spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ فوتوريسم Futurism فوتوريسم در ميان مكتبهاي ادبي از جمله انسانگرايانه ترين و پيشروترين نهضتها بود كه تحول عميقي در ادبيات و هنر جهان معاصر به وجود آورد. اين مكتب هنر و ادبيات نوين را به دنياي مدرن و امروزي عرضه كرد و پنجره اي روبه آينده و مكتبهاي قرن بيستم گشود. فوتوريسم متشكل از كلمه «فوتور» (futur) به معناي «آينده» و در كل فوتوريسم به معناي «آينده نگري» است. اين مكتب در سال ۱۹۰۹ با بيانيه فيليپو ـ توماسو مارينتي (Filippo-Tommaso Marinetti) به عنوان نظريه پرداز و بنيانگذار فوتوريسم در ايتاليا بنا نهاده شد. ايتاليا و روسيه به عنوان دو قطب نيرومند، فوتوريسم را به تدريج در سراسر اروپا گسترش دادند. فوتوريستها انقلابيوني بودند كه نهضت و فعاليتهايشان را با مخالفت عليه مكتب سمبوليسم آغاز كردند. آنها برعكس سمبوليست ها با اميد و نگاه به آينده، به هنر و تجربه گذشتگان پشت كردند. به همين دليل به فوتوريسم كه به دنبال سازندگي هنري و ادبي بود، مكتب «سنت شكن آينده نگر» لقب داده اند. • عقايد فوتوريست ها: سنت شكني: فوتوريستها با از بين بردن قانونمنديها و شكستن قالبهاي كلاسيك، سنتي و زيبايي شناختي سمبوليستها، ادبيات و بويژه شعر نو و تازه اي را به وجود آوردند. آنان حتي قواعد دستوري زبان و نحو را كنار گذاشتند. به عنوان مثال، فعلها را به صورت مصدر به كار مي بردند و يا در نوشته هاي خود از صفت و قيد و نشانه گذاري استفاده نمي كردند. آينده نگري: از نظر فوتوريستها در آثار ادبي و هنري نبايد گذشته را مرور كرد و به بازسازي تاريخي و يا مسائل روزمره و پيش پاافتاده پرداخت، بلكه بايد آينده را تصويرسازي كرد. «درباره مردم و براي مردم»: فوتوريستها «مردم» را مخاطبان اصلي خود قلمداد مي كردند. آنان معتقد بودند كه هنرمند بايد در ميان مردم حضور داشته باشد و باگفتن «از مردم و براي مردم» هنري تازه را ارايه دهد. دست يافتن به دنياي والاي ذهن و روح انسان: هنر فوتوريستي مي خواهد انسان را از غرق شدن در دنياي مدرنيته و افتادن در دام زندگي قراردادي، خشك و بي روح شهري نجات دهد. و در اين ميان تنها هنر و البته هنري متفاوت و آزاد از هرگونه قيد و بند گذشته است كه مي تواند انسان را از اين گرداب رها كند و او را به دنياي والاي روح و ذهن انسان و در نهايت به لذت زندگي برساند. • موضوع و مضمون آثار فوتوريستها: در آثار فوتوريستها، مناظر طبيعي مانند جنگل، كوه، ساحل و در كل طبيعت جايي ندارد زيرا آنها غرق در زندگي پرهياهوي شهري و صنعتي شده اند. ادبيات فوتوريستي مانند سيل خروشان و سركش، مانند پرنده بلند پرواز و آزاد، مانند انسان تب دار بي قرار و تب آلود است. فوتوريستها تنها اثري را كه داراي مضامين حركت، پويايي، سرعت، جسارت، شجاعت و خطر باشد شاهكاري ادبي و هنري محسوب مي كنند. چون اين موضوعات را لازمه دنياي مدرنيته امروز و آينده مي دانند. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده