mani24 29665 ارسال شده در 21 آذر، 2013 یار من ........عشق من .... از دلم برایت مینویسم که چه سخت است نبودنت ........ که چه سخت است دور بودنت ...... چه سخت است لمس نکردن دستانت ...... هر روز به قلبم می اندیشم .......به بهانه گیری دلم ....که چه بی تابانه تو را میخواند .... ایا قاصدک ها خبری از من برایت نیاورده اند ..... ایا صدای قلبم را امواج دریا بر ساحل قلبت نسیم نفرستاده اند ....... میخوانم تو را ...از دور دست ها ..........از انسوی دریا ها ........کجایی زندگی من .......کجایی .........کجایی ..... 1
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 20 اردیبهشت، 2014 بالاخره عاشقانه ترین کلمه تاریخ را یافتم: تو raziyeh.j 2
سامره حاجیان 69 ارسال شده در 23 اردیبهشت، 2014 یادمه دبستان بودم چه رویایی داشتم از زبان زدن به مداد کوچکم که تهش چسبیده به سقف دستم بود ،باشور واشتیاق معلم دیکته می خواند ومن می نوشتم؛وچه دردناک بود گرفتن مداد کوچک فشرده در دستانم توسط معلم ونشان دادن آن به دوستان دیگر!وگفتن هیچکس مدادی ندارد به فلانی بدهد.... 2
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 3 خرداد، 2014 حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد 1
mosalman 294 ارسال شده در 3 خرداد، 2014 چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند مهربانی اوست نه سیمای زیبایش 2
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 7 خرداد، 2014 میشود دلخوش بود حتی به باز شدن غنچه کوچک شمعدانی گوشه حیاط خانه مادر بزرگ (مهلا) 1
ارسال های توصیه شده