* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ محمد امین میر فندرسکی محمد امین میرفندرسکی متولد 1310 گرگان است. او دکترای معماری و شهرسازی را از دانشکده معماری دانشگاه دولتی فلورانس ایتالیا در سال 1341 اخذ کرد و تا سال 1342 استاد یار داوطلب در داشگاه معماری فلورانس بود. ... او سرپرست دانشکده هنرهای زیبای تهران و استاد مدعو دانشگاه معماری کمبریج انگلستان بوده است. میرفندرسکی سیستم قدیمی آموزش هنر معماری را که از سال 1319 تا 1348 ادامه داشت، متحول کرد و سیستم آموزشی جدیدی را در این هنر بنیان گذاشت. میر فندرسکی با تسلط به تئوری و تاریخ هنر و معماری، توسعه اندیشه هنری درنظام آموزش را پایه ریزی کرد. وی مطالعات و تالیفات گسترده و متعدد در زمینههای تاریخ عمومی ایران، تاریخ هنر، تاریخ معماری و هنرهای تصویری داشته است که از آن میان میتوان به چاپ مجموعه شش جلدی در مورد مرکز تاریخی اصفهان ، کاشی در معماری ایران و باغ ایرانی را نام برد. از دیگر کارهای محمدامین میرفندرسکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: استادیار و دانشیار دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (56-1342) رئیس دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (50-1347) استاد مدعودانشکده معماری کمبریج انگلستان (68-1361) بنیانگذار اندیشه نو در آموزش هنر و معماری و ایجاد هم پیوندی بین آموزش معماری، هنرهای تصویری و نمایشی و موسیقی و... . این هنرمند معمار در آستانه چهلمین سالگرد تحول دانشکده هنرهای زیبا صبح روز چهارشنبه 20 خرداد بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان ایرانمهر تهران از دنیا رفت و با حضور اندک معماران ایرانی 23 خرداد ماه از مقابل خانه هنرمندان ایران تشییع و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد. این معمار گرگانی بیش از 40 سال تلاش کرد تا بتواند اندک تغییر و تحولی هم در آثار ساخته شده، هم در تفکر اساتید و هم در سیستم آموزشی رشته معماری در دانشگاههای ایران ایجاد کند. او "مرد معماری و مرمت ایران" لقب گرفته بود. منبع : همشهری آنلاین لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ [h=1]میرفندرسکی به معماری به مثابهی جامعترین برنامهی زندگی بشر مینگریست[/h]سومین گردهمایی «سالروز گفتمان معماری» به مناسبت هشتادمین سالروز تولد زندهیاد محمدامین میرفندرسكی در خانهی هنرمندان ایران برگزار شد. به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در این مراسم شامگاه گذشته ـ 7 آذر ماه ، ـ سیروس باور ـ مدیر دفتر فنی دانشكده هنرهای زیبا ـ دربارهی فعالیتهای زندهیاد میرفندرسكی در عرصه معماری گفت: اقدامات و فعالیتهای میرفندرسكی متاسفانه در جایی ثبت نشده اما همیشه در حافظهی ما میماند. او فعالیتهای میرفندرسكی را به سه دستهی اجتماعی، سیاسی،آموزش و حرفهای تقسیم كرد و افزود: از وقتی وارد دانشكدهی هنرهای زیبا شدم به یاد دارم كه میرفندرسكی به خاطر ماجراجویی و سخنوریاش همیشه انگشت نما بود. او همواره دربارهی پروژههای با ارزش و در زمینهی مسائل انسانی بحث و گفت وگو میكرد. باور معتقد است: میرفندرسكی تنها كسی بود كه آن زمان آموزشهایش با رفتار انسانی همراه بود. این استاد دانشگاه بیان كرد: دانشجویان همیشه به دنبال میرفندرسكی میگشتند تا از او سوال بپرسند و او پیوسته مشكلات دانشجویان را حل میكرد. باور دربارهی اندیشههای میرفندرسكی توضیح داد: او دانشكده را فضایی مناسب برای معرفی ایدهها میدانست و به معماری به مثابهی جامعترین برنامهی زندگی بشر مینگریست. به عقیدهی این مهندس معمار، میرفندرسكی در جایگاه روشنفكرانی قرار دارد كه هنگام آموزش ،تفكر اجتماعی را مبنا قرار میدهند. او در همین رابطه اضافه كرد: میرفندرسكی انسان كمالگرایی بود كلاسهای درسش گاهی خسته كننده میشد، اما آنقدر جامع و كامل توضیح میداد كه نمیشد هیچ ایرادی از او گرفت. بدون شك او یكی از مطرحترین چهرههای دگرگون ساز آموزش هنرمعماری را ایران است. باور تلاشهای میرفندرسكی را در نظام آموزش هنری بینظیر دانست و خاطر نشان كرد: میرفندرسكی به آموزش هدفمند اعتقاد داشت و در این زمینه موفق به تشكیل گروههای علمی ـ هنری شد و بدین منظور هنرجویان موسیقی،سینما،تئاتر و تجسمی را جهت رسیدن به وحدت گردهم جمع كرد. او پروژههای طرح جامع شیراز و طرح جامع یزد را از دیگر فعالیتهای زندهیاد میرفندرسكی برشمرد و تاكید كرد: تمام این پروژهها با یك استاد و تعداد زیادی دانشجو در دفتر فنی دانشكده انجام میشد. به طوری كه دفتر فنی به عنوان قطبی مشخص شده بود تا دانشجویان و استادان با یكدیگر همفكری كنند. این مدرس معماری با بیان خاطرهای مطرح كرد: میرفندرسكی در نقد فیلمهای سینمایی نیز دستی داشت. آن زمان وقتی برای فیلم دیدن به سازمان فرهنگی میرفتیم بیش از اینكه زمانی را به فیلم دیدن اختصاص دهیم، نزد او مینشستیم و دربارهی فیلم با یكدیگر تبادل نظر میكردیم. باور با اشاره به نظارت دقیق میرفندرسكی بر امور دانشكده افزود: برای اولین بار او یكی از مشكلترین دروس دانشكده را تدریس كرد و كلاسهای او در سالن آمفی تئاتر آنقدر پر جمعیت بود كه گاهی در را به روی كسی باز نمیكردند. به گزارش ایسنا، در بخش دیگری از این نشست،علیرضا قهاری ـ رییس هیات مدیره انجمن مفاخر معماری ـ با موضوع «مبانی نقد معماری» و فرخ زنوزی درباره «باز تولید ارزشهای اصفهان در اندیشهی دكتر میرفندرسكی» صحبت كردند. به گزارش ایسنا،محمدامین میرفندسکی فارغ التحصیل دانشکده معماری دانشگاه دولتی فلورانس ایتالیا بود و تجربه آموزش در دانشکدههای انگلستان، ایتالیا و ایران را در دورههای متناوب با خود داشت و بهعنوان موثرترین شخص در تحول آموزش معماری ایران شناخته میشود. بنا به نظر کارشناسان آموزش معماری ایران، تغییر روش آموزشی دانشگاهی معماری ایران قبل از دهه پنجاه به روش نوین مدیون تلاشهای اوست. فعالیتهای میرفندرسکی در مرمت آثار معماری باستانی نظیر ارگ بم و تاریخ و نظریههای هنر نیز قابل ملاحظه است. منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ [h=1]سیری در اندیشههای میرفندرسکی[/h] فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، بصورت گفتاری فعالیتهای آموزشی فعالیتهای حرفهای [h=2]1- فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، بصورت گفتاری[/h]وارد به تمام ایدههای اجتماعی- سیاسی، بحثهای سیاسی و آنچه که مربوط به برنامههای دولتهای مختلف درمقیاس جهانی میباشد.نگرش علمی به مسایل بخصوص فرهنگی- اجتماعی. او در پی انباشتی از تجربیات سالهای نوجوانی و شکلگیری ایدهآلهایش که مصادف با تحولات و فضای تازهی ناشی از پایان جنگ دوم جهانی در ایران بوجود آمده بود، وارد بحثهای اجتماعی - سیاسی در فضاهای آموزشی دبیرستانیاش میشد. ماجراجویی پر قدرت و سخنوری ماهر بود. [h=2]2- فعالیتهای آموزشی[/h]او متفکر و آموزگاری متعلق به دوران خود بود. بنیانگذار آموزش فرهنگ معماری نو در ایران (برنامهریزی آموزشی دانشکدههای معماری) شناخت معماری در مقیاس جهانی گفتاری نوشتاری طراحی او دانشکده را فضایی مناسب برای بیان ایدهها و معرفی هنرهایش در طراحی میدانست. دوره اول دانشکده معماری را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند و برای ادامه تحصیلات عالی روانهی اروپا گردید. پس از طی هفت سال دانشاندوزی در یکی از مراکز فرهنگی اروپا (فلورانس) در سال 1343 به ایران بازگشت و به کار تدریس در دانشگاه تهران مشغول گشت. زمینههای ذهنی و دانش و اندیشههای او در سالهای اقامتش در اروپا زمانی شکل میگرفت که جهان پیشرفته با پشت سر گذاردن دو جنگ ویرانگر جهانی در گیر جوابگویی به مسایل دنیای به سرعت در حال تغییر بود. تحولات سیاسی- اجتماعی، رشد سریع جمعیت شهرها، فقر و ویرانیهای باز مانده از جنگ، محیط زندگی روزانه را تحت فشار قرار داده بود، جامعهی اروپایی برای جبران ضایعهها در جستجوی نظم ساختاری جدید به سر میبرد. جنبشهای فکری یکی پس از دیگری کلیه عرصههای زندگی او را فرا میگرفت. در عرصهی معماری شخصیتهای کلانی پرچمدار تحولات و جنبشهای جدید به صحنه میآمدند. جامعهی شهرنشینی رو به رشد آن روز، دنیای حرفهای را وارد به جوابگویی به مسایل همچون تأمین مشکن و خدمات نموده بود. نگرشهای جهانی و خردگرا، جایگزین ملی گرایی و سنتگرایی میگردید. تولیدات ساختمانی مقیاس تازهای مییافت. مرز معماری و شهرسازی کمرنگ میشد. طراحی بدون اتکاء به برنامهریزی و برخورد اجتماعی سیاسی مفهومی نمییافت. آشنایی با هنر و معماری کشورهای آسیایی افقهای تازهای را نمایان ساخته بود. در چنین فضای فرهنگی- اجتماعی او دوران تحصیلی دانشگاهی را به پایان رساند و طی یکسال همکاری در امر آموزش با استادانی همچون کوارونی و بنهدلو، ابعاد جدیدی از واقعیتهای معماری را نیز به تجربه گذارد. میرفندرسکی به معماری به مثابه جامعترین بستر مادی زندگی بشر مینگریست و خواهان تعالی فرهنگ آن از طریق آموزش انتقادی و خردمندانه از جهان نو بود. جایگاه میرفندرسکی در ردیف روشنفکرانی است که در اندیشه و کار و آموزش، تحول و تکامل اجتماعی را مبنا قرار میدهند. او در جستجوی شناخت هنر و معماریو نقش آنها در زندگی، پایبند اصول بود. او به دیالتیک هنر و جامعه معنقد بود و در چارچوب فرصتهای تاریخی به راه تحول تدریجی و آرام باور داشت. در مورد هنر و فرهنگهای ملی نوزایی اعتقاد داشت و با توجه به ضرورت در سهیم کردن نقش میراث ملی، در نظام آموزشی و آفرینشهای هنری امروز، کمال احتیاط را به خرج میداد، او همواره نگران در غلتیدن در سنتگرایی بود. [h=2]3- فعالیتهای حرفهای[/h] در عرصهی حرفهای نیز نگرشی جز این نداشت. خلاقیت و اثر معماری را نیز درس بزرگی میدانست. در عرصه کار و تولید معماری همواره صاحب نظریههای بسیار بود. معماری را مادر هنرها میدانست و هیچ یک از صحنههای زندگی را خارج از بستر معماری نمیدید. در مورد فعالیتهای حرفهای بصورت مهندس مشاور در سازمان برنامه و بودجه، او در تمام فعالیتهای حرفهای اش، یک کمالگرا به تمام عیار دقیق بود، تمام مطالعات، چه میدانی، چه مطالعاتی و نوشتاری را بطور کامل و مفصل از ابتدا تا انتها لازم میدانست. مراحل گوناگون، زندگی میرفندرسکی را اهداف مشترکی به هم پیوند میداد. بیعدالتیهای اجتماعی، فقر فرهنگی و تنگنظریها او را آزرده میساخت. او جستجوگری بیقرار بود، با توسل به وسایل و امکانات مختلف به ارتقاء دانش و شخصیت خود میپرداخت. در این فرآیند عرصههای گوناگون، هنر جایگاه ویژهای داشت. در گره گاههای که پدیدههای حرفهای به پرسشهای او پاسخی نمیدادند، به شعر پناه میبرد. حافظ و نیما با فضاهای سحرانگیز اشعارشان او را از بنبستها و بیجوابیها خارج میساختند. استفاده از شعر، جّو کلاسهای او را مطبوع و لذتبخش میکرد. منبع : انجمن مفاخر ایران لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده