!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 در خانه ی ما هر کسی چیزی کم داشت! پدرِ مرحومم خنده، خواهرم سیما جهاز، من کیف و کفش و بیچاره مادرم “خون” رفتیم دکتر گفتند که پسته خوب هست…! پدرِ با هزار مکافات رفت منت کشیِ پستهای که سالیانِ سال با ما قهر کرده بود! یک مشت پسته ی زبان بسته را گرفت و به خانه آورد… بیچارهها لال بودند خشکشان زده بود… آمدیم سکوتشان را بشکنیم که دندانِ خواهرم شکست!! گفتیم اشکال ندارد چیزی که عوض دارد گله ندارد…!! حالا من بزرگ شده ام کار میکنم و جیبام باد میکند پستهها هم دهانشان تا بناگوش باز میشود!! هی روزگار هی روزگار….!! 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 نه كوه را روى دوش ام مى گذارم و نه مى توانم شيره ى سنگ را بدوشم مجبور نيستم كه دروغ بگويم اگر چشم از من بردارى فقط گريه مى كنم! 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 کودک که بودم وقتی زمین میخورم مادرم من را میبوسید تمامِ دردهایم از یادم میرفت. چند روزِ پیش زمین خوردم دردم نیامد اما این بار تمامِ بوسههای مادرم یادم آمد! " نهنگ ها بی گذرنامه عبور می کنند - بهرنگ قاسمی" 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 میتوانی کمی برایم نفس بفرستی؟ نه میتوانی? کمی چشم شعرهایم را فوت کنی؟! به عاشقانههایم قسم موهای تو با اینکه رویایی هستند اما عجیب در چشمهای شعر من گیر کرده اند الان می دانی که "دارم آهنگی گوش میدهم که شبیه موهای توست" 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 می خواهم در انبوه گیسوانت گم بشم . زار زار گریه سر دهم که : من ستاره می خوام ، من ستاره می خوام . وقتی پیدایم کردی ، کمی لوس شوم ، خودشیرینی کنم و دلبری کنم . اصلاً می خواهی که خودم کمکت کنم تا زود پیدایم کنی ؟ بعد دعوایم کن . من هم که سر به زیر ... فقط بگویم که : چشم . 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 صدايت در پيغامگيرِ تلفن ات مهربان است تمام دلتنگى ام را مو به مو گوش مى كند هر از چند گاهى خانه نباش تا سير درد دل كنيم! 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 وقتی پیش منی همه چیز را زیبا و شیرین میبینم! حتی همین آدمهای حسود که از شیرینی زیاد همانند انار ... میترکند! 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 کجای شهر قرار بگذاریم ؟ پارک یا رستوران ؟ چه رنگ لباس بپوشم دیوانه تر می شوی ؟ سادگی خوب هست ؟ می خواهی برایت شعر هم بخوانم بلند بلند ؟ یا آرام بگویم دوستت دارم گلم ...؟! کدام بهتر هست !؟ بمانم شاعری کنم یا از عاشقی ات بسوزم و تمام شوم ...؟! 1
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 می آیی قایم باشک بازی کنیم؟ من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو! 3
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 می توانی بی اینکه بپرسی چرا دوست ام داشته باشی؟ و موهایت را به بادی که از لای انگشتانم عبور می کند قرض بدهی؟ می توانی به نام ام تکیه کرده, لباس ات را مرتب کنی, قبل از سلام آب گلویت را قورت بدهی و با صدایت هزار نت به گلوی سه تار بریزی؟ عزیزم! همه می دانند از دهان ات صدای بوسه می آید و چشم هایت سکوت را به دریا تحمیل می کند خوش به حالت که زنی و خوش به حالت که من دوست ات دارم! 3
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 دیگر از دستِ نبودنت خونِ دل نمیخورم می دانی که "لقمه ی حرام" به ما نمیافتد!! 3
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 تنت بوی غریبه میدهد و الا سگ های محله/ بیخود پارس نمیکنند! از مردانگی ام بدور است هرزگی ات را ببینم و به رویت بیاورم امشب جایت را / در شعرهایم جدا انداخته ام خواستی بخواب اما فردا با اولین تلنگرِ بارانِ بی کسی ام به چشم بزن به چاک... !!! 2
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 و شاید هم باران پسری ست غیرتی که آرایشِ غلیظ ات را به آرامی از صورت ات پاک میکند! 2
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 نزدیکت می شوم بوی دریا میآید دور که می شوم صدای باران! بگو تکلیف ام با چشمهایت چیست؟ لنگر بیاندازم عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم؟! 2
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 دیشب خوابت را میدیدم و از ازدحامِ بوسه و آغوش، جا برای سوزن انداختن نبود! 2
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 دلیل نیامدنت از این دو حالت خارج نیست! یا نمی خواهی ام یا . . یا ابوالفضل ! یعنی نمی خواهی ام ؟! 2
!BARAN 4887 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 یادت هست گفتی : مگر اینکه خواب داشتن مرا ببینی ...! حالا که خواب هستم می توانم دستان تو را برای چند لحظهای داشته باشم گلم ؟! در خواب کجا برویم ؟ پارک یا خلوتترین کوچههای شهر ؟! نترس! درست هست که ذوق مرگ شده ام اما زود نمی بوسمت ! زود مثل این شاه ماهی ندیده ها بغلت نمی کنم ! اصلاً آنقدر مهربان می شوم که احساس امنیت کنی ! اصلاً کاری میکنم که خودت بگویی پس دستانت کو به روی سرم !! راستی سینما برویم یا که رستوران؟! کدام فیلم عاشقانه را بیشتر دوست داری گلم ؟ غذا چطور ؟ سنتی یا فقط دو فنجان قهوه داغ ؟! می خواهی خودم لقمه بگیرم برای تو ؟ بوسه چطور ؟! می خواهیبغل کنم ؟ پرتت کنم به آسمان ؟ جیغ بزنی ، یواش می ترسم گلم ! می خواهی پا برهنه بدویم تا خود خدا ؟! هدیه را کجا تقدیم کنم برای تو ؟! لابلای بنفشهها یا لای شعر ؟! اصلاً می خواهی برویم پیش سالمندترین درخت شهر ... دارم کم کم به داشتنت عادت میکنم عجیب ! کاش بیدار نشوم کاش هیچگاه بیدار نشوم ! 2
ارسال های توصیه شده