رفتن به مطلب

بهرنگ قاسمی


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

95893776095312193252.jpg

 

75059528699450168803.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

در خانه ی ما

هر کسی‌ چیزی کم داشت!

پدرِ مرحومم خنده،

خواهرم سیما جهاز،

من کیف و کفش و بیچاره مادرم

“خون”

رفتیم دکتر

گفتند که پسته خوب هست…!

پدرِ

با هزار مکافات

رفت منت کشی‌ِ پسته‌ای که

سالیانِ سال با ما قهر کرده بود!

یک مشت پسته ی زبان بسته را گرفت و به خانه آورد…

بیچاره‌ها لال بودند

خشک‌شان زده بود…

آمدیم سکوتشان را بشکنیم که

دندانِ خواهرم شکست!!

گفتیم اشکال ندارد

چیزی که عوض دارد

گله ندارد…!!

حالا من بزرگ شده ام

کار می‌‌کنم و

جیب‌ام باد می‌‌کند

پسته‌ها هم دهانشان تا بناگوش باز می‌‌شود!!

هی‌ روزگار هی‌ روزگار….!!

  • Like 1
ارسال شده در

نه كوه را روى دوش ام مى گذارم

و نه مى توانم شيره ى سنگ را بدوشم

مجبور نيستم كه دروغ بگويم

اگر چشم از من بردارى

فقط گريه مى كنم!

  • Like 1
ارسال شده در

کودک که بودم

وقتی‌ زمین می‌‌خورم

مادرم من را می‌‌بوسید

تمامِ درد‌هایم از یادم می‌‌رفت.

چند روزِ پیش زمین خوردم

دردم نیامد‌ اما

این بار

تمامِ بوسه‌‌های مادرم

یادم آمد!

 

" نهنگ ها بی گذرنامه عبور می کنند - بهرنگ قاسمی"

  • Like 1
ارسال شده در
78187082920997353520.jpg
  • Like 1
ارسال شده در

میتوانی‌ کمی‌ برایم نفس بفرستی‌؟

نه میتوانی?‌

کمی‌ چشم شعر‌هایم را فوت کنی‌؟!

به عاشقانه‌هایم قسم

موهای تو با اینکه رویایی هستند

اما

عجیب در چشم‌های شعر من گیر کرده اند

الان می دانی‌ که

"دارم آهنگی گوش میدهم که شبیه موهای توست"

  • Like 1
ارسال شده در

می خواهم در انبوه گیسوانت گم بشم .

زار زار گریه سر دهم که : من ستاره می خوام ، من ستاره می خوام .

وقتی‌ پیدایم کردی ، کمی‌ لوس شوم ، خودشیرینی‌ کنم و دلبری کنم .
اصلاً می خواهی‌ که خودم کمکت کنم تا زود پیدایم کنی ؟
بعد دعوایم کن . من هم که سر به زیر ... فقط بگویم که : چشم .

  • Like 1
ارسال شده در

صدايت در پيغامگيرِ تلفن ات مهربان است

تمام دلتنگى ام را

مو به مو گوش مى كند

هر از چند گاهى خانه نباش

تا سير درد دل كنيم!

  • Like 1
ارسال شده در

وقتی‌ پیش منی‌

همه چیز را زیبا و شیرین می‌‌بینم!

حتی همین آدم‌های حسود

که از شیرینی‌ زیاد

همانند انار

... میترکند!

  • Like 1
ارسال شده در

کجای شهر قرار بگذاریم ؟

 

پارک یا رستوران ؟

 

چه رنگ لباس بپوشم دیوانه تر می شوی ؟

 

سادگی‌ خوب هست ؟

 

می خواهی برایت شعر هم بخوانم بلند بلند ؟

 

یا آرام بگویم دوستت دارم گلم ...؟!

 

کدام بهتر هست !؟

 

بمانم شاعری کنم یا از عاشقی ات بسوزم و تمام شوم ...؟!

  • Like 1
ارسال شده در

می آیی قایم باشک بازی کنیم؟

 

من چشم بر زیبایی تو بگذارم

 

و
تو

 

آرام در
آغوشم
پنهان شو!

  • Like 3
ارسال شده در

می توانی بی اینکه بپرسی چرا

دوست ام داشته باشی؟

و موهایت را

به بادی که از لای انگشتانم عبور می کند

قرض بدهی؟

می توانی به نام ام تکیه کرده,

لباس ات را مرتب کنی,

قبل از سلام

آب گلویت را قورت بدهی

و با صدایت

هزار نت به گلوی سه تار بریزی؟

عزیزم!

همه می دانند از دهان ات

صدای بوسه می آید

و چشم هایت

سکوت را به دریا تحمیل می کند

 

 

خوش به حالت که زنی

و خوش به حالت

که من دوست ات دارم!

  • Like 3
ارسال شده در

دیگر از دستِ نبودنت

 

خونِ دل‌ نمی‌‌خورم

 

می‌ دانی‌ که

 

"لقمه ی حرام"

 

به ما نمی‌‌افتد!!

  • Like 3
ارسال شده در

تنت

 

بوی غریبه میدهد

 

و الا سگ های محله/ بیخود پارس نمیکنند!

 

از مردانگی ام بدور است

 

هرزگی ات را ببینم و به رویت بیاورم

 

امشب

 

جایت را / در شعرهایم جدا انداخته ام

 

خواستی بخواب

 

اما فردا

 

با اولین تلنگرِ بارانِ بی کسی ام به چشم

 

بزن به چاک... !!!

  • Like 2
ارسال شده در

و شاید هم باران

پسری ست غیرتی

که آرایشِ غلیظ ات را

به آرامی از صورت ات

پاک میکند!

  • Like 2
ارسال شده در

نزدیکت می شوم

بوی دریا میآید

دور که می شوم

صدای باران!

بگو تکلیف ام با چشمهایت چیست؟

لنگر بیاندازم عاشقی کنم

یا چتر بردارم و دلبری کنم؟!

  • Like 2
ارسال شده در

دیشب خوابت را می‌‌دیدم

 

و از ازدحامِ بوسه‌ و آغوش،

 

جا برای سوزن انداختن نبود!

  • Like 2
ارسال شده در
31482430798290001012.jpg
  • Like 2
ارسال شده در

دلیل نیامدنت از این دو حالت خارج نیست!

 

یا نمی خواهی ام

یا

.

.

 

یا ابوالفضل !

یعنی نمی خواهی ام ؟!

  • Like 2
ارسال شده در

یادت هست گفتی :
مگر اینکه خواب داشتن مرا ببینی ...
!

 

حالا که خواب هستم می توانم دستان تو را برای چند لحظه‌ای داشته باشم گلم ؟!

 

در خواب
کجا برویم
؟ پارک یا خلوت‌ترین کوچه‌های شهر ؟!

 

نترس
!

 

درست هست که
ذوق مرگ
شده ام اما زود
نمی بوسمت
!

 

زود مثل این شاه ماهی ندیده ها
بغلت
نمی کنم
!

 

اصلاً آنقدر مهربان می شوم که
احساس امنیت کنی‌ !

 

اصلاً کاری می‌کنم که
خودت بگویی پس
دستانت
کو به روی سرم !!

راستی‌ سینما برویم یا که رستوران؟! کدام فیلم عاشقانه را بیشتر دوست داری
گلم
؟ غذا چطور ؟ سنتی‌ یا فقط دو فنجان قهوه داغ ؟!

 

می‌ خواهی خودم لقمه بگیرم برای
تو
؟

 

بوسه
چطور ؟!

 

می‌ خواهی
بغل
کنم ؟

 

پرتت کنم به آسمان ؟ جیغ بزنی‌ ، یواش می ترسم
گلم
!

 

می‌ خواهی پا برهنه بدویم تا خود
خدا
؟!

 

هدیه را کجا تقدیم کنم برای
تو
؟! لابلای بنفشه‌ها یا لای شعر ؟!

 

اصلاً می خواهی برویم پیش سالمند‌ترین درخت شهر ...

 

دارم کم کم به داشتنت عادت می‌کنم عجیب !

کاش بیدار نشوم

 

کاش هیچگاه
بیدار
نشوم !

  • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...