YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ تمرين فضانوردي در غار جام جم آنلاين: سختي شرايط كار در فضا و نيز ظرافت لازم در انجام كارها، آموزشدهي به فضانوردان قبل از اعزام به ماموريتهاي فضايي را امري اجتنابناپذير ميسازد. در ميان محيطها و تمرينهاي مختلفي كه براي اين كار طراحي شده، حضور در غار و غارنوردي امري نوآورانه به نظر ميرسد. بتازگي يك گروه از فضانوردان سفري چند روزه را در غاري در ايتاليا تجربه نمودند. به همين مناسبت پس از انجام اين برنامه غارنوردي، مصاحبهاي را با اندرو فيوستل (Andrew Feustel) كه يكي از افراد حاضر در اين برنامه بود انجام گرفته كه توجه شما را به آن جلب كنيم. اندرو فيوستل يكي از فضانوردان ناساست. وي سال 1388 در آخرين ماموريت شاتل فضايي به مقصد تلسكوپ هابل حضور داشت. سال 1390 نيز به ايستگاه بينالمللي فضايي اعزام شد و چهار راهپيمايي فضايي انجام داد. وي داراي مدرك دكتراي زمينشناسي است. شما بتازگي از سفر ايتاليا و حضور شش روزه در غار سارديانا در اين كشور بازگشتهايد. دليل حضورتان در اين غار چه بود؟ من به همراه يك گروه بينالمللي از فضانوردان در اين غار آموزش ميديديم و تمرين ميكرديم. هدف اصلي از حضور در اين غار ايجاد آمادگي بيشتر براي انجام مطلوب ماموريتهاي فضايي بود. در واقع اهدافي همچون بهبود كار گروهي در شرايط پرتنش و گرفتن تصميمات مهم براي پيشبرد كار مد نظر بود. حالا چرا در غار؟ غار ويژگيهاي يك محيط پرتنش را در خود دارد و تصميم گرفتن و انجام هر كاري ـ حتي راه رفتن عادي ـ نيز در آن دشوار است و نتايج تصميماتي كه ميگيريم نيز واقعي و چشمگير است. غار تاريك است، در نتيجه اگر در هنگام راه رفتن تدابير احتياطي را رعايت نكنيد، ممكن است زخمي شويد. تجربه حضور در غار چگونه بود؟ اين كار شبيه كوهنوردي در شب است. ما حدود يك كيلومتر به زير زمين حركت كرديم و شش شب هم در غار مانديم. ميبايست از طنابهاي صخرهنوردي براي بالا و پايين رفتن از ديوارههاي غار استفاده ميكرديم. نكته ديگر اينكه غار كاملا تاريك بود. تاريكي مطلق وجود داشت و تنها راه زنده ماندن استفاده از نور مصنوعي بود. هر غارنوردي در اين موقعيت بدون داشتن نور، گم ميشود. گاهي دوستان با هم شوخي ميكرديم و ميگفتيم «بگذاريد فردا كه هوا روشن شد اين كار را انجام دهيم!» و البته هيچ وقت هم هوا روشن نميشد. چون نور خورشيد نميتوانست به هيچ وجه وارد غار شود. در هر صورت تجربه فوقالعادهاي بود. دنياي زير زمين بسيار جذاب و اسرارآميز است. آيا تجربه حضور در غار شبيه ماموريتهاي فضايي بود؟ نميشود گفت كه غار شبيه فضاست، البته بخشي از تجربه زندگي چند روزه در غار شباهت زيادي به ماموريتهاي فضايي داشت. برخي از روشهايي كه مورد استفاده قرار ميداديم، شبيه تجربه حضور در فضا بود. بهعنوان مثال استفاده از طنابهاي كوتاه و قلاب براي بالا رفتن از ديوارههاي غار شبيه تجربه راهپيمايي در فضا بود. در هر دو وضع بايد مطمئن شويد كه حركت بعدي حساب شده است. دقت در هر دو، نقش مهمي دارد. از اين جهت، اين تجربه غارنوردي و حضور در كنار همكاران بينالمللي خيلي مشابه فعاليت در فضا بود. آيا ممكن است از اين مهارتها در ماموريتهاي آينده، مثلا پايين رفتن از دهانههاي آتشفشاني موجود در مريخ استفاده كنيد؟ هدف ما از حضور در غار، يادگيري غارنوردي نبود. هدف اصلي آموزش كارگروهي براي رسيدن به اهدافي مشترك بود. آن هم كار در گروهي كه هر يك از اعضاي آن مليت و فرهنگ خاصي دارد. وقتي غارنوردي تمام شد و از غار بيرون آمديد چه حسي داشتيد؟ حسي تقريبا شبيه همان حسي كه از فضا به زمين برميگردم. پس از بيرون آمدن از غار، اولين چيزي كه توجه شما را جلب ميكند بوي زمين است. پس از بازگشت از فضا نيز اين مساله خيلي جلب نظر ميكند. وقتي كه در شاتل فضايي باز ميشود، اولين چيزي كه توجه مرا جلب ميكند، صحنههايي كه ميبينم نيست، بلكه بوي چمن و گياهان است. وقتي كه از غار بيرون آمدم، درست همين اتفاق برايم افتاد. قبل از آن هيچ فكر نميكردم كه پس از بيرون آمدن از غار هم اين حس را داشته باشم. اين مساله كمي برايم عجيب بود. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده