ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۱ علیرضا امیدوار بخش نخست اطمینان کنید؛ تاکید بر مطابقت با قوانین و مقررات، اهمیت اساس ساخت کسبوکار و روابط صحیح را کاهش میدهد. در یک دهه گذشته، قبل از تاثیر مخرب شرکتهای Adelphia ، Parmalat و بسیاری دیگر، بحثی فعال و سازنده در مورد ارزشها در مقابل قواعد به عنوان راهنمای اصلی در حاکمیت شرکتی وجود داشت. این بحثهای سازنده در سال 2001 پایان یافتند. متعاقب آن از دست رفتن اعتماد به نفس عمومی مدیران و هیاتمدیره، افزایش توانمندی کمیسیون بورس و اوراق بهادار و قانونگذاران در بریتانیا و اتحادیه اروپا و همتایان محلی آن در بازارهای سراسر دنیا، نشان داد که بحث پایان یافته است: قوانین، ارزشها را مغلوب کرد. اما اغلب پرسشها همچنان باقی است: • چه کسی باید مدیر باشد؟ • چگونه باید موضوعهای کلیدی مثل جانشینی مدیرعامل شرکت، جبران خدمات، استراتژی، معاملات و عملکرد مالی و عملیاتی مطرح شود و مورد بحث و بررسی در هیات مدیره قرار بگیرد؟ • مدیران حقیقتا چقدر مستقل هستند؟ • اعضای کمیته حسابرسی چقدر شایسته هستند؟ • مدیریت و هیاتمدیره هر کدام چقدر باید دستور جلسات را کنترل کنند؟ • قدرت در سطوح هیات مدیره چگونه باید توزیع شود؟ آیا مدیر اجرایی مجزا یا رییس هیات مدیره غیرموظف یا مدیر راهنما وجود دارد؟ فرضیات اساسی به دو بخش تقسیم میشوند: هیاتهای مدیرهای که نمیتوان به آنها اعتماد کرد و هیاتهای مدیرهای که باید آنها را برای انجام درست امور تنظیم و قانونمند کرد. انجام درست امور به صورت انحصاری چیزی است که سرمایهگذاران و مالکان دنبال میکنند. حاکمیت مبتنی بر ارزش در مقابل حاکمیت قانون مدار حاکمیت شرکتی مبتنی بر ارزش که از آن به عنوان «نهادینهسازی اخلاق» یاد میشود، در واقع در حیطه رفتار هیات مدیره و مدیریت قرار میگیرد. اعتقاد بر این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم اخلاقی رفتار میکنند، رفتار اخلاقی را ترجیح میدهند و مزایای کوتاهمدت و بلندمدت درستکاری مشتریان، تامین کنندگان، کارکنان، اجتماعات و سهامداران را درک میکنند. البته قوانین هنوز هم وجود دارند، اما به صورت گسترده نوشته شدهاند تا نشان دهند کجا سوءمدیریت، کار خلاف قانون و رفتار مجرمانه وجود دارد و همچنین میزان نتایج منفی رفتار بد را نشان دهند. حاکمیت شرکتی قانون مدار با فرضیات کاملا متفاوت آغاز میشود. حاکمیت قانون مدار، وسوسه و میل به منفعت شخصی را در زندگی حاکمیتی متداول میانگارند. بنابراین نظارت، گزارش دهی، دستورالعملهای دقیق و محدودیت دقیق در مورد رفتارها،راهی برای حصول رفتار اخلاقی و درست از مدیریت و هیات مدیره است. واضح است که چرخههای بدون صداقت، نامناسب و رفتار مجرمانه در برخی شرکتها در دهه گذشته و درپی آن افزایش قانونمندسازی، مدیران را به صورت مستقیم در محیط مبتنی بر قانون قرار داده است. با این حال قوانین به تنهایی کافی نیستند. قوانین به راحتی تغییر نمیکنند حتی تفاوتهای جزئی را قبول نمیکنند، به همین خاطر، یک سیستم حاکمیتی صرفا قانون مدار، در مواجهه با پیچیدگی بی ثباتی اقتصاد جهانی ناتوان است. در بخش بعدی این مقاله که فردا در همین ستون به چاپ میرسد به اجرای حاکمیت شرکتی مبتنی بر ارزش میپردازیم. در آنجا میخوانیم هنگامی که قوانین به خودی خود مسائل را حل نمیکنند، چگونه یک حاکمیت مبتنی بر ارزش میتواند چارچوب بسیار خوبی برای واکنش و رویارویی با موقعیتها و اتخاذ عملکردهایی بهتر را به شما نشان دهد. منبع :csriran.com 1 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۱ اجرای حاکمیت شرکتی مبتنی بر ارزش علیرضا امیدوار بخش دوم و پایانی گفتوگو در محافل حاکمیت شرکتی در چند سال گذشته کمی تکامل یافته است. در واقع، کشفیات پس از بحران مالی در سالهای 2008 و 2009 نشان داد که قانونمندسازی و گزارش دهی به هر میزان، نمیتواند مدیریت را از انجام رفتار نامناسب، هیات مدیره را از عدم آگاهی وسهام داران را از رنج ضعیف بودن در برابر عوامل شرکت بازدارد. [TABLE=align: left] [TR] [TD=width: 100%] [/TD] [/TR] [/TABLE] آیا پاسخ تصویب قوانین بیشتر و تهیه پیشنویس مقررات بیشتر است؟ یا زمان تسهیل گفتوگو و یادآوری نقشهای مدیران و هیات مدیره و مسوولیتهای آنان به صورت واضح و با کلمات ساده است؟ کلماتی که در مورد انجام صحیح کار صحبت میکنند و فراتر از تنها انجام کار هستند. اجراي حاكميت شركتي مبتني بر ارزش بايد در یکی از اساسی ترین بحثهای هیات مدیران و تصمیمات در ردههای بالا، نسبت به معیارهای انسانی پاسخگو باشد: آیا افتخار میکنید، شرح دهید امشب موقع خوردن شام با فرزندان خود چه کردید؟ میخواهید شرح این گفتوگو یا جلسه را درروزنامه wall street journal فردا بخوانید؟ بیشتر مردم میدانند در برابر این معیارها چه کاری انجام دهند. نقش هیات مدیره اطمینان از این مساله است که افراد مناسب از طریق سیستمهای ارزشی صحیح در جای خود قرار گرفتهاند و این که شرکت داری محیطی اخلاقی است که ارزش اعتماد سهامدارانش را دارد. هیات مدیره این مهم را از طریق گزینش و تعهد همیشگی به مدیر عامل، در جهت معیارهای به کار گرفته شده در بررسی جانشینی و رهبری و در ارتباط و تعامل با مدیریت انجام میدهد. هیات مدیره باید به صورت مداوم و به صراحت انتظارات خود را بیان کند و عدم تحمل خود را در مورد هرگونه تخلفی نشان دهد. بنابراین لازم است مدیران متخصص تر و با فراست بیشتر انتخاب شوند. علاوه بر شخصیت بالا، مدیران برای تاثیر گذاری به صداقت، شجاعت و راستی نیاز دارند. حاکمیت و کمیته نامزدی مسوولیت به کار گرفتن چنین افرادی را بر عهده دارد، یعنی افرادی که توانایی اجرای سیستم حاکمیت ارزش مدار را داشته باشند. به گفته مدیر باتجربه آلن بنت «قوانین به خودی خود چیزی را حل نمیکند. شما باید چارچوب بسیار خوبی برای واکنش و رویارویی با موقعیتها داشته باشید. ممکن است همه چیز خوب پیش نرود، اما اگر دارای زیرساختهای مناسب و افرادی باشيد که ارزشهای بیان شده را درک میکنند و به آن باور دارند، آن وقت شما میتوانید صحیح عمل کنید. روند را آغاز میکنید و به هر کجا که هدایت شدید، درست عمل خواهید کرد.دهه گذشته برای بسیاری از شرکتها، هیاتهای مدیره و مدیریت آنها، دهه سختی بوده است. اغلب اوقات مطبوعات کسبوکار و مطبوعات محبوب، مدیران عامل و مقامات رده بالارا به عنوان افرادی به تصویر میکشند که بیش از حد دریافت میکنند، پاسخگو نیستند، طراحانی هستند که نسبت به سهامداران بی تفاوت هستند و در حقیقت، مدیر یک شرکت بودن یک مسوولیت فوقالعاده است که به زمان، توانایی و تلاش بسیار نیاز دارد. افرادی که با استخدامشان موافقت میشود میدانند که هنگام پیوستن به هیات مدیره با اعتبار خود ریسک میکنند. آنها در مورد شایستگی، صداقت و توانایی برقراری ارتباط با مدیران همکار خود و مدیریت، مستقل هستند. انجام صحیح کار و ادای مسوولیتهای منشوری هیات مدیره نیازبه مهارتهای تجاری و بین فردی دارد. برای ایفای نقش موثر در هیات مدیره و کمیته و برای ارائه نظرات صحیح و مشورت با مدیریت در جهت کمک به فرآیند تصمیمگیری به عنوان یک مدیر آگاه و وفادار، چیزی بیش از دانستن قوانین و امضای فرمها لازم است. درجه بالایی از اخلاقیات، بررسی دقیق رفتارهای عوامل اصلی مدیریت و هیات مدیره و شهامت مطرح کردن پرسشها و مسائل در زمانی که هرگونه شکی وجود دارد، لازم است. توجه به این جنبهها در قلب حاکمیت شرکتی ارزش مدار نهفته است. لازم است مدیران برای تمرکز بر نهادینه سازی اخلاق و گزینش و روندهای توسعه جهت رهبری شخصیت محور در هیاتهای مدیره و مدیریت، این دستور کار را پیش ببرند. بنت میگوید: «حقیقت مساله این است که رویکرد مبتنی بر ارزش تنها در کسب و کار صحیح است. 100سال طول میکشد تا شهرت مناسبی پیدا کنید و 5 دقیقه زمان کافی است تا آن را از بین ببرید.» در دوازدهمین تحقیقات سالانه اعتماد و اعتبار جهانی، یافتهها نشان میدهد که وضع اعتماد، به ویژه در کسبوکار، در سطح بالایی از آشفتگی قرار دارد و اکنون کارکنان معمولی شرکت بیش از رییسان اجرایی اعتبار دارند. برای بازگرداندن اعتماد، تحقیقات پیشنهاد میکند که کسبوکار باید «رهبری قانون مدار را به جای استراتژی قانون مدار اجرا کند. کسب و کار نباید به مرز آن چه از نظر قانونی مجاز است نزدیک شود اما در عوض روی آنچه که به نفع سهام داران و جامعه است تمرکز کند.» اگرچه واژههای این تحقیق ممکن است متفاوت باشند اما نکته دقیقا همان است که در این مقاله بیان شد. واضح است که زمان حرکت به جلو فرا رسیده است، نه تنها با انجام آنچه لازم است، بلکه با تجدید تمرکز بر انجام آنچه صحیح است. مسیر حاکمیت بهتر و بازگرداندن اعتماد به سیستم، با رهبران شایسته و قابل اعتمادی آغاز میشود که ارزشهای خوبی دربردارند و در سازمانهایی کار میکنند که آنها را برای به کار گیری این ارزشها تشویق میکنند. منبع:http://www.csriran.com 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده