Strelitzia 17,128 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۹۱ ســـــــلام.:icon_pf (44): من میخوام تو این تاپیک شعرهایی که تا به امروز سرودم و خواهم سرود رو براتون بذارم.. پیشاپیش از این که وقت میذارید و میخونیدشون مچــــکــــرم:w72: امیـــــدوارم دوست داشته باشیــــــــــــد!!!:heartshape2: تمام شعرهامو از همین جا تقدیم میکنم به خاص ترین مخاطب خاص.... 39 نقل قول لینک به دیدگاه
Strelitzia 17,128 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۹۱ در حسرت یار.... بهاران میرود در حسرت یار دل اما خسته از امید دیدار به وقت شب که حتی لاله خواب است من از درد فراق یار بیدار من هر شب عکس او در ماه بینم نخواهم جز زعکس یار رخسار نگه بر چشم او خار و خسم کرد نگه بر قامتش کردم گرفتار به عشقش جام ها را سر کشیدم نه یک بار و نه ده بار و نه صد بار چنان مست و خراب گشتم و زار که گویی بوده ام از پیش میخوار به دامش من همان آهوی رامم نمی افتد به دام عشق هوشیار 40 نقل قول لینک به دیدگاه
Strelitzia 17,128 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۱ قافله ی عشق... باز در این قافله ، چنگ زمانه منم یار چو رخصت دهد ، ساز دلش میزنم ساز من اشک من است ، از قفس تنگ چشم مست تراود برون ، یار چو بنموده خشم بی می تو ساقیا ، کی به در خانه ات میرسد این بی بها ، عاشق دیوانه ات طره ی پیشانی اش ، گشته پریشانی ام شام سیه خیمه زد ، بر دل قربانی ام محو تماشا شدم ، بر همه حاشا شدم عشق تو آتش بود ، وای که رسوا شدم... 24 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .