masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۳ آخی کوشولم بذار این مامان گندمتو ببینم چرا مواظبت نبوده دعواش میکنم تخصیر مامان ژونی نبود..تخصیر خودم بود.. مامانمو عواش نکنااااا 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۳ من خسته شدم. اصلا میرم.. کسی نیست که.. 2 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۳ تو چرا از سر کول بابا بزرگ ژونی میری بالا 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ خانواده من کجا هستید آیااااااااا. بچه رو تنها گذاشتید تو خونه کجا رفتید.............. ماماننننن ژونی بابا بزرگ ژژزون عمه ژون... کسی نیست انگار من برم. ازمایشات انجام بدم. فرصت خوبیههههه:5c6ipag2mnshmsf5ju3 یه عدد تخم مرغ یه لیوان وایتکس.. به به .. ببینم چه جوری میهش.. آآآههه. کف کردددد.. هوراااا( بازی کودکانه من در بچگی اینجاش واقعی ها) خوب حالا زردچوبه.. نمک.. هورااااااااااا چه شود وای ریخت زمین.. چیکار کنم اواااااا فرش سفید شد وای یه ذره هم زرد شد.. بزار ببرمش..خوب جای این بریدن چی بزارم. یه گلدون میزارم...:hapydancsmil:درست شد.. در بریم.. هوراااااااااااااا منو تنها گذاشتن رفتن نامردا. من شیر میخوااااااااااااااااااااااااااااااااام 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ دالم با چاقو.. میبرمش. فعلا تونستم دوسانت روببرم. مامانم دیدش... 2 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ سلام بابا سهندم خوبی؟؟ آقا جون الان چه وقته اثاث کشی بود موقع درس من.. با این صاحب خونه بی اعصاب(عرض ارادت خدمت آفا جان) بعدم این امین اصلا کمکم نمیکنه..کمرم شکست تا وسایلارو جا به جا کردم با این دخی کوشولوم...ای خدااااااا...چقد کار دارم من وایییییییییییییییییییییی چقدر به امینم میاد این کوشولووای الان گندم غیرتش ...... دو روز نبودم ..سرم به درسم بود دارین واسه امین زن میگیرین اینم بهش میاد ای خواهر شوهر آخی کوشولم بذار این مامان گندمتو ببینم چرا مواظبت نبوده دعواش میکنم والا من نمیدونم از دخترم مواظبت کنم یا باباش...یه پرنده می دیدین دیگه نمیتونستم کنترلشون کنم باباسهندم تخصیر مامان ژونی نبود..تخصیر خودم بود..مامانمو عواش نکنااااا قربون دخی برم با اون دنددونای تازه دراومده ش:hapydancsmil: بیا بخـــــل مامان...بابابزرگتو اذیت نکنیا...دختر خوبی باش تا درسم تموم شه ..باشه؟؟آفرین دخملم خانواده من کجا هستید آیااااااااا. بچه رو تنها گذاشتید تو خونه کجا رفتید..............ماماننننن ژونی بابا بزرگ ژژزون عمه ژون... کسی نیست انگار من برم. ازمایشات انجام بدم. فرصت خوبیههههه:5c6ipag2mnshmsf5ju3 یه عدد تخم مرغ یه لیوان وایتکس.. به به .. ببینم چه جوری میهش.. آآآههه. کف کردددد.. هوراااا( بازی کودکانه من در بچگی اینجاش واقعی ها) خوب حالا زردچوبه.. نمک.. هورااااااااااا چه شود وای ریخت زمین.. چیکار کنم اواااااا فرش سفید شد وای یه ذره هم زرد شد.. بزار ببرمش..خوب جای این بریدن چی بزارم. یه گلدون میزارم...:hapydancsmil:درست شد.. در بریم.. هوراااااااااااااا منو تنها گذاشتن رفتن نامردا. من شیر میخوااااااااااااااااااااااااااااااااام عه عه عه عه..خاک به سرم بچه گند زدی به خونه که:ws28: اشکال نداره فک کنم در آینده دانشمند خوبی از آب دربیای فقط بدو برو واسه بابابزرگ کادو بخریم از دلش در بیاریم فرش دستبافت اعلاشو خراب کردیم بدو:icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ به مامان ژونی کمک کنم.. :hapydancsmil: 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ سلام بابا سهندم خوبی؟؟آقا جون الان چه وقته اثاث کشی بود موقع درس من.. با این صاحب خونه بی اعصاب(عرض ارادت خدمت آفا جان) بعدم این امین اصلا کمکم نمیکنه..کمرم شکست تا وسایلارو جا به جا کردم با این دخی کوشولوم...ای خدااااااا...چقد کار دارم من دو روز نبودم ..سرم به درسم بود دارین واسه امین زن میگیرین ای خواهر شوهر والا من نمیدونم از دخترم مواظبت کنم یا باباش...یه پرنده می دیدین دیگه نمیتونستم کنترلشون کنم باباسهندم قربون دخی برم با اون دنددونای تازه دراومده ش:hapydancsmil: بیا بخـــــل مامان...بابابزرگتو اذیت نکنیا...دختر خوبی باش تا درسم تموم شه ..باشه؟؟آفرین دخملم عه عه عه عه..خاک به سرم بچه گند زدی به خونه که:ws28: اشکال نداره فک کنم در آینده دانشمند خوبی از آب دربیای فقط بدو برو واسه بابابزرگ کادو بخریم از دلش در بیاریم فرش دستبافت اعلاشو خراب کردیم بدو:icon_pf (34): چشم مامان ژونم.... مامانی کدومو بگیریم.. 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ وقتی افتادم قیافم این شد. مامانی... 3 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ تو چرا از سر کول بابا بزرگ ژونی میری بالا دخمل باباییم:biggrin::girl_blush2: 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ دخمل باباییم:biggrin::girl_blush2: :hapydancsmil: 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ سلام بابا سهندم خوبی؟؟آقا جون الان چه وقته اثاث کشی بود موقع درس من.. با این صاحب خونه بی اعصاب(عرض ارادت خدمت آفا جان) بعدم این امین اصلا کمکم نمیکنه..کمرم شکست تا وسایلارو جا به جا کردم با این دخی کوشولوم...ای خدااااااا...چقد کار دارم من دو روز نبودم ..سرم به درسم بود دارین واسه امین زن میگیرین ای خواهر شوهر والا من نمیدونم از دخترم مواظبت کنم یا باباش...یه پرنده می دیدین دیگه نمیتونستم کنترلشون کنم باباسهندم قربون دخی برم با اون دنددونای تازه دراومده ش:hapydancsmil: بیا بخـــــل مامان...بابابزرگتو اذیت نکنیا...دختر خوبی باش تا درسم تموم شه ..باشه؟؟آفرین دخملم عه عه عه عه..خاک به سرم بچه گند زدی به خونه که:ws28: اشکال نداره فک کنم در آینده دانشمند خوبی از آب دربیای فقط بدو برو واسه بابابزرگ کادو بخریم از دلش در بیاریم فرش دستبافت اعلاشو خراب کردیم بدو:icon_pf (34): :icon_razz:نمی خوام کادو شما برام کادوئین دخترام 3 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ من لاک زدن بلت نبودم تا اینکه پاپام بهم یاد داد 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ من لاک زدن بلت نبودم تا اینکه پاپام بهم یاد داد ایییییییییی جان دخملم شیرینم خوبی باباییییییییییی 3 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ ایییییییییی جان دخملم شیرینم خوبی باباییییییییییی سلوم پاپا جان خسته نباشید میسی من خوبم اینم یه چای خوشمزه برا بابای خوب 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ سلوم پاپا جان خسته نباشید میسی من خوبم اینم یه چای خوشمزه برا بابای خوب من میگم یه دختر برا باباش می ارزه به هزار تا......... قربون دختر مهربونم برم 3 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ من میگم یه دختر برا باباش می ارزه به هزار تا.........قربون دختر مهربونم برم بابای گلم زنده باشن:w42::w14: 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۳ این گندم کجاست من میام اون نیست اون میاد من نیستم بزار به پسرم بگم دوران دانشگاه یه هم اتاقی داشتم من روزا هم درس میخوندم هم عصرا تا دیروقت کار میکردم اون کی دوستم موقع اومدن من خواب بود اون موقع هم که من خواب بودم اون بیدار بود خلاصه ما همدیگرو چند هفته یبار نبمدیدیم الان داستان من باز شده داستان دوستم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده