رفتن به مطلب

بررسی روند جهانی شدن بر ساختارهای معماری و شهری کشورهای خاورمیانه و ظهور چالش های منطقه گرایی


ارسال های توصیه شده

33tcrpf0zom9w6apivz.jpg

 

چکیده:

معماري در جهان سوم درجستجوي پيدا نمودن راهي براي ارتباط نيازهاي معاصربه الگوهاي قديمي و اغلب فراموش شده بناهاي سنتي است كه در هارموني باسبك و شيوه زندگي و ارزشهاي فرهنگي بودند ولی متاسفانه با رویکرد صرف فرمال و آموزش معماری اروپایی در دانشگاههای کشورهای عربی و بازگشت دانش آموختگان معماری از کشورهای دیگر به کشور وتوسعه برنامه آموزش معماری در سالهای گذشته با تاثیر پذیری از روند جهانی شدن باعث گردید که ساخت و سازبه یک فعالیت پرسود تجاری در مراکز شهرها بدل گردد و در نتیجه که حرفه معماران به یکی از پرتقاضاترین حرفه ها در جوامع عربی مبدل گردد.که البته در کشورهای مختلف این موضوع صورت خاص خود را پیدا کرده است

 

.این پژوهش سعی بر این دارد ابتدا ریشه و زمینه های بحران هویت اسلامی و ملی این کشورها را مورد مطالعه قرار دهد تا بتواند زمینه نفوذ مدرنیسم و برداشت نادرست از جریان پست مدرنیسم و بالاخص گرایش به جهانی شدن را از یک طرف و از طرفی ظهور رویکردهای منطقه گرایی را در کشورهای عربی که در تقابل با مدرنیسم بوجود آمده اند را در دهه های 60 به بعد مورد بررسی قرار دهد .و قابل ذکر است در مورد معماری معاصر کشورهای ترکیه و ایران جداگانه پرداخته خواهد شد.

 

واژگان کلیدی: کشورهای خاورمیانه ،ایران،ترکیه،عربستان،منطقه گرایی، مدرنیسم

 

مقدمه:

در ابتدای قرن بیستم خاورمیانه تحت نفوذ فرهنگی و سیاسی اروپا بود این منطقه با توجه به تفاوت های قومی و مذهبی و سیاسی به سه قسمت تقسیم شده بود که مستعمره به ترتیب بریتانیا ،فرانسه و ایتالیا بود .مناطق به استعمار در نیامده ایران و ترکیه بود و ترکیه همان امپراطوری عثمانی بود که در ابتدای قرن بیستم به خشکی های آناتولی تراس تقلیل یافته بود .شوق و اشتياق براي توسعه دركشورهاي خاورميانه براي بدست آوردن تجارب تكنولوژيك طراحي، برنامه ريزي و...غرب وجوددارد. رويكردهايي كه در اين كشورها در قرن 20 به كارگرفته شده به طوركلي عبارت بودند از:

 

  • عدم توجه به گذشته و توليد معماري اروپايي
  • رويكردصوري از معماري گذشته چنانكه در اين رويكرد پوسته هاي به ظاهر سنتي با محتواي يك معماري بين الملل آميخته است.
  • درك حس معماري اسلامي و اجازه دادن به تكنولوژي مدرن براي تلفيق آن با مصالح جديد، تكنولوژي و توليدات جديد و استفاده از فرصتهاي عصرماشين براي غناي روشهاي ساختمان سازي (كه توام با استفاده از الگوهاي اسليمي، هندسي و... بوده است.(( 1,2002,Eldemery

"الوكيل"1 دراين باره مي گويد:

"آنچه اتفاق افتاده اين است كه معماري مدرن قرن 20 كه حاصل تفكر و زمينه اجتماعي غرب است بدون هيچ تغييري در اين كشورها به اجرا درآمده است . مردم از اينكه هويت خود را ازدست مي دهند بيمناكند و در جستجوي معماري مدرن اسلامي هستند ولي درعمل آنچه آنها مي كنند اين است كه هر ايده اي را از هركجا كه باشد مي گيرند. آنها ساختمانهاي مدرن را مي گيرند و به آن يك طاق شاخ بزي و مقداري اشكال اسليمي به نماي آن اضافه مي كنند و گاهي يك هشت ضلعي را روي ديوارهاي آن نصب مي كنند و تصور مي كنند كه اسلامي شده است."

لینک به دیدگاه

1- معماری معاصر در ممالک عربی:

تا كنون، آنگونه كه شايسته است به معماري معاصر در كشورهاي عربي پرداخته نشده است. فقدان منابع و پژوهشهاي مدون در اين حوزه، بر پيچيدگي ها و ابهام هاي موجود مي افزايد. بايد خاطر نشان كرد كه تغييراتاستراتژيك در كشورهاي عربي در خلال تنها يك نسل، نه تنها از منظر سياسي و اقتصادي قابليت طرح دارد بلكهعمدتاً در حوزه ي معماري، نمودي فرهنگي يافته است. آنچه كه در ديگر نقاط دنيا به عنوان تغيير در بستر زمانيطولاني رخ داد، در كشورهاي اين حوزه در زماني بسيار كوتاه به وقوع پيوست. سرعت و حجم تغييرات، مسايلزيادي را براي اين كشورها به وجود آورد كه از ميان آنها بحران ساخت و ساز اهميت فراوان دارد.در خلال اين سالها، تأكيد بر فعاليت هاي بين المللي معماري ، از كشورهاي اروپايي و امريكايي، به اين منطقه انتقاليافت. اين انتقال از طريق نخبگان حرفه اي معماري در سطح بين المللي و معماران بومي صورت گرفت كه دانشآموخته ي غرب بودند.(3,1999, Kaltermann)

با توجه به تفاوت فرهنگ ها در کشورهای خاورمیانه مطالعه این کشورها در 3 دسته کشورهای عربی ،ترکیه و ایران صورت گرفته است که به توضیحات هر یک اشاره خواهد شد.

1-1-کشورهای عرب:

واژه عرب در لغت به معناي صحرا يا ميراث مرتبط با صحرا ست و ارتباطي با مليت ندارد. زبان عربي نيز به عنوان يكي از بدوي ترين زبانها جهت برقراري ارتباط، تعريف مي شود. در مشخص كردن حوزه جغرافيايي مورد بحث، زبان نقش تعيين كننده اي دارد. مردم اين حوزه همگي عرب زبانند و همين عامل، عليرغم همه ي تفاوتهاي موجود ، ارزشي مشترك است كه به آنها هويتي مشترك مي بخشد. عربها در دوران سياه غرب، نهضت ترجمه بسياري از متون و منابع را چه از فيلسوفان يوناني و چه از فلاسفه ي هندي و ايراني آغاز كردند و تأثير جهاني بر علم و فرهنگ گذاشتند. اين پرسش كه آيا كشورهاي عربي، دگر بار مي توانند نقشي مشابه دوران عزت خود در جهان پيدا كنند مي تواند پاسخي مثبت داشته باشد به شرط آنكه با نگاه به فرهنگ منطقه اي خويش و به مدد فناوري بتوانند ميان جهان اول و جهان سوم پلي بزنند.

پس از سالها تحمل استعمار، معماران، شاعران، پژوهشگران و هنرمندان عرب، در جستجوي يافتن هويت خويش اند.دغدغه ي هويت يابي پس از آن صورت مي گيرد كه احساس حقارت در برابر غرب، جاي خود را به احياي فرهنگ تاريخي داده است. (‏‎1999, Kaltermann‏5,)‏

2-1-بررسی ریشه های مدرنیسم در کشورهای عربی :

بالا رفتن قیمت نفت پس از جنگ و رونق اقتصادی به دنبال آن در منطقه به افزایش چشمگیر ساخت و ساز ،به ویژه در شهر ها و به وجود آمدن انواع جدیدی بنا که پیش از آن در منطقه نبود.منجر شدو در واقع روح مدرنیسم ،با تاثیری عمیق بر شهرهای تاریخی و سنت های ساخت بومی فراگیر شد.از آغاز قرن نوزدهم میلادی معماری در جهان عرب به طرز چشمگیری از مباحث روز و رایج معماری مطرح در جوامع بین المللی در دنیا متاثر شد. یکی از دلایل این تاثیرپذیری شگرف را می توان به ایجاد همکاری مداوم میان جهان عرب و جهان غرب در تمامی زمینه ها از جمله اقتصاد و سیاست و آموزش و .. نسبت داد.همچنین تبادل افکار و نظریات و ایده ها و مفاهیم در معماری و آموزش آن با ورود دانش آموختگان بومی مقیم خارج از کشور و یا ورود معماران از کشورهای دیگر آغاز گردید. در طول قرن بیستم میلادی ادامه این روند راه را برای ایجاد یک فرایند رو به جلوی آموزشی هموار ساخت هرچند که از همان ابتدا به دلیل فقدان منابع عربی و بومی و یا هرگونه تحقیقات مدون محلی تکیه و شیوه آموزشی بسیاری از دوره ها و موسسات آموزشی با تکیه بر منابع غربی اقدام به آموزش در تمامی زمینه ها و از جمله معماری می نمودند و لذا به دلیل همین فقدان منابع بومی اساسا چیزی به اسم آموزش روش ها و شیوه های بومی و محلی در روند آموزش معماری جهان عرب دیده نمی شد هر چند که در زمان حاضر تلاشهایی به منظور محدود کردن این اثرات و انطباق دانش جهانی با شیوه های محلی گسترش یافته است. و لذا در طول دو دهه گذشته روشن شده است الگوهای آموزش پیرامون رویکرد طراحی های محیطی در جهان عرب در حال ظهور است. (1999,Attia)

3-1نیروی وحدت بخش دین:

در كنار زبان، دين اسلام نيز عامل بسيار نيرومندي است كه در تعريف هويت مشترك كشورهاي عربي نقش دارد.اسلام نيرويي است كه سبب شبيه سازي و تطبيق پذيري ارزش هاي فرهنگي در مناطق مختلف شده است. اين "وحدت در عين كثرت"، شعار اصلي كشورهاي مسلمان است. اسلام تنها به كشورهاي عربي ختم نمي شود و پهنه ي وسيعي از دنيا، از آسيا گرفته تا آفريقا و حتي اروپا را دربر گرفته است.اما ازآجا كه زبان به رغم تمامي تفاوتها، عامل وحدت بخش كشورهاي عربي است اين مذهب است كه سرچشمه ي تنوع را بوجود آورده است. تفاوت ميان سني و شيعه، در ساختار اجتماعي و فرهنگي بسياري از ممالك عرب ، به وضوح به چشم مي آيد.تأثير مذهب در معماري، در قالب شكل گيري عبارت " معماري اسلامي" قابل بررسي است. هر چند كه دانشمندان غربي معماري اسلامي را به معماري كشورهاي مسلمان تعبير كرده اند اما آنجا كه از صفاتي نظير معماري روحاني يا معماري پنهان سخن به ميان مي آورند پيداست كه تأثير دين را به شكل ساختاري در معماري دنبال نموده اند.(346 ,2009,Eldemery)

4-1-تأثير سنت:

فراتر از بسياري از عوامل تمدن ساز، ميراثي از سنن ويژه و منحصر به فرد منطقه اي وجود دارد كه توسط نسل هاي پيشين به كار رفته و خلاقانه در بازآفريني ويژگي هاي امروزي دخالت دارد. به اين ترتيب سنت، نقش تعيين كننده اي در معماري معاصر كشورهاي عربي داشته و بوسيله ي معماران بومي و خارجي و به طرق مختلف به كار رفته است.در هر دو حالت، كارفرما و شرايط ساخت و ساز، تعيين مي كنند كه چگونه معماري ، تجلي معناداري بيابد.

تلقي اين مسأله حايز اهميت است كه سنت تنها بيان نظري ميراث فردي ويا احياي نوستالژيك شكوه و جلال گذشته نيست بلكه بياني تازه از ارزشهايي است كه در خلال نسل هاي متمادي حفظ گشته اند.با اين تعريف، توجه به سنت از توجه به تداوم نشأت مي گيرد كه احراز آن در معماري، بسيار بستگي به شرايط كارفرمايان و جامعه اي دارد كه نياز به تدوام فرهنگي را به عنوان اصل پذيرفته اند.

در بسياري از كشورها، سنت داراي مشخصه هايي عميق و چند لايه از فرهنگ گذشته است كه براي محققان، امكان درك و تشخيص آنرا به چالشي بزرگ تبديل كرده است. كشورهايي با سابقه ي فرهنگي و تاريخي كهن كه در دوران حيات خود، سبك ها و مكتبهاي مختلف اجتماعي، سياسي و هنري را گذرانده اند در اين دسته جاي دارند. فرهنگ در بسياري از اين ممالك، حاصل تعامل ميان فرهنگ هاي ديگر در جهان است . تفاوت هاي اجتماعي و نيروهاي خارجي مي بايست در ايجاد چنين لايه هاي عميقي در نظر گرفته شود.

سنت مي تواند به شكل بسيار هوشمندانه اي در قالب شكل معماري و تزئينات، جلوه گر شود. آقا خان با درك اين مطلب اشاره مي كند كه نبايد سنت، تنها در قالب پوسته اي بر نماي بنا تجلي يابد آنجا كه در سال 1979 مي گويد:

"ما به دنبال نمايي از معماري اسلامي نيستيم.نمي خواهيم ،چيزهاي جديد در پس سايه اي از تصور كهن پنهان شوند. اميد است كه در نزد معماران حرفه اي و آموزگاران، فرآيند تازه اي از تفكر ايجاد شود كه موجبات توسعه دروني خود را فراهم آورده و به عنوان شكل كاملي از تفكر طراحي در تمامي ممالك اسلامي تبديل شود".

بسياري از ميراث تاريخي كشورهاي عربي در طول زمان از بين رفته است كه احياي مجدد آنها مستلزم صرف وقت و انرژي فراوان است. ساده انگارانه است كه تصور شود از راه الحاق عناصر و موتيف هاي سنتي و بومي و يا از طريق بازآفريني فناوري هاي كهن، مي توان به اين هدف دست يافت. اين تلاش، نمايانگر هويت مردماني است كه پس از سالها استعمار، مي خواهند ميراث ارزشمند خود را بازآفريني كنند. چنين تلاشي تنها در حوزه ي كشورهاي جهان سوم محدود نمي گردد، بلكه دامنه ي وسيعتري به پهناي كل جهان را شامل مي شود.(4,2002,saoud)

لینک به دیدگاه

5-1-بررسی معماری معاصر کشورهای عربی:

1-5-1-عربستان:

هويت منطقه اي و تدوام فرهنگي به طرق مختلفي در معماري معاصر كشورهاي عربي نمود يافته است. استفاده از فرم هايي كه بيانگر سنت هستند يكي از اين شيوه هاست. چادر از سازه هايي است كه مي تواند بيان شكلي امروزي گرفته و در پروژه هاي مختلف به كار آيد. سبكي و قابل حمل بودن چادر، از ديگر ويژگي هاي آن است كه استفاده از آنرا در معماري امروز، با استقبال روبرو كرده است.به دليل پيشرفت كشورهاي غربي در زمينه تكنولوژي، پروژه هايي كه در آنها توجه به فرم و كاركرد چادر به عنوان استعاره اي از مكان و منطقه به چشم مي خورد بوسيله ي معماران غير بومي و عمدتاً غربي اجرا شده اند.در اين آثار، توجه به جنبه هاي اقتصادي پروژه ها نيز حايز اهميت بوده است . هتل و مركز همايش هاي مکه(1969-1974)اثر فراي اوتو، سالن ورزشي دانشكاه سلطان عبدالعزيز در جده( 1981 ) (شکل 1) و محل استقرار حاجيان در منا(1967-1964) طراحي شده با مشاركت شركت كنزو تانگه از ژاپن از نمونه هاي مطرح مي باشند. تانگه و اوتو در ساخت پروژه هاي مختلفي با هم همكاري داشته اند از جمله ورزشگاه كويت( 1969 ) كه بر اساس فناوري روز ساخته شد. فراي اوتو با مشاركت شركت سعودي عمرانيه 5 اقدام به طراحي و ساخت قصر طويق در عربستان نمود. ديوارهاي سنگي و ساده به همراه پوششي از سقفهاي سبك چادري از ويژگي هاي اين بنا مي باشند. يك از ، پيشرفته ترين كاربردهاي سازه هاي چادري در فرودگاه جده اثر شركت امريكايي اسكيدمور، اوينگز و مريل صورت گرفته است. عمده ترين آثار معماري معاصر كشورهاي عربي با دستور زبان غربي ساخته شده اند كه ازآنجمله مي توان به هتل شرايتون دبي اثرشركت پريرا 29 در سال 1980 ، همچنين بانك بازرگاني جده اثر اسكيدمور، اوينگز و مريل در سال 1979 اشاره كرد.

 

cycjmofjlfsg8hbdqxd.jpg

 

شکل 1: هتل و مركز همايش هاي مکه(سمت راست)، سالن ورزشي دانشكاه سلطان عبدالعزيز در جده(سمت چپ)

 

 

عربستان نيز با نمونه هايي از ساختمانهايي كه هم متوجه سنتهاي پيشين معماري بوده و هم از تكنولوژي كاملا پيشرفته بهره گرفته در سالهاي اخير كشوري مطرح در عرصه معماري كشورهاي در حال توسعه بوده است.دو پروژه مطرح را در اين كشور ساخت. اولي ساختمان بانك تجارت عربستان سعوديSOM در دهه 1980 شركت بود كه با ايده گرفتن از الگوهاي اسلامي مانند طرح حياط مركز و توجه به ويژگيهاي اقليمي ساخته شد و ديگر ترمينال حجاج در فرودگاه بين المللي شاهزاده عبدالعزير در شهر جده بود كه با استفاده از 210 چادر از جنس فايبرگلاس بزرگترين پوشش چادري دنيا به شمار مي رفت.

مسجد كرنيش جده، يكي از يازده مسجدي است كه توسط عبدالواحد الوكيل در فاصله سال هاي 1983 تا 1988 ميلادي در دو شهر جده و مدينه طراحي و اجرا شد شيوه ساختماني اين مسجد همچون ده مسجد ديگر اين گروه، شيوه سنتي و مصالح به كار رفته در آن عمدتاً آجر است. تنها در موارد معدودي همچون پي ها و نعل درگاه ها و سقفهاي صاف از بتون مسلح استفاده شده است. زمين مسجد كرنيش، بخشي از ساحل شني شهر جده با جدار ههاي مرجاني است كه در آب درياي سرخ پيش رفته است (مروجی ،1384،49)

 

05qbl328g5scwsorj3.jpg

شکل 2:مسجد كرنيش جده(راست)،ساختمان بانك تجارت عربستان سعودي(میانی) ، ترمينال حجاج(چپ)ماخذ: مروجی

 

قصر التويق نيز از نمونه هاي تلفيق معماري سنتي با تكنولوژي مدرن است. اين طرح توسط فراي اوتو و با همكاري بسيم شهابي به انجام رسيد. الشهابي به عنوان يكي از معماران شاخص عربستان در سالهاي اخير است. او طرح قصر تویق را كه در سال 1985 در حوزه رياض ساخته شد را با سرمایه گذاری مشترک (OHO) به انجام رساند ، قصر تويق در سال 1988 جايزه معماري آغاخان را دريافت نمود.(شکل 3)

طرح موزه ملي عربستان سعودي در سال 1991 نيز از نمونه هايي است كه درجستجوي پيوند ميان گذشته و مدرن است. استفاده از ديواره هاي توده وار، الگوي حياط مركزي و شبكه هاي جدا كنند در فضا درعين حال توجه به جهت گيري در برابر مكه، از ويژگيهاي اين مجموعه است.(شکل 3)

 

sfcsyka9dxuhls5tbcvk.jpg

 

شکل 3: طرح موزه ملي عربستان سعودي(چپ)، قصر التويق(راست)

لینک به دیدگاه

2-5-1-کویت:

در سالهاي اخير كشور كويت سعي در استفاده از معماران بزرگ دنيا را داشته است. برخي از آنها براي آشتي دادن سنتهاي گذشته با تكنولوژي مدرن تلاش نموده اند. "كنزو تانگه" معمار ژاپني در فرودگاه كويت با قراردادن مسجد در وسط سالن به دنبال نمايش مركزيت مذهب در جامعه بوده و با رويكردي استعاره اي در فرم بنا نيز به عملكرد آن تاكيد كرده است."يورن اوتزن" معمار دانماركي نيز در ساختمان مجلس كويت، با ايده گرفتن از چادر، سقفهاي منحني و مواجي از بتن را بكارگرفته و ستونهاي بلند بتني را همچون درختان نخل سر به فلك كشيده با بازي نور و سايه مورد استفاده قرار داده است. (‏‎1999, Kaltermann‏35,)‏

 

r337ke9t3wi52ycj8oar.jpg

شکل 4: فرودگاه كويت(چپ)، مجلس كويت(راست)

 

3-5-1-قطر:

شايد بتوان طرح دانشگاه قطر در كشور قطر را از نمونه هاي برجسته معماري اين كشور قلمداد كرد. دانشگاه قطر در دوحه كه توسط معمار مصري "كمال الكفراوي( 1993-1931)طراحي گرديد، از نمونه هاي برجسته معماري معاصر قطر به شمار مي رود..

در اين ساختمان نيازهاي امروز براي يك فضاي دانشگاهي با همه نيازهاي تكنولوژيك آن با حفظ روح فرهنگي وجود دارد. در اين بنا از تكنولوژي مدرن استفاده شده در حاليكه در بهره گيري از فرمها و شكل هاي اروپايي به شدت پرهيز صورت گرفته است.(2004,Ardalan)

در سال 1973 زمانيكه "كفراوي" از طرف يونسكو مامور برنامه ريزي و طراحي دانشگاه قطر شد، به دقت درباره روشهاي سنتي زندگي و معماري در قطر مطالعه كرد و بعد از تحقيقهاي دقيق و جزئي به طرح آن همت گمارد و بعد از 2 سال در 1975 طرح آن شكل گرفت. ساخت اين بنا در 1980 شروع شد ودر 1983 اولين فاز آن مورد بهره برداري قرارگرفت.در اين ساختمان تاكيد بسياري بر تهويه طبيعي در بنا، استفاده از حياط مركزي ها، شكلهاي چند وجهي و استفاده از نور طبيعي در فضاها شده است. الكفراوي درباره اين بنا مي گويد :

"من در نظرداشتم راهي را توسعه دهم تا زندگي و ارزشهاي گذشته به زبان معماري بيان شوند بطوريكه ارتباط رواني با ويژگيهاي قطر را تقويت كند و احساس تداوم در محيط مدرن را فراهم سازد. "(‏‎1999, Kaltermann‏60,)‏

m5zvjbx4jmyeq7ybfy0e.jpg

 

شکل 5: دانشگاه قطر( ماخذ:http://www.archnet.org)

 

 

لینک به دیدگاه

2-منطقه گرایی در کشورهای خاورمیانه:

شايد تا چند دهه پيش (تا اوايل سالهاي 1970 )، ارجاع به منابع معماري كشورهاي در حال توسعه بيشتر معطوف به آن كشورهايي مي شد كه داراي يك پيشينه تاريخي- فرهنگي كهن (وشايد استحكام سياسي - اقتصادي در طول تاريخ) بودند اما در اين سالها بنابر دلايلي مدرنيسم در اين كشورها ترويج پيدا نمود.

"ويليام كرتيس"در "مدرنيته، سنت و هويت جهان رو به توسعه" معتقد است ترويج مدرنيسم در كشورهاي در حال توسعه به چند دليل اتفاق افتاده است:

· رشد اقتصادي سريع و نياز به كاربريهاي مدرن

· تداوم مستعمره سازي

· شست و شوي مغزي نخبگان پسا استعماري(كرتيس ،1996)

از آنجا كه در كشورهاي درحال توسعه، ساختمانهاي اداري چند طبقه، فرودگاه ها، ترمينالها، مراكز تجاري و ... نماد پيشرفت به شمار مي رفتند، اين كشورها بستر مناسبي براي نمود چنين كاربريهايي گرديدند. اما يك نكته پر اهميت در اين راستا وجود داشت؛ كشورهاي پيشرفته به مدت يك قرن فرصت داشتند تا صنعتي كه خود اختراع كرده بودند را دروني نمايند و با شرايط جامعه وفق دهند در حاليكه كشورهاي درحال توسعه كه در دهه هاي 1960 و 1970 به شدت درحال توسعه بودند نه خود مبدع صنعت بودند و نه زمان كافي براي بومي كردن آنرا داشتند. در راه رسيدن به اسطوره پيشرفت، مدرنيسم تبديل به ابزاري براي نمايش و رسيدن به اين رويا انتخاب شد. دهه هاي 50 و 60 دهه هاي انتقال معماري معاصر در كشورهاي خاورميانه از رويكرد سنتي به مدرن مي باشد . در اين سالها نمونه هاي ساده اي از معماري مدرنيستي به نمايش گذاشته شد كه نوعي ساده سازي مدرنيست تلقي مي گشت. در خلال اين سالها، نوعي فرايند بيگانگي و جدايي از ريشه هاي فرهنگي بوجود امد. اين مسأله منجر به دوشاخه شدن ديدگاه هاي فرهنگي شد، در حاليكه ميراث تاريخي –فرهنگي، مذهبي و معنوي با گذشته، عقب ماندگي و فقر شناسايي مي شود و تصوير پيشرفت از جايي ديگر به نام غرب به عاريت گرفته مي شود.(ديوي،1382)

استقلال عمده اين كشورها از قدرت هاي استعماري در قرنهاي بعدي نگاه به معماري را اندكي متفاوت نمود. رويكرد هاي مختلفي در معماري در جستجوي پيوند ميان مدرنيست ترقي خواه و پندارهاي بومي بودند . از اين روي گرايشهاي گوناگوني بوجود آمد. "كرتيس" به طور كلي دو نوع نگاه منطقه گرا را در مواجهه با اين موضوع معرفي مي ‏كند‎:‎

ناحيه گرايي غير اصيل كه حاصل الحاقات تاريخي روي پوسته مدرن است و ناحيه گرايي مدرن كه تركيب آموزه هاي مدرن با سنت محلي است.(كرتيس ، 1380 )وي همچنين، در مقام موضع گيري شخصي، دو نوع منطقه گرايي فوق را در دو سوي طيف اعتبار قرار مي دهد به عقيده ي وي منطقه گرايي در بدترين شكل خود مي تواند به پوسته اي از تاريخ تبديل شود كه در آن تصاويري از معماري بومي با تقليدي از كليشه هاي فرهنگي ملي تركيب مي شود.در بهترين شكل، منطقه گرايي به آفرينش اصول و زيرساختهاي سمبليك گذشته پرداخته سپس آنها را به صورت شكل هايي مناسب نظام متغير اجتماعي عصر حاضر، تبديل مي كند.اين تلاش از جنس دريافت و فهم دروني ترين لايه هاي خاطره ها، افسانه ها و آرزوهايي است كه به جامعه، همبستگي و انرژي مي بخشد و در نهايت با فراهم سازي اين معيارها بوسيله ي بيان درستي از سازماندهي معمارانه به مقصود مي رسد . (كر تيس،1986)

1-2-مدرنيسم منطقه گرا:

يكي از اساسي ترين موضوعات مطرح شده در چالش ميان رويكردهاي منطقه گرايي، ارتباط آن با رويكرد مدرنيستي است. مدرنيسم و منطقه گرايي كه به ظاهر از يكديگر بسيار دور انگاشته مي شدند به نوعي پيوندي تازه يافتند.برخي از نظريه پردازان كشورهاي در حال توسعه بر اين عقيده اند كه دوگانگي هاي منطقه گرايي و انترناسيوناليزم، سنت و مدرنيته ، گذشته و آينده ، دو گانگيهاي كاذبي هستند و عصر واقعيت هاي هم زمان بر سالهاي 1980 به بعد گرايشهاي تاريخي رفته رفته با توجه به حسب انسان فرا رسيده است .بازيافت تصاوير معماري سنتي در طراحي مدرن خود را شكوفا نمودند. خطوط قوي و مدولهاي تكرار شونده دستور زبان سنتي به تن نمودند. اين رويكرد تحت عنوان مدرنيسم منطقه گرا مطرح گرديد.

موضوعاتي مانند هويت بومي، درونزايي، ميراث ملي و ريشه هاي تاريخي از مسائل مهم مورد توجه بودند؛ گويي نوعي رويكرد خردگرا به موضوعات تاريخي در حال شكل گرفتن بود . با همه اين اوصاف مساله اساسي اينگونه طراحي بيان پيشرفت در نمايش سنت بود.(دیوی،1382) بسياري از نظريه پردازان جهان عرب(در حوزه معماري) در اين زمينه تحت تاثير افرادي همچون فرامپتون، كرتيس، اندرسون و ..بودند.جايزه آقاخان نيز به نظر مي رسيد كه در اين سالها به نوعي اين نگرش را مورد توجه قرار مي داد . پروژه هايي همچون فرودگاه جده ، نمايانگر اين نوع منطقه گرايي بودند.نكته منفي و بارزي كه برخي از نظريه پردازان به آن اشاره داشتند نسخه هاي ساده شده مدرنيستي بود كه طراحان جهان اول در شهرهاي عربي بوجود مي آوردند."جميل اكبر " و "صالح " از كساني بودند كه در اين خصوص موضوع مدرنيسم منطقه گرا را مورد نقد قرار دادند. آنها سعي در شناخت بافتهاي سنتي و ارزشهاي آنها براي طراحي دوران معاصر داشتند.

2-2-منطقه گرايي ستيزه جو:

در مواجهه با منطقه گرايي مدرنيستي گروهي از معماران عرب با انتقاد از ورود مدرنيسم ساده انگارانه ، ستيزه جويانه با آن به مقابله پرداختند."شعيب" تغيير فرهنگ سنتي در ساخت محيط را از دوران سنتي و پيش از صنعتي به سمت فرهنگ مدرن غربي مورد نقد قرار مي دهد. او معتقد است سبك بين الملل در معماري آزادي عمل بسياري در شكل دادن به سيماي شهرهاي عربي داشته؛ آزادي كه شانس زيادي براي گفتگو با ميراث بومي ايجاد نكرده است."ميدان الكندي"( 1980 ) از نمونه هاي موفق "شعيب" است كه تلاشي در راستاي اضافه نمودن ويژگيهاي سنتي به يك پروژه با مقياس وسيع شهري در عربستان رو به مدرنيسم در دهه 80 بود.

لینک به دیدگاه

3-2-رويكرد كوبيستي به منطقه گرايي:

گرايشهاي كوبيستي اوايل قرن بيستم به طور عمده در جستجوي تجريد موضوعات در حوزه هنر و معماري بودند. افرادي همچون "مالويچ"، "وان دئوسبرگ" و ... از رويكرد كوبيستي در ساختار معماري بهره مي جستند. ترجمه چنين برداشتي از معماري در كشورهاي عربي به صورت تقليل دادن و خلاصه نمودن فرمهاي معماري گذشته و استفاده از آنها در بناهاي معاصر بود. برداشتهاي داستيل از فرمهاي معماري گذشته به نوعي دستور زبان كارامد در برخي از پروژه ها تبديل گشته بود. ساختمان اداره پست بغداد اثر رفعت چاديرجي كه در سال 1976برنده جايزه آقاخان شده بود از اين نمونه هاست. در اين بنا گويا كولاژي مدرنيستي بر روي پوسته بنا صورت گرفته است.

 

7ct191e03ui8i6z4srp.jpg

 

شکل 6: ساختمان پست بغداد، ( ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

4-2-رويكرد تكنولوژيكي به منطقه گرايي:

اين رويكرد به طور عمده به استفاده از معماري باستاني و منابع در دسترس و تكنولوژي بومي توجه دارد.در اين رويكرد ، از ويژگيهاي بيانگر تكنولوژي معماري استفاده مي شود. اين رويكرد شايد از دو منظر قابل بررسي باشد. يكي برداشت از الگوهاي ساخت و ساز كهن و توجه به تكنولوژي بومي و دستاورهاي كهن در زمينه فن ساختمان سازي و ديگري اشاعه تكنولوژي مدرن در قالبي سنتي است كه مورد اخير، بيشتر در جستجوي پيوند ميان تكنولوژي مدرن با شكل و فرم بناهاي قديمي است. در برخي از پروژه ها استفاده از تكنولوژي به گونه اي استعاره گرا قابل مشاهده است.

5-2-رويكرد خرد گرا به منطقه گرايي:

به طور كلي رويكرد خردگرا به منطقه گرايي تحت عنوان "منطقه گرايي انتقادي " ( كه فرامپتون آنرا مطرح نمود) اطلاق ميگردد. " حسن فتحي" شايد از اولين كساني باشد كه در جهان عرب نسبت به معماري مدرني كه اين كشورها را دربرگرفته بود انتقاد نمود اساس كارهاي حسن فتحي استفاده از مدلهاي تا ريخي و مصالح بومي است. "جنكز" كارهاي او را در رده "تجديد حيات گرايي مستقيم" بررسي مي كند . انتقادي كه برخي به كارهاي فتحي مي كنند اين است كه كارهاي او به نظر بيشتر فرمهايي برگرفته از معماري گذشته است تا ايده هاي معمارانه.نگاه خردگرايانه به موضوع منطقه گرايي استفاده از عناصر معماري بومي در شرايط معاصر است . معماران متاثر از "فتحي" نظير "الوكيل" نيز به نوعي اين رويكرد را دنبال و سعي در استفاده از مدلهاي تاريخي در انتقاد با مدرنيسم زمانه داشتند.

لینک به دیدگاه

3-کشور ترکیه :

بروز مدرنيسم و تقابل با ملى گرايى در معمارى تركيه نتيجه جريانات فكرى اين كشور در عرصه هاى اجتماعى و سياسى بوده است،به گونه اى كه نفوذ مدرنيسم در تركيه از اواخر امپراطورى عثمانى با مطرح نمودن برنامه تنظيمات كه با هدف نوسازى و روزآمد شدن جنبه هاى حكومتى بود،آغاز شد. با تغيير نهادهاى حكومتى عثمانى و جايگزينى حكومت جمهورى به رهبرى آتاتورك ضمن انجام اصلاحاتى بنيادين در امور سياسى، اجتماعى كشور تركيه ،توجه به اقتدار تاريخى امپراطورى عثمانى مورد توجه قرار داشت.(ماجدی و سهیلی،49،1389)

تجربیات امپراطوری عثمانی در غربی کردن کشور پیشروی نخستین آزمایش های دموکراسی بود و از جمله این تجربیات پارلمان(مجلس) سال 1908 و ورود مطبوعا ت آزاد بود .این تجربیات آنهار ا با ارزش های غربی در هنر و معماری نیز آشنا ساخت .تمامی ابعاد فیزیکی و فرهنگی زندگی ترکی به شدت تحت تاثیر تفکر غربی قرار گرفت که یکی از دلایل آن این بود که در دهه های پیش از جنگ جهانی اول بسیاری از معماران غربی در استانبول کارکرده بودند .بسیاری ازآنها آلمانی بودند.زیرا امپراطوری آلمان ،در جستجوی حیطه های تاثیر گذاری و بازار برای تخصص و محصولات فن آوری ،روی امپراطوری عثمانی انگشت گذاشته بود.ساخت خط آهن استانبول –حجاز یکی از پروژه های مشترک اصلی صاحبان صنعت آلمان و سلطان عثمانی بود.در همین زمان بود که معماری تبدیل به حرفه ای با شان اجتماعی در ترکیه شد.نخستین معمار حرفه ای که پیشینه حکونتی داشت معمار وداد ( 1873-1942)بود که تحصیلات خود را در مدرسه هنرهای زیبای پاریس به اتمام رسانده بود.اوو نخستین معماری بود که از بتن آرمه در شرایط کنترل شده ،در ساخت بنای آپارتمان پنج قربانی (حریق زدگان) در استانبول استفاده کرد.(فلچر،1389)

برنامه ساختماني دهه 20 به سرمايه گذاري هاي كاملاً الزامي و كار كردي اولويت مي داد. يكي از اين اولويت ها ساخت آنكارا به عنوان شهر پايتختي جديد با مجموعه فضاهاي اداري و حكومتي مورد نياز بود.تقريباً همه اين ساختمان ها ويژگي هاي طراحي و فرم سبك احياگري را داشتند که در آن دوره ملی ناميده مي شدند كه بعدها آن را بعنوان اولين جنبش ملي گرايي در تركيه دانستند.(6,2005,Bature) تعدادي از نمونه هاي اصلي فعاليت هاي ساختماني بين سال هاي 1923تا 1928 در آنكارا به شرح ذيل بودند:

مجلس بزرگ ملي، اثر ودات بيگ ، آنكارا، 1924، مدارس لطيف و غزلي ، اثر موكبيل كمال بيگ ، آنكارا 1924، انجمن اخوت ترك ، اثر عاريف حكمت بيگ ، آنكارا 1924 تا 1930.(شکل 7)

 

cf6srx8a9b695r5y6d8.jpg

شکل 7: مجلس بزرگ ملي(چپ)، مدارس لطيف و غزلي(میانی)، انجمن اخوت ترك(راست).(ماخذ: ماجدی و سهیلی 1389)

 

جنگ جهانی اول به تسلط امپراطوری عثمانی بر منطقه پایان داد،و سرزمین های پیشین امپراطوری به شاه نشین ها و شیخ نشین ها یی با هویت های جدید به عنوان دولت ملی تقسیم شد .اقتصاد محدود این کشورهای جدید در جنگ امکان ساخت و سازهای مهم را ازآنها سلب می کرد .بیشتر بناهای جدید با سنت های منطقه یا نسخه های بومی سبک های غربی ساخته می شدند و طراحی بناهای بزرگ بر عهده معماران تبعیدی بود که عموما با فن آوری وارداتی کار می کردند .بر اندازی نظام سلطانی در ترکیه و اعلام جمهوریت آن محرک جستجویی به دنبال نوعی معماری شد که خواست های عصر جدید را بازتاب دهد.معماران مدرنیستی فعالیت خود را با حمایت کمال آتا تورک آغاز کردند و طراحان سبک سنتی را مرتجع می خواندند.

جنگ جهانی دوم ترکیه را که دخالتی در جنگ نداشت از همسایه های درگیر جنگ آن جدا ساخت و انگیزه ای فراهم ساخت تا دوره درون نگری را اغاز کند .این درون نگری باعث احیای سنت های بومی معماری شد .این علاقه جدید به استفاده مبتکرانه از سنت و تاریخ در بناهایی مانند مسجد پارلمان آنکارا(1958) ظهور پیدا کرد.(شکل 8)

 

tu42353xavdnjo52x9h0.jpg

شکل 8: مسجد پارلمان ،آنکارا،(ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

طی دوره پس از جنگ بار دیگر مدرنیسم را به طور کلی جلوه ممعری مناسبی برای خواست های کشور ترکیه قلمداد کردند.مدرنیسم در ترکیه با مقاومت سیاسی و مردمی زیادی مواجه نشد.بر عکس از آن و ارزش های غربی به طور کلی استقبال کردندوروشهای سنتی ساخت و ساز به کلی کنار گذاشته شد .معماری مدرن ترکیه پس ازسال 1950اساسا به دنبال وارد کردن بهترین های معماری غرب بود.

دوگان تکلی و سامی سیسا اداره کل هالک بانکاسی را در آنکارا با فن آوری جدید ساختند و آن را با شرایط منطقه ای سازگار کردند.(شکل 9)

 

s62w7ihwqhzdrqpyol2.jpg

شکل 9: اداره کل هالک بانکاسی در آنکارا (ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

لینک به دیدگاه

4-کشورایران:

1-4-زمينه هاي ورود مدرنيته به ايران:

ورود مدرنيته به ايران نيز بسان ديگر كشورها از حوزه هاي مختلف و به روشهاي مختلف صورت گرفت. مدرنيته در سياست، اقتصاد، مذهب و فرهنگ و هنر، هريك به شيوه اي و در دوران ويژه اي و با شاخصه هاي خاص خود نمايان شدند.بسياري از منتقدان تاريخ معاصر ايران معتقدند اصلاحات اميركبير در دوران قاجاريه موجبات ورود مدرنيته در حوزه هاي مختلف را فراهم ساخت. سفر اميركبير به روسيه موجب يادگيري صنعت از غرب گرديد. توجه به موضوعاتي مانند كشاورزي و يا ترجمه روزنامه ها از موضوعاتي بودند كه دستاورد اين سفر به شمار ميرفتند.اصلاحات اميركبير در بخشهاي مختلف راه هاي ورود مدرنيته به ايران را هموار ساخت. تاسيس بيمارستان ، دارالفنون ، روزنامه و ... از مهمترين موضوعات بودند. در عرصه سياسي-اجتماعي مشروطه نماد اصلي مدرنيته اجتماعي( درزمان مظفرالدين شاه ،1906 ) در ايران محسوب مي شود.(بانی مسعود، 1382،22)

جريان روشنگري درايران بيشتر تحت تاثير چند موضوع بود:

ترجمه آثارغربي( به ويژه روشنفكران مدرن مانند دكارت)، روزنامه ها و مدارس و در دوران پهلوي اول نيز دانشگاه به عنوان نماد مدرنيته اجتماعي 1933 م ( 1312 ش ) تاسيس شد.

دورانهاي معماري:

بررسي دورانهاي تاريخي معماري معاصر را در چهار بخش بررسي مي كنيم:

· دوران ناصري

· دوران پهلوي اول

· دوران پهلوي دوم

· دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي

1-1-4-دوران ناصري

به دوره اي اتلاق مي شود كه از زمان حكومت قاجاريه آغاز و تا ابتداي حكومت پهلوي ادامه دارد. از آنجا كه در دوران قاجاريه پايتخت ايران تهران است و بسياري از تحولات در اين شهر صورت مي گيرد بناهاي اين دوره را با عنوان سبك تهراني نيز معرفي ميكنند.در آغاز قرن بيستم، تهران به صورت بزرگترين شهر ايران درآمده بود، اما هنوز پايتختي بسيار معمولي بود كه 250000 نفر جمعيت داشت .در زمينه معماري، مهندسي و شهرسازي، در اين دوران حضور تعدادي از مدرسان اروپايي از جمله كرشيش و پولاك در دارالفنون، و مهندسان درباري، مانند گاستيگر و بولر و ساير مهندسان وابسته به اداره تلگراف كشورهاي هند و اروپايي در شناخت و جذب ايده هاي جديد تأثير داشته است.از ميان شاهان قاجاريه تاثير ناصرالدين شاه در حوزه معماري و شهرسازي بيش از ديگران است و به همين دليل اين دوره را دوره ناصري نيز نام مي نهند. ناصرالدين شاه به شدت تحت تاثير سبكهاي اروپايي بود. شايد بتوان گفت ورود مدرنيته به ايران دوره ناصري ازطريق شهرسازي صورت گرفت. تاثيرشهرسازي دوران " هوسمان " و نمايشگاه هاي جهاني عامل اصلي اين موضوع بودند. در پي تحولات همه جانبه ايران در نيمه اول قرن سيزدهم هجري قمري، كه آموزش و پرورش كشورمان را نيز تحت الشعاع قرار داد، مقدمات اعزام اولين گروه دانش آموزان ايراني به اروپا فراهم شد، در راستاي اين نظر، امير كبير، صدر اعظم ناصرالدين شاه، براي جلوگيري از خروج محصلان در داخل كشور، در صدد برآمد تا مدرسه اي فني و بر اساس علوم نوين در ايران تأسيس نمايد.تبلور اين ايده و حاصل اين تلاش در نخستين دانشگاه ايران يعني دارالفنون تجلي نمود كه به سال 1268 ق.بنياد نهاده شد. (شکل 10)

 

g14cluhvd4kbmjzcpp5o.jpg

شکل 9: مدرسه دارالفنون 1268(ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

2-1-4-معماري التقاطي اروپا

از شيوه هاي معماري رايج در آن دوران كه توسط اروپاييان وارد گرديد، معماري التقاطي قرن نوزدهم اروپا است كه عمدتا با همان سبك و سياق در تهران به كار گرفته شد.ساختمان برخي سفارتخانه ها، بسياري ساختمان هاي تجاري و يا اداري، خانه هاي شخصي، ساختمان هاي قديم تلگراف خانه در حاشيه ميدان توپخانه،... نظايري از اين شيوه هستند، كه در آنها تأثير معماري بومي و محلي محسوس نيست.اين ساختمان ها منشأ ايجاد سبك ها و شيوه هاي ديگري در معماري اين شهر گرديدند.اگرچه ساختمان هايي كه به سبك معماري التقاطي اروپا در تهران احداث شده اند، به هيچ وجه مرتبط با فرهنگ اين مرز و بوم نبوده اند، ليكن داراي ارزش و اصالت بسيار مي باشد.آنها يادگار ارزشمندي از معماري قرن نوزده اروپا هستند كه در همان اثر و با استادي و مهارت بسيار در تهران برپا شده اند.همچنين ساختمان هاي مذكور منشأ ايجاد سبك ها و شيوه هاي ديگري در معماري اين شهر گرديده و ترميم و حفاظت از آنها امري بسيار ضروري است.مهمترين نمونه تاثير اكلكتيزم اروپايي ساختمان شمس العماره 1863 م ( 1284 ق ) است .(شکل 10) در اين ساختمان ازگرايشهاي نئوگوتيك(استفاده ازساعت ) استفاده شده است. كوشك و يا كاخ شمس العماره از چندين قسمت مجزا و متمايز تشكيل شده بود كه به وسيله دوست علي خان معيرالممالك طرح ريزي گرديد. بناي كوشك شمس العماره در سال 1284 هجري به ااتمام رسيده و آماده براي سكونت گرديد. طرح و نقشه شمس العماره گويا خود معيرالممالك ريخت و معماري آن به دست استاد علي محمد كاشي انجام شد.آيينه كاري ها و نقاشي ها و گچ بري هاي ازاره ها و ديوارها و سقف هاي آن از شاهكارهاي هنر و معماري ايران در عصر قاجار است. اين بنا در زمره نخستين ساختمان هاي پنج طبقه ايران در دو قرن اخير است.در آن سنوات، هنگاميكه ساعت بزرگ بالاي شمس العماره زنگ مي زد طنين آن در تمام تهران به گوش مي رسيد.

 

2fr0gvs2pyn01b961.jpg

شکل 9: شمس العماره ،1284(ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

لینک به دیدگاه

3-1-4-دوران پهلوي اول ( 1300 تا 1320)

دوران پهلوي اول همزمان با مراحل اوليه صنعتي شدن ايران است. تاثير معماري دوران صنعتي و نشانه هاي آن در اين دوران با احداث راه ها، جاده ها، پل ها و مصاديقي همچون راه آهن و ... به چشم مي خورد.در عرصه سياسي دوران پهلوي اول تجربه كننده دوران جنگهاي جهاني است. در ميان كشورهاي درحال جنگ توجه رضاخان به آلمان نازي است و اين موجب گسترش رابطه آلمان و ايران مي شود. مساله نژاد پرستي آلمانيها و تاثير آن بر رضاخان مساله نژاد آريايي را به پيش مي كشد. اين موضوع موجب بروز گرايشهاي نوستالژيك به گذشته مي گردد.طرح ايستگاه راه آهن 1313 (شکل11) نمايانگر تاثير از معماري نازيستي با تاكيد بر موضوعاتي مانند ابهت و ريتم است.طرحهاي دانشگاه تهران ، دبيرستان البرز و .... درساختمانهاي دولتي تاثير معماري نئوكلاسيك در اين دوران مشهود است استفاده ازجزئيات بناهاي باستاني در برخي از ساختمانهاي دولتي(مانند بانك ملي) نيز به چشم مي خورد. ساختمان موزه ايران باستان (آندره گدار) نيز برداشتي از سردر طاق كسري است.

در اين دوره گرايشهاي كلي معماري را مي توان به دو بخش تقسيم كرد:

· پيروي ازمدرنيسم (مدرنيسم بين الملل)

· نگاه نوستالژيك به معماري گذشته

 

y7q0a65wervg1nar354.jpg

شکل 11: ايستگاه راه آهن (ماخذ:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

 

4-1-4-دوران پهلوي دوم:

در دوران پهلوي دوم يكي از موضوعات مهم توجه به شهرسازي و به ويژه منشور آتن است. (طرح حرم مطهر درمشهد)تاثيرهاي نوستالژيك وخاطره برانگيزنسبت به گذشته معماري ايران و رويكرد راسيوناليستي نسبت به گذشته معماري ايران در این دوره نیز وجود دارد از کارهای مهم این دوره مجلس سنا به طراحی محسن فروغی و قبره خیام به طراحی هوشنگ سیحون می باشد.(شکل 12)

flu6yvdfyqbhaiyb1ggs.jpg

شکل 12: مقبره خیام ،1341(ماخذ: :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

 

5-1-4-معماري معاصر ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي(سالهاي بعد از 1357 ش)

معماري معاصر ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 ش داراي چالشهاي بسيار زيادي بوده است. جنگ تحميلي تا سالها معماري كشور را در زير سايه خود محو كرده بود و دوران پس از جنگ نيز نياز به ساخت انبوه و ارضاء نيازهاي فوري آنقدر فراگير بود كه چندان توجهي به ماهيت معماري نمي شد(كه البته گريزي نيز نبود) اما در سالهاي بعد به ويژه از شروع دهه 70 شمسي رفته رفته دوران از سرگيري توجه به معماري آغاز شد اما متاسفانه همزماني اين جريان با جريان هاي پست مدرن درغرب موجب كپي برداري از پست مدرن بجاي خلق فضاي پست مدرن گرديد. مهمترين موضوع مورد بحث چالشهاي ميان غرب و ايران گذشته در حوزه معماري(و شايد در بسياري ديگر از حوزه ها) بود.( .(بانی مسعود، 1382، 351)

در معماري، جريانهاي اصلي و تاثير گذار در چند بخش ديده مي شد:

• احیای عین به عین معماری سنتی ایران

• بوم گرایی

• گرایش تفننی به سبک های معماری غربی

• تداوم مباحث معماری مدرن متعالی

• تلفیق مفاهیم و عناصر ایرانی با تکنولوژی و معماری مدرن

• گرایش به تکنولوژی برتر

• گرایش به معماری نئو مدرن

• معماری کامپیوتری

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، معماران ایرانی، تحت تأثیر دو پدیده موازی قرار داشد:

1- اولین تحول تأثیر گذار در این دوران، اندیشه ها و کارهای ساخته شده پیشگامان نسل دوم بود که سودای آشتی دادن معماری مدرن با سنن و فرهنگ ایرانی را در سر می پروراندند،

2- دومین جریان تأثیرگذار، که ریشه در تمدن و فرهنگ غرب داشت، و از جریان اول نیز پُررنگ تر و تأثیرگذارتر بود، آشنایی معماران ایرانی با جنبش پست مدرن است، که بین دهه های 60 و 70 میلادی در معماری اروپا و آمریکا شکل گرفت و همچنین جریانات معماری پست مدرن دهه 90 میلادی بود.

از بناهای این دوره می توان پردیس سینمایی پارک ملت به طراحی رضا دانشمیر را در سال 1387نام برد که با فضاهای متنوع و گرایش به یک نوع معماری دیجیتالی آن را در زمره معماری نئو مدرن قرار می دهد.(شکل 13)

i4valm6u1zq1eoo5gok5.jpg

شکل 13: پردیس سینمایی پارک ملت (ماخذ: :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

لینک به دیدگاه

نتیجه گیری:

با توجه به مطالعات انجام شده در مورد کشورهای عربی همواره این نکته حاصل می شود که از طرفی معماری مدرن در این کشورها به معنای واقعی خود ظهور نکرده است ولی در دهه های 50و 60 تاثیرات مخرب خود را بر معماری آن کشورها وارد ساخته است و با توجه به گرایش منطقه گرایی در این کشورها در دهه های 70و 80 میلادی مباحث جهانی شدن با توجه به تفکر پست مدرنیستی که چارلز جنکنز مطرح کرده است طلوع می کند وآنچه این کشورها در بازگشت به سنت و بوم رعایت کرده اند چیزی جز پوسته ای بر روی ساختار مدرنیسم نیست و شاید علت این امر تفکر نادرست و برداشت غلط از پست مدرنیستی است که در غرب ظهور کرده و جایگاهی در معماری اسلامی کشورهای عربی ندارد. واما در کشور ترکیه آنچه بیش از همه مهم می نماید پذیرش تفکر مدرنیستی دردهه های 50 به بعد است که با ساختارهای نئومدرن همگونی داشته و کشور را هر چه بیشتر به سمت گرایش های غربی سوق داده است و این کشور تفکرات مدرنیستی را در غالب ساختارهای مدرن مطرح در غرب به ظهور رسانده است .در مورد کشور ایران آنچه را که باید مطرح کرد و قابل بحث می باشد دهه های 50 میلادی و همزمان با پهلوی دوم است چرا که قبل از این دوران سبک التقاطی و یا به عبارتی بی سبکی بر معماری ایران حاکم بوده است اما در دوره پهلوی دوم به بعد گرایش های تاریخ گرایانه با تفکرات مدرنیستی در آمیخت و بیشتر سبک لیت مدرن را پروراند که تا دهه 80 سنت ها و گذشته با فن آوری روز و در غالب ساختار مدرن پا به عرصه گذاشت ولی بعد از انقلاب با توجه به بحث جهانی شدن و گرایش های دیجیتالی معماری هم خود را در این سیستم قرار داده و معماران ایرانی .معماری نئو مدرنی را در ایران پرورنداند.

منابع:

بانی مسعود ،امیر،1388،" معماری معاصر ایران"،نشر و معماری قرن،تهران‏

دیوی،پیتر،(1382)"مروری بر معماری خاورمیانه"،ترجمه مرضیه بانژاد،مجله آبادی شماره3

فلچر ،سر بنیستر،1389، "معماری قرن بیستم"،ترجمه سمانه قرایی،خدمات فرهنگی پارسه نو

کرتیس، ویلیام (1382)،"معماری مدرن از 1900"وترجمه مرتضی گودرزی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی ‏دانشگاهها

ماجدی،حمیدوسهیلی ،جلال الدین،1389،" بروز مدرنيسم در معمارى تركيه و تقابل با جنبشهاى ملى معماری"،مجله هویت ‏شهر،شماره9‏

مروجی،نرگس،1384،"صد سال معماری ریاض"،مجله ابادی،شماره های 11و 12‏

Ardalan ,N.2004,”Qatar Architecture and Forms”, 2nd Major New Project Opportunities in Qatar ‎KEO International Consultants - Lead Sponsor 2004 MEED Conference January 13-14th-Doha, ‎Qatar

Batur,Afife, (2005). “A ConciseHistory:Architecture in turkey During The20 th Century”, published by the chamber of Architects ofTurkey

Curtis, William J. R. [1982], Modern Architecture Since 1900Phaidon Press, Oxford

Eldemery,I.M,(2008),” Islamic Architecture: Cultural Heritage and Future Challenges”, Housing & Building Research Center, Ministry Of Housing &Urban Utilities/ Egypt

Eldemery,I.M,(2009),” GLOBALIZATION CHALLENGES IN ARCHITECTURE”, Journal of Architectural and Planning Research, 26:4

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,U.” Contemporary architecture in the Arab states “,McGraw-Hill

Saoude,R.,2002,”An Entoduction to Islamic Architecture”, foundation science technology civilization

 

منبع مقاله:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...