spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۳ تاثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت منابع انسانی چکیده: اینترنت همه جنبه های جامعه انسانی را کم وبیش تغییر داده است.در سال های اخیر اهمیت اینترنت و فناوری اطلاعات به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.هچنین با ورود فن آوری اطلاعات به سازمانها عملکرد مدیریت منابع انسانی نیز تغییر یافته است.در صورتی این تغییر می تواند موثر واقع شود که فعالیت های فن آوری اطلاعات را شناخته و شرایط مناسب این فعالیت ها را فراهم نماییم.مدیریت منابع انسانی نیز باید با شرایط جدید آشنایی پیدا کند تا به وسیله ظرفیت های جدیدی که فناوری اطلاعات بوجود می آورد سبب ارتقاء عملکرد مدیریت منابع انسانی شود.در این مقاله سعی شده است تاریخچه ای از فناوری اطلاعات و مدیریت مناع انسانی بیان شود و پس از آن پیامدهایی که فن آوری اطلاعات در مدیریت منابع انسانی ایجاد میکند را مورد بررسی قرار گیرد. کلمات کلیدی:فن آوری اطلاعات،مدیریت منابع انسانی،وظایف مدیریت منابع انسانی. مقدمه: فناوری اطلاعات به عنوان یک پیوند دهنده، تمامی علوم روز را به کار می گیرد تا بتواند اطلاعات مورد نیاز متخصصین، صنایع، سازمان ها و بالاخره همه مردم در قسمت های مختلف جامعه را در کمترین زمان و بهترین وجه ممکن تامین نماید. به طوری که امروزه فناوری اطلاعات مرزهای کشورهای جهان را در می نوردد و ملت ها را در یک جامعه جهانی گردهم می آورد. مکان فیزیکی جهت انجام کار و تحصیل، کمبود زمان، رقابت و حسادت های بی مورد و پنهان کاری در تحصیل علوم، اشتغال و تبادل فرهنگی را مرتفع خواهد نمود. طبعاً در این عرصه جدید، هر فرد و جامعه ای که با شناخت و اشراف بیشتر، اهداف و آرمان روشنتر پا به میدان بگذارد می تواند از این فناوری بهره بیشتری ببرد و در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جهان نقش بیشتری داشته باشد. در کل فناوری های اطلاعاتی همراه با فاکتورهای خود تحولات عظیمی در شرکت ها و سازمان های بازرگانی ایجاد کرده است به گونه ای که عملکرد کلی این قبیل شرکت ها کاملاً تحت تاثیر میزان کاربرد فناوری های مورد بحث می باشد. در این میان مدیریت منابع انسانی به دلیل نقش گسترده ای که در سازمان دارد به نوبه خود متاثر از این تحولات است . بدون شک کارکنان سازمان و محیط کاریشان ، از نظر طراحی شغل،شرایط کار و بسیاری چیزهای دیگر تحت تاثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است.از آنجا که در محیط تجاری امروزی افراد و دانش آنها به عنوان حیاتی ترین دارایی سازمان محسوب می شوند ، بدیهی است که در هر شرکتی باید نسبت به آن با اطلاع و آماده پذیرش تغییرات جدید باشد. آگاهی و درک جهت گیری های جدید نه فقط برای متخصصان فناوری اطلاعات لازم است ، بلکه مدیران نیز باید از آنها با خبر باشند. فناوری اطلاعات فنآوري اطلاعات قبل از اينکه يک سيستم سختافزاري و مجموعهاي از الگوها باشد يک نظام فکري و فرهنگي است و ميتوان آن را فرهنگ توليد اطلاعات ناميد.بدون ايجاد فرهنگ توليد اطلاعات، نظام فناوری اطلاعات نمي تواند دوام داشته باشد. بنابراين، آنچه درفناوری اطلاعات مهم است تفکر اطلاعات گرا است. فنآوري اطلاعات از اتصال و ترکيب مجموعهاي از فکرهاي مفيد توليد شده شکل ميگيرد و کامپيوتر و سوپرکامپيوترها و سيم و کابل و ابزارهايي از اين قبيل نيست. در فنآوري اطلاعات، فکر انسانهاي خردمند است که توليد اطلاعات ميکند. فنآوري اطلاعات (IT) يعني روشهاي توليد و جمعآوري اطلاعات و استفاده از آن در جامعه و سازمان فنآوري اطلاعات با کوچککردن، ارزان کردن و کاربري ساده برنامههاي کامپيوتري باعث شده دسترسي به اطلاعات از هرجا و توسط هر شخص به راحتي صورت گيرد. پايگاههاي اطلاعاتي برگرفته از مفهوم فنآوري اطلاعات فرآيندهاي پيچيده درون سازماني را تسهيل کرده و بااتصال سازمانها به همديگر، شبکههاي سازماني را بنا نهاده است و ديدگاههاي ميان مدت مديران به ديدگاههاي بلندمدت بدل شده است. بهطور کلي در مفهوم فنآوري اطلاعات مولفههاي زير وجود دارد: فرهنگ توليد اطلاعات؛ اطلاعات گرايي؛ جمعآوري اطلاعات؛ خلاصه سازي اطلاعات؛ تحليلگري؛ حساسيت اطلاعاتي؛ پردازشگري؛ تفکر شبکهاي؛ بهينهسازي؛ يکپارچهسازي؛ پژوهشنگري؛ روشسازي؛ ذخيرهسازي؛ انتقال اطلاعات. مدیریت منابع انسانی هر یک از دیدگاه های مختلف نظری در حوزه مدیریت، تعاریف متفاوتی از مدیریت منابع انسانی ارایه داده اند که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود: o مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، تربیت و پرورش نیروی انسانی سازمان به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند. o مدیریت منابع انسانی از جمله مسئولیت های اصلی مدیریت در هر سازمان به شمار می رود و همه مدیران سطوح متعدد سازمان به نوعی از این مسئولیت برخوردارند. از اینرو مدیریت منابع انسانی را بهره برداری از سرمایه های انسانی شرکت، برای نیل به اهداف سازمانی می دانند. o مقصود از مدیریت منابع انسانی، سیاست ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه هایی از فعالیت کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان شرکت. عملکردها (وظایف) مدیریت منابع انسانی براساس مطالعات انجام شده و بررسی در منابع علمی معتبر مدیریت منابع انسانی در هر یک از مراحل جذب، به کارگیری، نگهداشت و جبران خدمت وظایفی را انجام می دهد که اهم آن به شرح ذیل می باشد: o نظارت بر استخدام o تجزیه و تحلیل شغل o برنامه ریزی جهت تامین نیروی انسانی مورد نیاز سازمان o کارمند یابی o انتخاب و استخدام بهترین و شایسته ترین نیروها برای تصدی مشاغل سازمان o طراحی و تنظیم برنامه هایی که ورود کارکنان جدید به سازمان را تسهیل و به ایشان کمک کند تا جایگاه صحیح سازمانی و اجتماعی خود را در آن بیابند. o آموزش کارکنان o تربیت مدیر o طراحی سیستم های ارزیابی عملکرد، پاداش، حقوق و دستمزد، شکایات، ایمنی و بهداشت و سیستم انضباط نقش «نقش» را به صورت جنبه یی از ساختار اجتماعی، می توان یک موقعیت اجتماعی تعریف کرد که دارای مجموعه یی از این مشخصه ها مانند کیفیت های شخصی و فعالیت می باشد. در این مقاله منظور از «نقش فناوری اطلاعات»، عبارت از مجموعه فعالیت هایی است که فناوری اطلاعات پس از ورود به سازمان می تواند در جهت انجام هر یک از عملکردهای مدیریت منابع انسانی انجام دهد. سیر تحول مدیریت منابع انسانی حوزه مدیریت منابع انسانی که از اوایل دهه 1980 در متون مدیریت مطرح شد اساساً با حوزه قدیمی مدیریت کارکنان و اداره امور کارکنان متفاوت است . بررسی ها نشان می دهد که مراحل سیر تحول مدیریت منابع انسانی را می توان به شرح ذیل ملاحظه کرد: مرحله اول)دوران پیش از انقلاب صنعتی مرحله دوم)انقلاب صنعتی و پیدایش نظام کارخانه ای مرحله سوم)پیدایش شرکت های مدرن و سرمایه داری اداری مرحله چهارم)مدیریت علمی ، نهضت رفاه اجتماعی و روانشناسی صنعتی مرحله پنجم)جنگ جهانی اول و پیدایش حرفه مدیریت منابع انسانی مرحله ششم)نهضت روابط انسانی(تلفیق عامل انسانی در مدیریت علمی) مرحله هفتم)عصر طلایی روابط صنعتی و مدیریت کارکنان و کارکرد نگهداری. مرحله هشتم)پیدایش رشته مدیریت منابع انسانی معاصر مرحله نهم)دوران تمرکز استراتژیک در مدیریت منابع انسانی و حرکت به سمت کارکردهای شرکتی و نیز اهمیت یافتن دیدکاههای بین المللی وسیاسی بنا به عقیده سینگر تا قبل از آغاز قرن بیستم نظر غالب در خصوص کارگران این بود که وجود آنان منحصراً برای برآوردن نیازهای کارفرمایان است. از این رو، به رفاه کارکنان یا نیاز های فردی آنان توجه اندکی می شد. کارگران یکی از عناصر فرایند تولید محسوب می شدند که به ارزان ترین وجه و تا سر حد ممکن از روی کفایت و لیاقت به دست آورده و به کار گرفته می شدند . لکن ، گسترش سریع خشونت های کارگری و اتحادیه های کارگری سبب شد تا نهضت رفاه اجتماعی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم برای بهبود شرایط کار به وجود آید . از این زمان به بعد به دلیل شرایطی که از یک سو بر اثر انقلاب صنعتی و تحول سریع فناوری و تخصصی شدن مشاغل ایجاد شده بود و از سوی دیگر با اوج گیری نهضت های کارگری و پیدایش اتحادیه ها که به نمایندگی از سوی کارگران خواهان در یافت مطالبات آنان بودند ، موقعیت های جدیدی در مورد مسائل نیروی انسانی فراهم شد. 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۳ تاریخچه پیدایش و تحول فناوری اطلاعات فناوری اطلاعات به معنای عام آن به عنوان مجموعه ای از ابزارها و سیستم ها جهت گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد می باشد. سابقه این علم به 3500 سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. یعنی از زمان رم باستان که نامه ها را روی لوح گلی و به صورت تصویر می نوشتند و نامه بر در طی یک هفته تنها مقصد کوتاهی را طی می نمود تا هم اکنون که با استفاده از ابزارهای پیشرفته رایانه ای و سیستم های مجهز مخابراتی در کوتاه ترین زمان ممکن اطلاعات دلخواه در اختیار قرار می گیرد. فناوری نوین اطلاعات یعنی فناوری اطلاعات مبتنی بر الکترونیک را می توان در چند سال پیش از دهه 1940 سراغ گرفت. در طی جنگ جهانی دوم و پس از آن بود که پیشرفت های عمده در فناوری الکترونیک رخ داد. تولید اولین کامپیوتر قابل برنامه ریزی و ترانزیستور که منشاء میکرو الکترونیک و هسته حقیقی انقلاب فناوری اطلاعات در قرن بیستم بود. به عقیده «کاستلز » تنها در دهه 1970 بود که فناوری های جدید اطلاعاتی در سطحی گسترده انتشار یافتند و توسعه توأمان خود را شتاب بخشیدند و در پارادایمی جدید گردهم آمدند. کاستلز می گوید: بی گمان می توانیم بدون اغراق بگوییم که انقلاب فناوری اطلاعات به عنوان یک انقلاب در دهه 1970 متولد شد. به ویژه اگر پیدایش و رواج مهندسی ژنتیک به طور موازی و تقریباً در همان زمان و مکان را به آن اضافه کنیم. جایگاه فناوری اطلاعات در تکامل و پیشرفت کشورها بشر، سالیان متمادی بدون داشتن وسیلة محاسباتی زندگی میکرد و انگشتان دستانش، تنها وسیله محاسباتی او را تشکیل میداد. بالا بودن قدرت تفکر انسان در مقایسه با حیوان، سبب گردیده که هیچگاه به امکانات محدود خود اکتفا نکند و همواره درصدد یافتن راههایی برای توسعه و تکامل این امکانات باشد. با توسعه و پیشرفت فناوریهای نوین در کشورهای مختلف، به خصوص در کشورهای پیشرفته و به دنبال آن انفجار اطلاعات در تمام بخشهای مختلف جوامع، پاسخگویی با شیوههای سنتی دیگر جوابگوی انسانها در زمینه انتقال سریع اطلاعات نبوده و لذا نیاز به شیوههای جدیدتر به شدت احساس میشد. با ورود کامپیوتر (رایانه)، دگرگونی عظیمی در امر انتقال و بازیابی اطلاعات به وقوع پیوست. در واقع میتوان به کارگیری رایانه را سومین تحول عظیم بعد از پیدایش خط - کتابت و اختراع چاپ دانست. در چند سال اخیر، رشد شتابان فناوری اطلاعات و به دنبال آن توسعه شبکههای ارتباطی، افقهای تازهای در پیشبرد تحقیقات علمی، صنعتی، پزشکی و کشاورزی پدید آورده است. هر چند که شکل نهایی نهادهایی که از این دگرگونی بر خواهند خواست، هنوز نامعلوم است. قدرت سحرآمیز شبکههای اطلاعاتی و توزیع آنها در گستره این کره خاکی، دگرگونیهای بنیادی را در ساختار نظام تحقیقات، توسعه و آموزش ایجاد کرد. این امر در کشورهای پیشرفته صنعتی که از این شبکهها استفاده میکنند، به خوبی ملموس است. بر این اساس، میتوان اظهار داشت که در آستانه قرن دانش و اطلاعات، هر نوع برنامهریزی و تصمیمگیری و در مجموع هر نوع فعالیت حیاتی معقول، بدون کاربرد اطلاعات (به روز) و سازماندهی اطلاعاتی بر مبنای فناوریهای جدید در امر اطلاعرسانی، امری به دور از واقعیتهای جامعه جهانی یا به عبارت دیگر "دهکده جهانی " خواهد بود. در عصر فنون جدید تبادل اطلاعات، هر نوع فعالیت ارتباطی به منزله یک سرمایه ملی و در حکم پشتوانهایی برای نیل به اهداف برنامههای توسعه و نهایتا استقلال و خودکفایی کشورها محسوب میشود، بنابراین باید پذیرفت که بزرگراههای اطلاعاتی زمینهساز بستری مناسب برای توسعه کشورها هستند و جوامعی که از این امکانات محرومند، عملا قدرت مانور تجاری و علمی خود را تا حد قابل توجهی محدود میبینند. بدون شک سرویسهای خدماتی و ارتباطی نوین و به دنبال آن جهانی شدن تجارت و بازرگانی، فعالیتهایی مانند شناسایی شرکای تجاری، برقراری ارتباط با خریداران و فروشندگان، معرفی محصولات و خدمات جدید، دستیابی به بازارها و منابع تهیه و تامین کالا با کارایی بیشتر و در عین حال کاربرد هزینه کمتر را امکانپذیر ساخته است. در این راستا، مصرفکنندگان این مجموعه عظیم و گسترده در برابر اطلاعاتی که از طریق کابل نوری بر روی صفحه تلویزیون و یا مانیتورشان ظاهر میشود، حالت انفعالی و گیرندگی صرف ندارند، بلکه میتوانند با توجه به امکاناتی که نرمافزارهای این مجموعه غیر قابل توصیف برایشان فراهم میآورند، انواع و اقسام حالتها را در نحوه دریافت و استفاده بهینه از اطلاعات به عمل آورند. هر چند که برخی از این اطلاعات تغییرات قابل توجهی در سطوح مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی و همچنین در روح و روان افراد بوجود آورده است و حساسیتهایی را از سوی دولتها، برخی گروههای خاص، انجمنهای مختلف، گروههای دینی و اخلاقی و بالاخره خانوادهها به دنبال داشته است. اهمیت شبکههای اطلاعاتی تا آنجا پیش رفته است که امروزه، بسیاری از دولتها، کاربران را موظف به پرداخت پول و مالیات نمودهاند. اما در همین راستا، این سؤال مطرح میشود بزرگراههای اطلاعاتی چه چیزی را با خود حمل میکنند که مردم برای دریافت آن باید پول و مالیات نیز بپردازند؟ پاسخ این است؛ "مهمترین کالای قرن بیستویکم یعنی اطلاعات ". بدون تردید فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از هر چیز دیگر در اقتصاد ملی و جهانی تاثیر فراوانی گذاشته است. توسعه شبکههای اطلاعاتی، نه تنها " اقتصاد اطلاعاتی"را حاصل نموده، بلکه از زاویه دیگر ، دگرگونی اطلاعات زیرساختهای ارتباطی مهمی را در نقاط دور و نزدیک جهان به ویژه در آسیای جنوب شرقی امکانپذیر ساخته است، تحصیل چنین اطلاعاتی جنبه استراتژیکی اقتصادی پیدا کرده و این امر باعث شده است، خود اطلاعات به صورت یک کالای اقتصادی مورد داد و ستد قرار گیرد. از سوی دیگر شاهراههای ارتباطی این امکان را حاصل نموده که با استفاده از وسایل ارتباطی، رفتوآمد به مراکز کار تقلیل یافته و در عین حال با احداث خدمات اطلاعاتی در شئونات مختلف زندگی، مشاغل و کارهای جدید فزونی یابند و به استخدام و جذب نیروی انسانی کمک شود. بنابراین در جهان کنونی، هر حادثه اقتصادی – اجتماعی و هر تحول علمی – فرهنگی بر زندگی همگان موثر است و در دنیایی که ارتباط تنگاتنگ و سرنوشت مشترک اعضا روز به روز به یکدیگر نزدیک میشود، دسترسی شبکههای اطلاعاتی در همه زمینهها ضروری است . هیچ کس از اطلاعات بینیاز نیست و ارتباطات گسترده اعضا جامعه بشری چنان است که بدون اطلاعات نمیتوان در این جهان گام برداشت . گسترش شبکههای اطلاعرسانی در حقیقت گامی است برای پیوستن به ارتباطات جهانی و پیش از آن گامی است بلند در راه دستیابی به توسعه. نقش فناوری اطلاعات در عملکردها (وظایف)ی مدیریت منابع انسانی امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوری های نوین بشری، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تاثیرگذاری بر روی تمام جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می باشد. بالطبع از مهمترین قسمت هایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تاثیر گذار خواهد بود منابع انسانی و عملکردهای مدیریت منابع انسانی می باشد. لذا باید ابتدا عملکردهای مدیریت منابع انسانی و سپس نقش فناوری اطلاعات در هر یک از عملکردها را بررسی نماییم. نقش های فناوری اطلاعات در هر یک از عملکردهای مدیریت منابع انسانی: ورود و به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمان در حوزه های مختلف کارکردهای خاص خود را خواهد داشت و از جمله در حوزه منابع انسانی و عملکردهای آن می تواند نقش های زیادی را در جهت انجام بهتر وظایف مدیریت منابع انسانی ایفا نماید. با به کارگیری فناوری اطلاعات در هر یک از عملکردها ، زمینه های لازم جهت شناسایی، انتخاب استخدام، آموزش و به کارگیری موثر منابع انسانی ایجاد خواهد شد و در نهایت ارتقاء عملکرد منابع انسانی را به دنبال خواهد داشت. برخی از نتایج کاربرد فناوری اطلاعات در عملکردهای مختلف مدیریت منابع انسانی به شرح ذیل است: o دقت در انجام عملکرد o سرعت در انجام عملکرد o شفافیت در سیستم o جامعیت در طراحی سیستم o اطلاع رسانی گسترده و به موقع با استفاده از شبکه های اینترنت و اینترانت o ارزیابی دقیق و سریع o اعلام بازخورد به موقع o انجام امور تکرارپذیر توسط سیستم های سخت افزاری o کنترل و ارزیابی نامحسوس o برقراری عدالت o برقراری نظم بیشتر 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۳ تغییر در فرآیندها و ساختار سازمانی از طریق فناوری اطلاعات سازمان ها همواره از جوانب مختلف تحت فشار هستند تا تغییراتی در آنها اعمال شود به عبارتی دیگر سازمان ها برای انطباق با محیطشان تغییر می کنند و هدف نهایی از این تغییر یک معقوله استراتژیک است؛ سازمان از طریق انطباق با محیط می خواهند عملکرد بـقاء، رشـد و پیشرفت را تضمین نمایند. از این رو ساختار سازمانی در این رابطه نقشی مهم ایفا می کند. وقتی سازمان شکل مـعینی را می پذیرد بهتر می تواند وظایف خود را انجام دهد. در این رابطه به خصوص فناوری های اطلاعاتی عامل اصلی تغییر محسوب می شوند. فناوری های اطلاعاتی نه تنها عامل تغییر هستند بلکه خودشان با سرعت رو به رشدی تغییر می کنند. به عنوان مثال با گذشت زمان ابزارهایی که سازمان ها جهت انجام امور جاری استفاده می کنند تغییر می کند، هم اکنون شاید به سختی بتوان