Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ [TABLE=class: contentpaneopen] [TR] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD] معنای آب در باغ ایرانی، از میان اشعار مولوی _قسمت دوم نویسنده : هدا کاملی( کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه شهید مدرس) Email : hoda.kameli@gmail.com آب روان و جاری برای نمایش جریان حرکت روان آب، از نهر ها و جوی ها استفاده می شده است. (سمیعی، 1386، 216) در فرهنگ اسلامی آب روان نشانه پاکی است و قابل استفاده برای طهارت. در باغ ایرانی آب جاری به اشکال مختلفی دیده می شود. بطور کلی جاری بودن آب مفاهیم زیر را به ذهن مولوی جاری می کند. 1. عمر و وقت نشستن کنار جوی روان چه در باغ طراحی شده ایرانی و چه در دشت و دمن از تفریحات ایرانیان است و در این هنگام با دیدن آب روان، ذکر شعر حافظ یادآور گذران عمر بوده می شوند. بنشین بر سر جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذرا ما را بس (حافظ) از دید مولوی نیز عمری که از دست می رود چون آب جاری در جوی زمان و وقت است که قابل بازگرداندن نیست. عمر چون آب است، وقت او را چو جو خلق باطن، ریگ جوی عمر تو (مولوی، دفتر اول، بیت 17) در زمینه طراحی منظر انجا که طراح فضایی طراحی می کند و هدفش نشان دادن گذران وقت به کاربر است استفاده از آب روان در جوی موثر است. . زیبایی، لطافت و سرسبزی مولوی، آب مایه رحمت الهی را موجب سرسبزی و لطافت می داند. هرکجا آب روان سبزه بود هر کجا اشکی روان رحمت شود (مولوی،دفتر اول بخش 39) البته او، مایه لطافت را در خود آب نمی داند:(تاجدینی، 1383، 17) آن لطافت پس بدان کز آب نیست جز عطای مبدع وهاب نیست (مولوی، دفتر دوم، بیت 1617) 3. قدرت توان آب در جابه جایی کاه و رساندن آن به بی نهایت و همچنین تاثیری که بر کوه می گذارد اشاره به توان ناپیدای آب است. آب کاهی را به هامون می برد آب کوهی را عجب چون می برد(مولوی،دفتر اول بخش 65) 4. عشق الهی آب تمثیلی از رحمت و عشق الهی و قانون جذب و طلب برای یافتن مفهوم عشق و حقیقت، چونان طلب آب است که آب را به سوی طالب آن روان می کند. هر کجا مشکل جواب آنجا رود هرکجا کشتیست آب آنجا رود آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آب از بالا و پست (مولوی، دفتر 3، بخش 151) آب در جو زان نمی گیرد قرار زانک آن جو نیست تشنه و آب خوار (مولوی، دفتر 2، بخش 13) 5. آشکار کننده راز آب آشکار کننده راز هاست چنانکه آب با کمک عناصر اربعه با شستن خاک آنجه را در دل زمین پنهان است آشکار می سازند. آب و ابر و آتش و این آفتاب رازها را می برآرد از تراب (دفتر 5، بخش 170) آبشار در باغ های مطبق که به تبعیت از شیب زمین بنا می شوند و آب روی محور طولی به پایین سرازیر می شود، مانند باغ تخت شیراز، آب بر روی محور اصلی از حیاط بالا جاری شده و به استخر دریاچه مانندی در پایین می ریزد. (علم الهدی، 1381) زمانی که آب جوی ها از سطح بالا به سطح پایین تر می ریزد، طبیعی است که آبشار بوجود می آید. در کاخ هشت بهشت اصفهان، آب از اشکوب بالای ساختمان بر روی کاشی های طبقه هم کف می ریخته است. (نعیما،1385: 46) در باغ های ایرانی آب جاری در چهارباغ ها و جویبار ها و جوی های کم شیب و مارپیچ به حرکت در می آمده است و از آبشارهایی که کف آنها از تخته سنگی با تراش سینه کبکی تشکیل می شده است، فرو می ریخته و موجهای زیبا و ترنم دلنشین بهشتی را در باغ بوجود می آورده است. (محمودی نژاد، 1388 :8) آب آبشار با حرکت از بلندی به پستی یادآور تعبیر مولوی است که می گوید برای دریافت فیض و رحمت الهی باید تواضع پیشه کنی مانند آب رحمت الهی چنان که به سوی زمین های پست روان می شود به سوی تو بیاید. هرکجا دردی دوا آنجا رود هرکجا پستیست آب آنجا دود آب رحمت بایدت رو پست شو وانگهان خور خمر رحمت مست شو (دفتر دوم، بخش 40) تصویر5: آبشار و سینه کبکی در باغ ایرانی، باغ شاه بهشهر،1388، ماخذ: نگارنده فوّاره برای نمایش فورانی آب در باغ ها، معمول ترین ابزار فواره هایی هستند که از کف آب نما (جوی یا حوض) بر خواسته اند. (سمیعی، 1386، 176) فواره ها، در واقع، موسیقی فضا محسوب می شده اند؛ گاه کوتاه و زمرمه گر و مانند موسیقی متن، پر کننده و گاه با نشاط و پر هیاهو و شاداب کنندۀ فضای داخلی و خارجی بوده اند. فواره تمثیلی از فراز و فرود زندگی است.وقتی آب بر خلاف نیروی جاذبه در هوا بالا می رود، نمایانگر تسلط انسان بر عناصر طبیعت است. (علی پوریان، 1383) تصویر6: جوی و فواره، باغ فین کاشان، 1388، ماخذ: نگارنده فواره، نمایشگر آبی است که از پستی به بلندی می رود، در دیدگاه مولوی برای رسیدن به تعالی باید ابتدا متواضع شد و سپس به بلندی رفت چونان گندم که برای رشد و بلندی باید ابتدا به زیر خاک برود. آب نیز از بلندی به پستی می رود و آنگاه دوباره بالا می رود، اینجا می تواند اشاره به تبخیر آب باشد و یا یادآور آب فواره ها که از پایین به بالا می رود. آب از بالا به پستی در رود آنگه از پستی به بالا بر رود گندم از بالا به زیر خاک شد بعد از آن او خوشه و چالاک شد (مولوی، دفتر 3، بخش 13) نهر نقطه اوج تصویری که از بهشت در قرآن اشاره شده (جنات تجری من تحتها الانهار) می باشد و به معنی بوستان هایی است که از زیر درختان آن جوی ها ی آب جاری است. ( نعیما، 1385) نهر و جوی عامل اتصال دهنده دیگر عناصر آبی (حوض و فواره و ..) در باغ ایرانی، خودعامل حرکت است. و بسته به نوع باغ بر محور های مختلف شکل می گیرد. آب در چهار باغ ها بر روی دو محور اصلی به صورت نهر، آبشره یا آب نما و در محل تقاطع دو محور در حوض و فواره ظاهر می شود. این نظم در اکثر کوشک باغ های ایرانی بعد از اسلام دیده می شود. پاسارگاد چهار باغی است که آب در اطراف باغ و کوشک گردش می کند. باغ فین کاشان نمونه شاخص کوشک باغ های ایرانی در دوره صفوی است که بر روی دو محور اصلی، و کوشک اقامتی در محل تقاطع آنها شکل گرفته است. هشت بهشت، موزۀ عناصر معماری آب (آبشار، آبشره، حوض جوشان، حوض) فواره و آب نماهای گرداگرد کوشک خود یک چهار باغ است. باغ نظر شیراز از دوره زندیه، در تقاطع دو آب نمای مستطیل شکل بر روی دو محور کوشک زیبایی دارد و باغ را به چهار قسمت تقسیم کرده است. (علم الهدی، 1381) تصویر7: جوی آب، باغ فین کاشان،1388، ماخذ: نگارنده و در باغ های مستطیل شکل، آب بر روی محور طولی در باغ ظاهر می شود، کوشک ورودی در ابتدای محور و محل قرار گیری کوشک اقامتی از وسط محور تا انتهای محور متغییر است. در باغ دلشگا شیراز از دورۀ تیموری روی محور طولی آب در دو نهر وسیع باغ، در حوض هشتی کوشک مرکزی و در استخر جلوی کوشک ظاهر شده است. از باغ های دوره صفوی که این گونه طراحی شده اند می توان از باغ های چهلستون قزوین و اصفهان و فرح آباد نام برد. (علم الهدی، 1381) مولوی نسبت روح و جسم را به نسبت جوی و آب روان مانند کرده است لفظ چون وکر است و معنی طایر است جسم، جوی و روح، آب سایر است او روان است و تو گویی واقف است او دوان است و تو گویی عاکف است (مولوی، دفتر 2، بیت 3293) چشمه آب در باغ های ایرانی یا از مظهر قنات و یا از وجود چشمه ای که از دل زمین می جوشیده سیراب می شده اند. بعضی از باغ ها هم مشخصا باغ- چشمه نام نام می گرفتند مانند باغ و کوشک چشمه علی دامغان.که در کنار چشمه علی دامغان به سبب وجود چشمه به وجود آمده و معماری کوشک، ظهور آب را جشن می گیرد. در چشمه عمارت بهشهر آب در میان کوشک ظاهر و آنجا تقسیم شده و به طرف شهر روان می شود. (علم الهدی، 1381، ص4) استجابت دعا آب از درون زمین می جوشد در نظر عامه مردم پاک و مقدس است، در زبان مولوی جوشش آب پاک در پی کم بودن آن صورت می گیرد. از دید مولوی جوشش چشمه از زمینی خشک مانند استجابت دعاست که در پی طلب انسانی که تشنه و خواهان باشد به وقوع می پیوندد. آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست (مولوی،0دفتر3، بیت 3212) به نظر می رسد تعبیر مولوی از جوشیدن آب به استجابت دعا، همسان برخورد عامه مردم با چشمه های این مرز و بوم است که اب آنها را مقدس و مایه استجابت دعا می دانند و برایش نذر می کنند و دخیل می بندند. تصویر8: چشمه علی دامغان، 1389، ماخذ: نگارنده الهامات ربانی در قیاس جوی با چشمه، مولوی ارزش را به چشمه ای می دهد که منبع آب است نه چون جوی که آب خود را وامدار دیگریست. عقل اکتسابی مانند جویباری است که اگر راهش مسدود گردد خانه بدون آب می ماند، اما عقل موهبتی یا الهامات ربانی همچون چشمه ای است که در خانه جوشیدن گرفته است. (تاجدینی، 1383، 296) عقل دیگر بخشش یزدان بود چشمه آن میان جان بود چون ز سینه آب دانش جوش کرد نه شود گنده نه دیرینه نه زرد ور ره نبعش بود بسته چه غم کو همی جوشد ز خانه دم به دم عقل تحصیلی مثال جویها کآن رود در خانه ای از کویها راه آبش بسته شد، شد بینوا از درون خویشتن جو چشمه را (مولوی،دفتر4، بیت1968) نتيجهگيري به دلیل حضور پر رنگ ادبیات و شعر در فرهنگ ایرانی، و شکل گیری امثال عامه از اشعار شعرای بزرگ، اشعار مولوی در کتاب مثنوی معنوی- که از تمثیل برای بیان مفاهیم بهره برده است- می تواند یکی از منابع اصلی برای شکل دادن به برداشت های عامه از شکل آب در باغ باشد. آب به دو حالت کلی ساکن و روان ظهور می یابد. نمونه های آب ساکن در باغ ایرانی مانند دریاچه ها، استخر ها از منظر مولوی یاد آور قدرت خداوند، وحدت و عالم معنا، معنویت و حقیقت، عالم غیب و اسرار، مرجع رستگاری، فزونی و کرم است. و حوض ها در صورت اتصال به مرجع آب، پاک کننده روح و جسم است. آب جاری در نهر یا جوی برای بیننده یادآور عمر و وقت، زیبایی، لطافت، سرسبزی، قدرت و عشق الهی است. آب در حرکت آشکار کننده راز است و در تعبیری دیگر جوی چون جسم و آب روان چون روح انسان است. جوشش آب پاک از چشمه در پی کم بودن آن صورت می گیرد و چشمه چون الهامات ربانی از درون می جوشد نه مانندآب جوی که مانند عقل اکتسابی اعتبار خود را وامدار دیگری است. فواره و آبشار دو گونه حرکت آب در جهت عمودی است که یکی از پستی به بلندی می رود و دیگری از بلندی به پستی. مولوی راه تعالی را تواضع و فروتنی می داند مانند آبی که در فواره از پستی به بلندی بر می آید و آب آبشار را که از بلندی به پستی می آید نماد رحمت و فیض الهی می داند. جدول شماره 1- معنای آب بسته به شکل از منظر مولوی فهرست تصاوير: تصویر1: امامزاده کاشان،1388 ماخذ: نگارنده تصویر2: جوی و دریاچه، باغ عباس آباد بهشهر،1388، ماخذ: نگارنده تصویر3: استخر باغ عفیف آباد، شیراز،1388، ماخذ، نگارنده تصویر4: حوض و نهر های متصل، باغ فین کاشان، 1388، ماخذ: نگارنده تصویر5: آبشار و سینه کبکی در باغ ایرانی، باغ شاه بهشهر،1388، ماخذ: نگارنده تصویر6: جوی و فواره، باغ فین کاشان، 1388، ماخذ: نگارنده تصویر7: جوی آب، باغ فین کاشان،1388، ماخذ: نگارنده تصویر8: چشمه علی دامغان، 1389، ماخذ: نگارنده منابع: 1. بیهقی، حسینعلی. (1372) حکمت عامیانه در کلام مولانا، بحثی پیرامون فرهنگ عامه و مردم شناسی اثار مولوی، انتشارات اردشیر، تهران. 2. بوربور، داریوش و معظمی گودرزی، شروین. (1388) تأثیر باغ های ایرانی بر تزئینات ساختمانی اسلامی، نشریه پل فیروزه 18، تهران. 3. تاجدینی، علی. (1383).فرهنگ نماد ها و نشانه ها در اندیشۀ مولانا، چاپ سروش. تهران. 4. جعفری، محمد تقی. (1357) مولوی و جهان بینی ها در مکتبهای شرق و غرب، بعثت، تهران. 5. زرین کوب، عبدالحسین.( 1368) سرنی نقد و شرح تحلیل و تطبیق مثنوی جلد 1، انتشارات علمی، تهران 6. زمانی، کریم.(1382) مینا گرعشق شرح موضوعی مثنوی معنوی، نشر نی، تهران 7. سمیعی، کاوه. (1386) بررسی تطبیقی مفاهیم فرهنگی در باغ ایرانی و ژاپنی، پایان نامه کارشناسی ارشد معماری منظر دانشگاه تربیت مدرس، تهران. 8. سمیعی، کاوه. (1386) بررسی تطبیقی مفاهیم فرهنگی در باغ ایرانی و ژاپنی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس، تهران. 9. شاهچراغی، آزاده. (1383) پارادوکس باغ ایرانی، مجله معمار، شماره 27، تهران. 10. عبدالحکیمه، خلیفه.( 2536) عرفان مولوی، ترجمه: احمد محمدی، احمد میر علایی، شرکت سهامی کتابهای جیبی، تهران 11. علی پوریان، پونه(1383) عنصر آب در معماری ایرانی و معماری مدرن، نشریه معماری داخلی ص 31 12. کامیار، مریم. (1382) ابعاد تقدس در فضای معماری، پایان نامه کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تربیت مدرس، تهران. 13. محمودی نژاد، هادی و صادقی، علیرضا. (1388) باغ ایرانی از منظر بهشت قرآنی، ماهنامه شهر و منظر شماره2. 14. مور، چارلز.( 1381) آب و معماری، ترجمه: هدی علم الهدی، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران. 15. مور، چالز ویلارد. (1381). آب و معماری، ترجمه: هدی علم الهدی ، کتاب ماه(هنر) 57-58 تهران . 16. مولوي، جلال الدين محمد.( 1381) مثنوي معنوي، تصحيح رینولد آ نيكلسون، هرمس تهران. 17. نعیما، غلامرضا. (1385) باغ های ایرانی که ایران چو باغی است خرم بهار، انتشارات پیام، تهران. 18. نرم افزار گنجور 1.62، اشعار مثنوی، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 19. همایی، جلال الدین. (1360) مولوی نامه- مولوی چه می گوید، نشر آگاه، تهران 20. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده