رفتن به مطلب

فاجعه در تبریز.......(مرگ دختر بی گناه)


آرتاش

ارسال های توصیه شده

ec473246d1f33bc9082934d6f8d6333a-425

mkw6xaq9a93a6iay8fow.jpgihleodrmqz2h9g319kiv.jpgjkyvqtd7ndo4k5gh6jy.jpgoxzolgrvncshwyt5n6.jpgyzg9igfeu6jos9tpslji.jpgwpkmtbqmtos1d35367g2.jpg7k2pwkzvb5vhsjxq491.jpgu4f35rzi804fqr1visx.jpg

 

دختر18 ساله ی تبریزی که با آرزوهایش دفن شد+عکس

دردناک ...

زمانی که در خیابان مقابل مغازه بودیم، مهناز و پدرش نزدیک بلوک بتنی بودند که با عبور کامیونی از خیابان بلوک لرزید و بر روی مهناز و پدرش افتاد و با وقوع این حادثه همه به سمت آن ها شتافتیم وقتی که بلوک را برداشتیم جسم خرد شده مهنازو پدرش را که در خون غرق شده بودند از زیر بلوک بیرون کشیدیم و با رسیدن اورژانس، مهناز که نفس های آخرش را می کشید غرق در خون از دنیا رفت.

 

وی ادامه می دهد: وضعیت پدر مهناز هم وخیم است، پاها و لگنش خرد شده است و هنوز وی از مرگ تنها دخترش خبر ندارد و وقتی سراغی از او می گیرد به دروغ می گوییم که حال مهناز خوب است و او ما را تهدید می کند که اگر بلایی سر مهناز بیاید خودم را خواهم کشت. !

 

سرویس اجتماعی آناج: سقوط بلوک سیمانی شهرداری تبریز، دختر 18 ساله را کشت و پدرش را راهی بیمارستان کرد، بلوک سیمانی ای که از سوی شهرداری تبریز جلوی مغازه کار گذاشته شده بود سقوط کرد و دختر 18 ساله ای را به کام مرگ فرو برد.

 

این حادثه مرگبار ساعت 15 ظهر جمعه در خیابان شریعتی تبریز زمانی رخ داد که پدر و دختری در مقابل مغازه آرایشی-بهداشتی خود که با یک بلوک بتنی توسط شهرداری پلمپ شده بود، ایستاده بودند.

 

روز سوم مراسم فوت مهناز اکبری سلیمان نژاد است، همراه با همکار عکاسمان به محله دختر جوان و محل حادثه می رویم تا از نزدیک محل حادثه را بررسی کرده و به سخن ساکنان محله و خانواده مهناز گوش دهیم و جزئیات حادثه را پیگیری کنیم.

 

به محله که می رسیم، اعلامیه مهناز به چشمم می خورد، اندوهی کوچه را فراگرفته است صدای ناله و گریه به گوش می رسد، گام هایم سست می شود و جرات ندارم که به سوی خانواده ای داغدار بروم که چند روز پیش جسم خونین و بی جان دخترشان را به خاک سپرده اند.

 

از مقابل مغازه که محل حادثه نیز هم هست رد می شوم، هنوز رد خون مهناز بر روی خیابان نقش بسته است.

 

به در خانه مهناز می رسیم، مردی با پیراهن سیاه بر تن به ما نزدیک می شود و از پیرهن سیاهش متوجه می شویم که داغدار مهناز است.

 

جزئیات روز حادثه را از وی جویا می شوم، می گوید: از بستگان مهناز هستم و ساعت 15 روز جمعه در محل حادثه حضور داشتم، زمانی که در خیابان مقابل مغازه بودیم، مهناز و پدرش نزدیک بلوک بتنی بودند که با عبور کامیونی از خیابان بلوک لرزید و بر روی مهناز و پدرش افتاد و با وقوع این حادثه همه به سمت آن ها شتافتیم وقتی که بلوک را برداشتیم جسم خرد شده مهنازو پدرش را که در خون غرق شده بودند از زیر بلوک بیرون کشیدیم و با رسیدن اورژانس، مهناز که نفس های آخرش را می کشید غرق در خون از دنیا رفت.

 

وی ادامه می دهد: وضعیت پدر مهناز هم وخیم است، پاها و لگنش خرد شده است و هنوز وی از مرگ تنها دخترش خبر ندارد و وقتی سراغی از او می گیرد به دروغ می گوییم که حال مهناز خوب است و او ما را تهدید می کند که اگر بلایی سر مهناز بیاید خودم را خواهم کشت. !

 

مهناز به جای لباس سفید عروسی، کفن پوشید

 

عمه مهناز به سمت ما می آید با اشکهایی در چشم می گوید: خون دخترمان هنوز روی خیابان هست، پدر و مادر مهناز او را بعد از 7 سال نذر و نیاز به دست آورده بودند و بعد از این همه سال که هر سال برای شکر داشتن مهناز شمع روشن می کردیم، یک بلوک بتنی شهرداری جان تنها دخترمان را گرفت و مهناز به جای لباس سفید عروسی، کفن پوشید.

اشک های عمه مهناز امانش را می برد و نمی تواند حرف بزند، چند تن از ساکنان محله به ما نزدیک می شوند و هر کدام حرفی برای گفتن و شرح روز حادثه دارند.

 

چند مهناز باید قربانی شود تا شهرداری این بلوک ها را جمع کند؟

 

یکی از ساکنان با صدای بلند اعتراض می کند: چند مهناز باید قربانی این بی احتیاطی شود تا شهرداری این بلوک های بتنی را از مقابل مغازه ها جمع کند، بعد از این حادثه دیگر کسی جرات عبور از مقابل این بلوک ها را ندارد، از همین جا به شهرداری می گوییم که یا خودتان این بلوک ها را جمع کنید یا ما تمام اهل محل بلوک های قاتل را با هر چه در دست داریم خواهیم شکست.

 

یکی از ساکنان نیز می گوید: بعد از روز حادثه، عوامل شهرداری بلوک هایی را که تقریبا نیمه شکسته بودند و نسبت به بلوک قبلی خطرناک تر بودند برای اینکه کسی شهرداری متهم نکند، از خیابان جمع کردند.

 

مادربزرگ مهناز در حالی که سیل اشک هایش صورت آشفته اش را فرا گرفته می گوید: بعد از چند سال با نذر و نیاز، خدا مهناز را به پسرم داد و روزی که قرار بود برای مهناز خواستگار بیاید و عروس شود، خدا مهناز را از ما گرفت.

 

مادر بزرگ مهناز از جیبش کاغذی را بیرون می آورد و می بوسد و سپس پشت سر هم بی وقفه اشک می ریزد و با ناله می گوید: این کاغذ برنامه امتحانی مهنازم هست، دخترم می گفت "مادربزرگ هر شب دعا کن تا امتحاناتم را خوب بدهم و بعد کنکور بدهم و وارد دانشگاه شوم"، اما حالا ببینید دخترم و آرزوهایش قربانی بلوک بتنی شهردرای شد، نباید خون دخترم پایمال شود..

 

به طرف مادر مهناز می روم، در سکوتی غم انگیز غرق شده و چشمانش را بدون پلک زدن به نقطه ای نا معلوم خیره کرده است، بستگان مهناز می گویند: مادر مهناز بعد از حادثه مرگ دخترش دچار شوک شده و سکوت کرده است.

  • Like 21
لینک به دیدگاه

889b73591a74abce9408c2f8f33bf463-425

توضیحات شهرداری تبریز درباره مرگ دختر جوان

شهردار منطقه 3 تبریز علت واژگونی بلوک سیمانی و فوت فرزند مالک ساختمان را تخلف از قوانین ساختمانی اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز به نقل از روابط عمومی شهرداری تبریز، حسین اکبری اظهار داشت: از ماه‌ها پیش با مشاهده تخلف ساختمانی یکی از شهروندان در مسیر خیابان شریعتی، برای اجرای احکام و قوانین برخورد با متخلفان، مانع فیزیکی در مقابل ملک مورد تخلف در مسیر خیابان شریعتی، ایجاد شده بود؛ اما متاسفانه مالک متخلف بی‌آنکه در صدد جبران تخلف خود باشد، ظهر امروز، به طور خودسرانه اقدام به فک پلمپ کرد.

 

وی افزود: به گفته شاهدان محلی، جابه‌جایی مانع فیزیکی توسط مالک، باعث سقوط مانع فیزیکی شد.

 

اکبری ادامه داد: احکام صادره از سوی کمیسیون ماده 100، حکم قضایی بوده که توسط نمایندگان دادگستری، استانداری و شورای اسلامی شهر صادر می‌شود.

 

در شهر تبریز، حدود 16 هزار پرونده ماده 100 وجود دارد که اخیراً شهردار تبریز با هماهنگی دادگستری و دیوان عدالت اداری در صدد حل مشکل شهروندان و تعیین و تکلیف پرونده‌های مذکور اقدام کرده است.

 

اما حرف ملت این سات اقایان!!

مقصر شهردر قبلی و شهردای منطقه سه هست اما حرف سر اینجاست دادستانی که قبلا هم این کا رو غیرقانونی اعلام کرده بود!! نگفته در صورت تخلف شهردار باید چه کرد؟؟ چرا در ایران برای تخلف مسئولین اجرایی و شهرداری و غیره قانونی وجود ندارد و تحت پیگرد قرار نمیگیرند مگر کسی از ابلاغیه ها میترسد؟؟ البته این مدل در شهرداری 12 تهران نیز باب بوده انگار واقعا اسف بار است !!

  • Like 11
لینک به دیدگاه

من اون تاپیک رفتار شهروندی رو که زده ام هنوز هیچکسی توش نظر. نداده ، فقط یاد گرفته ایم که بعد. فاجعه بیایم و بگیم وای خدا مرگم بده حیف این جوون.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من اون تاپیک رفتار شهروندی رو که زده ام هنوز هیچکسی توش نظر. نداده ، فقط یاد گرفته ایم که بعد. فاجعه بیایم و بگیم وای خدا مرگم بده حیف این جوون.

 

کدوم تاپیک؟:ws52:

این اتفاقی بود که ممکنه برا من یا دیگری خدایی نکرده پیش بیاد چیزی که کاملا مشخصه اشتباه شهرداری هست عقل سلیم هم اینو میگه که بلوک بتنی به این حالت که گذاشته بودن محکم نیست و ممکنه بیفته

ماها هم جز ابراز تاسف کاری نمیتونیم بکنیم

اگر شما راه کاری دارید بفرمایید ما گوش میدیم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خیلی بده

 

خدا بهشون صبر بده

راستش دو بار خواستم تا تهش بخونم نشد...وسطاش آدم یه طوریش میشه:hanghead:

 

آخه چرا باید مرگ آدما اینقدر راحت اتفاق بیفته؟؟؟ یه زمان آدما از تاعون و وبا و سل میمردن تو سن هشتاد-نود سالگی....

  • Like 4
لینک به دیدگاه

صاحب مغازه پروانه کسب نداشته بعد اینا بجای اعمال قانون از طریق مجاری اداری آوردن یه دیوار بتنی جلو مغازه ش گذاشتن که نتونه مغازه رو باز کنه ،اونم اومده دیوار روو کنار کشیده مغازه رو هم باز کرده بعد اون اتفاق افتاده، کشور. جهان سومی که میگن همه مون شاکی میشیم ،، بجای دادن یه اخطار کاغذی دیوار بتنی کار میذارن،،زکی

  • Like 2
لینک به دیدگاه
صاحب مغازه پروانه کسب نداشته بعد اینا بجای اعمال قانون از طریق مجاری اداری آوردن یه دیوار بتنی جلو مغازه ش گذاشتن که نتونه مغازه رو باز کنه ،اونم اومده دیوار روو کنار کشیده مغازه رو هم باز کرده بعد اون اتفاق افتاده، کشور. جهان سومی که میگن همه مون شاکی میشیم ،، بجای دادن یه اخطار کاغذی دیوار بتنی کار میذارن،،زکی

بله متاسفانه چند مدت بود این مغازه باز بود قدیما یجور دیگه پلمپ میکردن اون والا خیلی بهتر بود

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است جهان سومی هستیم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خیلی بده

 

خدا بهشون صبر بده

راستش دو بار خواستم تا تهش بخونم نشد...وسطاش آدم یه طوریش میشه:hanghead:

 

آخه چرا باید مرگ آدما اینقدر راحت اتفاق بیفته؟؟؟ یه زمان آدما از تاعون و وبا و سل میمردن تو سن هشتاد-نود سالگی....

 

خیلی سخته واقعا تک فرزندم بودنhanghead.gif

تو ایران خیلی راحت با جون آدما بازی میشه اینم چیزی نیست که رد بشه.تو کوچه صاف صاف راه میری این اتفاق میفته میری شهربازی از بالا میفتی زمین و .....

  • Like 3
لینک به دیدگاه
کدوم تاپیک؟:ws52:

این اتفاقی بود که ممکنه برا من یا دیگری خدایی نکرده پیش بیاد چیزی که کاملا مشخصه اشتباه شهرداری هست عقل سلیم هم اینو میگه که بلوک بتنی به این حالت که گذاشته بودن محکم نیست و ممکنه بیفته

ماها هم جز ابراز تاسف کاری نمیتونیم بکنیم

اگر شما راه کاری دارید بفرمایید ما گوش میدیم

تو همون تاپیک مثلا قرار بود راجع به همین حقوق شهروندی هم اندیشی کنیم که چرا اینهمه تخلفات تو شهر ها صورت میگیره که تا بحال بی مشتری مونده، شما ارتباطی بین این دو. تاپیک نمی بینید؟
  • Like 1
لینک به دیدگاه
تو همون تاپیک مثلا قرار بود راجع به همین حقوق شهروندی هم اندیشی کنیم که چرا اینهمه تخلفات تو شهر ها صورت میگیره که تا بحال بی مشتری مونده، شما ارتباطی بین این دو. تاپیک نمی بینید؟

خوب من اون تاپیکو ندیدم 100در100بیشتر دوستان هم ندیدن کاش اطلاع رسانی بکنید

چرا ارتباط هست

  • Like 1
لینک به دیدگاه
خوب من اون تاپیکو ندیدم 100در100بیشتر دوستان هم ندیدن کاش اطلاع رسانی بکنید

چرا ارتباط هست

تو تالار گفتگوی آزاد دو پله پایین تر از همین تاپیک،
  • Like 1
لینک به دیدگاه

:icon_pf (34): واي خدا ...

 

نميدونم چي بگم ! :sad0:

 

 

آخه كدوم سبك مغزي اين بلوك رو طراحي كرده ؟؟؟ :w000:

اون مغزي كه اين ديوار بتوني رو طراحي كرده يا مغز نداشته يا از قانون جاذبه خبر نداشته !

  • Like 5
لینک به دیدگاه
:icon_pf (34): واي خدا ...

 

نميدونم چي بگم ! :sad0:

 

 

آخه كدوم سبك مغزي اين بلوك رو طراحي كرده ؟؟؟ :w000:

اون مغزي كه اين ديوار بتوني رو طراحي كرده يا مغز نداشته يا از قانون جاذبه خبر نداشته !

برای اونجور استفاده نبوده ، یه عده بی مخ این روش رو مد کردن . بجای تذکر با کاغذ
  • Like 2
لینک به دیدگاه

من از چند روز پیش که این خبر رو شنیدم واقعا ناراحتم خیلیییییی :sad0:

 

اگه میخواید بدونید یه کشور چقدر پیشرفته است به نحوه مرگ آدمای اون کشور نگاه کنید...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تو بخش اخبار اگه زده میشد تاپیکش بهتر بودا :ws3:

 

این مدل حوادث که به خاطر سهل انگاری افراد دیگه اتفاق میفته متأسفانه زیاده تو جامعه.

تقریباً یکی دو ماه پیش دوجای مختلف تهران سنگ نمای ساختمون کنده میشه و میفته رو یه پدر و بچه با یه زنه و میمیرن.

نشستی که ساختمونا موقع گودبرداری ساختمونای اطرافشون میکنن.

چاله های عمیق خیابونی که به خصوص تو تاریکی صدمه های زیادی رو زده

و ....

  • Like 9
لینک به دیدگاه

واقعا تاسف باره..........خدا رحمتش کنه و به خانواده داغدارش آرامش و صبر عنایت کنه

 

چه کسی جوابگوی این اشتباه بزرگه ؟

 

گذاشتن بلوک به این سنگینی جهت پلمپ ؟ روشی دیگه نبود ؟ از طرفی هم رفت و آمد ماشین های سنگین از وسط شهر ؟

 

چند وقت پیش به خاطر عبور یک کامیون از کوچه ای و ایجاد لرزش موجب شد قاب عکس بر روی کودک خردسال بیفتد و موجب آسیب وی بشه

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...