رفتن به مطلب

مکانیک پدر علم ریاضی


ارسال های توصیه شده

با خودتون میپرسین این چه موضوعیه

اما توی این نوشته ها میفهمین که کاملا درسته:w16:

 

 

عدد e

 

 

یک عدد حقیقی یکتاست، به طوری که مقدار مشتق تابع a341b14de7e096ba0d74fdc953e8b541.png در نقطهٔ e11729b0b65ecade3fc272548a3883fc.png برابر c4ca4238a0b923820dcc509a6f75849b.png شود. از این طریق تابع 5cffa5d7a0c145a80dee9dc2295d5cdf.png به عنوان تابع نمایی و تابع معکوس آن، به عنوان تابع لگاریتم طبیعی یا لگاریتم در مبنای e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png معرفی می‌شود. از طرفی می‌توان e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png را به عنوان مبنای تابع لگاریتم طبیعی(با استفاده از انتگرال)، به عنوان حد یک دنباله ریاضی و یا به عنوان حد یک سری ریاضی تعریف کرد. گاهی عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png، به افتخار ریاضی‌دان سوئیسی، لئونارد اویلر (به آلمانی: Leonhard Euler)‏، عدد اویلر نامیده می‌شود. همچنین گاهی نیز از آن به اسم ثابت نپر (جان نپر (به انگلیسی: John Napier)‏) یاد می‌شود، با این حال نماد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png به افتخار اویلر انتخاب شده‌است.

در ریاضیات عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png در کنار عدد ۰، عدد ۱، عدد پی (به یونانی: π)‏ و عدد یکه موهومی 865c0c0b4ab0e063e5caa3387c1a8741.png از معروفیت خاصی در ریاضی برخوردار است. علاوه بر تعریف انتزاعی آن‌ها، این پنج عدد نقش مهم و کلیدیی در سرتاسر ریاضیات بازی می‌کنند. برای مثال می‌توان هر پنج عدد را در معادلهٔ مشخصهٔ اویلرمشاهده کرد.

 

عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png یک عدد گنگ است؛ یعنی این عدد، کسری از اعداد صحیح نیست. به علاوه، این عدد یک عدد متعالی است؛ یعنی نمی‌تواند ریشهٔ هیچ معادلهٔ چند جمله‌ای غیر صفر با ضرایب گویا باشد. عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png تا ۵۰ رقم اعشار مطابق عدد زیر است:

۲٫۷۱۸۲۸۱۸۲۸۴۵۹۰۴۵۲۳۵۳۶۰۲۸۷۴۷۱۳۵۲۶۶۲۴۹۷۷۵۷۲۴۷۰۹۳۶۹۹۹

لینک به دیدگاه

اولین اشاره به این عدد، در جدولی در ضمیمهٔ مقالهٔ مربوط به لگاریتم جان نپر در سال ۱۶۱۸ انتشار یافته بود مشاهده می‌شود. با این حال، این مقاله توضیحی راجع به این عدد نمی‌داد بلکه تنها لیستی از لگاریتم‌های حساب شده در مبنای این عدد را نشان می‌داد. به نظر می‌رسد که این جدول توسط ویلیام اوترد تهیه شده‌است. اما «کشف» این عدد توسط ژاکوب برنولی به انجام رسید، کسی که تلاش می‌کرد مقدار عبارت زیر را محاسبه کند (که در حقیقت همان e است):

 

8d7fd8270549fd0f682d81d1cd94ccdb.png

اولین استفاده شناخته شده از این عدد، که آن زمان با b نمایش داده می‌شد، در مکاتبات بین گوتفرید لایبنیتس و کریستیان هویگنس بین سال‌های ۱۶۹۰ تا ۱۶۹۱ مشاهده شده‌است. همچنین برای اولین بار اویلر بین سال‌های ۱۷۲۷ تا ۱۷۲۸ شروع به استفاده از e برای نمایش این عدد کرد و اولین استفاده از آن در مقاله، در مکانیک اویلر در سال ۱۷۳۶ مشاهده می‌شود. در حالی که سال‌های پس از آن نیز عده‌ای از ریاضی دانان از c برای نمایش این عدد استفاده می‌کردند، اما e بیشتر مرسوم بود. در نهایت نیز e به عنوان نماد استاندارد این عدد امروزه استفاده می‌شود.

لینک به دیدگاه

در اینکه چرا عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png، با حرف e توسط اویلر نمایش داده شده‌است صحبت‌های بسیاری است. برخی e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png حرف اول کلمه exponential به معنای نمایی می‌دانند، برخی آن را ابتدای اسم اویلر (به آلمانی: Euler)‏ می‌دانند. برخی نیز می‌گویند چون حروف c،b،a و d در ریاضیات تا آن زمان به کررات استفاده شده بود، اولر از حرف e را برای نمایش این عدد استفاده کرد. هر دلیلی داشت، به هر حال امروزه اغلب این عدد را با نام اویلر (به آلمانی: Euler)‏ می‌شناسند.

 

لازم است ذکر شود که اویلر علاقه زیادی به استفاده از نمادهای ریاضی داشت و ریاضیات امروز علاوه بر عدد e1671797c52e15f763380b45e841ec32.png در ارتباط با مواردی مانند 865c0c0b4ab0e063e5caa3387c1a8741.png در بحث اعداد مختلط، 8fa14cdd754f91cc6554c9e71929cce7.png در بحث توابع و بسیاری دیگر نمادها مدیون ابداعات اویلر است.

لینک به دیدگاه

[h=3]مساله بهره مرکب[/h] برنولی هنگام مطالعه بر روی مسالهٔ بهره مرکب توانست این عدد را کشف کند.

 

به عنوان مثال یک حساب را فرض کنید که در آن ۱٫۰۰$ باشد و بهرهٔ آن ۱۰۰٪ در سال است. اگر بهره یک باره در پایان سال محاسبه و پرداخت شود، در پایان سال در حساب ۲٫۰۰$ خواهیم داشت. اما اگر بهره دو بار در سال یعنی شش ماه یک بار به اندازهٔ ۵۰٪ محاسبه شود، مقدار حساب تا پایان سال دو بار در ۱٫۵ ضرب خواهد شد یعنی 40464060c869a7ca8b9e127c4a42c7af.png. اگر چهار بار این کار صورت گیرد، حساب در پایان سال برابر 088ea37d0976bb612cbb3101825b37d9.png می‌شود و اگر ماهانه محاسبه شود 7e8fc5b32078c53eb0f7cf006230bbf3.png.

برنولی متوجه شد که این سری برای محاسبه در بازه‌های زمانی کوچک‌تر و بیشتر به یک عدد ثابت نزدیک می‌شود. محاسبهٔ هفتگی سود منجر به بدست آوردن...۲٫۶۹۲۵۹۷$ در پایان سال می‌شود، در حالی که محاسبهٔ روزانه آن با ۲ سنت افزایش به عدد...۲٫۷۱۴۵۶۷$ می‌رسد. با استفاده از n بازه برای محاسبهٔ سود 59d2fa35a089c91dc92e934883db6eba.png در هر بازه، مشاهده می‌گردد که با افزایش n به سمت اعداد بزرگتر مقدار مانده در حساب در پایان سال به عدد e نزدیک‌تر می‌شود، به طوری که اگر محاسبه و پرداخت سود به صورت پیوسته صورت گیرد به عدد...2.7182818$ خواهیم رسید. به طور کلی تر، حسابی با 1$ و سود R+1 با محاسبهٔ پیوستهٔ سود در یک سال به عدد fc239425aaee8d83700ade04e9876368.png خواهد رسید.

لینک به دیدگاه

[h=3]آزمایش برنولی[/h] عدد e در نظریه احتمالات، جایی که به نظر نمی‌رسد به طور واضح هیچ نرخ رشد نمایی وجود داشته باشد، نیز نقش بسزایی ایفا می‌کند. برای مثال فرض کنید که قمارباز در حال بازی با یک ماشین اسلات (به انگلیسی: slot machine)‏ است. قمارباز یک از n شانس پیروزی دارد و این بازی را n بار انجام می‌دهد. داریم برای nهای بزرگ (برای مثال چندین میلیون بازی) احتمال این که قمارباز در تمام بازی‌ها شکست بخورد برابر با 4018d5e0c11f4e5e67ad8401d312d451.png است.

این یک مثال از آزمایش برنولی است. هر بار که یک قمارباز بازی می‌کند یک در میلیون شانس پیروزی دارد. یک میلیون بار بازی کردن را می‌توان به وسیله توزیع دوجمله‌ای مدل‌سازی کرد. پیروزی در k بار از این یک میلیون بار برابر است با:

1da345e1b31b8c8ec5ee6a7655fbbedc.png در حالت خاصی که در آن k برابر صفر است، یعنی عدم پیروزی در تمامی بازی‌ها، داریم:

f19e2248f2fca8e9860f768401bf1a49.png این عدد بسیار به عدد 4018d5e0c11f4e5e67ad8401d312d451.png نزدیک است و حد آن نیز به این عدد نزدیک خواهد شد:

70b67e830b7c483791ccc58218e100f2.png

لینک به دیدگاه

[h=3]مساله پریش[/h] یکی دیگر از کاربردهای e توسط ژاکوب برنولی در کنار پیر ریموند دو مونتمورت الگو:فرانسه این بار هنگام کار کردن بر روی مساله پریش که به اسم مساله تحویل کلاه نیز شناخته می‌شود، کشف شد. فرض کنید n نفر به یک مهمانی دعوت شده‌اند، هر نفر هنگام ورود کلاهش را به پیشخدمت می‌دهد و او نیز آن‌ها را در n جعبه که هر کدام به نام یکی از مهمان‌ها نام گزاری شده‌است، می‌گذارد. اما پیشخدمت هویت مهمان‌ها را نمی‌داند پس او هر کلاه را به صورت تصادفی در یکی از جعبه‌ها می‌گذارد. مساله دو مونتمورت این است که احتمال اینکه هیچکدام از کلاه‌ها داخل جعبهٔ خودشان قرار نگرفته باشند چقدر است. پاسخ این‌گونه‌است:

 

342b9c8df18dd85a78cd225be062695f.png

با زیاد شدن تعداد مهمان‌ها و میل کردن n به سمت بی‌نهایت مقدار 4f39d92eed7666b4906cbdb90a754cf6.png به سمت 77ba8b5890d6b78574f77b26713dbc1b.png میل خواهد کرد. به علاوه، تعداد حالاتی که کلاه‌ها در جعبه‌های می‌توانند قرار بگیرند به طوری که هیچ کلاهی در سرجای خودش نباشد برابر 7b6e91e615144b18caa657ce210350c3.png است با که باید به نزدیک ترین عدد صحیح گرد شود.

لینک به دیدگاه

[h=3]مجانب‌ها[/h] عدد e در بحث مجانب‌ها و روند صعودی توابع نیز نقش خاصی بازی می‌کند. برای مثال این عدد همراه با عدد پی (به یونانی: π)‏ در تقریب استرلینگ برای تابع فاکتوریل دیده می‌شود.

 

6655dbfd8780263b8d7dc956f523f9d9.png

نتیجهٔ مسقیم این معادله به حد زیر برای به دست آوردن عدد e منجر می‌شود.

9c678d256067a90ef02d482bac3daa8f.png

لینک به دیدگاه

e در ریاضیات

 

400px-Ln%2Be.svg.png

لگاریتم طبیعی در e یا (ln(e برابر ۱ می‌شود.

 

 

انگیزهٔ اصلی کشف عدد e، بخصوص در ریاضیات، حل مشتق‌ها و انتگرال‌ها شامل توابع نمایی و لگاریتم بوده‌است.مشتق تابع عمومی نمایی 393ebe262145878d9511b869048e5f77.png برابر است با حد عبارت زیر:

 

e0f586bfb9293ca45d034689b0d82886.png

حد قسمت راست از متغیر x مستقل است و فقط به مقدار a مرتبط است. وقتی که پایهٔ تابع نمایی برابر e باشد، مقدار این حد برابر یک می‌شود. پس e را به صورت نمادین توسط عبارت زیر تعریف می‌کنند:

ee73f45c760c34c8758b01bb36477ca7.png

بنابراین تابع نمایی با پایهٔ e برای محاسبات حساب دیفرانسیل بسیار مناسب است. انتخاب e به جای اعداد دیگر، به عنوان پایهٔ تابع نمایی مشتق گرفتن از این تابع را ساده‌تر کرده‌است.

انگیزهٔ دیگر برای کشف e انتخاب آن برای مبنای لگاریتم طبیعی بوده‌است.مشتق تابع لگاریتم عمومی 2039f177e68cdbef64a6f629e9ee3953.png برابر است با حد عبارت زیر:

 

f10079464df09b3da19ac3365ad2c211.png

که در عبارت آخر تغییر متغیر 6933f6f7c2632e0ffd9c59c437f12e61.png را داریم. آخرین حد در این محاسبه باز هم از x مستقل است و تنها به a بستگی دارد. به طوری که اگر a برابر e شود این حد نیز برابر با یک می‌شود. پس به صورت نمادین داریم:

e25216b830f184203f7db2662a3d7582.png

لگاریتم در این مبنای خاص(یعنی e) را لگاریتم طبیعی می‌نامند و آن را با "ln" نمایش می‌دهند. این تابع هنگام مشتق گرفتن رفتار مناسبی دارد و حد موجود در مشتق این تابع یک می‌شود.

پس از طریق دو راه به نتیجهٔ a=e خواهیم رسید. یک راه از طریق برابر بودن مشتق تابع نمایی 378ef468365a2fd4ae953f909ad2dee0.png با خودش یعنی 378ef468365a2fd4ae953f909ad2dee0.png. راه دیگر از طریق برابری مشتق تابع لگاریتمی 2039f177e68cdbef64a6f629e9ee3953.png با 61b98bb724d72e0b009c3f523c50cd82.png. در هر مورد، ما برای سادگی محاسبات عدد e را انتخاب می‌کنیم، با این حال هر دو راه ما را به یک e خواهند رساند.

لینک به دیدگاه

تعریف‌های جایگزین

 

 

220px-Hyperbola_E.svg.png

 

مساحت بین محور xها تا تابع d4c8db486d028225044d17f42b253eb2.png بین a255512f9d61a6777bd5a304235bd26d.png تا 3c5a29c6dae7df5f94c227a51bbe479f.png برابر ۱ است.

 

 

روش‌های دیگری نیز برای تعریف e موجود است: یک از آن‌ها حد یک دنباله در بی‌نهایت، دیگری مجموع یک سری نامتناهی است. همچنین تعاریف مختلفی توسط انتگرال نیز برای این عدد موجود است. بعضی از این تعاریف شامل موارد زیر می‌شود:

۱. عدد e، یک عدد حقیقی مثبت یکتای است؛ به طوری که:

e5dd3071d7d878cc4a2374ac8eec6419.png

۲. عدد e، یک عدد حقیقی مثبت یکتای است؛ به طوری که:

6c8e734db1122a0b1e6d98a98d62d7d6.png

تعاریف زیر را می‌توان از تعاریف اصلی اثبات کرد.

۳. عدد e حد یک دنباله در بی نهایت است:

8d7fd8270549fd0f682d81d1cd94ccdb.png

به صورت مشابه داریم:

3c7633f85d3c4e69b79b15ef0d304c5c.png

۴. عدد e مجموع یک سری نامتناهی است:

4a74c39dd3f63c1a8cdf407871aa778e.png

در این‌جا !n به معنای n فاکتوریل است.

۵. عدد e، یک عدد حقیقی مثبت یکتای است؛ به طوری که:

56d6d3626178832e319dbaabf49d4280.png

لینک به دیدگاه

[h=3]ریاضیات[/h] تابع نمایی 5cffa5d7a0c145a80dee9dc2295d5cdf.png از این رو دارای اهمیت فراوان در ریاضیات است که مشتقش برابر خودش است.

 

 

c3d7a3f74527a7bf8fb452878618b178.png

 

همین طور برای انتگرال این تابع داریم:

 

 

ed49234f29cc4ea388c9a714401cece6.png

41f0c11739830a2ab6f60bc1386f1d46.pngb9ac8b54abf93074effa4007ea63e53f.png

لینک به دیدگاه

[h=3]توابع نمایی[/h] 250px-Xth_root_of_x.svg.png

 

ماکزیمم مطلق تابع 8b47fa6a872f8d0cd3f188ca944413e4.png در نقطهٔ 3c5a29c6dae7df5f94c227a51bbe479f.png.

 

 

ماکزیمم مطلق تابع

 

 

8b47fa6a872f8d0cd3f188ca944413e4.png

 

در نقطهٔ 3c5a29c6dae7df5f94c227a51bbe479f.png رخ می‌دهد. همچنین به صورت مشابه 66c89a5ca361ea68300bddb85a4a3580.png نقطه‌ای است که در آن، تابع

 

 

50cb946ed3a2f6aad64a7c6138b1aba5.png

که برای xهای مثبت تعریف شده‌است، مینیمم مطلق می‌شود.

 

به صورت کلی‌تر برای تابع

 

 

961facec9aed56a9ca8ac29330c10ad4.png

 

که برای xهای مثبت تعریف شده‌است، مینیمم مطلق در نقطهٔ af0c5dbd20ce5668beb3db125583e8e2.png رخ خواهد داد.

 

تتریشن یا هایپر-۴ (به انگلیسی: tetration)‏ نامتناهی

 

 

8933cebc4d942eb70c22dc21c052d4b4.png

 

بر اساس نظریه اویلر همگرا خواهد شد؛ اگر و فقط اگر 38f8e791986988535b7fcd3b43e60a69.png باشد (یا به طور تقریبی x بین ۰/۰۶۶ و ۱/۴۴۴۷ باشد).

لینک به دیدگاه

[h=3]نظریه اعداد[/h] عدد e یک عدد گنگ است. اویلر این موضوع را به وسیلهٔ نامتنهاهی شدن بسط کسرهای متوالی ساده، نشان داد. به علاوه عدد e یک عدد متعالی است. این عدد، اولین عددی بود که با وجود این که با هدف ایجاد یک عدد متعالی ساخه نشده بود، متعالی بودنش اثبات شد (در مقایسه با عدد لیوویل). چارلز هرمیت این موضوع را در سال ۱۸۷۳ اثبات کرد.

لینک به دیدگاه

[h=3]اعداد مختلط[/h] تابع نمایی 5cffa5d7a0c145a80dee9dc2295d5cdf.png از طریق بسط تیلور به صورت زیر درخواهد آمد:

b0ce9086ab8ac6013da85f984306c4b3.png

 

به این علت که این سری حاوی خاصیت‌های مهمی برای تابع 5cffa5d7a0c145a80dee9dc2295d5cdf.png است، مخصوصا هنگامی که x مختلط باشد، از آن برای در فضای اعداد مختلط بسیار استفاده می‌شود. از این بسط و بسط تیلور توابع سینوس و کسینوس می‌توان معادله اویلر را بدست آورد:

40d9a3c31c4a52cb551dd4470b602d82.png

 

که برای تمامی xهای مختلط صحیح است، که در مورد خاص x = π برابر معادلهٔ مشخصهٔ اویلر می‌شود:

febc816eae16801e478d67d37f1a7982.png

 

همچنین از آن می‌توان جواب چندگانهٔ لگاریتم زیر را بدست آورد:

5aa8212832e76b6b840d61f17f0b7488.png

 

به علاوه، از این معادلهٔ می‌توان بسط را بدست آورد:

8f6f836aedb259de31df9e15fcd24e6b.png

 

که به معادله دی موآور معروف است.

معادلهٔ

97026c3e75b3d4ab7fb0b470b799c4d3.png

 

نیز به (Cis(x معروف است.

لینک به دیدگاه

[h=3]معادلات دیفرانسیل[/h] تابع

b131708e2560ade6c181c27c6adcd29d.png

 

پاسخ عمومی تمامی معادلات دیفرانسیل خطی به صورت زیر است:

60d03a8c0f17e43c0ebb903f8d669337.png

 

به طوری که با جایگذاری آن در معادله دیفرانسیل خواهیم داش:

f7acde204df9adaa4480e393f65bf22f.png

 

که ریشه‌های آن، sهایی است که پاسخ‌های عمومی معادلهٔ دیفرانسیل اصلی را می‌سازد.

لینک به دیدگاه

[h=3]ارقام اعشار[/h] تعداد ارقام اعشار شناخته شدهٔ عدد e به صورت فراینده‌ای در طول دههٔ اخیر رشد کرده‌است. این رشد مدیون بهبود کارایی کامپیوترها و همچنین بهبود الگوریتم‌های محاسبهٔ این ارقام بوده‌است.

 

[TABLE=class: wikitable]

تعداد ارقام محاسبه شدهٔ عدد e [TR]

[TH]تاریخ[/TH]

[TH]تعداد رقم اعشار[/TH]

[TH]محاسبه شده به وسیلهٔ[/TH]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۷۴۸[/TD]

[TD]۱۸[/TD]

[TD]لئونارد اویلر

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۸۵۳[/TD]

[TD]۱۳۷[/TD]

[TD]ویلیام شانکس[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۸۷۱[/TD]

[TD]۲۰۵[/TD]

[TD]ویلیام شانکس[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۸۸۴[/TD]

[TD]۳۴۶[/TD]

[TD]ج. مارکوس بورمن[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۴۶[/TD]

[TD]۸۰۸[/TD]

[TD]نامشخص[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۴۹[/TD]

[TD]۲٬۰۱۰[/TD]

[TD]جان فون نیومن (توسط کامپیوتر انیاک)[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۶۱[/TD]

[TD]۱۰۰٬۲۶۵[/TD]

[TD]دانیل شانکس و جان رنچ

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۷۸[/TD]

[TD]۱۱۶٬۰۰۰[/TD]

[TD]استفان گری وزنیک توسط کامپیوتر (اپل ۲)

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۴ آوریل ۱[/TD]

[TD]۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]رابرت نمیرف و جری بنل

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۷ می[/TD]

[TD]۱۸٬۱۹۹٬۹۷۸[/TD]

[TD]پاتریک دمیشل[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۷ آگوست[/TD]

[TD]۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]بیرگر سیفرت[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۷ سپتامبر[/TD]

[TD]۵۰٬۰۰۰٬۸۱۷[/TD]

[TD]پاتریک دمیشل[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۹ فوریه[/TD]

[TD]۲۰۰٬۰۰۰٬۵۷۹[/TD]

[TD]سباستین ودنیسکی[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۹ اکتبر[/TD]

[TD]۸۶۹٬۸۹۴٬۱۰۱[/TD]

[TD]سباستین ودنیسکی[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۱۹۹۹ نوامبر ۲۱[/TD]

[TD]۱٬۲۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]خاویر گردون

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۰ جولای ۱۰[/TD]

[TD]۲٬۱۴۷٬۴۸۳٬۶۴۸[/TD]

[TD]خاویر گردون و شیگرو کندو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۰ جولای ۱۶[/TD]

[TD]۳٬۲۲۱٬۲۲۵٬۴۷۲[/TD]

[TD]کولین مارتین و خاویر گردون

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۰ آکوست ۲[/TD]

[TD]۶٬۴۴۲٬۴۵۰٬۹۴۴[/TD]

[TD]خاویر گردون و شیگرو کندو[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۰ آگوست ۱۶[/TD]

[TD]۱۲٬۸۸۴٬۹۰۱٬۰۰۰[/TD]

[TD]خاویر گردون و شیگرو کندو[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۳ آگوست ۲۱[/TD]

[TD]۲۵٬۱۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]خاویر گردون و شیگرو کندو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۳ سپتامبر ۱۸[/TD]

[TD]۵۰٬۱۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]خاویر گردون و شیگرو کندو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۷ آوریل ۲۷[/TD]

[TD]۱۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]شیگرو کندو و استیو پالیارو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۰۹ می ۶[/TD]

[TD]۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]شیگرو کندو و استیو پالیارو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۱۰ فوریه ۲۱[/TD]

[TD]۵۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]الکساندر جی. لی

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]۲۰۱۰ جولای ۵[/TD]

[TD]۱٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰[/TD]

[TD]الکساندر جی. لی و شیگرو کندو

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

دانیل برنولی (۱۷۰۰-۱۷۸۲) ریاضی‌دان هلندی‌تبار سوئیسی بود.وی فرزند یوهان برنولی و عضوی از خانواده ی برنولی ها بود. نام او را در فارسی «دانیل برنوئی» هم نوشته‌اند.

 

برنولی دوست و همکار لئونارد اویلر بود و اصل برنولی و معادله برنولی به‌نام اوست.

 

 

220px-Danielbernoulli.jpg

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...