Shiva-M 8295 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۳ Nymphomaniac: Vol. I (نیمفومینیاک: بخش 1) کارگردان : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نویسنده : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بازیگران : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام , برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام , برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2013 خلاصه داستان : مردی به نام سلیگمان یک زن زخمی و از حال رفته را در خیابان مییابد و او را به خانه میبرد. در خانه آن زن به سلیگمان میگوید که اسمش جو و یک نیمفومینیاک است. سپس سرگذشت و داستان زندگیاش را برایش بازگو میکند ... منتقد: جیمز براردینلی-امتیاز 7.5 از 10 (3 از 4) «نیمفومینیاک: بخش 1» به احتمال زیاد بهترین اثری است که لارس فون تریر پس از «رقصنده در تاریکی» ساخته است. تحلیل زیادی برای رسیدن به این ادعا نیاز نیست. زیرا این کارگردان سنت شکن تا حدی در «نیمفومینیاک» نقاب خودنمایی را برداشته و در عوض به اثری شخصیت محور پرداخته است. «نیمفومینیاک» کماکان یک اثر فانتزی است - به این معنی که در دنیای "حقیقی" رخ نمیدهد – با این حال این فیلم بیش از آنکه بهانه ای برای به رخ کشیدن سبک خاص کارگردان باشد داستانی برای تعریف کردن دارد. سه اثر پیشین فون تریر که در سطح جهانی پخش شده بودند – مالیخولیا، ضد مسیح و مندرلی – همگی قربانی افراط هنری کارگردان شدند. هرچند زیاد منطقی نیست که بگوییم «نیمفومینیاک: بخش 1» هیچگاه قربانی این مسائل نمیشود، با این حال تاثیر آنها در تماشای این فیلم بیشتر جنبه سردرگمی موقتی دارد تا این که مانعی باشند برای ادامه آن تجربه. نسخه کامل نیمفومینیاک به دلیل زمان بسیار طولانی آن به دو بخش تقسیم شده است. در مجموع این دو بخش چیزی حدود چهار ساعت هستند. حتی یک نسخه طولانیتر تدوین کارگردان نیز وجود دارد، که در برخی از جشنوارهها و سینماها به نمایش درآمده است. طبق گفته فون تریر آن نسخه طولانیتر "دیدگاه حقیقی" او را نشان میدهد، با این حال نسخه کوتاهتر را نیز مردود نشمرده است. این نسخه کوتاه تر پخش گسترده تری نیز خواهد داشت و بیشتر دیده خواهد شد. به عنوان مثال در ایالات متحده هرچند «نیمفومینیاک: بخش 1» در تعداد انگشت شماری سینمای هنری پخش میشود، به صورت ویدئوی درخواستی (VoD) نیز در دسترس خواهد بود. برخی «نیمفومینیاک» را هرزه نگاری خوانده اند؛ البته این اولین باری نیست که این برچسب بر فیلمی از فون تریر زده میشود. صحنه های نزدیکی بی پرده فراوانی در این فیلم وجود دارد (که با استفاده از بدل و تغییر چهره با چهره بازیگر به وسیله رایانه انجام شده اند) با این حال به هیچ وجه حتی بدبین ترین بینندگان نیز نمیتوانند «نیمفومینیاک» را تحریک کننده بنامند. با این حجم از عریانی که «نیمفومینیاک» به نمایش میگذارد، خیلی عجیب است اگر بدانید که این فیلم به هیچ وجه محرّک نیست. اگر "هدف: تحریک" را یکی از ویژگیهای فیلمهای هرزه نگاری بنامیم، در این صورت «نیمفومینیاک» را میتوان یک "ضد هرزه نگاری" توصیف کرد. «نیمفومینیاک: بخش 1» با سکانسی عجیب آغاز میشود. در ابتدا صفحه سیاه است. در خلال تاریکیِ پس زمینه ما چندین صدا میشنویم: چک چک و شر شر آب، خر خر شیئی فلزی بر اثر باد یا کشیده شدن روی زمین و صدای کوبیدن بر یک فلز. پس از آن فون تریر "چراغها را روشن میکند" و همان صحنه را این بار به صورت بصری نمایش میدهد. به طرز عجیبی این روش برای شکل دادن به طرح داستان مفید عمل میکند، هرچند بیشتر شبیه به یک "کارت دعوت" است تا این که المانی ضروری باشد. بلافاصله پس از آن با دو شخصیت اصلی آشنا میشویم: جو (با بازی شارلوت گانزبورگ) زنی که خون آلود وسط خیابان افتاده است و سلیگمان (با بازی استلان اسکارشگارد) مردی که جو را مییابد و به خانه میبرد. عمده «نیمفومینیاک: بخش 1» را فلش بکهایی تشکیل میدهند که جو داستان زندگی اش را برای ناجی اش شرح میدهد. جو یک نیمفومینیاک است که در چنگ تنفر از خود اسیر است و به صورت خوددرمان در صدد مقابله با بیماریاش برآمده است. او در مورد احساسات جنسی اش در دوران جوانی سخن میگوید، از رابطه با پدرش (با بازی کریستین اسلتر)، این که چطور او و دوستش (با بازی سوفی کندی کلارک) مردان را در یک قطار وسوسه کردند، این که چطور همسر (با بازی اوما تورمن) یکی از قربانیانش با او مواجه شده است و این که چگونه مسیر زندگی اش از عشق حقیقی اش (جیروم، با بازی شیا لبوف) گذشته است. هرچند صحنههای بی پرده سهم زیادی در فیلم دارند، میتوان ادعا کرد که هیچ کدام از آن صحنههای نزدیکی به اندازه صحنه مرگ پدر جو و نزول تدریجی او به پستی و خواری، در به تصویر کشیدن احوال انسانها دقیق و بی پرده نیستند. تاثیر فون تریر در هیچ جا به اندازه وارد کردن برخی جنبهها و موضوعات آزار دهنده به فیلمش هویدا نیست. برای یک بیینده معمولی ممکن است این جوانب بی معنی به نظر برسد، هرچند مطمئنم ارتباط این موضوعات با یکدیگر برای نویسنده/کارگردان کاملا روشن است. با این حال فون تریر قادر است راهی پیدا کند تا چیزهای عجیبی (مانند ماهیگیری مگسی و اعداد فیبوناتچی) را با سرگذشت و یک عمر انحراف جنسی جو در هم ببافد. در طول این سکانسها بسیار واضح است که فون تریر دست از خودنمایی بر نداشته است. به محض اینکه بخواهیم در مورد بازیگری شجاعانه صحبت کنیم، خطرهایی که بازیگران «نیمفومینیاک» پذیرفته اند به ذهنمان خطور میکنند. استیسی مارتین (که اولین بازی عمرش را در این فیلم انجام داده است) در نقش نسخه جوانتر جو تقریبا به همان اندازه زمانی که لباس بر تن دارد عریان ظاهر میشود. در چنین شرایطی خیلی راحت ممکن است عریانی بر بازیگری چیره شود، اما مارتین به خوبی از پس لحظات احساسی غم انگیز در هنگام مواجهه با زوال پدرش بر میآید. شیا لبوف که در حلقههای سینمایی بیشتر شبیه به یک کیسه بوکس شده است (گاهی هم واقعا استحقاقش را دارد) عملکردش در اینجا بیننده را تحت تاثیر قرار میدهد. او همان بازیگری است که پیش از خراب شدن شهرتش و افتادن به دام بلاک باسترهای کسل کننده تحسین جهانیان را بر انگیخته بود. کریستین اسلتر و اوما تورمن نقشهای کوتاهی دارند و در آنها هم کاملا از جذابیتهای ظاهری که زمانی نماد آن بودند رها شده اند. گاهی وقتی صحبت از «بخش 1» میشود، قضاوت در مورد آن بدون دیدن «بخش 2» چندان منطقی به نظر نمیرسد. در مورد «نیمفومینیاک» اینطور نیست. با اینکه فیلم طوری به پایان میرسد که هنوز بسیاری از جوانب سرگذشت جو ناگفته میماند، با این حال بیینده احساس یک تجربه منقطع و ناکامل پیدا نمیکند. فون تریر، گانزبورگ و مارتین از جو شخصیتی جذاب و حساب شده ساخته اند و به شخصه بسیار مشتاقم ادامه سرگذشت او را ببینم. همانند «بخش 1» که چیزهای زیادی از آن را میتوان تحسین کرد، به همان میزان میتوان انتظار از «بخش 2» داشت. برای اولین بار در بیش از ده سال گذشته به پروژهای از فون تریر خوش بین هستم. ---------------------------------- یادداشت مترجم: نیمفومینیاک یا هایپرسکشوال به شخصی گفته میشود که از لحاظ تمایل جنسی نسبت به دیگران بسیار تواناتر است. توان و نیاز جنسی در این افراد به قدری شدید است که باعث ایجاد اختلال در زندگی عادی میشود و پیامدهایی مانند عصبی شدن، گرایش به مواد مخدر، تنفر از خود و ... دارد. اختصاصی نقد فارسی مترجم: سید مجتبی حسینی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده