثر شکارگرها و و پارازیتوئید ها تحت واژه هایی نظیر نرخ مصرف، درصد کاهش تراکم لاروی، یا درصد مراحل مختلف پارازیته شده ارائه شده است و بندرت از اثر آنها روی الگوهای فراوانی فصلی جمعیت صحبت به میان آمده است. شکارگرها و و پارازیتوئید ها ممکن است قادر به سرکوبی جمعیت های آفت در یک مزرعه مشخص تا زیر سطح زیان اقتصادی باشند ولی باید دید که آیا میتوانند اندازه جمعیت در یک منطقه را کاهش دهند یا نه. در حقیقت، قابلیت تحرک و جابجایی و نرخ بالای افزایش جمعیت این حشره که منجر به تشکیل کلونی های جدید و رشد جمعیت در بومهای جدید را می دهد بر ظرفیت دشمنان طبیعی جهت واکنش های تابعی و عددی فائق می آید لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ مطالعهجداولزندگیوباروریسوسکبرگخوارنارون،Xanthogaleruca luteola Müller رویچهارمیزبانمختلفدرشرایطآزمایشگاهی(Col.: Chrysomelidae) دکتر بیژن حاتمی مقدمه اگرچه پژوهش هایی در زمینه جدول زندگی اساساً برای بررسی جمعیت های انس انی پایه ریزی شده است، ولی امروزه توسط بسیاری از حشره شناسان و اکولوژیست ها برای بررسی نرخ تولید مثل و مرگ و میر حشرات مورد استفاده قرار می گیرد بررسی و تهیه جداول زندگی، شیوه ای مناسب برای بیان تغییرهای جمعیت حشرات می باشد که در ترکیب با اطلاعات مربوط به بارآوری ماده ها ، امکان پیش بینی اندازه جمعیت حشره را میسر می سازد . بررسی افزایش جمعیت براساس ظرفیت تولید مثلی، یکی از روش های مطمئن در بررسی جمعیت حشرات می باشد که از طریق جدول باروری بیان می شود( ۱۱ ). نرخ ذاتی رشد و نرخ خالص تولید مثلی از مهم ترین پارامترهایی هستند که از ،(rm) جدول زندگی و باروری استخراج می شوند. نرخ ذاتی رشد یک پارامتر استاندارد در تخمین رشد جمعیت حشرات است که تحت عنوان حداکثر نرخ افزایش جمعیت در هر فاصله زمانی تحت شرایط اید آل توصیف می شود ( ۷). نرخ تکثیر جمعیت در شناخته (R هر نسل، تحت عنوان نرخ خالص تولید مثلی ( ٠ می شود و به نرخ ذاتی رشد بستگی دارد ( ۴). با تعیین نرخ ذاتی رشد تحت شرایط استاندارد و کنترل شده می توان در بررسی اثرکیفیت گیاه میزبان روی حشره و مقایسه حساسیت میزبان های مختلف نسبت به حشره آفت استفاده کرد( ۵ و ۹ Xanthogaleruca luteola (Müller) سوسک برگ خوار نارون یکی از مهم ترین آفات درختان نارون در ایران است که نخستین بار در سال ۱۳۲۴ توسط افشار گزارش گردید ( ۱). حشرات کام ل و مراحل مختلف لاروی آفت با تغذیه از برگ درختان نارون، زیبایی درخت را تحت تأثیر قرار داده و در پی آن مشکلاتی را از نظر اقتصادی ایجاد می کند ( ۸). تغذیه لاروها از بافت پارانشیم منجر به اسکلتی شدن برگ می گردد، در حالی که حشرات کامل با تغذیه از تمام قسمت های بافت برگ،سوراخ های نامنظمی در سطح برگ ایجاد می کنند . ضعف درخت در اثر حمله این آفت مشکلات ثانویه ای همچون حمله سوسک های پوست خوار و چوب خوار، آلودگی درخت به پاتوژن های بیماری زا و شکستن درخت در اثر باد را به دنبال خواهد داشت ( ۳). به دلیل حضور این گیاه در محیط شهری، مبارزه شیمیایی با این آفت آلودگی های زیست محیطی را به دنبال خواهد داشت . استفاده از درختان مقاوم، یکی از روش های کنترل این آفت در جهان می باشد . در سایر کشور ها، اکثر بررسی ها در زمینه این آفت روی بررسی گونه های مختلف از نظر ترجیح میزبانی این آفت، متمرکز شده است ( ۱۰ ). اگرچه مطالعاتی در این زمینه در سایر کشورها انجام شده است و اطلاعاتی در رابطه با تفاوت های موجود در میزان حساسیت و مقاومت واریته های نارون به این آفت گزارش شده است، ولی تاکنون هیچ بررسی ای در قالب ترجیح میزبانی سوسک برگ خوار نارون روی گو نه های موجود در ایران انجام نشده است . با توجه به این که بررسی جدول زندگی و باروری و تعیین نرخ ذاتی رشد حشره روی میزبان های مختلف می تواند مبنای مقایسه گیاهان مختلف از نظر ترجیح میزبانی حشره آفت باشد ( ۶ و ۹)، بررسی حاضر با هدف بررسی حساسیت گونه های نارون م وجود در اصفهان نسبت به خسارت آفت مذکور، انجام شد . هدف دیگر از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر تغییر فصل بر کیفیت گیاه میزبان و مقایسه ترجیح میزبانی در دو فصل بهار و تابستان بود. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ مگس میوه زیتون Bactrocera olea Fruit Fly (Diptera: Tephritidae) مقدمه: مگس میوه زیتون یک آفت مهم زیتون در بیشتر کشورهای حاشیه دریای مدیترانه است. لاروهامونوفاژهستند ومنحصرا از میوه زیتون تغذیه می کنند حشرات بالغ نیز ازشهد، عسلک به طور فرصت طلبانه ازمنابع شیرابه یا غذاهای نیمه جامد تغذیه می کننند . با تونل هایی که توسط لارو در داخل میوه ایجاد می کند زخم ایجاد می شود و 30% از محصول زیتون کاسته می شود در کشور های مدیترانه وبه خصوص در یونان و ایتالیا که بیشترین تولید اقتصادی در آنجا است. مگس میوه زیتون به طور اساسی یک آفت جدی در کشت زیتون ها در سراسر این منطقه می باشد. آن مشاهده شده در اکتبر 1998 در کالیفرنیا،در منطقه لوس آنجلس ، و بعد ازاین انتشار یافته به شمال کالیفرنیا 1999، سنترال والی 2000، و به مارین ، ناپا، سونوما، 2001 ، شاستا، الدورادو، و لیک 2002 (vorela and vossen 2003) . زیتون ها پرورش می یابند به صورت تجاری در کالیفرنیا برای میوه ودر مقیاس کمتر آنها پرورش می یابند معمولا بصورت زینتی . درفلوریدا ،درختان زیتون کند رشد هستند و همیشه سبز که ممکن است پرورش یابند به صورت زینتی اما نسبت به میوه کاربرد تجاری ندارند . درختان زیتون به طورگسترده به عنوان زینتی در فلوریدا استفاده می شوند و میوه این درختان ممکن است گسترش مگس میوه زیتون را تامین کند. از این رو استان و ایالت برنامه ای را باید برای نگهداری و مراقبت در برابر مگس میوه زیتون دنبال کند .اکثر اوقات لاروها و شفیره ها مانعی در برابر زیتون منطقه مدیترانه هستند، و بعضی اوقات حشرات بالغ نیز درامتداد لاروها و شفیره قرار می گیرند . گسترش آفت: حوزه مدیترانه ،شمال،شرق ، وجنوب آفریقا،جزایر قناری،هند،غرب آسیا، وظاهرا هرجایی که زیتون ها (جنس زیتون) وجود دارد در نیمکره شرقی . در نیمکره غربی آن در کالیفرنیا وجود دارد. شناسایی : مراحل نابالغ مانند ظهور دیگر مگس های میوه است بویژه Bactrocera spp . فیلیپ شرح داد به تفصیل شرح لارو را . مگس میوه زیتون یکی از گونه های کوچک در این جنس است. ماده بالغ تقریبا mm5 طول دارد، ودارای بال پهن که تقریبا mm10 است. بالها اساسا شفاف هستند ومشخص شده اند برنگ قهوه ای ، شامل نقاطی در نوک بال. قفسه سینه سیاه رنگ است . سطح پشتی با کرکهای نقره ای رنگ با 2 خط موازی می باشند . بازوها، یا شانه ها و فضای بالا و پایین بالها زرد هستند . بخش داخلی سپرچه سیاه رنگ است . وبخش پشتی زرد رنگ است شکم سیاه رنگ ،پوشیده شده به صورت پراکنده با کرک خاکستری رنگ. بخش های اساسی با خطوط متقاطع رنگ پریده مشخص شده است و خطوط موازی نا منظم یا خال های برنگ قهوه ای مایل به قرمز در مرکز انتهای بخش ها مشخص شده است . انتهای بخش زرد مایل به قرمز . غلاف تخمریز سیاه رنگ است ، با تخمریز برنگ قرمز. تاریخچه زندگی وعادات : در منطقه مدیترانه سالانه 5-2 نسل از مگس ها بوجود می آید .زمستانگذرانی در مرحله شفیره گی چند سانتی متر زیر خاک و برگ های ریخته شده می باشد و مگس های بالغ از مارس تا می پدیدار می شوند. که بستگی دارد به عرض جغرافیایی و دما. در شرایط تابستان ، دوره قبل از تخمگذاری از 10-6 روز تاقبل از تخمگذاری می باشد.در زمان طولانی نیاز دارد ابتدا به دما ولی نه زیاد. در دوره قبل از تخمگذاری حشره ماده به عمل می آورد تخمدان را و ابتدا دستگاه تخمگذاری را. ابتدا در ماه ژوئن حشرات ماده به صورت فعال جستجو می کنند وتخمریزی دراوایل بوجودآمدن میوه های زیتون است. روزانه ممکن است 12-10 تخم بگذارند ،معمولا یک تخم در هر میوه زیتون و حدود 250-200 تخم در دوره زندگی می گذارند. ماده ها با تخمریز میوه را سوراخ می کنند و تخم را در زیر پوست میوه قرار می دهند . ارو مگس تغذیه می کند از بافت میوه ، تااینکه میوه از درخت بریزد . مراحل تخم ،لارو، و شفیره به ترتیب 3-2،14-10،و حدود 10روز در تابستان در یوگسلاوی طول می کشد. مدت سیکل زندگی گونه از 1تا 6یا7 ماه می باشد. مگس های نر صداهای گوش خراش یا سیگنال های طولانی اظهار علاقه را تولید می کنند. اظهار علاقه وجفتگیری در هنگام غروب اتفاق می افتد نزدیک به اواخر دوره روشنایی روز. مگس های ماده میوه زیتون فرمون چند ترکیبی تولید می کنند، وفقط مگس های ماده تفریتید قادر به تولید این فرمون هستند؛نرها نیز فرمون تولید می کنند در دیگر مگس های تفریتید که در حال مطالعه است. قسمت عمده ترکیب فرمون 1,7–dioxaspiro [5.5]undecane است که آن بنسبت در مدت طولانی برای نرها جذب کننده است. مگس های نر معمولا این ترکیب راتولید می کنند و نر ها را جذب می کنند اما ماده ها نمی توتنند جذب شوند به این ترکیب جنسی . مگس های ماده وحشی احتمالا چندین بار در طول مدت زندگی جفتگیری می کنند. میزبان ها: زیتون ها – جنس زیتون olea spp روش های مدیریت کنترل: در نیمکره شرقی،حشره کشهایی که به صورت طعمه مسموم یا اسپری(محلول پاشی) در هوا برای کنترل مگس میوه زیتون استفاده می شود. تکنیک ها بیشتر در شرایط ملایم تست می شوند یا استفاده می شوند در محیط های محدود که از پرتوافشانی استفاده می شود برای استرلیزه کردن نرهاو فرمون ها. هر دو جنس می توانند استرلیزه شوند با 12-8 کراد (80-120 Gy radiation) که در شفیره ها باپهنای بیشتر انجام می شود. سنتز 1.5.7-trioxaspiro [5.5] undecane شبیه ترکیب عمده فرمون است،که سنتز شده می باشند وتست شده و تحت شرایط بهینه که آن مثل تر کیب طبیعی جذب می کند اما نمی توان ازآن به مدت طولانی در تله ها نسبت به ماده طبیعی استفاده کرد. گذاشتن تخته 3لایه کوچک مربع شکل به طور شناور درمحلول آبکی (a.i.) 0.1%دلتا مترین به مدت 15دقیقه و اضافه کردن طعمه به جایگاه حاوی فرمون جنسی یا بی کربنات آمونیوم ،جلب کننده غذا،ارزش موثری در کنترل آزمایشی باغ بزرگ دارد. در کالیفرنیا، مدیریت بستگی دارد به محلول پاشی ،تله گذاری مگس های بالغ ،زمان برداشت،مراعات اصول بهداشتی میوه بعد از برداشت،و کنترل بیولوژیکی. منابع: کشاورز تنها (van steenkly et.al 2003) لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ سن گندم (Eurygaster integriceps) حشرهای است به طول 8/12-8 و به عرض 8 -5 میلیمتر و علت اصلی دامنه نسبتاً وسیع تغییرات در اندازه حشره کامل، شیوه زندگی آفت است. بر اساس بررسیها و مشاهدات در سراسر مناطق سن خیز کشور این حشره دو شیوه زندگی دارد که این خود منجر به تغییراتی در اندازه آفت شده است. جمعیتی از این حشره که در زیستگاههای طبیعی واقع در ارتفاعات زندگی میکنند ضمن تغذیه از گیاهان غیر زراعی به خصوص گندمیان و بدون آنکه پروازهای قابل توجهی انجام دهند، به زاد و ولد میپردازند، افراد این گروه کوچک و طول و عرض آنها به ترتیب 5/10-8 و 8/6- 5 میلیمتر است در حالی که گروه دوم از این حشره که از گندم و جو تغذیه میکنند به خصوص آنهایی که به مزارع آبی حمله ور میشوند جثه ای بزرگتر دارند و طول و عرض آنها به ترتیب 8/12-8/9 و 6/8 – 2/6 میلیمتر میباشد. رنگ حشره کامل بسیار متغیر بوده و رنگ عمومی آنها قهوه ای و زرد خاکی است که این نیز از روشن تا تیره تغییر میکند .به علاوه نمونههایی به رنگ سیاه، قرمز، مسی و زرد کهربایی نیز دیده میشود . سطح پشتی حشره کامل ممکن است عاری از هر گونه لکه مشخص و یا دارای لکه های تیره با ابعاد و شکلهای مختلف به خصوص روی سپر دیده میشود .در روی سپر و در حد فاصل آن با پیش گرده 2 لکه روشن کوچک به چشم می خورد. سر حشره مثلثی است و نوک آن به جلو امتداد دارد. نزدیک خط فاصل بین سر و سینه دو چشم ساده و در دو گوشه جانبی سر دو چشم مرکب دیده میشود . شاخک 5 بندی است که بند پنجم آن بلندترین بند میباشد و پس از آن بند دوم بلند تر از بقیه است و بند سوم کوچکترین و بند اول و چهارم مساوی میباشد .پیش گرده شش ضلعی است و پا ها رنگ کلی بدن را دارند .و هر پنجه 3 بند دارد. سپر بسیار بزرگ و رشد کرده است و به استثنای قسمت کوچکی از کوریوم، بالهای رویی و دو حا شیه جانبی شکم، همه پشت حشره را می پوشاند. در حاشیه جانبی شکم که از زیر سپر بیرون می ماند 5 لکه تیره رنگ دیده میشود که مشخص کننده موقعیت 5 بند شکمی است. تنها اختلاف در شکل ظاهری حشرات کامل نر و ماده مربوط به قطعات بیرونی دستگاه تناسل آنهاست که در انتهای قسمت زیرین شکم واقع است. این قطعه در حشرات نر ساده است و هیچ گونه تقسیم بندی در آن دیده نمیشود در حالی که در حشرات ماده به 6 قسمت بزرگ و دو قسمت کوچک تقسیم میشود. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ شته سیاه باقلا Aphis fabae Hom.: Aphididae در تمام مناطق ایران وجود دارد و علاوه بر چقندر روی نخود، لوبیا، باقلا، سیب زمینی، شمشاد و... وجود دارد . در ایران به حدود ۵۰ گونه گیاهی و در جهان به بیش از ۲۰۰ گونه گیاهی حمله میکند و ناقل بیش از ۵۰ نوع بیماری گیاهی می باشد . ▪ شکل شناسی شته های کوچک ، ماده های بی بال ۲.۵ تا ۳ میلی متر و بالدار ۲ تا۲.۵ میلیمتر میباشند . شکل بیضوی رنگشان سیاه براق تا سبز زیتونی، شاخک کوتاه تر از طول بدن و سیاه رنگ ، روی بن این حشره قسمتهای مومی نامنظم وجود دارد . دم ( Panjiduom) مثلثی کوچک و از موهای ریز و کوتاه پوشیده است ، در ماده های بال دار دم کوتاه تر است کورنیکول سیاه و استوانه ای می باشد . تخم شته سیاه براق بیضوی و معمولا به طور دسته جمعی گذاشته میشود . قطر بزرگ آن ۰.۸ – ۰.۹ و قطر کوچک آن ۰.۴ – ۰.۴۵ میلیمتر است . ▪ خسارت این شته قادر است به تمامی اندامهای هوایی گیاه ( برگ ، ساقه و گل ) حمله کرده و با فرو بردن خرطوم خود در فلوئم از شیره گیاهی تغذیه کرده و باعث پیچیدگی برگها و پژمردگی و حتی خشک شدن گیاه گردد ، و با تولید عسلک ( Hony dew ) باعث پوشیده شدن برگ و تجمع مورچه ها و مگسها گردد . خسارت این آفت در مناطق آلوده به ۴۰% هم میرسد . این شته باعث انتقال ۵۰ بیماری ویروسی است از جمله ویروس موزائیک و زرد چغندر Beet mosaic virus ویروس موزائیک چغندر ▪ زیست شناسی ـ شته سیاه دو میزبانه بوده و تمام مراحل زندگی خود را روی یک گیاه نمی گزراند . ـ میزبان اول به گیاهی گفته میشود که مرحله جنسی شته روی آن باشد وشته روی آن گیاه تخم گزاری کند و میزبان دوم گیاهی است که شته بعد از خروج از تخم روی آن مهاجرت کند و تولید مثل به صورت بکر زایی ( Parathenogenesis ) و زنده زایی ( Viviparus ) میباشد . این شته زمستان را به صورت تخم در حاشیه شاخه ها و جوانه گل وبرگها میزبان اول که ازجنس شمشاد ( Evonymus ) و یا ترشک ( Rumex ) است میگزراند . ـ تخمها در بهار زمانی که متوسط دوا به ۱۵ درجه سانتیگراد رسید به تدریج تفریق شده . پوره ها ۵-۷ روزه بالغ شده که ای شته ها را شته موسس ( Fundatrices ) میگویند و از طریق دخترزایی تولید مثل می کنند و ماده های بکر زا که اصطلاحاً (Fundatrigeniae) گفته میشود تولید میکنند. ـ این شته ها بعد از بالدار شدن بروی میزبان دوم خود مانند چغندرقند، باقلا، نخود و... هست مهاجرت کرده (مهاجرت بهاره) که این شتهها بعد استقرار روی میزبان دوم شروع به دخترزایی کرده و ماده های دخترزایی به وجود می آورند و تا اواخر تابستان به همین روش تولید مثل میکنند و زمانی که هوا رو به سردی میرود تعدادی از پوره ها تبدیل به شته های بال دار شده و به روی میزبان اول مهاجرت کرده ( مهاجرت پاییزه ) و از طریق بکرزایی تولید افراد جنسی ( ***ules ) بدون بال کرده که این شته ها بعد از جفت گیری تخم خود را در حاشیه شاخه ها ، جوانه های گل یا برگ قرار داده و تا بها سال آینده به صورت تخم زمستان گزرانی کرده . در شته ها به علت کوتاه بودن دوره رشد ونمو تعداد نسل زیاد است . ▪ کنترل ۱) کنترل بیولوژیک Biocontrol شته سیاه درطبیعت دارای دشمنان زیادی است که به صورت شکارچی (Predator) وانگلی (Parasite ) می باشند . از شکار چی ها میتوان به کفشدوزک هفت نقطه ای Cocsinels seven spot و کفشدوزک Hippodamia variegata و لارو شکار گر مگس خانواده Syrphidae که لار شبیه زالو به رنگ زرد و سبز روشن بوده و از شته سیاه تغذیه میکند نام برد . و از انگلی ها به یک نوه زنبور پارازیت وجود دارد که تخم خود را در داخل بدن شته قرار داده و لار بعد از خروج از بدن شته تغذیه میکند . ۲) کنترل شیمیایی حمله شته سیاه در دو زمان زیاد است زمان اول بعد از مهاجرت بهاره که تعداد دشمنان طبیعی کم و رطوبت زیاد است و زمان بعدی اواخر تابستان که هوا خنک شده و رطوبت زیاد میشود . مبارزه با شته سیاه باید طوری تنظیم شود که همزان مبارزه علیه کنه چغندر و زنجره چغندر هم اعمال شود ، میتوان از سموم زیر استفاده کرد . ـ متاسیتوکسین یک لیتر در هکتار ـ اکاتین یک لیتر در هکتار ـ دی متوات ۴۰% یک کیلو در هکتار ـ لاروین پودر وتابل یک کیلو در هکتار - پریمور پودر وتابل ۵۰۰ تا ۷۵۰ گرم در هکتار منابع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ کفشدوزک خربزه Epilachna chrysomelina Foure Coleoptera: Coccinellidae اسامی دیگر: کفشدوزک 12 نقطه ای جالیز، سوسک شرقی نقطه دار خیار Eng.: Spotted oriental cucumber beetle میزبان: انواع خربزه، خیار و هندوانه کفشدوزک خربزه یکی از آفات مهم خربزه بوده که در ایران در سال 1317 توسط افشار شرح داده شده است. ریختشناسی: حشرة کامل، کغشدوزک نسبتأ بزرگی است به طول 7_ 8 میلیمتر و عرض آن در عریضترین قسمت بدن از 5 میلیمتر تجاوز نمیکند. رنگ عمومی بدن قرمز آجری گردآلود و بالپوشها محدب و به صورت نیم کره کامل بوده که از کرکهای ظریف و سفیدی پوشیده شده است و 12 نقطه سیاه با حاشیه نارنجی کمرنگ آنها را آراسته می سازد. لکههای مزبور در روی هر بالپوش که به حالت قرینه قرار دارند 6 عدد میباشد. شاخکها نخوش و از 11 بند تشکیل شده و مفصلهای اول و دوم مفصلهای آخری بزرگ و ماسو نامیده میشود. فاصله بین دو شاخک و چشم کمتر از فاصله بین دو شاخک که به پیشانی متصل است میباشد. پنجهها چهار مفصلی و ناخنها از وسط دوشاخه شده است. تخمها ابتدا به رنگ شیری و بعد زرد متمایل به نارنجی است. طول تخمها 7/1 - 2 میلیمتر دوکی شکل و در دو سر باریک و بطور دسته های 10-40 تائی در سطح زیرین برگ توسط حشرة ماده گذارده میشود. لارو حشره پس از رشد کامل زردرنگ و در حدود 8 _ 9 میلیمتر طول داشته و دارای خارهای منشعبی در قسمت پشتی است که به لارو شکل خاصی میدهد. روی حلقه اول و آخر بدن هر کدام چهار و روی حلقههای دیگر هر کدام 6 خار منشعب وجود دارد. در طرفین سر لارو شش عدد چشم ساده موجود است. شفیره تخم مرغی شکل و مانند لاروها پوشیده از خارهای منشعب میباشد. در موقع شفیره شدن پوست آخرین سن لاروی در انتهای شکم جمع شده به اشیاء اطراف خود مانند خس و خاشاک وکلوخ و غیره چسبیده و بحالت تقریبا معلق و بیحفاظ به رنگ زرد تیره باقی میماند (ریونی، 1962، آرقند، 1358. زیست شناسی: زمستانگذرانی بصورت حشره کامل در زیر بقایای گیاهی، علف های هرز حاشیه مزارع، شکاف زمین و زیر پوستک درختان.در بهار از پناهگاه زمستانه خارج شده و حشرات ماده در نسل اول به طور متوسط 650 تخم می گذارند. و در نسل های بعدی 400-300 تخم می گذارند. لاروها پس از خروج از تخم ابتدا از گیاهان وحشی کدوئیان و با گرم شدن هوا فعالیت آنها زیاد تر شده و به جالیزها حمله میکنند. بسته به شرایط آب و هوایی 5-3 نسل در سال ایجاد می نمایند. خسارت: حشره کامل و لارو کغشدوزک هر دو از برگ و بار بوته جالیز تغذیه نموده و برگ را به صورت توری در می آورند. گاهی حشرات کامل به تخمدان گلهای گیاه میزبان نیز حمله کرده و آنها را از بین میبرند (زاهدی 1342). اولین مرحله خسارت این آفت را در وارمین در دهه اول اردیبهشت و موقعی که بوته ها 7 - 3 برگه هستند مشاهده نموده و در فسا و جهرم دهه اول فروردین ماه بوده است. مقدمات فعالیت و خسارت ا ین کغشدوزک روی هندوانه ابوجهل نیز میباشد. حشره بالغ کغشدوزک خربزه از اواسط پائیز تا اوائل بهار بدون هیچگونه فعالیتی معمولاً بطور براکنده در پناهگاههای مختلف از قبیل شکاف درختان و دیوارها و یا زیرسنگها و خاشاک اطراف مزارع جالیزکاری بسر می برد. کنترل: جمع آوری برگهای آلوده به تخم، از بین بردن میزبان های وحشی. مبارزه شیمیایی بهتر است مصادف با ظهور حشرات بالغ زمستانگذران و یا با باز شدن تخم ها و ظهور لاروهای سن یک از سمومی نظیر تیودان، فنپروپاترین به میزان 2 لیتر در هکتار یا مالاتیون 5/1 لیتر در هکتار استفاده شود. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ سوسک سیاه گندم Zabrus tenebrioides (Goeze, 1777) Ground beetle (Coleoptera: Carabidae) معرفی آفت لاروها از برگ و حشرات کامل از گل و دانه ها در مرحله شیری تغذیه می نمایند. خسارت لارو روی جوانه های گندم مشاهده می شود که در اثر آن برگها روی زمین می خوابند. خسارت این آفت بصورت لکه ای در مزرعه دیده می شود و حشرات کامل روز گندمهای شیری از قاعده دانه شروع به تغذیه می کنند. آفت درتمام مناطق کشور بویژه گلستان، مغان، لرستان، آذربایجان، فارس، کرمانشاه و ایلام گسترش دارد. گیاهان میزبان گیاهان میزبان این حشره شامل گندم، جو، چاودار، ذرت، یولاف و گونه هایی از گیاهان وحشی خانواده گندمیان است. زیست شناسی زمستان را به صورت لارو در زیر خاک به سر می برد. در اوائل بهار از برگهای ضعیف غلاتی که تازه سبز شده اند تغذیه می کنند. حشرات کامل در اواخر بهار و اوائل تابستان هنگامی که دانه های غلات شیری شده اند شروع به تغذیه می کنند. سپس جفت گیری و حشره ماده تخمها را تا عمق 18 سانتی متری به صورت تک تک یا در دسته های 5-3 عددی در خاک می گذارد. هر حشره ماده 80-40 عدد تخم می گذارد. دورة جنینین تخم 17-8 روز و 3 سن لاروی دارد. لارو به صورت سن 1 یا 2 و به ندرت به صورت سن 3 زمستانگذرانی می کند. این حشره دیا پوز حقیقی ندارد ولی فعالیت تغذیه ای آن در فصل سرد نقصان می یابد. طول دوره لاروی حدود 86 روز و لارو در طول روز در دالانهای زیرزمین استراحت نموده و شبها برای تغذیه خارج می شود. نحوه خسارت نحوه خسارت این لاروها به چند صورت است، آنها شبانه کانال می زنند و از خاک خارج می شوند، سپس نوک برگ گیاهچه های گندم را میگیرند و به داخل کانال می برند و از آن تغذیه می کنند و یا تنها از قسمت های سبز گیاه تغذیه کرده و رگبرگها را بر روی زمین باقی می گذارند، این حالت بیشتر در مواقعی دیده می شود که جمعیت لاروها زیاد است. ابتدا از پارانشیم خورده و رگبرگ را به جا می گذارد. کنترل کنترل زراعی: 1- رعایت تناوب زراعی با محصولاتی چون آفتابگردان، نخود، کلزا و عدم کشت گندم و جو در مزارع آلوده، شخم عمیق تابستانه بلافاصله پس از برداشت محصول، سوزاندن کاه و کلش در مناطق آلوده از روشهای زراعی مؤثر در کاهش جمعیت این آفت است. 2-انجام شخم و دیسک پس از برداشت، شخم عمیق تابستانه بلافاصله پس از برداشت گندم و جو در کاهش آفت سوسک سیاه گندم موثر است. کنترل شیمیایی: 1- دیازینون G 5 %و- 30-40 کیلوگرم در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت 2- دیازینون EC 60 % و 1 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت 3- کارباریل WP 85 % و3.5-3 کیلوگرم در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت 4- فوزالن EC 35% و 2-1.5 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت 5-کلرپیریفوس EC 40.8 % و 2-1.5 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۳ کرم سفید ریشه Polyphylla ollivieri نامهای محلی: زردآلو رسانک، اریح قیزاردان White grub Coleoptera: Scarabaeidae ایجاد باغ و پرورش درختان میوه به تجربه کافی، سالها وقت و صرف هزینه نسبتاً زیاد و مراقبت های همیشگی احتیاج دارد. بنابر این اگر بخواهیم باغی پر محصول داشته باشیم باید عوامل مخرب گوناگون را که سبب ضعف مرگ درختان میوه می شوند،شناخته و به مقابله و مبارزه با آنها اقدام نماییم. این حشره در اکثر مناطق ایران وجود دارد و از ریشه گیاهان مختلفی تغذیه مینماید. در بین عوامل مخرب درختان میوه، آفات از اهمیت زیادی برخوردارند، در بین آفات، کرم سفید ریشه یکی از مضر ترین آنها می باشد. این آفت در اکثر مناطق پرورش میوه وجود دارد و همه ساله خسارت قابل ملاحظهای به باغها (سیب،گلابی، گیلاس، به، هلو، گوجه، آلو، زردآلو، آلبالو، انار، مو، فندق، گردو و...)، مزارع (خیار، بادمجان، لوبیاسبز، کدو، سیبزمینی)، برخی درختان غیر مثمر (تبریزی، بید، نارون)، گیاهان زینتی (مثل رز، شمعدانی، یاس بنفش، برگ بو، برگ نو، گلایول، چمن) و گیاهان داروئی (تاج خروس وحشی، گونههای Chenopodium) وارد میکند. این آفت برای اکثر باغبانان شناخته شده است ولی مشکل آنان راه مبارزه با آن است، لذا در این مقاله سعی شده است راه های مبارزه با این آفت به زبان ساده شرح داده شود. مشخصات ظاهری حشرات کامل این آفت در حدود 30 تا 40 میلیمتر طول دارند و پهنای بدن آن در عریضترین قسمت تا 20 میلیمتر میرسد . شاخک ها ده مفصلی است که در حشره نر 7 مفصل و در حشره ماده 5 مفصل به صورت ورقهای درآمده است. در حشرات نر این ورقه ها نسبتا بزرگ و در موقع حرکت باز و بسته میشوند. در افراد ماده ورقه ها کوچک است و به صورت سر سنجاق دیده می شود و بهترین وسیله ی تشخیص افراد نر و ماده می باشند. به علاوه حشرات ماده در ساق پای جلوئی سه خار یا دندانه در افراد نر دو خار یا دندانه دارند. رنگ عمومی بدن قهوه ای تیره یا سیاه است که تودههائی از پولکهای صدفی رنگ روی آنها را پوشانیده است و به نظر ابلق میرسد. تخمها کم و بیش بیضی نزدیک به کروی به رنگ سفید صدفی و به صورت دستهای در خاک دیده میشوند. طول این تخمها حدود 4 و عرض آنها حدود 2 میلیمتر است. لاروها دارای پاهای سینهای نسبتاً قوی و بدن خمیده شبیه حرف سی انگلیسی (C) بوده و آخر شکم نسبتا بزرگ و متورم است. در روی آخرین نیمه حلقه شکمی بدن مو مشاهده میگردد که تعداد و طرز قرار گرفتن آنها در گونه های مختلف متفاوت است. حرکت این لاروها در خاک به کندی صورت میگیرد وب همین دلیل به این کرمها لاروهای تنبل اطلاق میشود. چرخة زندگی و زیستشناسی کرمهای سفید ریشه اغلب دارای دوره لاروی 2 تا 3 ساله هسنند. حشرات کامل معمولا درماه های آخر بهار و اوایل تابستان مشاهده میشوند. همگی شب پروازند و اکثراً (بخصوص افراد نر) در اطراف چراغ جمع میشوند. حشرات نر قادر به تولید صدا هستند. در هنگام روز روی تنه درختان و یا در زیر کلوخه ها استراحت میکنند. به صورت حشرات کامل مختصری از برگ درختان میخورند و لکههای خورده شده در روی پهنک برگ ایجاد میکنند. حشرات کامل نر پس از جفتگیری در سطح خاک میمیرند، درحالیکه حشرات ماده پس از جفتگیری برای تخمریزی به داخل خاک نفوذ میکنند و تخمهای خود را در عمق 5 تا 7 سانتیمتری به تعداد 20 الی 70 عدد به طور دستهای در سطح زمین و بیشتر در شکافهای خاک قرار میدهند و در همان جا میمیرند. دورهی جنینی 2 تا 3 هفته است و لاروها پس از خروج وارد خاک میشوند و شروع به تغذیه از ریشه گیاهان مختلف میکنند. در سنین اول که جثه کوچکتری دارند، اغلب نزدیک به سطح خاک زندگی میکنند و از ریشه گندمیان نیز میخورند، ولی در سنین بالا اغلب روی ریشههای ضخیم و غدهای گیاهان، از جمله ریشه درختان جمع میشوند و به شدت از آنها میخورند. گاهی تعداد 40 تا 50 عدد لارو روی ریشه یک درخت دیده میشود. لاروها از پوست و حتی از قسمتهای سطحی چوب تغذیه میکنند و بدین ترتیب جریان شیرهی نباتی را قطع میکنند. این حشره دارای سه سن لاروی است. مرحله لاروی سن آخر خطرناکترین مرحله است. این حشره زمستان را به صورت لارو به سر میبرد و در بهار سال سوم قبل از آنکه وارد مرحلهی شفیرگی شود یک محفظهی گلی برای خود درست میکند و در آنجا تبدیل به شفیره میشود. گاهی اوقات لارو روی چوب در طوقه و ریشههای ضخیم درخت گودالی ایجاد کرده و در همان جا تبدیل به شفیره میشود. دورة شفیرگی 17 تا 24 روز میباشد که بعد از این مرحله حشره از شفیرة خود بیرون میآید که اوج خروج معمولاً در تیر ماه است. حشرات کامل برای خروج در خاک سوراخ هایی ایجاد و خارج میشوند. نحوة خسارت درختان و گیاهان مورد حمله زرد میشوند و رشد شاخهها شدیداً در آنها متوقف میشود. میوهها میریزند و یا کوچک میمانند. این درختان و گیاهان به علت قطع ریشه و آسیب رسیدن به طوقه، در خاک استحکام چندانی ندارند و به سهولت کنده میشوند و به زودی خشک میگردند. لاروها در داخل خاک به تناسب تغییرات درجه حرارت فصلی تغییر محل میدهند. در ماههای گرم سال در نزدیکیهای سطح خاک فعالیت میکنند و در زمستان به اعماق خاک فرو میروند. به همین لحاظ مبارزه شیمیائی پائیزه و زمستانه در مورد لاروها نتایج مطلوب را نمیدهند. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده