Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ چکیده: وقتی درباره نسبت مونومان شهری با زیباییشناسی صحبت میکنیم، منظورمان از زیباییشناسی و مونومان چیست و چه کسی قرار است نسبت میان این دو را تشخیص دهد؟ نویسنده این یادداشت که از چهرههای شناختهشده ایران در حوزه معماری منظر است، تلاش کرده ضمن ارائه تعاریفی از این مفاهیم، دلایل به وجود آمدن چالش «زیباشناسی» را که حاصل دو دیدگاه مختلف زیباییشناسانه میان مدیریت شهری و هنرمندان است، تحلیل و تفسیر کند. زیباییشناسی: علمی است که به ماهیت و چگونگی زیبایی میپردازد. این سوال در دو حوزه هنر و فلسفه، دو پاسخ متفاوت یافته است؛ در فلسفه به سوالاتی از قبیل مطلق یا نسبی بودن، ریشهها و عوامل سازنده، جنس و نسبت آن با سایر علوم پاسخ میدهد و در هنر به قواعد و نظامی که در فرآیند تولید آثار هنری بر شکل بخشیدن به آنها حاکم است، اشاره میکند. زیباشناسی: تشخیص مصداقها و نمونههای زیبا از محصولات هنری انسان است. از بررسی نمونههای زیبا در آثار هنری هر سرزمین میتوان به معیارهای عمومی حاکم بر آنها (زیباییشناسی هنر) دست یافت. مونومان: ساختمان منفرد. ساختمانی که به بناهای مجاور نچسبیده و به طور مستقل در محوطه باز قرار دارد. اخیراً به عناصر هنری و مجسمههای فیگوراتیو و غیر آن که تزیینکننده محوطه و فضاهای شهری هستند نیز گفته میشود. بررسی تاریخ زیباییشناسی هنر، دو رویکرد متفاوت را به عنوان منشاء زیبایی معرفی میکند: رویکرد ارسطویی که زیبایی را نهفته در شیء میدید و تلاش میکرد با کشف قانونمندیها و تقلید از آن در تولید آثار هنری، زیبایی را به آنها ملحق سازد. تناسبات خاص و ترکیببندیهای ویژه از جمله رعایت تقارن، تعادل و تدریج در حرکت میان عناصر یک اثر هنری، یافتههای نگرش ارسطویی به مفهوم زیبایی بود. زیباییشناسی کلاسیستی که در طول تاریخ هنرمندان بسیاری در تلاش برای آموختن و تکرار قواعد آن در خلق آثار خود بودند، محصول این نگرش است. در دنیای امروز و با اهمیت یافتن نقش انسان در معنابخشی به پدیدهها، منشاء زیبایی از ویژگیهایی مستقل از ناظر و مستقر در درون شیء، به ذهن ناظر و چگونگی تفسیر او از پدیدههای بیرونی تغییر یافت. زیباییشناسی امروزی، زیبایی را در چشم مخاطب میبیند. از این روست که محصولات و صحنههای بهدست آمده از زندگی اجتماعی انسانها، با هر صورت و شکل که باشند، به عنوان اشیاء زیبا شناخته میشوند و در نتیجه به حفاظت از آنها حکم میشود. در کنار این تفسیر که نیازمند آموزش، توسعه فرهنگی و تأمل در باورهای سنتی است، دیدگاههای زیباشناسانه ارسطویی همچنان جریان دارد و میتوان گفت در جامعه ما در اکثریت عددی است. مونومانهای معماری یا تزیینی، عناصری در منظر شهری هستند که هدف از ساخت و نصب آنها، ایفای معنا در قلمرو خود است. این نقش بر خصوصیت عملکردی آنها برتری دارد. لذا میتوان گفت مونومانها از مهمترین ابزارهای مدیریت شهری در معنابخشی به شهر است و با توجه به این نکته که هرگونه دخالت معنایی در دنیای بیرون، عملی زیباشناسانه قلمداد میشود که در طلب کمال، خیر و معنویت است، میتوان نتیجه گرفت طراحی و ساخت مونومان اقدامی زیباشناسانه است. با این فرض، این سوال که مونومانها کدام رویکرد زیباشناسانه را باید اختیار کنند چالش امروز برنامهریزی و مدیریت مونومانهای شهری است. مدیریت شهری تهران در حال حاضر، با رویکرد سنتی در تلاش است نوعی زیباشناسی کلاسیک را از طریق ساخت و نصب مونومانها در شهر رواج دهد، زیرا بر این باور است که زیبایی، حالت خاصی در شیء است که هنرمند وظیفه دارد آن را عیان سازد. ساختمانهای بزرگ، باشکوه، برگرفته از معماری سنتی با تزئینات تاریخی، متقارن، آجری و ایرانی-اسلامی آرزوی این جنس از مدیریت است. در مقابل هنرمندان معمار یا مجسمهساز، که در جریان تحولات معنایی زیباشناسی قرار دارند، با اصالت دادن به خاطره جمعی و ذهن ناظر، زیباییشناسی مخاطبمحور را در قالب آثاری که دارای قواعد کلاسیک نسیتند و بهاصطلاح صاف، اتوکشیده و معقول نمینمایند، ارائه میکنند. این چالش تا بازشدن افقهای دانشی در هر دو سو، جریان دارد. منبع: سازمان زیباسازی شهر تهران 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده