رفتن به مطلب

کلیات گیاه شناسی


ارسال های توصیه شده

[h=2]کلیات گیاه شناسی[/h]

گیاه شناسی شاخه‌ای از زیست شناسی است که با گیاهان سر و کار دارد.
بدین معنی که چندین نوع گیاه وجود دارد؟
چگونه زندگی و رشد می‌کنند؟
چطور نسبت به محیط اطراف خود واکنش نشان می‌دهند؟
نسبت به چه امراضی حساس هستند؟
و مهمتر از همه آنکه به چه نحوی گیاهان در زندگی روزمره ما تاثیر می‌گذارند؟
مطالعه بیشتر دید روشنتری نسبت به وابستگی انسان به گیاهان و تاثیر زیادی که آنها در منشا و پیشرفت تمدن داشته‌اند به دست می‌دهد، و به مطالعه علمی گیاهان می‌پردازد. بطور قراردادی، گیاه شناسان به بررسی کلیه موجودات زنده‌ای که عموما جزء گونه‌های حیوانات محسوب نمی‌شوند می‌پردازند، یعنی موجودات زنده‌ای ‌که ثابت بوده یـا به پایه‌ای متصلند، هدف بررسی گیاه شناسان هستند.
بنابراین پیشرفتهای حاصل در دانش اقسام گوناگون حیات موجب ایجاد حوزه‌های دیگر مطالعات تخصصی، جدا از گیاه شناسی برای این موجودات “شبیه گیاه” شده است. امروزه رشته‌ای به نام قارچ شناسی به مطالعه قارچها، میکروبیولوژی به بررسی ویروسها و باکتریها و رشته جلبک شناسی به بررسی جلبکها می‌پردازد. امروزه موجودات زنده جزء این سه گروه (بیشتر قارچها، جلبکها و میکروبها) دیگر در قلمرو گیاهان، مورد بررسی قرار نمی‌گیرند، اما هنوز هم توجه گیاهان شناسان به آنها معطوف می‌باشد.
تاریخچه
در بین کارهای آغازین مربوط به گیاه شناسی که تقریبا ۳۰۰ سال قبل بعد از میلاد نوشته شده، دو رساله بزرگ توسط تئوفراستوس (فیلسوف یونانی) دیده می‌شود:
درباره تاریخچه گیاهان (Historia Plantarum ) و درباره اهداف گیاهان.
این دو کتاب روی هم بیشترین تاثیر را در دوران باستان و قرون وسطی در علم گیاه شناسی داشته‌اند. Dioscorides نویسنده رومی شواهد مهمی مبنی بر دانش یونانیان و رومیان درباره گیاهان دارویی ارائه می‌دهد.
Robert Hooke در سال ۱۶۶۵ با استفاده از یک میکروسکوپ ابتدایی، سلول را در چوب پنبه و اندک زمانی بعد در بافت گیاه زنده کشف کرد. او با نگاه به یک برش باریکی از چوب پنبه نوشت: من توانستم تعداد بسیار زیادی منفذ و سوراخ در آن مشاهده کنم که بیشتر شبیه کندوی عسل هستند. این روزنه‌ها یا سلولها عمق زیادی نداشتند اما تعداد بسیار زیادی جعبه کوچک محسوب می‌شوند.
Leonhart Fuchs نویسنده آلمانی، Conrad Gessner نویسنده سوئیسی و Nicholas Culpeper و John Gerard نویسند‌گان انگلیسی یک کتاب گیاهی منتشر کردند که اطلاعاتی را درباره گیاهان داروئی ارائه می‌کرد.
نخستین گیاهان در زندگی بشر
گیاهان نه فقط برای ما غذا، لباس و مسکن تهیه می‌کنند، بلکه هوایی را که تنفس می‌کنیم از اکسیژن، که بدون آن زندگی ممکن نیست مهیا می‌سازند. بعضی از گیاهان نظیر باکتریها موجب ایجاد امراض مهمی برای انسان و حیوانات می‌شوند. اما در عین حال آنتی بیوتیک‌ها، نظیر پنی‌ سیلین و دیگر داروهایی که از گیاهان بدست می‌آیند، به جلوگیری از انتشار یافتن این امراض کمک می‌نمایند. گیاهان برای بکار افتادن کارخانه‌ها نیرو تهیه می‌کنند و در بیشتر موارد، مواد خام نظیر پنبه، روغنها، چربیها، مومها، لاستیک و چوب تولید می‌نمایند که در ساخت فرآورده‌های آنها بکار می‌روند.
اکثر کارگران جهان بوسیله کار با گیاهان و فرآورده‌های گیاهی افراد معاش می‌کنند. از ابتدای تاریخ، گیاهان به دفع نیازهای بشر کمک کرده و موجب پیشرفتش گریده است. احتمالا یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ تمدن کشف این پدیده بود که بذرهایی که به داخل خاک می‌افتند رشد کرده، گیاهان غذا دهنده را تولید می‌کنند. این انسان را ملزم به ماندن در یک محل به قدر کافی طولانی می‌کرد تا محصولاتی زراعی را برداشت کند و در تشکیل گروههای اجتماعی که به نوبه خود منجر به تقسیم کار می‌شد و منشا تجارت بود نقش مهمی را ایفا کند.
زیست گیاهی پایه چه علومی است؟
دانش عمومی از اشیائی که چنان قسمت بزرگی از محیط ما را تشکیل می‌دهند و نقش چنان برجسته‌ای در زندگی ما ایفا می‌نمایند تا حد یک آموزش وسیع ضروری است. برای دانشجویان کشاورزی، بیولوژی، جنگلداری و منابع طبیعی بطور کلی زیست گیاهی پایه‌ای است که، دانش اختصاصی‌تر آنها بر روی آن بنا شود.
رشته‌های زیست گیاهی
زیست گیاهی یکی از تقسیمات اصلی زیست شناسی (علم زندگی) است. برای سهولت مطالعه، موضوع زیست گیاهی به چندین رشته مهم تقسیم گردیده است. این رشته‌ها عبارتند از:
۱- تاکسونومی (سیستماتیک گیاهی): با نامگذاری و تقسیم بندی گیاهان سرو کار دارد.
۲- مورفولوژی گیاهی: شکل و ساختمان و توسعه آنها همراه با روابط قسمتهای گیاهان با یکدیگر را بررسی می‌کند و شامل مطالعه آناتومی، سیتولوژی و امبریولوژی (جنین شناسی گیاهی) است.
۳- فیزیولوژی گیاهی: اعمال این علم مطالعه اعمال حیاتی گیاه، فرایندهای رشد و نمو، متابولیسم و تولید مثل در گیاهان است.
۴- بیماری شناسی گیاهی: با امراض نباتی سر و کار دارد.
۵- اکولوژی: علم بررسی روابط موجودات زنده با محیط اطرافشان می‌باشد.
۶- ژنتیک گیاهی: با مطالعه توارث در گیاهان سر و کار دارد.
۷- مایکولوژی: علم مطالعه قارچها می‌باشد.
۸- فیکولوژی: علم مطالعه جلبکها می‌باشد.
انواع مختلف گیاهان
یک گردش کوتاه در داخل جنگلها یا مزارع هنگام تابستان یا پائیز، اختلافات وسیعی را از نظر شکل و ساختمان در گیاهان آشکار می‌سازد. بعضی، درختانی مرتفع هستند، عده‌ای علفهایی کوتاه می‌باشند، بعضی گلهای زیبا دارند و بذر تولید می‌کنند. حال آنکه عده‌ای، نظیر سرخس ها به هیچ وجه تولید گل نمی‌کنند، اما بوسیله ساختمانهایی بسیار کوچک به نام اسپور تکثیر می‌شوند. بعضی روی زمین و بعضی در آب زندگی می‌کنند. این اختلافات وسیع باعث شده که گیاه شناسان گیاهان را در گروههای مختلفی تقسیم کنند و بر اساس شباهتها و یا روابط بنیانی تمام گیاهان به چند گروه بزرگ تقسیم می‌شوند.
۱- ساده‌ترین این گیاهان، باکتریها هستند که اکثرا تک سلولی می‌باشند. عده‌ای از این باکتریها موجب امراض سخت در انسان و حیوان و گیاه می‌شوند ولی بسیار دیگر برای انسان مفید می‌باشند.
۲- قارچها مانند باکتریها تماما فاقد رنگیزه‌های کلروفیل سبز که لازمه زندگی مستقل هستند می‌باشند و از این رو باید غذای خود را از موجودات دیگر بدست ‌آورند. برخی قارچها سبب امراض انسانی و حیوانی می‌شوند و بسیاری نیز برای انسان مفید هستند.
۳- جلبکها به صورت غوطه ‌ور در آب یا در شرایط مرطوب می‌رویند و محتوی رنگیزه‌های نوری مانند کلروفیل سبز می‌باشند و از این رو گیاهان مستقلی هستند. برخی تک سلولی و برخی به صورت کلنی می‌باشند و پایه غذایی تمام جانوران آبزی می‌باشند. از این رو از اهمیت اقتصادی برخوردارند.
۴- خزه‌ها و پنجه گرگیان، گروهی از گیاهان را تشکیل می‌دهند که در محلهای مرطوب سراسر جهان می‌رویند و فاقد ریشه، ساقه و برگهای حقیقی هستند.
۵- سرخس های معمولی و دم اسبیان با داشتن تنه‌های گیاهی کاملا متمایز از جلبکها و قارچها و پنجه گرگیان و خزه تفاوت دارند و دارای ریشه، ساقه و برگهای حقیقی هستند‌ و سیستم آوندی کاملا مشخص دارند. ولی به دلیل عدم تولید گل، میوه یا بذر از گیاهان عالی متمایزند.
۶- توسعه یافته‌ترین گیاهان با بزرگترین تغییرات، گیاهان بذردار می‌باشند. آنها دارای ریشه‌ها، ساقه‌ها و برگهای حقیقی و یک سیستم آوندی کاملا توسعه یافته می‌باشند، هر چند مهمترین صفت ویژه در مورد آنها این امر است که بذر تولید می‌کنند. اکثر گیاهان زراعی، درختان، درختچه‌ها و گیاهان گلدار به این گروه تعلق دارند. گیاهان بذردار به دو گروه اصلی یعنی بازدانگان و نهاندانگان تقسیم می‌شوند. بازدانگان بوسیله تولید بذر بدون پوشش مشخص می‌شوند یعنی بذرها در میوه محصور نمی‌شوند.
نهاندانگان، دارای گلهای کاملا توسعه یافته هستند و بذرهای خود را در یک ساختمان محصور شده که میوه نامیده می‌شود تولید می‌کنند. اعضای این گروه بسیار فراوان و تمام گیاهان گلدار معروف را در بر می‌گیرند. نهاندانگان به دو گروه مناسب کوچکتر تقسیم می‌شوند: تک‌‌ لپه‌ایها و دو لپه‌ایها

لینک به دیدگاه

ارتباط با سایر علوم

 

گیاه شناسی دارای روابط گسترده با سایر علوم است. گیاه شناسی با جانور شناسی، فیزیولوژی گیاهی، بیوشیمی، ژنتیک گیاهی، کشاورزی و اکولوژی گیاهی و اکولوژی عمومی رابطه دارد.متابولیت های ثانویه گیاهی، ترکیباتی آلی هستند که مستقیما در رشد، نمو یا تولید مثل گیاه دخیل نیستند. این ترکیبات دارای ساختار شیمیایی پیچیده تری نسبت به متابولیت های اولیه (مثل اسیدهای امینه) که برای بقاء زندگی سلولها ضروری اند می باشند. آلکالوئید ها (مرفین، کدئین، آتروپین)، ترپنوئیدها، فلاوونوئیدها، رنگیزه ها و تانن ها از جمله مهمترین این ترکیبات هستند. سلولهای گیاهی مقادیر متنوعی از این فرآورده ها را تولید می کنند. بسیاری از این ترکیبات سمی هستند و اغلب در وزیکولهای خاص یا واکوئول ها ذخیره می شوند. این نوع ذخیره سازی از یک طرف نوعی سمیت زدایی برای گیاه است و از طرف دیگر نوعی مخزن ذخیره برای موادی نظیر مولکولهای غنی از نیتروژن است. اگر چه متابولیت های ثانویه گیاهی بسیار رایج هستند، اما هر گیاهی قادر به تولید هر نوع ترکیب ثانویه ای نیست و برخی ترکیبات نیز تنها منحصر و محدود به گونه خاصی هستند. اهمیت متابولیت های ثانویه برای گیاهان از ماهیتی اکولوژیک برخوردار است و این ترکیبات نیز دارای کارکردهای متنوعی اند که از آن جمله می توان به عملکرد دفاعی در برابر صیادان، انگلها و عوامل بیماریزا، فیتو الکسین ها (سموم گیاهی) در هنگام ابتلاء به قارچ جهت جلوگیری از گسترش میسلیوم قارچ در گیاه، رقابت های بین گونه ای، یا تسهیل فرآیندهای تولید مثلی (مثل تولید بوهای جاذب و یا مواد رنگی) و یا ایجاد ارتباط با گرده افشانها اشاره کرد. برخی از ترکیبات ثانویه در گیاهان دارای عملکرد signalling هستند که در این میان هورمونهای گیاهی جایگاه ویژه ای دارند.

سلول گیاهی

 

مقدمه

سلول واحد ساختاری مشترک در تمام موجودات زنده است. سلول عنصری مستقل، کوچک و دارای اندازه میکروسکوپی است. محتویات سلولی مجموعه‌ای از اجزا با ساختاری بسیار پیچیده و ترکیبات خاص است. تمام ظواهر و پدیده‌های حیاتی و واکنشهای موجود، ناشی از فعالیت محتویات پروتوپلاست درون سلولی است. سلولهای گیاهی نسبت به سلولهای جانوری دارای اشکال متنوعتری هستند. سلول‌های گیاهی دارای اشکال چند ضلعی با اقطار مساوی و منظم و یا کشیده هستند و علاوه بر آن سلولهای گیاهی، محصور در غشای شکل دهنده نسبتا سخت و محکم و مقاوم هستند که گاه نازک و گاهی ضخیم است.در یک توده سلولی همگن سازنده یک بافت، همه سلولها دارای یک اندازه و یک شکل و معمولا چند وجهی‌اند. در گیاهان آلی اندازه سلولها متناسب با کار آنهاست و بر حسب ماهیت بافت و نقشی که در گیاه دارند اندازه آنها متفاوت است. اندازه و طول سلولهای سازنده پیکر گیاهان به ماهیت و ویژگی آن سلول بستگی دارد و به طول مولکولهای پروتئینی موجود در آنها و همچنین به میزان فعالیت هسته سلول و دوره استراحت آن ارتباط دارد.

 

سیتوپلاسم هر دو یاخته مجاور به وسیله منافذ موجود (پلاسمودسم‌ها) با هم ارتباط دارند. غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی فسفولیپید تشکیل یافته است که پروتئینها به دو صورت سطحی و عمقی در آن غوطه ‌ورند. نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. زمینه سیتوپلاسم اساسی‌ترین قسمت درونی یاخته را تشکیل می‌دهد، زیرا اکثرا اعمال بیوسنتزی یاخته در آن صورت می‌گیرد. اندامکها در این زمینه قرار دارند. یکی از ویژگیهای سیتوپلاسم جنبش دائمی آن است که در اثر انقباض ریزرشته‌ها بوجود می‌آید، ولی ریزلوله‌ها به این جریان جهت می‌دهند.

 

 

روش مشاهده سلول گیاهی

ساده‌ترین راه مشاهده سلول گیاهی، مطالعه سلولهای اپیدرم فلس پیاز است. اپیدرم فلس پیاز در زیر میکروسکوپ با بزرگنمایی ضعیف به صورت سلولهای چند وجهی کشیده‌ای است که بطور منظم که هم قرار داشته و بهم چسبیده‌اند. چنانچه این اپیدرم را با محلول رقیق یدیدوره آغشته سازیم هسته سلولها بطور محسوسی مشخص می‌گردد. در هسته یک یا دو هستک به صورت نقاط روشن دیده می‌شود. علاوه بر هسته در داخل سلولها واکوئل یا (حفره‌های سیتوپلاسمی) نیز وجود دارد که در ابتدا کوچک و پراکنده هستند و با رشد سلول بهم ملحق شده، حفره‌هایی واحد و بزرگ را تشکیل می‌دهند.

در سلولهای پیر و مسن که واکوئلها قسمت اعظم فضای درونی آنها را فرا می‌گیرند هسته به گوشه‌ای رانده شده، سایر محتویات سلول به صورت ورقه نازک در اطراف واکوئل مرکزی چسبیده به غشا باقی می‌مانند. به علت چسبندگی و یکی بودن غشای سیتوپلاسمی با غشای سلولزی لذا غشای سیتوپلاسمی بطور عادی قابل مشاهده نیست، ولی با اضافه کردن چند قطره محلول آب و نمک ۲۰ درصد و ایجاد کیفیت پلاسمولیز غشای سلولی از غشای سلولزی جدا و قابل رویت می‌گردد.

 

 

دیواره یاخته‌ای

 

در پیرامون اغلب یاخته‌های گیاهی و بعضی از یاخته‌های جانوری، دیواره‌ای به نام دیواره یاخته‌ای وجود دارد. دیواره یاخته‌ای در یاخته‌های گیاهان ساختار نسبتا سخت سلولزی دارد و نوعی اسکلت بیرونی را ایجاد می‌کند که به این یاخته‌ها شکل هندسی و نسبتا ثابتی می‌دهد. این دیواره که دیواره نخستین نامیده می‌شود، بوسیله پروتوپلاسم زنده یاخته ایجاد می‌شود و وجود آن اساسی‌ترین وجه تمایز بین گیاهان و جانوران است. دیواره بین دو یاخته شامل شامل سه بخش است: هر یک از دو یاخته مجاور هم، دیواره نخستین را تولید می‌کند و بین آن دو، لایه بین یاخته‌ای به نام تیغه میانی مشترک بین دو یاخته وجود دارد.جنس تیغه میانی از ترکیبات پکتینی، مانند پکتین، است. در نتیجه افزایش سن یاخته، ممکن است مواد دیگری ساخته شوند و از سمت داخل یاخته به صورت لایه‌ای روی دیواره نخستین قرار بگیرند که دیواره دومین یا پسین نام دارد. ارتباط بین دو یاخته از راه پلاسمودسم ها صورت می‌گیرد. پلاسمودسمها در دیواره‌های نخستین در سوراخهای ریز دیواره، جایی که دیواره فاقد تیغه میانی است، بوجود می‌آیند و سیتوپلاسم از آن محلها از یاخته‌ای به یاخته دیگر جریان می‌یابد.

 

غشای سلولی

غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی (دو ردیفی) فسفولیپید ساخته شده که هر مولکول آن شامل یک سر آب دوست و یک دم آب گریز است. استقرار این دو ردیف مولکول در مقابل یکدیگر طوری است که دمهای آب گریز به طرف داخل و در مقابل یکدیگر و سرهای آب دوست به طرف خارج قرار گرفته‌اند. مولکولهای پروتئین در سطح بیرونی یا درونی و یا در تمام غشا وجود دارند. نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. این غشا چون سدی نیمه تروا عمل می‌کند، نیمه تراوا بودن غشا عامل اصلی در نقش آن است.

لینک به دیدگاه

سیتوپلاسم

 

 

سیتوپلاسم شامل تشکیلات یاخته‌ای است که ساختاری نیمه شفاف، بی‌شکل و تقریبا یکنواخت دارد و خاصیت شکست نور در آن کمی بیش از آب است. سیتوپلاسم پس از مرگ یاخته با رنگهای اسیدی آنیلین رنگ می‌گیرد، یعنی اسیدوفیل است. برعکس، سیتوپلاسم زنده تقریبا خنثی است. زمینه سیتوپلاسم را هیالوپلاسم گویند.در هیالوپلاسم دو دسته عناصر به حالت شناور وجود دارند:یک دسته ضمایم دائمی مانند میتوکندریها، پلاستها، دستگاه گلژی و غیره که اندامک نامیده می‌شوند و دسته دیگر مواد غیر دائمی حاصل از اعمال زیست شیمیایی داخل هیالوپلاسم به نام اجسام ضمیمه هستند.در هر حال محدوده هیالوپلاسم از طرف داخل، غشای هسته و از طرف خارج، غشای سیتوپلاسمی یاخته است. اندامکها عبارتند از: هسته، میتوکندری، شبکه آندوپلاسمی، دستگاه گلژی، ریزلوله‌ها و ریزرشته‌ها، لیزوزوم‌ها، واکوئلها و پلاستهاذرات دیگری نیز در سیتوپلاسم دیده می‌شوند که از اندامکها کوچکترند و غشا ندارند و ریبوزوم نام دارند. اگر چه ریبوزومها غشا ندارد و اندامک به شمار نمی‌آیند، اما اهمیت زیادی در سوخت و ساز یاخته دارند. سیتوپلاسم در تبادلات یاخته، مراحل مختلف سوخت و ساز و همچنین جنبشهای سیتوپلاسمی که ممکن است چرخشی و یا موضعی باشد، نقش دارد.

ریبوزومها

 

ریبوزومها ذرات کروی کوچکی هستند که به صورت آزاد یا روی شبکه‌ آندوپلاسمی درون سیتوپلاسم دیده می‌شوند. با استفاده از رادیو ایزوتوپ ها توانسته‌اند محل تشکیل اجزای ریبوزوم را تعیین کنند. بدین سان معلوم شده که rna ریبوزومی در هستک ساخته می‌شود و از آنجا به سیتوپلاسم منتقل می‌گردد. دو بخش ریبوزوم پس از ساخته شدن به یکدیگر می‌پیوندند و ریبوزوم کامل را بوجود می‌آورند. نقش اصلی ریبوزوم‌ها شرکت در ساختن پروتئین‌ها است، یعنی جایگاه ساخت پروتئین هستند.

شبکه آندوپلاسمی

 

شبکه آندوپلاسمی متشکل از لوله‌های تو خالی است. در برش به صورت مجاری ظریف غشایی توخالی، با شاخه‌های فراوان و مرتبط با یکدیگر و یا به شکل مخازن پهن و بیش متراکم و پراکنده در تمام سیتوپلاسم مشاهده می‌شود. به بسیاری از نقاط دیواره بیرونی شبکه آندوپلاسمی، تعداد فراوانی دانه‌های ریبوزوم متصل‌اند و به همین دلیل به دو صورت دانه‌دار و بدون دانه یافت می‌شوند: شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار یا ناصاف که واجد ریبوزوم بوده و شبکه آندوپلاسمی بدون دانه یا صاف که فاقد ریبوزوم است.نقش شبکه آندوپلاسمی، ذخیره و هدایت بعضی مواد درون یاخته و شرکت در تشکیل دیواره سلولزی یاخته و ایجاد ارتباط بین یاخته‌ها است.

دستگاه گلژی

 

دستگاه گلژی از واحدهایی به نام دیکتیوزوم تشکیل شده است. دیکتیوزومها سیستمهای غشایی ویژه‌ای هستند که از روی هم قرار گرفتن ۵ تا ۱۵ کیسه گرد و تخت با وزیکولهایی در لبه آنها تشکیل شده‌اند. هر کیسه را سیسترنا می‌نامند. دیکتیوزوم‌ها در بسته بندی پروتئین نقش دارند.

میکروبادیها

 

میکروبادیها وزیکولهایی هستند که از دیکتیوزومها جدا می‌شوند و خود اندامکهای ویژه‌ای را پدید می‌آورند. اینها ذرات کروی کوچکی هستند که در پیرامون آنها فقط یک غشا وجود دارد. میکروبادیها شامل پراکسی زوم و گلی اکسی زوم هستند.

لیزوزوم‌ها

 

لیزوزومها نیز از دیکتیوزوم‌ها جدا شده و خود اندامکهای ویژه‌ای را پدید می‌آورند و اندامکهایی به اندازه میتوکندریها و یا کوچکتر از آنها هستند که حاوی آنزیم‌های گوناگون می‌باشند و نقش آنها تجزیه سریع مولکولهای درشت و گوارش مواد هنگام تمایز یاخته‌ای است.

واکوئلها

 

بخش اعظم فضای یاخته‌های بالغ را واکوئل اشغال می‌کند که به صورت حفره یا کیسه‌ای است که غشایی به نام تونوپلاست آن را از سیتوپلاسم جدا می‌کند. درون واکوئل را مایعی به نام شیره واکوئلی پر کرده است. واکوئلها محل ذخیره آب و مواد آلی و کانی و همچنین تجمع مواد زاید سیتوپلاسم هستند.

میتوکندری

 

میتوکندریها ذرات ریزی هستند که به شکل کروی، یا میله‌ای و یا رشته‌ای دیده می‌شوند و دارای دو غشا هستند: غشای بیرونی آنها صاف و غشای درونی به صورت چین خورده است.نقش میتوکندری، تنفس است و ضمنا میتوکندری، منبع انرژی می‌باشد. آنزیمهای تنفسی موجود در سطح غشای درونی آنها موجب شکستن مولکولهای گلوکز و اسیدهای آمینه و چربیها می‌شود و در نتیجه انرژی آزاد می‌گردد.

پلاستها

 

پلاستها را بر اساس رنگدانه‌هایی که ذخیره می‌کنند، به سه گروه کلروپلاست، کروموپلاست و لوکوپلاست تقسیم می‌کنند. کلروپلاستها عموما قرصی شکل بوده و به علت دارا بودن کلروفیل، سبز رنگ هستند. این اندامک غشایی دو لایه‌ای دارد. بخش درونی کلروپلاست شامل دو سیستم لایه‌ای و ماده در بر گیرنده این دو سیستم یعنی ماده زمینه‌ای یا دانه‌دار است.سیستم لایه‌ای دو بخش دارد: بخشی که گرانومها را تشکیل می‌دهد و بخش دیگری که آنها را بهم متصل می‌کند.بخش درونی گرانوم به صورت کیسه‌های پهن شده‌ای مرتب شده‌اند و تیلاکوئید نام دارند و محل کلروفیلها هستند. نقش کلروپلاستها فتوسنتز است. لوکوپلاستها پلاستهای بی‌رنگی هستند که در یاخته‌های بشره و دیگر بافتهای بی‌رنگ وجود دارند. بعضی نشاسته ذخیره کرده و آمیلوپلاست نام دارند. گروه سوم پلاستها، رنگدانه‌های زرد یا قرمزی داشته و کروموپلاست نامیده می‌شوند.

هسته

 

هسته از غشا و شیره هسته و دانه‌های کروماتین و یک یا دو هستک تشکیل شده است. Dna و rna در هسته و میتوکندری و پلاست وجود دارند. هسته بزرگترین اندامک ساختار درونی یاخته‌های یوکاریوت است. اندازه نسبی هسته بر حسب سن و نوع یاخته فرق می‌کند.

لینک به دیدگاه

تفاوت یاخته‌های گیاهی و جانوری

برای تمایز یاخته‌های گیاهی و جانوری می‌توان تفاوتهای زیر را بررسی کرد:

 

تفاوتهای متابولیسمیتفاوتهای ساختاریتفاوتهای تقسیمی

 

همه سلول بدن، با وجود شکل و اندازه های مختلف، دارای سه قسمت زیرند:۱- پوسته ای که ورود و خروج مواد را تنظیم می کند.۲- هسته ای که دستور دادن انجام کار های مختلف را به سلول می دهد.۳- مقدار سیتو پلاسم (مخلوطی نیمه مایع از اجزا و ذرات مختلف) که کار های سلول در درون آن صورت می گیرد.ساختمان سلول در جانداران مختلف فرق چندانی ندارد.

شباهت بین سلول جانوری و گیاهی

 

۱- هردو دارای پوسته هستند ولی فرق بین آنها این است که سلول جانوری این محافظ (مثل جلد کتاب) را ندارد، ولی سلول گیاهی دارد.۲- در سلول گیاهی محل ذخیره وجود دارد ولی در سلول جانوری وجود ندارد.۳- یکی از خصوصیات مشترک این سلول ها هسته آنها است ولی مکان بین آنها فرق دارد.۴- محل ذخیره ی انرژی است.

 

 

منبع :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...