سازمانی را یافت که از دستگاه نمابر و رایانه جهت انجام امورجاری خود بهره نبرد. پیشرفت در فناوری اطلاعات بدان معنی است که اطلاعات بیشتری در سازمان ها ایجاد شده و گردش آن نیز سریع تر بوده است. بسیاری از فرآیندهای دستی قدیمی به طور کامل مکانیزه شده اند، این تحولات موجب تغییرات مهمی در ساختار شغلی و تخصصی پرسنل شده است. همانطوری که در مبحث «نقش فناوری اطلاعات در عملکردهای مدیریت منابع انسانی» ملاحظه نمودید در جهت تغییر بسیاری از فرآیندهای قبلی و انجام کارها از طریق رایانه و شیوه های جدید، فناوری اطلاعات نقش به سزایی را ایفا می نماید. برخی از مواردی که فناوری اطلاعات سبب تغییر فرآیندهای سازمان می شود عبارتند از: o فناوری اطلاعات موجب مکانیزه شدن و سرعت بالای فرآیندها می گردد. o فناوری اطلاعات مشاغل مجازی و همکاری های راه دور را ممکن می سازد. o فناوری اطلاعات تعاملات را افزایش داده و بازخورد فوری را ممکن می سازد. o فناوری اطلاعات موجب ایجاد، توزیع، مدیریت موثر و هوشمندانه دانش می شود. o فناوری اطلاعات محاسبات را در سطح وسیع و بدون خستگی انجام می دهد. o فناوری اطلاعات، اطلاعات را در سطوح مختلف سازمان به اشتراک می گذارد. با توجه به مطالب فوق حتی بیان این مطلب که در آینده سازمانها بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات بتوانند به حیات ساختاری خود ادامه دهند تقریبا دور از تصور است. تاثیرات فناوری اطلاعات، ساختار را به گونه ای دگرگون می سازد که با شکل امروزی آن متفاوت خواهد بود. ساختار سازمانی مناسب با پیشرفت فناوری ها، توان مدیریت را در تحصیل ماموریت ها و هدف های راهبردی افزایش خواهد داد. در سازمانی که فرآیند گردش اطلاعات در آن رکن اساسی را ایفا می کند (یا اطلاعات نگر و اطلاعات بر است) بدون شک فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار آن تاثیر خواهد گذاشت. ساختار سازمانی مهمترین عامل در برقراری ارتباطات و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات است به عبارت دیگر سرمایه گذاری و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بایستی ساختار سازمانی را متحول و اثربخش سازد. از اینرو جوامع دچار دوگانگی شده یا می شوند و بخش فوقانی و زیرین ساختار اشتغال در حال رشد و بخش میانی آن در حال کوچک شدن است سرعت و میزان این تغییر به جایگاه هر کشور در تقسیم کار جهانی و فضای سیاسی آن بستگی دارد. محیط و نقش در حال تغییر مدیریت منابع انسانی یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات، جهانی شدن نیروی کار می باشد. در واقع محیطی که مدیریت منابع انسانی می تواند نیروهای مورد نیاز خود را جذب نماید فراتر از مرزهای جغرافیایی خواهد بود. لذا مدیریت سازمان ها در زمینه جذب و به کارگیری نیروی کار در سطح جهانی (از نظر گزینش، آموزش و اجرای سیاست های پرداخت پاداش، حقوق و ...) با چالش های بسیاری رو به رو خواهد شد. جهانی شدن نیروی کار و سایر عوامل موجب شده اند که ماهیت مشاغل و کارها، دستخوش تغییرات شدید قرار گیرد و شرکت ها با بهره گیری از شبکه های ارتباطی و امکاناتی که در آنها وجود دارد سعی می کنند فعالیت های خود را در نقاطی از دنیا که نرخ دستمزد با آهنگی کند تر رشد می کند، دایر کنند. برخی از مشخصه های محیط جدید عبارتند از: o کاسته شدن از مشاغل دفتری o افزایش مشاغل حرفه ای، مدیریتی و فنی o نیاز به آموزش مداوم o پیمان سپاری کارها o عدم امکان نظارت برکار نیروها همانند قبل، به علت حرفه ای شدن نیروها o ضرورت ایجاد سیستم های خود کنترلی o کاهش مخارج جذب و پرورش نیروی انسانی بالطبع مدیریت منابع انسانی بایستی روش های خود را نیز تغییر دهد. رقابت در سطح جهانی مطرح می باشد و شناخت نقاط قوت و ضعف، تهدیدها و فرصت ها می تواند به سازمان در انتخاب، استخدام، پرورش و به کارگیری نیروی مناسب کمک نماید. برخی از وظایف و نقش های در حال تغییر مدیریت منابع انسانی عبارتند از o کاهش نیروی انسانی غیرفعال و تقویت نیروهای باقیمانده o ایجاد زمینه دریافت آموزش های جدید و مستمر o کاهش فشار روانی کارکنان o افزایش کیفیت زندگی کاری o واکنش مناسب و سریع نسبت به تغییرات فناوری o مد نظر قرار دادن نوآوری در محصولات تولیدی o تشکیل تیم های تخصصی o پرداخت پاداش و مزایا براساس خروجی تیم های کاری o استفاده از ساعات کاری انعطاف پذیر o همسو سازی اهداف کارکنان با اهداف سازمان o به کارگیری روش هایی جهت افزایش تعهد در کارکنان اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر سازمان فناوري اطلاعات و ارتباطات و اينترنت نه فقط متخصصان فناوري اطلاعات و کارکناني که فناوري اطلاعات را در محيط کارشان به طور منظم استفاده مي کنند ، تحت تاثير قرار داده ، بلکه محيط سازمان، خود سازمان و به طور کلي دنياي اجتماعي را نيز تحت تاثير قرار داده است .مديران مي بايست از اين تغييرات آگاهي يافته و براي درک و سازگاري مناسب با آنها تلاش کنند. به ويژه در سطح انگيزش کارکنان ، ميتوان انتظار وقوع تغييرات اساسي را داشت. در کنار اينکه ارزيابان اجتماعي ، تغييرات بنيادي و عميقي را در سطح جامع پيش بيني مي کنند، اولين و مهم ترين وظيفه مديران در چنين شرايطي ، حفظ انگيزش کارکنان است. اغلب متخصصان فناوري اطلاعات، مهمترين منفعتشان را که از يک شرکت انتظار دارند ، امکان کار در خانه ميدانند . به حدي که براي حقوق و شانس پيشرفت ، اهميت کمتري قايل مي شوند. مي توان انتظار داشت که در آينده فردگرايي بيشتري ظاهر شود. بدين معني که نيازهاي ويژه اي براي هر يک از کارکنان مطرح شود و اين نيازها براي کارکنان ديگر، متفاوت باشد : آيا همان چيزهايي که کارکنان هوشمند را بر مي انگيزد ، داوطلبان به کار را نيز تحريک مي کند. مي دانيم که داوطلبان شروع کار در شرکت ، نسبت به کارکناني که مدتي حقوق دريافت مي کرده اند ، رضايتمندي بيشتري از کارشان دارند. آنها بيش از همه نياز دارند که خود را به آب و آتش بزنند تا رسالت سازمان را بفهمند و آن را باور و براي مشاهده نتايج ، آموزش مستمر دريافت کنند . دراين رابطه ،اين نکته نيز نهفته است که گروههاي مختلف موجود در جمعيت کاري ، بايد به گونه هاي مختلفي مديريت شوند و همين گروهها نيز در زمانهاي مختلف به طور متفاوتي مديريت گردند. همه آنچه گفته شد ، نشان مي دهد که در حال حاضر ، چالش سخت شرکتها اطمينان يافتن از اين است که آيا وظايف ميتوانند در هر زمان بوسيله بهترين کارمند ( يا حداقل کارمند خوب ) يا پيمانکار جزء انجام شود . از آنجا که افراد در جامعه اطلاعاتي بسيار حياتي هستند ، روشن است که شرکتهايي به اين چالش پاسخ مناسب ميدهند که نه فقط در فکر بقا باشند بلکه به خوبي پيشرفت کنند . همان طور که دراکر بيان مي کند که « ما به نوعي نظريه اقتصادي نياز داريم که دانش افراد را در مرکز فرايند توليد - دارايي قرار دهد» تغيير در مديريت اطلاعات و بهره برداري از دانش مديريت اثربخش تر دانش سازماني و به کارگيري آن در بازار کار ،هدف نهايي کساني است که به دنبال مزيت رقابتي در بازار هستند . استفاده از دانش فردي کارکنان ، بسيار آسان تر از بهره برداري از تمامي دانشي است که در افکار همه کارکنان سازمان جاي گرفته است. طبق نتايج پژوهشي که در آمريکا انجام شد ، شرکتها فقط از 20 درصد دانشي که در کارکنانشان وجود دارد، استفاده مي کنند . فناوري اطلاعات و ارتباطات ، فرصتهاي بي شماري را براي اصلاح مديريت اطلاعات در سازمانها پيشنهاد مي کند . با بهره گيري از اين فرصتها ، امکان استفاده بهتر از دانش کارکنان فراهم مي شود. يکي از اين موارد (فرصتها ) استفاده از سيستم ارتباط شبکه اي درون سازماني (Intranet) براي شرکت است که مبتني بر خدمات و موافقتهاي منطبق با اينترنت است. اين شبکه درون سازماني ، امکان ذخيره سازي ساده و نسبتاً به صرفه ، سازماندهي ، پردازش ،نگهداري و اشتراک اطلاعات بين اعضاي سازمان را فراهم مي کند. طبق نظر «مرچند» و ديگران، همه اين وظايف براي مديريت درست اطلاعات ، لازم و اساسي هستند. در عين حال ،از انتشار چنين اطلاعاتي (اطلاعات موجود در شبکه اينترانت ) به بيرون سازمان مي توان جلوگيري کرد. در کنار اينترانت ، روشهاي بسيار زياد ديگري براي استفاده از دانش ذخيره شده درون سازمان و پردازش اطلاعات از انبوه داده ها وجود دارد . از جمله آنها مي توان به انبارهاي ذخيره داده ، سيستم هاي استخراج، سيستم هاي هوشمند و... اشاره کرد. راه حلهاي سخت افزاري و نرم افزاري وضعيت موجود، استفاده از دانش است. موانع اصلي در اين مسير ، يکي مربوط به مفهوم دانش و ديگري مربوط به افراد در چگونگي دستيابي به دانش موجودي است که به کمک فناوري اطلاعات و به بهترين شيوه براي به اشتراک گذاشتن و ذخيره و انتقال دانش در تمامي سازمان انجام گرفته است . طبق پژوهش 28 ماهه اي که بيش از 1000 مدير ارشد شرکتهاي بين المللي را شامل مي شد ، عملکرد تجاري بهتر ، نه فقط از فناوري اطلاعات ، بلکه از مديريت درست اطلاعات و مديريت افراد سازمان حاصل مي شود. نتیجه گیری: نقش فناوری اطلاعات در سازمان های جدید به اندازه ای پررنگ است که بسیاری از نظریه پردازان سازمان، مدیران و تصمیم گیران سازمان ها را به اتخاذ استراتژی مرتبط با این فناوری ها در جهت گیری های آتی سازمان ها توصیه می کنند. از قسمت های مهم سازمان که تحت تاثیر این فناوری قرار خواهد گرفت، منابع انسانی سازمان می باشد. به طور طبیعی نحوه مدیریت بر نیروهایی که در محیط جدید یعنی محیطی که با فناوری اطلاعات عجین شدن است تحت الشعاع این فناوری قرار خواهد گرفت. در این راستا ضروری است نقش هایی را که فناوری اطلاعات می تواند برای مدیریت منابع انسانی ایفا کند را بررسی نموده و با استفاده از آن زمینه انجام هرچه بهتر وظایف را برای مدیر منابع انسانی فراهم نماییم. در غیر این صورت عملکرد منابع انسانی به ویژه از لحاظ دستیابی به اهداف سازمان ضعیف خواهد بود. در نتیجه برای انجام بهتر وظایف مدیریت منابع انسانی باید اولاً محیط جدید که تحت تاثیر فناوری اطلاعات می باشد را بشناسیم و ثانیاً بدانیم که در این محیط مدیر منابع انسانی چه وظایفی را باید انجام دهد. منابع: 1. سعادت ، اسفندیار ،1375 ،مدیریت منابع انسانی ، چاپ پانزدهم ، تهران ، انتشارات سمت 2. محمودی ، مهدی ، تأثیر فناوری اطلاعات در نحوه مدیریت منابع انسانی ، ماهنامه تدبیر ، سال هفدهم ، شماره 174 3. قطبوعی ، میلاد ، نقش فن آوری اطلاعات بر نحوه عملکرد مدیریت منابع انسانی 4. عبدا... پور ، مجیدرضا ، نقش فن آوری اطلاعات بر نحوه عملکرد مدیریت منابع انسانی 5. سلطانی ، ایرج ، فناوری اطلاعات در توسعه منابع انسانی ، ماهنامه تدبیر ، سال چهاردهم ، شماره 138 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده