seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۲ پای صحبت استاد: دکتر محمد حکاک دکتر محمد حکاک استاد مخابرات دانشکده فنی دانشگاه تربیت مدرس از اساتید برجسته و نمونه کشوری متولد سال 1321 در نجف اشرف است. وی دارای مدرک تحصیلی دکتری در رشته مهندسی آنتن و مخابرات ماهواره ای از دانشگاه ایلینوی امریکا می باشد و از سال 1351 تاکنون (حدود 36 سال) در دانشگاه های بغداد و ایران مشغول تدریس در زمینه های آنتن ، انتشار امواج رادیویی، مدارات مایکرویو، مخابرات ماهواره ای و سیستم های ارتباطات رادیویی در مقاطع تحصیلی فوق لیسانس و دکتری است. بعد از ورود به ایران در سال 1359 وارد مرکز تحقیقات مخابرات ایران شد و مدت سیزده سال به کار تحقیقات کاربردی آنتن های مایکرو ویو و آنتن های ماهواره ای پرداخت . وی در سال 1372 در دانشگاه تربیت معلم به عنوان عضو هیئت علمی و دانشیار شدم پذیرفته شد و به تدریس و تحقیق پرداخت اما با مرکز تحقیقات مخابرات در ارتباط بود و بعد از آن برای مدت چهار سال(تا سال 76)عهده دار تدوین استاندارد های مخابراتی بود. او از سال 1376 تا 1379 رئیس مرکز تحقیقات مخابرات ایران بود و در سال 1383 استاد نمونه کشوری شد و به درجه استادی ارتقاء یافت دکتر حکاک بیش از 20 طرح پژوهشی در رشته مخابرات انجام داده و تاکنون 50 مقاله علمی به مجلات و بیش از 110 مقاله به کنفرانس های داخلی و خارجی ارائه کرده است. 3 عنوان کتاب تالیفی و 4 عنوان کتاب ترجمه نیز از دیگر فعالیت های علمی استاد است. دکتر حکاک عضو برجسته انجمن IET انگلیس و عضو ارشد انجمن مهندسین برق و الکترونیک IEEE آمریکا است. وی از موسسان انجمن برق و الکترونیک ایران است و سه دوره نیز عضو هیئت مدیره انجمن بوده است. دکتر حکاک دارای سه فرزند است؛ یک دختر که دارای کارشناسی ارشد نرم افزار کامپیوتر است و دو پسردارای تحصیلات در رشته های مهندسی عمران و مهندسی مکانیک. آنچه در ادامه خواهید خواند نتیجه گفتگوی با استاد دکتر محمد حکاک است که در حاشیه کنفرانس هفدهم مهندسی برق ایران در اردیبهشت ماه 1388 در دانشگاه علم و صنعت ایران انجام شده است. اگر موافق باشید از علاقمندی شما به مهندسی برق شروع کنیم و این که چرا مهندسی برق را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ این موضوع به دوران جوانی برمی گردد. البته در عراق که بودم در رتبه سراسری رتبه ششم را آوردم و وقتی می خواستم وارد دانشگاه شوم، به مهندسی علاقه داشتم و به پزشکی و غیره علاقه نداشتم . پدرم دوست داشت من معماری بخوانم چون معماری جذابیت داشت، ولی من خیلی سلیقه هنری نداشتم آدم درس خوانی بودم و از ریاضیات و مثلثات و فیزیک و این گونه درسها خوشم می آمد و از بین سایر رشته های مهندسی بیشتر به برق گرایش پیدا کردم. و چرا از بین گرایش های برق چرا مخابرات را انتخاب کردید؟ در زمان ما گرایش به این صورت وجود نداشت، همه مهندسی برق می خواندند و دروس متنوعی داشتیم؛ از ماشینهای الکتریکی تا الکترونیک و کنترل. حتی پروژه کارشناسی من در مورد کنترل بود ولی فوق لیسانس و دکترا که به امریکا رفتم، در آنجا هم گرایش خاصی وجود ندارد و دانشجو تا زمانی که پروژه را انتخاب کند، باید ابتدا دروس مختلف را بگذراند. هنگام انتخاب پروژه باید سراغ اساتید برود تا بیند چه کسی پروژه دارد و در کجاها امکانات بیشتر است، دانشگاه ایلینوی رتبه چهارم بین دانشگاههای دنیا را داشت و در زمینه میدان هم اساتید بسیار برجسته ای داشت .با صحبتهایی که بین دانشجویان و اساتید شده بود مشخص بود که اگر به سراغ اساتید میدان در آنجا بروم شانس بیشتری برای موفقیت دارم . یک آزمایشگاه آنتن داشتند که بسیار معتبر و مجهز بود و اساتید برجسته و معروفی در آن آزمایشگاه بودند، با دو نفر صحبت کردم و موافقت کردند که این پروژه را انجام دهم و پروژه را گرفتم و دراین مسیر قرار گرفتم، ولی من به کار سیستم و مهندسی تلویزیون علاقه داشتم اما گاهی دست خود انسان نیست، باید دید چه پیشنهادی وجود دارد که شما را می پذیرند. شما در ابتدای ورود به ایران به بخش تحقیقات در صنعت رفتید ولی بعد به دانشگاه آمدید، چرا از مخابرات به دانشگاه آمدید؟ در ابتدای ورود به ایران، در سال 1359 دانشگاهها تعطیل بود و من جذب مخابرات شدم و بعد هم رغبت زیادی نداشتم که به دانشگاه بیایم ولی یک دلایل شخصی وجود داشت و بنابراین طبق مشورت دوستان به دانشگاه تربیت مدرس رفتم ولی ارتباطم را از آن زمان با مخابرات قطع نکردم. و چرا دانشگاه تربیت مدرس را انتخاب کردید؟ شاید به سه دلیل . یکی اینکه فقط دانشگاه تحصیلات تکمیلی است و بار آموزشی آن کم است و می توانم همکاری خودم را با مرکز تحقیقات مخابرات ادامه دهم و دوم اینکه به مرکز تحقیقات مخابرات نزدیک است و رفت و آمد بسیار راحت است و سوم اینکه دوستان خوب، معروف و جدی مانند آقای دکتر شرافت و آقای دکتر سیفی در آنجا بودند که به خاطر آنها جذب شدم. به نظر شما وضعیت آموزش مهندسی برق در ایران چگونه است؟ موسسات آموزشی کشور از نظر ظرفیت، قادر به جذب همه متقاضیان نیستند. این یک واقعیت است. از لحاظ تنوع رشته ها در دانشگاه وضع نسبتاّ خوب است ولی تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله داریم. نکته دیگر این است که روشهای تدریس مؤسسات آموزشی ما نیاز به تحولات کیفی دارند و باید به روش های جدید انجام شود. متأسفانه ، در مؤسسات آموزشی ما هنوز ابزارها و روشهای جدید تدریس بکار گرفته نمی شود. واقعیت این است که در دانشگاهها، تعداد زیادی از دانشجویان وقت کامل خودشان را جهت تحصیل نمیگذراند که این خود باعث می شود که هم دوره تحصیلی طولانی شود و هم فشارهای روحی به دانشجو وارد شود و رفع این مشکل نیاز به همکاری خانواده ها و مسؤولان دانشگاه ها دارد. به طور کلی شما سطح تحصیلات تکمیلی را نسبت به دانشگاه های خارج از کشور چگونه میبینید؟ نقاط ضعف کجاست که فاصله افتاده ،نقاط قوتی اگر هست کجاست؟ تحصیلات تکمیلی در ایران باید با سنجش چند پارامتر باشد؛یکی نوع برنامه تحصیلات تکمیلی که در ایران مبتنی بر روش امریکایی است یعنی آموزشی - پژوهشی است، از این نظر خوب است. اگر شیوه صرفا پژوهشی به کار برود، به سمت شبیه سازی و سعی و خطا و اندازه گیری های غیر مستدل و غیر دقیق و استنتاج غیر علمی پیش می رود و اگر آموزشی صرف باشد، باعث خلاقیت و نوآوری مشخصی نمی شود و ترکیب این دو بسیار ضروری است. در ایران هم این موضوع وجود دارد. پارامتر دیگر پیش زمینه و تجربیات اساتید تحصیلات تکمیلی در خیلی از رشته ها مثلا در رشته مخابرات است که می بینیم موجودی اساتید بسیار خوب است چه آنهایی که فارغ التحصیل خارج هستند و چه آنهایی که فارغ التحصیل داخل هستند، سطح علمی و فعالیت شان خوب است. بعضی ها دسترسی به امکانات ندارند که کل پتانسیل خود را نشان دهند ولی از لحاظ عملکرد به نظر می آید بالاتر از متوسط جهانی هستند به دلیل این که وقتی به کنفرانس ها یا فرصت های مطالعاتی خارج از کشور می روند از آنها استقبال می شود. پارامتر سوم نوع و سطح دانشجویانی که پذیرفته می شوند. در اینجا ما کمی نوسان داریم چون دانشجویان وقتی که پذیرفته می شوند بر اساس میزان انگیزه و میزان رغبت برای تحصیل متفاوت هستند. گاهی وقتها خوب عمل نمی کنند و بعضی ها خیلی خوب عمل می کنند. بنابراین می توان گفت از لحاظ ورودی دوره های تحصیلی متوسط است . پارامتر چهارم امکانات پژوهشی و آموزشی است؛ امکانات آموزشی خوب است و در حال حاضر به سمت مسائل نرم افزاری پیش می رود که بد نیست. اما امکانات پژوهشی عمدتا در دانشگاهها هنوز ضعیف است که اگر بهبود پیدا کند به همت همه می توان سطح پژوهش را با پژوهش های درجه اول جهانی محک زد. چه طور می توان این امکانات پژوهشی را بهبود داد؟ آیا فقط مشکل بودجه وجود دارد؟ بودجه مهم است، تعریف اولویت های مملکت و تاکید روی انجام آن اولویت ها و اولویت های مورد نیاز پژوهش مملکت هم خیلی مهم است تا براساس آن توان انجام آن پژوهش ها سنجیده شود و بعد تاکید و پیگیری و حمایت شود تا نتیجه حاصل شود، ظاهرا کارهایی در این زمینه انجام شده ولی به حدی نرسیده است که نتیجه بدهد. هنوز در دانشگاه اکثرا منتظرند که ما پیشنهاد بدهیم و کمتر گفته می شود که این پروژه مال شما چند نفر این پول را بگیرید و روی آن کار بکنید، ما نیز از شما حمایت می کنیم. در حال حاضر ما باید خودمان طرح پژوهشی بدهیم و پیگیری کنیم بعد یا قبول می کنند و یا قبول نمی کنند. مسئله پژوهش جدا از مدیریت امور کلان مملکت نیست یعنی قوانین ،استاندارد ها، فرهنگ و مدیریت همه باید دست به دست هم بدهند . اما در کل می توان گفت تحقیقات موثر و هدفمند نیازمند چند پیش نیاز است: 1- هر مورد تحقیق باید به اهلش یعنی متخصص واقعی آن رشته داده شود. ما مورد های زیادی داریم که تحقیقات را به کسانی میدهند که توانمندی لازم برای انجام آن تحقیقات را ندارند. 2- محیط مناسب برای انجام تحقیقات موجود یا قابل ایجاد باشد. 3- انگیزه لازم و برنامه ریزی زمانی واقعی برای انجام آن تحقیق وجود داشته باشد. 4- ابزاری برای ارزیابی روش و نتایج تحقیقات وجود داشته باشد. ما موارد زیادی دیده ایم که می گویند یک موضوع طراحی شود ولی معلوم نیست که او میخواهد چگونه طراحی کند و در وسط کار با مشکل روبرو میشود و کار پیش نمیرود، در نتیجه نه کارفرما به هدف خود میرسد و نه محقق میداند که وظایفش چه بوده است. در حال حاضر وضعیت پژوهشی در دانشگاه ها و بخش خصوصی را نمی توان به عنوان پژوهشی هدفمند و موثر به حساب آورد، در عین حال نباید بیانصافی کرد، چون عده ای هستند که زحمات آنها نتیجه میدهد، باید از آنهایی که پژوهش خود را به نتیجه موثر و هدفمند می رسانند تشکر شود. شما گفتید موافق صرفا پژوهشی بودن تحصیلات تکمیلی نیستید؛ چیزی که امسال در دوره دکترا برای نخستین بار اتفاق افتاد و برای دوره دکترا دانشجوی صرفا پژوهشی گرفته شد شما فکر می کنید این طرح موفقیت آمیز خواهد بود ؟ من خیلی خوش بین نیستم، این روشی است که در انگلیس رایج بوده و کم و بیش الان نیز هست. این روش برای دانشجو و اساتید آسانتر است، خرجش کمتر است ولی بازدهی آن بالا نیست خود انگلیسی ها نیز تجربه خوبی نداشتند. خیلی از اساتید برجسته به امریکا رفتند و خودشان فهمیدند که باید تجربیاتشان را درس بدهند، روشها را به دانشجویان معرفی کنند و دانشجویان را برای امور پژوهشی مستعد تر کنند. شاید دانشگاهی که در اینجا این روش را اعمال کرده است، برای اینست که مدت دوره تحصیلی را کم کند. البته بعضی از دانشجویان ممکن است در دوره کارشناسی ارشد خوب آموزش دیده باشند و در مصاحبه ورودی دکترا آنقدر مستعد شناخته شوند . ولی 90 درصد دانشجویان را می بینیم نیاز که نیاز به آموزش دارند. آیا آمار مقالات ISI داده شده را معیار خوبی برای پژوهشی بودن دانشجو می دانید؟ البته این معیار به وجود آمده است، قبلا معیاری وجود نداشت، مجلات داخلی اکثرا در پذیرش مقالات ضعیف یا کند بوده اند. به هر حال معیاری برای سنجش کیفیت است. و در جهان این پایگاه استناد به وجود آمده تا دانشجویان بدانند کدام مجلات معتبر است و کدام معتبر نیست ولی این که صرفا باید ISI باشد جای بحث دارد. نه اینکه لزوما ISI باشد، پس باید پارامتر های دیگری هم در نظر گرفت. فرمودید نشریات داخلی ضعیف عمل می کنند، مشکل چیست؟ به لحاظ دانش روز عقب هستند و نمی توانند داوری کنند یا مشکل در جای دیگری است؟ ضعف نشریات داخلی را در کجا می بینید، با اینکه سابقه انتشار زیادی دارند؟ همه اینطور نیستند. بعضی ها بسیار خوب عمل می کنند. بعضی ها هم ISI هستند و به خاطر فارسی بودن زبان نیز هستند، چون همه جا با زبان فارسی آشنایی ندارند و در کشورهای فارسی زبان هم آشنایی با این مجلات وجود ندارد و بیشتر در داخل معروف هستند و شاید اینها نقص است، ولی بعضی ها خیلی ها خوب عمل می کنند. چه پیشنهادهایی برای توسعه و رشد مهندسی برق در ایران دارید؟ قلمداد کردن بعضی از رشته های مهندسی برق در اولویتهای راهبردی مانند نانو الکترونیک، شبکه های حسگر، ارتباطات ماهواره ای از نخستین اقدام هایی است که می توان انجام داد، در کنار این موضوع جذب سرمایه های خارجی برای رشد تولید در داخل کشور و حمایت از صادرات آنها، توسعه تحقیقات (R&D) کاربردی در زمینه های مختلف مهندسی برق و مهندسی ارتباطات و فناوری اطلاعات، ایجاد تنوع بیشتر در دوره های آموزشی و دروس تحصیلات تکمیلی بطوری که نیاز کشور تأمین شود و برگزاری سمینار ها، کنفرانس ها، کارگاه های آموزشی و سایر روش ها برای اشاعه بیشتر علوم مهندسی برق در سطح کشور و بیان اهمیت آنها در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از دیگر راههایی است که می تواند در این زمینه موثر باشد. از یک دانشجوی فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی برق چه انتظاری دارید ؟ انتظار این ا ست که وقتی وارد تحصیل می شود آن را به عنوان کار اول بداند و به آن اهمیت بدهد و درک صحیحی از تحصیلات تکمیلی داشته باشد .من به دانشجویان خودم توصیه می کنم کمی از خودشان مایه بگذارند یعنی منتظر راهنمایی از استاد راهنما نباشند .استاد راهنما کلیات را راهنمایی میکند .پروژه را یا پیشنهاد می کند یا تصویب می کند ولی دوست دارد آنها خودشان نیز بیایند مشکلات و پیشنهاداتشان را بگویند چون در آن مقاطع باید شخصیت شان در حال تکامل باشد و برای رفتن به محیط عمل آماده سازی شوند و فقط تابع نباشند، مولد و خلاق نیز باشند. این آموزش از دوران تحصیل شروع می شود. در سال های اخیر، چه تحولات عمده ای در زمینه مخابرات در سطح جهانی صورت گرفته است؟ به اعتقاد من ، در دو دهه اخیر چهار تحول عمده در مخابرات دنیا رخ داده است: نخست: پیاده سازی دهکده جهانی انفورماتیک که نمود برجسته آن شبکه اینترنت جهانی ماست . این تحول بزرگ تغییرات عمده و برجسته ای در ارتباطات افراد و سازمان ها در سطح جهان بوجود آورده است. دوم: راه اندازی و گسترش شبکه های ارتباطات سیار (موبایل) در کنار شبکه های ارتباطات ثابت، بطوری که هم اکنون در سطح جهان بیش از سه میلیارد مشترک موبایل وجود دارد. یعنی در جهان از هر دو نفر، یک نفر مشترک موبایل شده است و این تحول بزرگی است که 20 سال پیش وجود نداشت. تحول اول و دوم باعث شده اند که همه جمعیت جهان مانند افراد یک دهکده واحد بتوانند از هر نقطه به نقطه دیگر و در هر زمان با هم ارتباط برقرار کنند. در اتحادیه جهانی مخابرات، کشورهای عضو، چشم اندازی را تعریف کرده اند که تا سال 2015 این آرزو محقق شود. در این چشم انداز پیش بینی شده است که از سال 2015 به بعد همه افراد جهان در هر نقطه ای از نقطه دیگر بتوانند با هم ار تباط برقرار کنند. سوم: تحول بعد در تعریف و پیاده سازی نرم افزارهای کامپیوتری است که انواع خدمات الکترونیکی (E-Service) از طریق شبکه های اینترنتی و سیار و غیره برای مردم فراهم کرده است. در واقع در این خدمات می توان همگرایی صوت، تصویر و داده های کامپیوتری را مشاهده کرد که اصطلاحا به آن مالتی مدیا می گویند. تحول چهارم در زمینه صنعت سخت افزاری مورد نیاز در شبکه های ارتباطی است. تحولی که در این قسمت صورت گرفته این است که با تحولی که در تکنولوژی یا فناوری الکترونیک (میکروالکترونیک، نانو الکترونیک وفتونیک) ایجاد شده است، ابزارها و تجهیزات سخت افزاری به شدت کوچک شده اند. مثلاّ، در گذشته کامپیوترها یا گوشی های موبایل بزرگ بودند ولی اکنون بسیار کوچک شده اند و به تبع این تولید انبوه و ارزان شده اند و راحت تر در خدمت مردم جهان قرار می گیرد و مرتباّ این خدمات گسترش پیدا می کنند. در کنار تحولاتی که در سطح جهانی صورت گرفته است، ارزیابی شما از تحول مخابرات در ایران طی سالهای اخیر چیست؟ در همین 20 سال اخیر طبیعتاّ در داخل ایران هم ما شاهد آثار این تحولات بوده ایم. سازمان های مربوطه در حال تلاش بودهاند که همگام با تحولات جهانی برنامه ریزی و اقدام کنند. برای نمونه، در داخل کشور برای شبکه های اینترنتی داخل به گونهای طراحی کرده اند که اگر ارتباطات بین المللی اینترنت به هر دلیل قطع شود، ارتباطات اینترنتی داخل قطع نشود. نمونه دیگر، گسترش شبکه موبایل در داخل کشور است. هدف شرکت ارتباطات سیار ایران رسیدن به 38 میلیون مشترک است یعنی در واقع از هر دو نفر یک نفر مشترک موبایل باشد. در زمینه نرم افزاری و خدمات الکترونیکی هم شاهد تلاش های گسترده در سطح کشور برای ایجاد و گسترش این نوع خدمات هستیم. به نظر من وضعیت مخابرات ما در شهرهای بزرگ خوب است ولی برخی نقاط کشور هنوز نمیتوانند از این شبکه استفاده کنند و امیدواریم که به زودی شبکه های ارتباطی به گونه ای توسعه پیدا کند که همه مردم امکان استفاده از آنها را داشته باشند. به اعتقاد من در زمینه فناوری الکترونیک سخت افزاری ایران، مشکلات زیادی در سر راه ما وجود دارد که نیاز به توجه بیشتر دولت و مجلس و بخش خصوصی برای رفع آنها می باشد و باید تلاش کرد که این مشکلات حل شود. پیشنهاد شما برای حل مشکلات توسعه فناوری الکترونیک سخت افزاری چیست؟ هر کشوری که بخواهد در یک صنعت رشد کند نخستین کاری که باید بانجام بدهد، این است که یک تصمیم استراتژیک (ثابت نه مقطعی) بگیرد، یعنی آن صنعت یا موضوع در اولویت های اول برنامه توسعه کشور قرار گیرد. در مرحله بعد باید قوانین و ضوابطی تصویب و وضع شود که سرمایه های خارجی و ملی با اطمینان کافی در جهت گسترش این صنعت جذب شود و پس از آن استفاده بهینه از توانایی نیروی انسانی داخل و خارج مورد توجه قرار گیرد. ما نیروهای با استعداد و توانمندی داریم که اگر از آنها استفاده شود، بسیار موثر خواهد بود. برخی از تحقیقات ما به یک نتیجه مشخص علمی نمی رسند و فقط در حد انتشار مقاله باقی میمانند. ما باید از تحقیقات در زمینه هایی که در اولویت های اساسی کشور است به صورت هدفمند حمایت کنیم. با توجه به تحولات مخابرات در جهان، و تحولاتی که در ایران اتفاق افتاده است، چشم انداز سالهای آینده ایران را در صنعت مخابرات و مهندسی ارتباطات و فناوری اطلاعات چگونه میبینید؟ ما در کشور یک برنامه و چشم انداز 20 ساله داریم که من اطلاع کاملی از همه جزئیات آن ندارم ولی به نظر می رسد که موارد ی نظیر: توسعه اینترنت ملی، توسعه شبکه ارتباطات سیار، توسعه شبکه مادر فیبر نوری، توسعه برنامه های فضایی (ارتباطات ، سنجش از دور ، پخش تلویزیونی و صوتی ....) و پیشرفت صنعت داخلی در حد تأمین قسمت قابل توجهی از نیاز نگهداری و توسعه شبکه مخابرات کشور در آن پیش بینی شده باشد. بهر حال ، امیدوارم مخابرات کشور آنقدر پیشرفت کند که در سطح منطقه مقام نخست را کسب کند. اگر اجازه می دهید کمی از حال و هوای تخصصی مصاحبه خارج شویم و بیشتر در مورد آقای دکتر حکاک صحبت کنیم و در ادامه از نحوه مهاجرت شما به ایران اطلاع پیدا کنیم. شاید این موضوع خیلی دست من نبود. در اوایل انقلاب اسلامی ایران به خاطر اوضاع و احوال آن روزها در عراق وحشتی بین نیروهای حاکمیت وقت از تشعشعات انقلاب اسلامی بوجود آمد و هر حرکت، صحبت یا رفت و آمدی که به سمت ایران بود سرکوب می شد. در آن زمان دستور داده شد که اصلیت تمام اساتید را چک کنید و کسانی که اصلیت ایرانی دارند را گزارش دهید در شناسنامه های آنجا نیز اصلیت ذکر می شود در آوریل بود که با یک حرکت فریبکارانه 600 نفر از بازاری ها را ابتدا به وزارت بازرگانی دعوت کردند و گفتند می خواهیم به شما مجوز واردات بدهیم، وقتی جمع شدند گفتند صدام میخواهد شما را ببیند و به این ترتیب آنها را سوار اتوبوس کردند و به سازمان امنیت بردند و پس از گرفتن مدارک آنها را سوار اتوبوس ها کردند و به مرز ایران آوردند و از عراق اخراج کردند. ما نیز شیعه و ایرانی الاصل بودیم و یکی از این تجار هم برادر من بود که از عراق اخراج شد. اینکار در جامعه وحشت ایجاد کرد و جرقه ای بود که دیگران فهمیدند که صدام میخواهد یک حرکت ضد شیعه و وایرانی الاصل ها انجام دهد..پس از پایان ترم به سراغ ما آمدند و گفتند شما هم باید بروید و ما در تیر ماه 1359 به ایران آمدیم. آیا این مهاجرت برای شما خوب بود؟ یا باعث لطمه و شکست شما شد؟ البته این یک حالت خاص بود، برای من یک توفیق الهی بود چون اگر آنجا می ماندم تلف می شدم. یا ممکن بود اعدام شوم. در آن دپارتمان36 نفری که من رییس آن بودم دو نفر باقی ماندند و بقیه پراکنده شدند دو نفر به ایران آمدند و بسیاری دیگر به امارات، یمن، استرالیا و کشورهای اروپایی رفتند بنابراین گاهی اوقات انسان مجبور به مهاجرت است در این صورت مهاجرت به نفع او است ولی اگر مهاجرت بدون حساب و کتاب باشد ممکن است به ضرر انسان باشد. ارتباط شما با دانشجویان چگونه است؟ دانشجویان مرا دوست دارند و من هم آنها را دوست دارم . با هم صحبت می کنیم و با هم صمیمی هستیم، به هم کمک می کنیم و مشکلی وجود ندارد. تعداد دانشجویلن فوق لیسانس و دوره دکترای شما تا کنون چند نفر بوده است؟ حدودا 60 نفر در دوره فوق لیسانس و در دوره دکترا مجموعا 10 نفر و با دانشجویان این دوره که 7 نفر هستند اگر موفق شوند 17 نفر می شوند. از این که در این مصاحبه شرکت کردید تشکر می کنیم و برایتان موفقیت بیشتر آرزو می نماییم. من هم برای شما آرزوی موفقیت می کنم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده