*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ همه تقصیر کراوات من است...!!! > طنزی مصداق امروز > > > > > > > > > ابوالقاسم حالت در سال 1369 در مجله گل آقا سروده ای در خصوص " کراوات " و نقش آن در تعاملات اجتماعی داشته که در ذیل می آید : > > > > > > مدعی دید کراواتم و غرید چو شیر > > گفت این چیست که بر گردن توست ای اکبیر؟ > > گفتمش چاکرتم، نوکرتم، سخت مگیر! > > میکنم پیش تو اقرار که دارم تقصیر > > کانچه اسباب گرفتاری هر مرد و زن است > > همه تقصیر کراوات من است! > > > لکه غرب به دامان شما اصلا نیست > > نام دختر کتی و مرسده و ژیلا نیست > > کت خوش فرم شما طرح فرنگیها نیست > > جین آن تازه جوان تحفه آمریکا نیست > > این کراوات فقط کار سوئیس و وین است > > همه تقصیر کراوات من است! > > > گر که سیمرغ نشسته است سر قله قاف > > کند از یاری مرغان دگر استنکاف > > گر که اصناف ندارند اثری از انصاف > > گر کند بخش خصوصی به خلایق اجحاف > > گر فلان گردنه در دست فلان راهزن است > > همه تقصیر کراوات من است! > > > آن سخنهای غمانگیز که مردم گویند > > آنچه از شدت بحران تورم گویند > > آنچه از روی تأسف به تألم گویند > > یا که از راه تمسخر به تبسم گویند > > و آنچه نشخوار زن و مرد به هر انجمن است > > همه تقصیر کراوات من است! > > > گر به هر کوچه زباله است چو خرمن توده > > گر در این شهر ز بس گشته هوا آلوده > > دم به دم دود به حلق تو رود یا دوده > > کارها گر همه پیچیده به هم چون روده > > جویها گر همه آکنده ز لای و لجن است > > همه تقصیر کراوات من است! > > > خیط، گر وضع اتوبوس بود داخل خط > > یا اگر مثل غریقی تو گرانی است چو شط > > گر خر کل حسن از گرسنگی گشته سقط > > اگر آن لامپ که روزی سه تومن بود فقط > > این زمان قیمت او بیشتر از صد تومن است، 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده