Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد، ۱۳۹۳ همه بازیکنان قبل از بازی یک برنامه ای در سر دارند که میخواهند انجام دهند؛ اما فقط تعداد کمی از بازیکنان موفق میشوند برنامه شان را اجرا کنند. این روز ها تب فوتبال به شدت داغ است. همه هر کجا که باشند سریع خودشان را به نزدیکی تلوزیون و یا رادیویی میرسانند تا بتوانند بازی فوتبال را پیگیر باشند مخصوصا اگر بازی ایران باشد. شما ناخودآگاه 1.5 ساعت تان را در روز حداقل پای دیدن یا شنیدن فوتبال میگذرانید اما آیا میتوان این 1.5 ساعت را تبدیل به یک 1.5 ساعت واقعا تاثیر گذار در زندگی کرد؟ چه درس هایی میتوانیم از بازی تیم های محبوبمان یاد بگیریم؟ فوتبال صرفا یک ورزش نیست. فوتبال نیز یک سیستم است و تمام سیستم ها برای بقانیاز به پیروی از اصول دارند. شما اگر بتوانید اصولی را که در فوتبال رعایت میشود را دریابید میتوانید آنرا در زندگی و کسب و کارتان نیز استفاده کنید. درس شماره 1 : زخمی خواهید شد اگر فوتبال بازی میکنید حتما چندبار زخمی شدید. احتمالا ساق پایتان به ساق پای حریفتان خورده باشد و از درد فریادی بلند سر دادید(!) اما شما فوتبال را دوست دارید… هرچند در طول بازی زخمی شده باشید اما شما فوتبال رو دوست دارید؛ عشقِ به فوتبال شما بیشتر از ترس از زخمی شدن شماست ! در زندگی و کسب و کار نیز چنین است. شاید ضربه ای که در زندگی خوردید 100 برابر بدترین ضربه بازی فوتبال باشد اما مطمئن باشید دیگر کسی به فریادتان اهمیت نخواهد داد. این شما هستید که باید یاد بگیرید اگر ضربه خوردید و روحتان زخمی شد باید ادامه دهید زیرا عشقِ به موفقیت شما بیشتر از ترس از شکست تان باید باشد. اگر در زندگی ضربه میخورید؛ شکست میخورید و انگار دنیا بر سرتان خراب میشود یک مزیت نسبت به فوتبال دارد و آن هم فرصت یادگیری از شکست هایتان است. درس شماره 2 : شما درون تیم بازی میکنید, نه همراه تیم در بازی فوتبال؛ موفقیت فقط نسیب تیمی میشود که به عنوان یک تیم بازی میکنند نه به عنوان مجموعه ای از بازیکنان. در فوتبال اگر دفاع نتواند دفاع کند دروازه بان در خطر گل خوردن و باختن تیم قرار خواهد گرفت. اگر دروازه بان گل بخورد کل تیم بازنده میشود نه فقط دروازه بان؛ پس تک تک بازیکنان مهم هستند حتی آنهایی که توپ را هدایت نمیکنند. در زندگی نیز همین اصل برقرار است. زندگی داستان قهرمان تنها و یکه تازی نیست مسیر موفقیت را توانسته یک تنه بپیماید. شما در زندگی واقعی باید تیم داشته باشید. هرچند کوچک اما یک تیم داشته باشید. برای این منظور باید به بهترین نحو با دیگران رابطه برقرار کنید، رهبری کنید تا بتوانید بر آنها نفوذ کنید وآنها را وارد مجموعه و تیم خود کنید. درس شماره 3 : داشتن یک مربی خوب مهم است اگر بهترین بازیکن را در تیم فوتبالی که مربی بدی دارد داشته باشید تیم, در دراز مدت هیچ موفقیت بزرگی بدست نخواهد آورد. اما اگر بهترین مربی را برای بدترین تیم انتخاب کنید بدون شک بعد از چند سال آن تیم فوتبال شاید قوی ترین تیم در دنیا شود. مربی یک تیم مهم ترین وظیفه اش مشخص کردن روابط بین بازیکنان است. مربی یک تیم مهارت بازیکنان را به همدیگر ربط میدهد و یک سیستم پویا تشکیل میدهد. در زندگی واقعی نیز شما بدون شک نیاز به یک مربی دارید. شاید مربی شما تخصص فوتبالی نداشته باشد اما به سادگی کسی که بتواند موفقیت شما را به شما یادآوری کند میتواند مربی شما باشد. کسی که بتواند شما را از نظر یک شخص سوم ببیند و صادقانه نقاط ضعف و قوت تان را به شما یادآوری کند که یک موهبت است در زندگی. شما در زندگی نیاز به یک مشاور دارید کسی که بتوانید تمام فعالیت هایتان را با او درمیان بگذارید و بازخورد بگیرید. درس شماره 4 : نهایت سعی تان را باید بکنید در فوتبال یا در هر ورزش دیگری شما برای موفقیت باید نهایت سعی تان را بکنید. شما باید هر فرصتی را که پیدا میکنید صرف بهتر کردن بازی خود کنید تا در مسابقه اصلی در برابر حریفتان بهترین تمرینی که کرده اید را به نمایش بگذارید. در زندگی و کسب و کار نیز چنین است. شما برای بدست آوردن رویاهایتان باید نهایت سعی تان را بکنید. نباید اجازه دهید شکست هایتان مانع رسیدن شما به اهدافتان باشند باید از آنها پله ای برای صعود یک پله بالاتر و پیشروی به سمت اهدافتان باشد. اگر در محل کارتان هستید واقعا کارکنید، اگر نزد خانواده هستید، تماما وقتتان را صرف خانواده کنید. بهترین آزمون شما برای اینکه بهترین عملکردتان را داشته باشید پرسیدن یک سوال ساده است : آیا من هرآنچه را که میتوانستم انجام دادم؟ 12ceo 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده