رفتن به مطلب

نقد فیلم در تاریکی In Darkness 2011


spow

ارسال های توصیه شده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

سینما پارادیزو قسمت چهارم نقدی بر فیلم در تاریکی In Darkness 2011

فیلم در تاریکی محصول سال 2011 سینمای لهستان ساخته انیشکا هولاند کارگردان لهستانی تبار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی 84 امین دوره اکادمی اسکار بود که درنهایت جایزه را سینمای ایران وفیلم جدایی نادر از سیمین دریافت نمود.

 

در میان هیاهوی بی پایان و گنگ مسئله هولوکاست وبزرگنمایی وسیاه نمایی دوره ای تاریخی که در واقع میتواند استیفای حق وحقوق خود (یهودیانی که مورد تعدی قرار گرفته اند) را برای بازخواست از عاملان این جنایت محفوظ دارد(همچنانکه دادگاههای بعد از جنگ جهانی وپرونده های متعدد حقیقی وحقوقی درهمین زمینه بوده اند) این فیلم نگاهی متفاوت به رفتار انسانها ومسئله هولوکاست دارد.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

در فیلم In Darkness لئوپولد ساشا کاراکتر طبقه بی تفاوت جامعه نسبت به جریانات جاری واتفاقات هست که لزوما تفاوت طبقاتی خاصی نباید داشته باشند بلکه این بی تفاوتی ناشی از تفاوت انگیزشی در گره خوردن منافع واشتراکات اجتماعی است که دستمایه نقد داستان فیلم شده است.

ساشا کارگر سیستم فاضلاب شهر است و در شهر لوف که در اشغال ارتش نازی میباشد کماکان زندگی عادی خود را ادامه میدهد وهرروز به همراه همکار جوانش به تمیزکاری معابر فاضلاب میپردازد.

در اغاز فیلم به معرفی شخصیت واقعی ساشا پرداخته میشود هنگامی که از خانه یک المانی در حال سرقت هستند وپسر خانواده همراه دوست دختر لهستانیش(شهر لوف اکنون درغرب اوکراین وتحت حاکمیت اوکراین هست ولی زمان جنگ جهانی دوم جزئی از کشور لهستان بوده است.)سر میرسد وبعد از کشمکش کوتاهی بین ساشا ودوستش با پسرک جوان ساشا هنگام فرار رو به دختر فریاد میزند : برای خودت یک مرد لهستانی گیر بیاور!

دله دزدی و زالو صفتی برای بقا شخصیت اولیه شخصیت اول فیلم هست که به ناگاه سرنوشتش با سرنوشت یهودیان گره میخورد.

در هنگامه مغلوبه شدن جریان جنگ جهانی دوم ورفتار هیستریک ارتشیان المانی در قبال اسرا ومناطق اشغال شده یهودیان به اردوگاهها هدایت میشوند ودراین بین عده ای از یهودیان تصمیم میگیرند تا از طریق فاضلاب جان خودرا نجات دهند ودراین میان با ساشا ودوستش رودررو میگردند.

طمعکاری ساشا و یهودیانی که ذاتا تجارت اروپا را در دست دارند واین را برای خود به انحصار دراورده اند دستمایه ارتباطشان میگردد وساشا در قبال دریافت پول انهارا در زاویه های بی روح فاضلاب پناه میدهد.

این پناه دادن به هیچ عنوان به مانند داستان مقدس سازی شیندلر در فیلم فهرست شیندلر نیست واصل ان برمبنای تهاتر وتعویض جان یهودیان در قبال پول هست ولی اتفاقات کوچکی در فیلم روی میدهد که این مسئله را تحت تاثیر قرار میدهد.

ارتباط ودوستی بورتنیک سرسپرده نازی ها در شهر ورفتار زمان مستی بورتنیک که باعث نفرت ساشا از بورتنیک میشود، رفتار مریم مقدس وار زن ساشا در قبال اتفاقات که یکی از کاراکترهای سفید فیلم به شمار میرود واثری که برروی ساشا میگذارد و اعدام همکار جوان ساشا به دلیل لو ندادن جای یهودیانی که مخفی شده اند پس از دعوایی که بین ساشا وهمکارش صورت میگیرد زمینه را برای تغییر اماده میسازد و این بی تفاوتی در طیفی از اجتماع را که نقش انهارا ساشا ایفا میکند به توجه تبدیل میکند و هولاند به مقصودش میرسد.

فیلمی مملو از سیاهی ودرد ورنج

برای تحریک توجه جامعه به دردهایی که با بی تفاوتی انهارا در درون خود پرورش میدهیم

پایبندی به خانواده همانگونه که پسرک یهودی در فرار اول فیلم خانواده اش را به خاطر زن بدکاره ای رها میکند،تعهد به دوستی وقرار تا پای جان همانگونه که رفیق ساشا انجام میدهد ، جنون قدرت و شهوت دنیا که سردمداران بسیاری به ان مبتلا بوده اند وهستند وتاریخ گواه بی ابرویی وپایان سیاه وتباهی انها وملت بیچاره ای هست که به عبث به لاطائلات انها گرفتار امده اند ودگماتیسم وحشت افزایی تمامی فکر وذهن انهارا به خود گرفتار کرده است ونکات بسیاری از این دست که هرکدام دلیل بسیار خوبی برای تماشای این فیلم خوش ساخت هست...

 

شق دومی از زندگی در دخمه های فاضلاب که دراین فیلم به زیبایی تصویر شده استفوق العاده چندش اور است ولی مگر واقعیت زندگی غیر از این است؟

زندگی در فاضلاب وخواب اسوده،استحمام با اب فاضلاب،تلاش برای نجات ازغرق شدن در سیلاب ناشی از باران که به خاطر ان ساشا مراسم تمعید دخترش را نیمه رها میکند وسرگذشت عجیب بورتنیک در مجراهای فاضلاب!

شاید هرکسی که به سینمای هالیوود معتاد شده است با تولد کودک در درون فاضلاب به بازگشت فیلم وحس سینوسی که در تمامی فیلمهای هالیوودی(استثناهای بسیار کمی وجود دارند که ناقض این داستان نویسی در هالیوود هستند) مشترک هست به نکته مثب فیلم فکر کنند ولی هولاند در چند سکانس جلوتر کودکی مرده را نشان میدهد که مادرش اورا خفه کرده است!

فیلم In Darkness تصویر واضحی از بدبختی زندگی انسانها درتکاپوی رسیده به ایده الیسم وسقوط اخلاقی ورذیلت های ذاتی اجتماع است وبه نظرمن هولاند درانتقال مفاهیم وتصویر سازی برای منظور مورد نظرش بسیار موفق عمل کرده است.

برخورد شخصیت دوم ساشا به یهودیان اسیر در فاضلاب نمایش شگرفی است از تغییر در درون ادمی

او نه تنها از جان خود مایه میگذارد بلکه از خانواده اش هم سهمی میدهد ودرنهایت بدون هیچ چشمداشت مالی دست به ایثار میزند تا انها فقط زنده بمانند.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

در یکی از سکانس های پایانی که المان ها شهر را ترک کرده اند وساشا در حال بیرون اوردن انها از دخمه متعفن فاضلاب هست پیرمرد دوچرخه سواری میپرسد:

 

- خدای بزرگ ... این ها از کجا اومدن؟

شیگر(مرد ثروتمند یهودی) : از گور ، قربان ازگور

وشاید به همین سادگی رستاخیز درون ادمی وانعکاس ان در تاروپود زندگی قابل فهم ودرک باشد!

این فیلم روایتی است برمبنای اتفاقی واقعی درهمین محل واین یهودیان به کمک ساشا 14 ماه در تونل فاضلاب زندگی! کردند وزنده ماندند

از یهودیان زنده مانده دراین ماجرا کتابی با عنوان دختری با ژاکت سبز در سال 2008 منتشر شد.

لئوپولد ساشا در سال 1945 در حال نجات دخترش از دست سربازان روسی که اکنون جایگزین نازی ها شده اند و قرار است کماکان سیر بدبختی بشر ادامه داشته باشد(درهمین زمینه دعوت میکنم حتما فیلم های دهگانه - ده فرمان - کیشلوفسکی کارگردان شهیر لهستان را ببینید) کشته میشود ودر مراسم ختمش به طعنه یکی میگوید این سزای کسانی است که به نجات یهودیان میشتابند!

گویی ما برای مجازات یکدیگر به خداوند نیاز داریم!(نقل به مضمون از فیلم)

در نهایت این فیلم را برای دیدن به همه دوستداران سینما توصیه میکنم وامیدوارم ازدیدن فیلم لذت ببرید

منتظر نظرات ونقدهای شما عزیزان هستیم

 

 

------------------------------------------

 

درادامه مطلب خارج از موضوع به واقعه ای تاریخی اشاره میکنیم که ارزش توجهی بیشتر دارد!

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

داستان زانوزدن ویلی برانت وزیر امورخارجه المان در برابر مجسمه یادبود کشته شدگان جنگ جهانی دوم لهستان ودریافت جایزه صلح نوبل به دلیل انجام این حرکت!

 

عکس هایی که از سیاستمداران گرفته می شوند هر چیز را که نشان دهند، زیبایی را بر نمی تابند. اما این عکس یکی از زیباترین شاهکارهای کم یاب سیاسی را ثبت کرده است. در این عکس ویلی برانت (Willy Brandt)، وزیر خارجه وقت آلمان، را نشان می دهد که در برابر مجسمه یادبود کشته شدگان لهستان در ورشو، زانو می زند.

جالب است که بدانید لهستان در جنگ جهانی دوم، بالاترین آمار تلفات انسانی را در سطح جهانی داشت. بیش از هفت میلیون نفر با اشغال لهستان در 1939 توسط آلمان نازی جان خود را از دست دادند. و حالا فکرش را بکن که بعد از سه دهه از آن واقعه اسف بار تاریخی، آلمان وزیر خارجه اش، ویلی برانت، را به ورشو فرستاده تا دست دوستی به سوی لهستان دراز کند.

او قرار است در میدان مرکزی ورشو، کنار مجسمه یادبود کشته شدگان جنگ جهانی دوم لهستان سخنرانی کند.7 دسامبر1970 .

نفس ها در سینه حبس است و نه فقط لهستان، که دنیا چشم است و گوش، تا ببیند و بشنود او چگونه از کشورش اعاده حیثیت خواهد کرد... و او کلمه ای حرف نزد. به جای رفتن ِ پشت تریبون، با قدم های شمرده و آرام به طرف مجسمه یادبود رفت و در برابر آن زانو زد و دقایقی بعد، در برابر چشمان حیرت زده خبرنگاران و حاضران، در سکوتی سنگین جایگاه را ترک کرد...

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ویلی برانت جایزه نوبل صلح 1971 را به خاطر این حرکت زیبا از آن خود کرد و مرد آن سال شد.

 

امروزه، یکی از میادین اصلی ِ ورشو به نام ویلی برانت است و نمای یادبودی از او، در حالیکه زانو زده است، در وسط این میدان به چشم می خورد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...