Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۳ جام جهانی میدان نبرد 32 کشوریست که 4 سال برای آن نبرد فرصت داشتند آماده شوند تا در برابر 7 میلیارد نفرد وارد میدان شوند و تلاششان را در معرض دید همگان قرار دهند. حتی بزرگتر از المپیک، ورلد سریز (World Series) و یا سوپر باول (Super Bowl) ،هر چهارسال یکبار جام جهانی فیفا 32 کشور را برای کسب عنوان “بهترین” وارد میدان نبرد میکند و تمام دنیا این رویداد را با هیجان دنبال میکنند، تشوق میکنند و حتی ناامید میشوند… اما با توجه به کار تیمی، نحوه بازی (نحوه ارائه تمرین هایی که 4 سال برایشان زحمت کشیده اند) و هواداران تیم، کارآفریانان میتوانند از رویداد های اخیر و شگفت انگیز جام جهانی درسهایی به شدت مهم برای زندگی و کسب و کارشان بگیرند. درس هایی که برای همیشه باید به خاطر داشته باشند. 1. نبوغ همیشه پیروز نیست. 4 سال پیش ،اسپانیا برای اولین بار جام قهرمانی را از آن خود کرد. مردم دنیا انتظار داشتند با بازیکنان تحسین شده بارسلونا و رئال مادرید چنین رویدادی امسال نیز تکرار شود و اسپانیای پر افتخار، جام قهرمانی را از آن خود کند، اما چنین اتفاقی نیفتاد. آنها نه تنها نتوانستند صعود کنند بلکه در برابر هلند چنان باخت تاریخی متحمل شدند که مردمشان را بهت زده کرد و باعث حمله قلبی مربی تیم شد. حتی تیم هایی مانند انگلیس و ایتالیا نیز در برابر تیم های کم استعداد دنیا چنین باخت هایی داشتند. اما پایان چنین زود هنگام یک تیم برنده جام جهانی اخیر میتواند یک درس بسیار مهم برای کسب و کار باشد : نبوغ به تنهایی نمیتواند موفقیت را تضمین کند. برای موفقیت تلاش، نوآوری و استراتژی لازم است. 2. جامعه بهترین دوست یک برند است. جام جهانی یکی از دوستان نزدیک برندهای مشهور دنیا همچون نایکی، کوکاکولا و … است که در زمان جام جهانی اوج نبوغ و نوآوری شان را در تبلیغاتشان به نمایش میگذارند البته محصول یا خدماتشان را با جامعه فوتبالی مطابقت داده شده و طراحی شده عرضه میکند نه صرفا معرفی محصولشان و اینکه چقدر محصول یا خدماتشان خوب است. برای کارآفرینان یکی از درسهای بزرگ تبلیغات اهمیت به یک جامعه متمرکز از مشتریان است. ساخت یا پیدا کردن یک بازار هدف و طراحی محصولات/خدماتی که بتوان به این جامعه اختصاص داد یکی از کلیدهای موفقیت در دنیای امروز است. شما نمیتوانید یک محصول برای همه مردم تولید کنید. 3. دست کم گرفتن میتواند خطرناک باشد. با توجه به اینکه تیم های باقی مانده در جام جهانی از تیم های برتر و پر استعداد فوتبال هستند، اما خیلی از تیم های حاضر جزو تیم هایی بوده اند که هرگز تصور نمیشد بتوانند در این حد بالا بیایند. کشورهایی مانند یونان، کاستا ریکا و آمریکا تمامابا تیم های دشواری مانند انگلستان، ایتالیا و اسپانیا و پرتغال کریستین هم بازی بوده اند و توانستند صعود کنند. در هر رویداد ورزشی چنین اتفاقی می افتد و در کسب و کار نیز چنین اتفاقی دور از ذهن نیست : بازیکنان صحنه اصلی کسب و کار ،همیشه آنهایی نیستند که بهترین محصول/خدمات را تولید و عرضه میکنند. این مثال جام جهانی میتواند برای کارآفرینان یک درس باشد که همیشه میتوان وارد بازاری با رقبای صاحب نام شد و راه خود را برای صعود باز کرد. 4. رابطه کمیابی. ما در عصری زندگی میکنیم که ارتباطات چنان نزدیک هستند که فاصله کم کم در حال ناپدید شدنند. از هر کجای دنیا میتوانیم با دوستمان در نقطه دیگر دنیا به فاصله یک دراز کردن دست و پاسخگویی از طریق تلفن همراه دسترسی داشته باشیم. با این اوصاف شاید فکر کنید که فیفا شاید مایل باشد جام جهانی را هر 2 سال یکبار برگزار کند تا بیشتر در اذهان عموم باشد و همچنین سود بیشتری خواهد برد؟ اما مانند المپیک، جام جهانی نیز برای همیشه هر 4 سال یکبار برگزار خواهد شد تا هربار انتظارات و علاقه و شور و هیجان تماشاچیان برای دنبال کردن آن افزایش پیدا کند. کسب و کار نیز همانند جام جهانی از اصولی مشابه پیروی میکند : با توجه به اینکه ما نمیخواهیم مشتری زمان زیادی انتظار بکشد اما نیاز داریم محصولی ارائه دهیم تا مزیت رقابتی چشمگیری داشته باشد. برای مثال بازی فوتبال هر سال و در هر ماهی در هر کجای دنیا برگزار میشود و میتوانیم آنها را دنبال کنیم اما تنها یک رقابت جهانی مانند جام جهانی است که ما را مجاب میکند با دوستانمان جمع شویم و یک بازی فوتبال را با نهایت هیجان تماشا کنیم. برای فیفا، مزیت رقابتی اش در کمیابی است. کارآفرینان نیز باید در نظر داشته باشند و از خود سوال کنند چه چیزی باعث میشود محصول آنها نسبت به رقیبت دارای مزیتی رقابتی داشته باشد؟ 80% کارآفرینان و تولیدکنندگان محصول/خدمات تصور میکنند محصول/خدمات آنها دارای مزیت رقابتی برتری است نسبت به رقبا. در صورتی که تنها 8% مصرف کنندگان چنین عقیده ای دارند. 5. استراتژی یکی از هموارکننده ترین ابزارهای دنیای کسب و کار و فوتبال است. با مثالی ساده شروع کنیم : استراتژی ساده فوتبال یعنی “دام آفساید” میتوانست باعث باخت کاستا ریکا در برابر هلند شود که بازیکنان کاستا ریکا به خوبی در برابر آن مقاومت کردند. برای کارآفرینان نیز، این برنامه ساده کاستاریکا یادآور اهمیت داشتن استراتژی است. شرکت هایی با کارمندان با استعداد میتوانند موفق شوند اما شرکت هایی با کارمندان با استعداد همراه با برنامه قطعا موفقیت عظیمی بدست خواهند آورد. داشتن یک برنامه و یک استراتژی میتواند باعث شود حتی در بدترین شرایط عوامل کسب و کار شما بدانند بهترین و صحیح ترین کار چیست؟ و چه تصمیمی در راستای چه هدفی باید بگیرند؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده