spow 44198 ارسال شده در 27 خرداد، 2013 سلام بازی با کلمات بازی با کلمات صرفا یک بازی نیست بیشتر محتوای اموزشی در کنار ایجاد یک سرگرمی برای بخشیدن غنای بیشتر به دامنه لغاتمان ورفع ایراداتمان مد نظر هست در محاورات و نوشته هایی که ایجاد یا دریافت میکنیم بارها وبارها اتفاق افتاده به لغاتی برخورده ایم که معنایی گنگ برایمان داشته اند یا ایهامی وجود داشته یا اصلا معنایی اشتباه برایش در نظر داشته ایم. در این تاپیک کلماتی این چنینی را هرچند به نظرتان ساده بیاید به هرتعدادی که دوست داشتید حتی اگر یک کلمه هم بود! بنویسید برای ذکر تلفظ ومعنای دقیق میتوانید از فرهنگ دهخدا یا معین کمک بگیرید منتظر فعالیت سازنده شما دوستان عزیز هستیم با سپاس 2
spow 44198 مالک ارسال شده در 1 تیر، 2013 عنقا لغت نامه دهخدا عنقا : عنقا. [ ع َ ] (اِخ ) همان عنقاء است که در تداول فارسی زبانان همزه ٔ آن مانند سایر الفهای ممدود، به تلفظ درنیاید. سیمرغ . اشترکا. عنقای مغرب . عنقای مغربی . فرهنگ فارسی معین (عَ نْ) [ ع . عنقاء ] (اِ.) سیمرغ ، نام مرغی افسانه ای که زال پدر رستم را پرورد. جایگاه این مرغ در کوه البرز است . عنقا از ریشه «عنق» و به معنای «دارندهٔ گردن دراز» است. وجه مشترک سیمرغ و عنقا «مرغ بودن» و «افسانهای بودن» است. در واقع عنقا یک اسطورهٔ عربی است و سیمرغ یک اسطورهٔ ایرانی. شباهتهای گفته شده باعث شده که در ذهن شاعران و نویسندگان این دو مرغ اسطورهای گاهی به هم مشتبه شوند، حال آن که درحقیقت دو خاستگاه متفاوت دارند. 1
ارسال های توصیه شده