رفتن به مطلب

آشنایی با مفاهیم مدیریت استرتژیک : چشم انداز و رسالت سازمان


ارسال های توصیه شده

آشنایی با مفاهیم مدیریت استرتژیک : چشم انداز سازمان به زبان کاربردی

1315459501strategy[1].jpg

 

دوستی می‌گفت: "هر جا مدیریت استراتژیک را یک جور معنا کرده‌اند؛ تعریف‌های زیادی دیده‌ام ولی دست‌آخر، اگر از من سئوال شود که مدیریت استراتژیک چیست، پاسخ روشنی ندارم. یا اگر از من بپرسند که برای مدیریت استراتژیک موسسه یا گروه خود از کجا باید شروع کنم و چه کارهایی باید انجام‌دهم، روش مشخصی به ذهنم نمی‌رسد. این برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟ برنامه‌ریزی بلندمدت است؟ تحلیل سئوات (SWOT) است؟شما اگر راست می‌گویی، ساده و بدون استفاده از اسم‌های عجیب و غریب به من بگو استراتژی چیست!"

معنای مدیریت استراتژیک، نه برنامه‌ریزی بلندمدت است و نه مدل‌ سئوات! در واقع، مدل‌های مختلف مانند سئوات همه ابزارهایی برای بهتر انجام‌دادن مدیریت استراتژیک هستند نه خود آن. پس مدیریت استراتژیک چیست؟

[TABLE=width: 500]

[TR]

[TD]بیژن اهل اهواز است و مدت هاست که از مشکل ریزگردها و زیاد شدن آن در هوای چند شهر ایران ناراحت است. او چند ماهی است که در کنار کارهایش وقتی برای مطالعه روی این مسئله اختصاص داده است و از آنجاییکه در رشته محیط زیست درس می خواند، گروهی از دوستانش را سراغ دارد که به این موضوع علاقه مند هستند. بنابراین، ابتدای تابستان تصمیم گرفت که به صورت جدی تری برای مقابله با این مشکل وارد عمل شود و موضوع را با مونا و محمود مطرح کرد. اگرچه رشته تحصیلی آنها محیط زیست نیست، هر دو سالهاست که در گروه های دانشجویی فعال بوده اند و چون اهل اهوازند، علاقه زیادی به کار روی مسئله ریزگردها دارند. بیژن، مونا و محمود تصمیم گرفتند که گروه داوطلبانه ای ایجاد کنند که به مشکل ریزگردها بپردازد.آخر تیرماه بود و به جز چند گپ زدن، کار جدی و اصولی انجام نشده بود. آنها هنوز جواب خیلی از سئوال های کلیدی را نمی دانستند: اینکه " چه کاری می خواهند انجام دهند"، "چرا این ایده؟"، " قرار است به کجا برسند" و...

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

مدیریت استراتژیک چه معنایی دارد؟

در هر فعالیت تجاری یا اجتماعی، از اداره‌ یک بقالی کوچک گرفته تا مدیریت بزرگ‌ترین سازمان‌ها، برای آن که بتوانیم موفق و روبه‌رشد باشیم، باید برای بعضی سئوال‌های کلیدی از قبیل سئوال‌های زیر، پاسخ روشن و دقیقی داشته باشیم:

 

• فلسفه وجودی ما چیست؟ با تعریف فعالیت‌های پروژه‌مان چه مشکلی را می‌خواهیم حل نماییم؟ (منظور و مقصود اصلی پروژه)

• ما چه کاره هستیم و چه کاره نیستیم؟ مشتری و یا مخاطب فعالیت ما کیست؟ (رسالت سازمان ما)

• می‌خواهیم به کجا برسیم؟ تصویر ۱۰ سال آینده ما چیست؟ (چشم‌انداز سازمان)

• چه قابلیت منحصر به فردی داریم که بقیه ندارند؟ نقاط قوت و ضعفمان چیست؟ (مزیت رقابتی و تحلیل داخلی)

• قاعده‌ بازی و رمز موفقیت برای انجام چنین کاری چیست؟ در محیط کار، چه فرصت‌ها و تهدیدهایی وجود دارد؟ (عوامل کلیدی موفقیت و تحلیل محیط خارجی)

• با توجه به ضعف و قوت‌های خودمان و شرایط محیط بیرون، بهترین روش برای رسیدن به مقصد مورد نظر (تصویر ۱۰ سال آینده) چیست؟ (استراتژی)

پاسخ ما به این سئوالات و نیز فعالیت‌هایی که انجام می‌دهیم تا این پاسخ‌ها به روز باشد، مدیریت استراتژیک نام دارد. ممکن است در کتاب‌های مختلف، اسامی متفاوتی برای هر یک از سئوالات فوق پیدا کنید؛ ولی مساله نهایی آن است که فارغ از اسامی و اصطلاحات، ما باید برای به این سئوالات کلیدی پاسخ دهیم و آن پاسخ‌های برنامه استراتژیک ما خواهد بود.

پرداختن به این سئوالات در بسیاری از مواقع مکانیکی و مرحله به مرحله اتفاق نمی‌افتد؛ جوابی که به هر کدام می‌دهیم بر بقیه پاسخ‌ها تاثیر می‌گذارد.

 

معمولا همه چیز از این دو پرسش شروع می‌شود:

• شخصیت و ایدئولوژی سازمان ما چیست و می‌خواهیم به کجا برسیم؟

• ما چه کاره هستیم و چه کاره نیستیم؟

 

شخصیت یا ایدئولوژی سازمان چیست؟

سازمان‌ها نیز همانند انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی منحصر به فرد هستند. برخی از آنها نوآورند؛ دسته‌ای بلندپرواز و جسورند؛ بعضی قابل اعتماد و خوشنامند و بعضی دمدمی مزاج‌اند! در کتاب‌های مدیریت استراتژیک، قسمت‌های مختلف شخصیت یک سازمان را به اسم‌های مختلف می‌شناسد. برای مثال هدف اصلی، ارزش‌های بنیادین، فرهنگ سازمانی و یا چشم‌انداز، همه از جمله مواردی هستند که در شخصیت یک سازمان تاثیرگذار می‌باشند. در اینجا منظور ما از شخصیت

سازمان، سه مورد مشخص است که بر اساس مدل کالینز و پوراس (Collins & Porras) به سه محور زیر تقسیم می شود:

  1. مقصود اصلی و فلسفه‌ وجودی سازمان
  2. ارزش‌ها و بایدها و نبایدهای سازمان
  3. چشم‌انداز و تصویر بلندمدت سازمان

 

مقصود اصلی یا فلسفه وجودی

 

در کتب و مقالات مدیریتی، اصطلاح “مقصود اصلی” (Core Purpose) به شکل‌های مختلفی تعریف شده‌است. در اینجا منظور ما از فلسفه وجودی، دلیل اصلی سازمان/گروه و یا پروژه برای “شکل‌گیری” است. به عبارت دیگر، پاسخ این سئوال که “چرا این سازمان/گروه بوجود آمده است و یا چرا چنین پروژه‌ای تعریف شده است” فلسفه وجودی نام دارد. لازم است بتوانیم فلسفه وجودیمان را کوتاه و قابل‌فهم بیان کنیم تا هم خودمان و هم مخاطبمان به راحتی متوجه شویم که ایده اصلی بوجود آمدن سازمان/گروه چیست. به عنوان مثال، سازمان جهانی صلیب سرخ ، فلسفه‌ وجودی خود را به این شکل بیان می‌کند: “کمک‌رسانی به آسیب‌پذیرترین افراد”. و یا انجمن اطلاع‌رسانی دیابت گابریک که یک سازمان‌ مردم‌نهاد ایرانی است، در وب‌سایت خود بیان می‌کند: “ما در گابریک تلاش‌می‌کنیم تا هیچ‌کس به علت عدم آگاهی، دچار عوارض دیابت نشود .”

 

ارزش های سازمان (باید ها و نبایدها)

باید و نبایدها مجموعه‌ای از ارزش‌ها هستند که فرهنگ یک سازمان را شکل می‌دهند. این بایدها و نبایدها لزوما نیاز به تایید بیرونی ندارند و برای موسسین سازمان و یا مدیران پروژه ارزش ذاتی دارند؛ از این رو، افراد مستقل از وضعیت محیط، نیازهای رقابتی یا الگوی مدیریتی، به آن پای‌بند هستند. برای مثال، اگر «لذت بردن از انجام کار» یکی از باید‌ها و نباید‌های سازمان

شماست، گاه لازم می‌شود میزان انتظارات از افراد را کم کنید که تحت فشار نباشند. این موضوع ممکن است عملکرد کل سازمان را در یک مقطع زمانی کوتاه مدت کاهش می‌دهد اما در درازمدت تاثیرات مثبتی به همراه خواهد داشت.

“وقت‌شناسی”، “عملکرد حرفه‌ای” و “مشتری مداری” می‌توانند جز ارزش‌های یک سازمان باشند. در بیشتر سازمان‌های مردم‌نهاد و گروه‌های داوطلبی، مجموعه بایدها و نبایدها نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در جذب اعضای جدید و هدایت گروه

دارند. در بیشتر این سازمان‌ها، یکی از دلایل بسیار مهم برای تداوم حضور افراد، ارزش‌های سازمان است.

با توجه به اهمیت بایدها و نبایدهای سازمان، بهتر است آنها را به طور شفاف اعلام کنیم و راهکارهایی برای پیاده‌سازی آنها شناسای و اجرا نماییم. نیازی به یک لیست بلند بالا نیست؛ درج چهار-پنج مورد ارزش‌های جدی گروه بهتر از لیست مفصلی از فضیلت‌هاست که در عمل پیاده‌ نشوند. باید توجه داشت که ارزش‌های (باید و نبایدها) را در زمان شکل‌گیری سازمان مشخص کرده و کم کم نهادینه می‌سازند و تغییر آنها پس از گذشت زمانی طولانی به سادگی انجام پذیر نیست.

لینک به دیدگاه

چشم انداز سازمان

 

سازمان‌ها نیز مانند افراد آرزویی برای آینده دارند که به آن چشم‌انداز می‌گویند. به بیان دیگر، چشم‌انداز، پاسخ به این پرسش است که در آینده میان/ بلندمدت می‌خواهیم به کجا برسیم .

به عنوان مثال، پاراگراف زیر بخشی از چشم‌انداز موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) است که در وب‌سایت موسسه آمده ‌است:

محک با ارائه بالاترین سطح از پاسخگویی، شفافیت و قدرشناسی، یکی از معتمدترین نهادهای خیریه برای نیکوکاران و سازمان‌های بشر دوستانه و عملکرد آن معیاری برای ایجاد و ارزیابی سازمان‌های مشابه در سطح ملی و بین المللی خواهد بود. این سازمان از نظر چند عملکردی بودن و همچنین در هریک از زمینه‌های فعالیت، یکی از پنج سازمان برتر در جهان خواهد بود.

 

بسیار مهم است که اعضا نسبت به چشم‌انداز سازمان احساس تعلق داشته ‌باشند. از این‌جهت اگر در مرحله‌ نوشتن یا بازنویسی چشم‌انداز هستیم، بهتر است این کار را به صورت گروهی انجام دهیم. بهتر است شرح مختصری از چشم‌انداز تهیه‌کرده و اطمینان پیداکنیم که همه اعضا از آن اطلاع دارند. هم‌چنین لازم است که اعضای جدید را با چشم‌انداز سازمان آشنا سازیم.

 

برای تعیین یا بازنویسی چشم‌انداز سازمان‌تان،‌ از این سئوال ها کمک بگیرید:

• در ۱۰- ۱۵ سال دیگر در چه وضعیتی هستیم؟

• سازمان و یا پروژه ما چه موفقیت‌هایی را تا به حال کسب کرده ‌است؟

• سازمان و یا پروژه ما، زمینه‌ساز چه اتفاق سازنده‌ای شده ‌است و چه مشکل اجتماعی را برطرف کرده‌است؟

 

سعی کنید که بلندپروازانه و جسورانه به آینده فکر کنید. قرار است فلک را سقف بشکافید و طرحی نو در اندازید.

 

[TABLE=width: 500]

[TR]

[TD]مونا، بیژن و محمود گفتگوهای سه نفره ای انجام دادند تا مقصود اصلی، ارزش ها و چشم انداز را روی کاغذ بیاورند. جالب بود که در ابتدا فکر می کردند هر سه کاملا هم نظر هستند، ولی موقع نوشتن متوجه شدند تفاوت دیدگاه هایی دارند که با صحبت و بحث سرانجام به یک نگاه مشترک رسیدند.

آنها اسم «دیار پاک» را برای گروه خود انتخاب کردند و در مورد مقصود اصلی به این نتیجه رسیدند که: «تلاش گروه دیار پاک بر آن است که به اطلاع رسانی در مورد مشکلات ریزگردها و صررهای سلامتی و اقتصادی آنها بپردازد.»[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

 

خلاصه و جمع بندی

مدیریت استراتژیک تنها از طریق شناسایی “رسالت سازمان/پروژه”، تعیین “چشمانداز” و آگاهی از “مزیت رقابتی” امکان پذیر ست. برای این که بتوانیم استراتژیک عمل کنیم باید بدانیم که قرار است که فعالیت‌های ما به کدام نیازهای جامعه پاسخ دهد، چه مشکلاتی را حل کند، روش حل مشکلات چیست و قرار است که کدام مخاطبین را با فعالیت‌هایمان تحت تاثیر قرار دهیم. مدیریت استراتژیک هم‌چنین تاثیر گرفته از فرهنگ و ارزش‌های سازمانی است. در تعیین استراتژی باید بدانیم که امروز کجا ایستاده‌ایم و قرار است که به کجا سفر کنیم. همان‌طوری که در این مقاله به آن اشاره شد، شناسایی کلیه این مراحل

نیازمند این است که سئوالات دقیقی در مورد “چرایی” و “چگونگی” فعالیت‌هایمان طراحی کرده و به آنها پاسخ دهیم.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

آشنایی با مفاهیم مدیریت استرتژیک : رسالت سازمان به زبان کاربردی

 

1060130401007.png

 

شخصیت و ایدئولوژی سازمان ما چیست و به کجا می‌خواهیم برسیم؟

ما چه کاره هستیم و چه کاره نیستیم؟

پاسخ به سئوال اول، شناسایی "چشم انداز" سازمان/گروه است که در بخش اول به صورت مفصل به آن پرداختیم. پاسخ سوال دوم "رسالت" یا "ماموریت" سازمان/ گروه نامیده ‌می‌شود که در این قسمت به آن می‌پردازیم.

 

رسالت یا ماموریت چیست؟

در منابع و تئوری‌های مدیریتی، کلمه‌ رسالت یا ماموریت (Mission) به شکل‌های مختلفی معنا شده‌ است. در این‌جا منظور ما از رسالت/ ماموریت، فعالیت اصلی است که سازمان یا گروه انجام می‌دهد. به بیان دیگر جواب سئوال "سازمان/ گروه ما چه کار مشخصی و برای چه افرادی انجام می‌دهد؟"، "رسالت/ ماموریت" نام دارد. قرار است رسالت به ما و مخاطبان ما کمک‌‌ کند تا متوجه شوند که "چه هستیم" (چه کاره هستیم) و "چه نیستیم" (چه کاره نیستیم.)

لازم است بتوانیم رسالت را کوتاه و قابل‌ فهم بیان کنیم تا مخاطبین، اعضا، داوطلبان و سازمان‌های همکار به روشنی متوجه شوند که فعالیت اصلی ما چیست و محصول/ خدماتمان را به چه کسانی ارایه می‌دهیم.

 

به عنوان مثال، پاراگراف زیر بخش ابتدایی رسالت/ ماموریت موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) است که در وب‌سایت موسسه آمده‌است:

محک سازمانی است که از انگیزه والای خدمت به همنوع سرچشمه گرفته و توجه خود را معطوف بیماری سرطان کودکان در سطح ملی و بین المللی و در حوزه‌های امور خیریه، درمان و تحقیقات نموده است. حمایت همه جانبه از کودکان مبتلا به سرطان و خانواده آنان در بخش خیریه، درمان کودکان مبتلا به سرطان در ایران و در چهارچوب منشور حقوق بیمار و بر اساس جدید ترین و کارآمدترین روش‌ها و آخرین دست آوردهای علم پزشکی در بخش درمان و انجام تحقیقات علمی در زمینه بیماری سرطان برای کشف علل بروز بیماری، روش‌های تشخیص، پیشگیری و روش‌های نوین درمان، ماموریت این سازمان است.

(... ادامه متن را در

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
مطالعه کنید.)

 

آیا رسالت سازمان/گروه مشخص و مناسب است؟

برای تشخیص این که آیا در سازمان/ گروه ما رسالتی مناسب و مشخص وجود دارد یا خیر، بهتر است از سئوال‌های زیر استفاده ‌کنیم.

1- بدون اینکه از هیچ منبع و مرجعی در سازمان (مثل وب‌سایت موسسه، یا پرسش از افراد) استفاده نماییم، به رسالت/ ماموریت سازمان خود فکرکنیم:

• آیا می‌توانیم آن‌ را دقیق و مشخص بنویسیم؟

• آیا می‌توانیم آن‌ را خلاصه و در دو جمله بنویسیم؟

• آیا می‌توانیم رسالت سازمان/ گروه را در کمتر از ۳۰ ثانیه برای دیگران توضیح دهیم؟

 

۲) از سئوال‌های زیر استفاده کرده و وضعیت رسالت سازمان/ گروه خود را ارزیابی نماییم:

 

 

table_1.png

 

3- آیا این رسالت برای جذب منابع، انگیزش افراد و هدایت سازمان/ گروه مناسب است؟

• آیا خیرین و سرمایه‌گذاران این رسالت را درک می‌کنند و رسالت سازمانی ما برای آنها جذاب است؟

• آیا اعضا شورای مرکزی می‌توانند آن ‌را به‌روشنی بیان کنند؟

• آیا پاسخ همه اعضا به سئوال "رسالت ما چیست؟" یکسان می‌باشد؟

 

رسالت خود را چگونه نوشته و اعلام کنیم؟ (بیانیه رسالت/ بیانیه ماموریت)

یکی از ابزارهای مناسب شفاف سازی و اعلام رسالت سازمان، نوشتاریست که این رسالت را برای ذینفعان مختلف از جمله سرمایه‌گذارها، داوطلبان و سازمان‌های همکار شرح می‌دهد. این متن را "بیانیه رسالت" یا "بیانیه ماموریت" می‌نامیم. بیانیه رسالت در عین کوتاه و شفاف بودن باید درعمل راهگشا بوده و تکلیف همه گروه‌های دخیل در سازمان را تعیین نماید.

بر اساس مدل کالینز و پوراس (Collins & Porras) برای نوشتن بیانیه رسالت، این بیانیه باید شامل چهار بخش اصلی زیر باشد:

 

(1 افق زمانی رسالت: فعالیت اصلی یا رسالت انتخاب شده تا چه زمانی معتبر می‌باشد. آیا به یک بازه ۳ ساله فکر می‌کنیم؟ یا به فکر یک افق ۵ ساله هستیم؟ و یا نیت ۳۰ ساله داریم؟

 

(2 حد و مرز فعالیت: محدوده‌ رسالت از سه دیدگاه قابل بررسی است:

حد و مرز محصولات/خدمات:‌ به طور مشخص، چه خدماتی/ محصولاتی قرار است ارائه دهیم/تولید کنیم؛ مشخصات کلی هر خدمت/محصول چیست؟

حد و مرز بازار: چه کسانی قرار است مشتری ما باشند؟ آیا قشر خاصی از جامعه بازار هدف ما هستند؟ بازه سن مشخصی مد نظرمان است؟ و یا مشاغل به ‌خصوصی قرار است مشتری ما باشند؟

حد و مرز جغرافیایی: آیا فعالیت ما قرار است در منطقه‌ مشخصی انجام شود؟

حد و مرز داوطلبان و همکاران: چه گروه‌هایی از افراد قرار است به عنوان داوطلب با ما همکاری کنند؟ دانشجویان، زنان خانه‌دار یا بازنشستگان آموزش و پرورش (این موارد، مناسب سازمان‌های مردم‌ نهاد و گروه‌های داوطلبی است و در مدل اصلی وجود ندارد.)

 

(3 مزیت رقابتی منحصر به فرد: مهم‌ترین ویژگی که سازمان/گروه ما را از بقیه متمایز کرده و به ما شایستگی پرداختن به این کار را می‌هد چیست؟ آیا به منابع خاصی دسترسی داریم؟ آیا تخصص ویژه‌‌ و یا دانش منحصربه‌ فردی داریم؟

۴) چالش‌های پیش‌رو: در دستیابی به موراد بالا، مهم‌ترین مشکلات و چالش‌های پیش‌روی سازمان/ گروه چیست؟

لینک به دیدگاه

چگونه رسالت را انتخاب می نماییم؟ ( چه چیزی ما را متمایز می سازد؟)

نوشتن رسالت، فرآیند خیلی مشخص و منظمی ندارد. گاهی نوشتن رسالت سازمان/ گروه از یک فرد یا تیم کوچک شروع می‌شود و به مرور با نظر اعضا جدید اصلاح می‌گردد؛ گاهی هم اعضا تشکیل دهنده‌ یک سازمان/ گروه، با صحبت و هم‌فکری زیاد، از همان ابتدا رسالت مشخصی را تبیین می‌نمایند. در تعیین فعالیت اصلی سازمان، توجه به قابلیت‌های منحصر به فرد گروه مهم‌ترین عامل موفقیت و پیشرفت خواهد بود.

اگر در مرحله تعیین رسالت سازمان/ گروه و نوشتن بیانیه رسالت و یا بازبینی آن باشیم، توجه به نکات زیر می‌تواند بسیار موثر باشد:

• به دنبال کشف مزیت منحصربه‌فرد خود باشیم. مثلا اگر به فقرزدایی علاقه ‌داریم و در میبد زندگی می‌کنیم، می‌توانیم بین دو ایده اشتغال‌زایی برای زنان میبد -از طریق آموزش صنایع‌دستی- و یا تکرار ایده‌ محمد یونس و تلاش برای اعطا وام‌های خرد یکی را انتخاب کنیم. بهتر است خلاقانه به این موضوع فکرکنیم که چطور اطلاعات، ارتباطات و داشته‌های ما می‌تواند یک مزیت منحصربه‌فرد برایمان درست‌ کند تا این که به دنبال کپی برداری کامل از سازمان‌های موفق باشیم.

• سعی کنیم در شناسایی رسالت/ ماموریت سازمان به صورت گروهی عمل کرده و نظر همه افراد گروه را دخیل نماییم.

• به این سوال فکر کنیم که درجنبه‌های مختلف قرار است چه کاره باشیم و چه کاره نباشیم. بهتر است از یک الگوی مناسب (مثل مدل کالینز و پوراس) استفاده کنیم تا همه‌ جنبه‌ها را در نظر بگیریم. برای این کار، تمام ایده‌های ممکن را به دقت بررسی کرده و با حوصله به دنبال بهترین جواب بگردیم:

• در زمینه‌ مخاطب و مشتری

در زمینه‌ محصول و یا خدمات

در زمینه‌ جغرافیا و محل حضور

در زمینه‌ داوطلبان

• با متخصصین مشورت کرده و از بازخورد آنها استفاده کنیم. در ضمن، تلاش کنیم تا جای ممکن با همه‌ دست‌اندرکاران و ذینفعان مشورتی داشته باشیم؛ برای مثال، فرد یا افرادی از خیرین و سرمایه‌گذاران، تعدادی از مخاطبین و مشتریان، چند تن از داوطلبین و اعضای سازمان و هر کس که در آینده قرار است با رسالت ما آشنا شود.

• اگر در حال بازبینی رسالت سازمان هستیم، وقت مناسبی را برای اطلاع‌رسانی و تصویب آن توسط اعضا سازمان اختصاص دهیم که در ادامه با مشکل مواجه نشویم.

 

رسالت در سازمان های داوطلبانه و مردم نهاد

رسالت یا ماموریت، نقش بسیار مهمی در سازمان‌های داوطلبانه و مردم‌نهاد دارد؛ دغدغه مشترک اعضا نقش مهمی در هدایت فعالیت‌های سازمان‌های اینگونه دارد و رسالت/ماموریت، بیان دغدغه‌ کل گروه است. رسالت سازمان، تعریفی است که گروه از خودشان دارند و این تعریف به جذب اعضای جدید و ایجاد تعهد و شور و شوق در بین اعضا کمک بسیاری می‌کند.

در این سازمان‌ها، لازم است مطمئن شویم که همه اعضا به خوبی از رسالت گروه آگاه هستند و ماموریت جمعی را در راستای دغدغه شخصی خود می‌پندارند. در بسیاری موارد، زمان زیادی از فرآیند پیوستن شخص تازه‌وارد به گروه، صرف اطلاع‌رسانی در خصوص رسالت/ماموریت سازمان و تناسب آن با دغدغه‌های شخصی او می‌شود.

اگرچه رسالت نقشی بسیار کلیدی دارد، بهتر است نسبت به آن انعطاف‌ داشته باشیم چرا که ممکن است ناچار شویم در خدمت/محصول و یا مشتریان/مخاطبین خود تجدید نظر کنیم. همان طور که پیش‌تر نیز گفته شد، اگر نیاز به تجدید نظر در رسالت به وجود آمد، بهتر است نظر همه اعضا سازمان را جویا شویم.

 

جمع بندی و الگویی برای نوشتن رسالت

در این مقاله خواندیم که رسالت یا ماموریت، جواب این سوال است که "سازمان/ گروه ما چه کار مشخصی و برای چه افرادی انجام می‌دهد؟" برای نوشتن رسالت، یک الگوی چهاربخشی معرفی شد و تاکید شد که در انتخاب رسالت سازمان، بهتر است به مزیت منحصربه فرد خود توجه نماییم، تا می‌توانیم مشورت کنیم و با حوصله تمام ایده‌ها را بررسی کنیم. در پایان عنوان شد که چرا اطلاع‌رسانی در خصوص رسالت، در سازمان‌های داوطلبانه و مردم‌نهاد از اهمیت بیشتری برخوردار است.

 

بابک شاه منصوری

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...