peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ با سلام تو جامعه امروزی ما بسیار پیش میاد دختر و پسرهایی که دچار عشقهای یکطرفه میشن و یا شرایطشون جوری نیست که به هم برسن یا به صلاح شون نیست و نمی رسند و....زمانی میگذره ،موقعیتی پیش میاد ، ازدواجی صورت میگیره اما آتیش اون عشق قبلی هنوز فروکش نکرده و شخص در فکرش هنوز نتونسته عشق قبلی رو بیرون کنه به نظر شما تو این شرایط طرف چطور میتونه فکر ناکامی گذشته شو بیرون کنه و زندگی جدیدشو فدای گذشته اش نکنه؟ منتظر حضورتون در بحث هستم 26 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ خوب ظاهرا من اولیم مرسی دعوت کردی من شنیدم مردا هیچوقت عشق اولشونو فراموش نمیکنن، البته مصداقشم زیاد دیدم ولی دخترا نرسیدن براشون سخت هست ولی اگه به زندگی ایده آل برسن به همسرشون وفادارن حتی از نظر عاطفی و فکری دوس دارم نظرات بقیه رو بشنوم، شاید نظرم عوض شد راهکارم که چیزی الآن به ذهنم نمیرسه 15 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ اینجور افرادو زیاد دیدم...اطافیانمونم چند نفری این اتفاق واسشون افتاده و هنوزم که هنوزه فراموش نکردن... دوست دارم نظر دوستانو بشنوم...شاید راهکارای خوبی داشته باشن و بشه استفاده کرد... 10 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ سلام ممنون بابت عدم دعوت بستگی علاقه به یه نفر در دوران مجردی، چه جور علاقه ای باشه اگه صرفا از روی بچگی باشه که تموم میشه میره بعد از ازدواج اما اگه خفن علاقمند باشه، به نظر حداقل تا یه زمانی ازدواج نمیکنه و منتظر طرف می مونه 10 لینک به دیدگاه
HaMiD.CFD 20379 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ ممنون بابت عدم دعوت نظر شخصیم اینه که دلبستگی بیش از حد قبل از ازدواج اشتباه هست. اگر منظقی باشه و در حد نرمال فکر میکنم آتشی هم برپا نشه،که بخواد بعد از ازدواج فروکشی در کار باشه... البته این نظر شخصی من هست 13 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ منو دعوت نکرده بـــــودین!!!! ولی با کمال پرویی در بحث شرکت میکنیییم تنها چیزی که میتونم بگم اینه...... توی اینجور عاشقی ها که به قول آقا پیمان ،عشاق : دچار عشقهای یکطرفه میشن و یا شرایطشون جوری نیست که به هم برسن یا به صلاح شون نیست و نمی رسند تنها راه حل فراموش کردنه.....خیلی سخته....خیلــــــــــی ولی ممکنه اگه بخوایم غصه فردی رو بخوریم که از دستش دادیم...کسی که رفته با یکی دیگه ازدواج کرده ....کسی که به نظر ما خیلی نامرده....و..... با فکر کردن به این چیزا مشکل ما حل نمیشه.....باید با راه کارهای منطقی این مشکلات رو حل کرد بهترین و درست ترین راه مراجعه به مشاور هستش......نباید از افرادی که در حد خودمون اطلاعات دارن مشورت بخوایم......باید با کسی مشورت کنیم و از کسی کمک بخوایم که علمش رو داشته باشه ولی از نظر من: 1) تمام چیزایی که یاد آور اون فرد تو زندگی هست رو باید دور ریخت 2) آدمایی که ما رو به یاد اون شخص میاره رو کمتر ملاقات کنیم خلاصه جزئی ترین چیزی که باعث میشه طرف رو به خاطر بیاریم رو باید از زندگیمون حذف کنیم 3)هدف مشخصی رو در نظر بگیریم و واسه زندگیمون برنامه ریزی کنیم 4)ترجیحا تا چند ماهی اینقدر سرخودمو شلوغ کنیم که زمان خالی واسه فکر کردن به شخص مورد نظر و تداعی خاطرات نداشته باشیم به نظر من اینا راه کارای خوبیه سخنرانیه من تموم شد پاکت منو بدین بــــــــــــرم 15 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ من چند ماهی است زندگی متاهلی رو تجربه میکنم و نتایج جالبی رو کسب کردم به عشق قبل از ازدواج معتقد نیستم در بحث های گذشته هم متذکر شدم محبت قبل از ازدواج فقط انرژی صرف میشه اما نه در مسیر درست ...... قطعا علاقه و محبت بعد از ازدواج پایدارتر خواد بود. اما در شرایطی که عشقی ناکام باشه باید با شرایط جدید کنار اومد واقعا نمیخوام توجیه کنم یه جورایی خودم به عینه تجربه کردم و ناموفق نبودم در ابتدا باید هرگونه مساله ای باعث یاداوری رابطه گذشته میشه رو حذف کرد تفکر به فرد قبلی اکیدا ممنون به هر راهی باید فکر خودتون رو متمرکز کار یا سرگرمی کنید. استفاده مکرر از ذکر " لا اله الا الله ". حکمت این ناکامی در اینده واضح و اشکار میشود. 12 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ در ابتدا از همه عذرخواهی میکنم که نشد تک تک دعوت کنم سلامممنون بابت عدم دعوت بستگی علاقه به یه نفر در دوران مجردی، چه جور علاقه ای باشه اگه صرفا از روی بچگی باشه که تموم میشه میره بعد از ازدواج اما اگه خفن علاقمند باشه، به نظر حداقل تا یه زمانی ازدواج نمیکنه و منتظر طرف می مونه ممنون از شرکت تون در بحث... بحث ما عشقهای هوسی نیست علاقه هایی هست که واقعی بوده حالا به مصلحت یا اقتضا به وصال نرسیده... شما میگید صبر کنه این صبر ممکنه خسارات جبران ناپذیری به زندگیش وارد کنه که بیشتر واسه دخترها از دست دادن موقعیتهای مناسب ازدواج و بالارفتن سن شون هست درمورد آقایون به شدت خانومها خسارت نمیزنه اما به نوبه خودش خسارات چشمگیر و جبران ناپذیری داره ممنون بابت عدم دعوتنظر شخصیم اینه که دلبستگی بیش از حد قبل از ازدواج اشتباه هست. اگر منظقی باشه و در حد نرمال فکر میکنم آتشی هم برپا نشه،که بخواد بعد از ازدواج فروکشی در کار باشه... البته این نظر شخصی من هست دقیقادر میزگرد قبلی به عشق قیل ازدواج پرداخته شد...عشق قبل ازدواج رو نمیشه به کل منکر شد چون تا کشش و تمایلی نباشه رابطه ای صورت نمیگیره که به ازدواج برسه منو دعوت نکرده بـــــودین!!!! ولی با کمال پرویی در بحث شرکت میکنیییم تنها چیزی که میتونم بگم اینه...... توی اینجور عاشقی ها که به قول آقا پیمان ،عشاق : تنها راه حل فراموش کردنه.....خیلی سخته....خیلــــــــــی ولی ممکنه اگه بخوایم غصه فردی رو بخوریم که از دستش دادیم...کسی که رفته با یکی دیگه ازدواج کرده ....کسی که به نظر ما خیلی نامرده....و..... با فکر کردن به این چیزا مشکل ما حل نمیشه.....باید با راه کارهای منطقی این مشکلات رو حل کرد بهترین و درست ترین راه مراجعه به مشاور هستش......نباید از افرادی که در حد خودمون اطلاعات دارن مشورت بخوایم......باید با کسی مشورت کنیم و از کسی کمک بخوایم که علمش رو داشته باشه ولی از نظر من: 1) تمام چیزایی که یاد آور اون فرد تو زندگی هست رو باید دور ریخت 2) آدمایی که ما رو به یاد اون شخص میاره رو کمتر ملاقات کنیم خلاصه جزئی ترین چیزی که باعث میشه طرف رو به خاطر بیاریم رو باید از زندگیمون حذف کنیم 3)هدف مشخصی رو در نظر بگیریم و واسه زندگیمون برنامه ریزی کنیم 4)ترجیحا تا چند ماهی اینقدر سرخودمو شلوغ کنیم که زمان خالی واسه فکر کردن به شخص مورد نظر و تداعی خاطرات نداشته باشیم به نظر من اینا راه کارای خوبیه سخنرانیه من تموم شد پاکت منو بدین بــــــــــــرم راه حلهایی که ارئه شد روی کاغذ جواب میده ولی در عمل وقتی شخص علاقه ای داشته و حاطراتی رو در مکانهای مختلف با شخص قبلی داشته سخته اونو بتونه عوض کنه مخصوصا اگه روزمره مجبور باشه اون صحنه ها رو ببینه یا از اون مکانها گذر کنه من چند ماهی است زندگی متاهلی رو تجربه میکنم و نتایج جالبی رو کسب کردم به عشق قبل از ازدواج معتقد نیستم در بحث های گذشته هم متذکر شدم محبت قبل از ازدواج فقط انرژی صرف میشه اما نه در مسیر درست ...... قطعا علاقه و محبت بعد از ازدواج پایدارتر خواد بود. اما در شرایطی که عشقی ناکام باشه باید با شرایط جدید کنار اومد واقعا نمیخوام توجیه کنم یه جورایی خودم به عینه تجربه کردم و ناموفق نبودم در ابتدا باید هرگونه مساله ای باعث یاداوری رابطه گذشته میشه رو حذف کرد تفکر به فرد قبلی اکیدا ممنون به هر راهی باید فکر خودتون رو متمرکز کار یا سرگرمی کنید. استفاده مکرر از ذکر " لا اله الا الله ". حکمت این ناکامی در اینده واضح و اشکار میشود. 11 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ راه حلهایی که ارئه شد روی کاغذ جواب میده ولی در عمل وقتی شخص علاقه ای داشته و حاطراتی رو در مکانهای مختلف با شخص قبلی داشته سخته اونو بتونه عوض کنه مخصوصا اگه روزمره مجبور باشه اون صحنه ها رو ببینه یا از اون مکانها گذر کنه خیلی هم کاغذی نیست گذشت زمان هم کمک میکنه.....تنها چیزی که لازمه یه جو اراده هست 10 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ خیلی هم کاغذی نیست گذشت زمان هم کمک میکنه.....تنها چیزی که لازمه یه جو اراده هست چرا حیلی هم کاغذیه() ارده ای که شما میفرمایید انگیزه هم نیاز داره این انگیزه تا نباشه اراده ای بوجود نمیاد درسته؟ حالا به نظر شما انگیزه فراموش کردن کسی که دوستش دارید هنوز و نمیتونید فراموشش کنید چی میتونه باشه؟ 11 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ چرا حیلی هم کاغذیه() ارده ای که شما میفرمایید انگیزه هم نیاز داره این انگیزه تا نباشه اراده ای بوجود نمیاد درسته؟ حالا به نظر شما انگیزه فراموش کردن کسی که دوستش دارید هنوز و نمیتونید فراموشش کنید چی میتونه باشه؟ اصلا هم کاغذی نیست () اولین موضوع اینه که طرف دیگه مال ما نیست.....اینو باید باور کنیم به نظرم تو این شرایط ایجاد یه حسادت میتونه به افراد کمک کنه....مثلا من باید از همسر طرف بهتر باشم تا بفهمه که منو از دست داد این حس میتونه اعتماد به نفس افراد رو بالا ببره و کمک کنه به اینکه کم کم به پیشرفت فکر کنن و فراموش کنن....اینجوری میشه گفت به زندگی هدف میدیم البته این تنها چیزیه که به فکرم میرسه.....اگه چیز دیگه ای یادم اومد حتما میام میگم انگیزه فقط باید پیشرفت بیشتر باشه این بزرگترین محرکه از نظر من 6 لینک به دیدگاه
HaMiD.CFD 20379 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ در ابتدا از همه عذرخواهی میکنم که نشد تک تک دعوت کنمممنون از شرکت تون در بحث... بحث ما عشقهای هوسی نیست علاقه هایی هست که واقعی بوده حالا به مصلحت یا اقتضا به وصال نرسیده... شما میگید صبر کنه این صبر ممکنه خسارات جبران ناپذیری به زندگیش وارد کنه که بیشتر واسه دخترها از دست دادن موقعیتهای مناسب ازدواج و بالارفتن سن شون هست درمورد آقایون به شدت خانومها خسارت نمیزنه اما به نوبه خودش خسارات چشمگیر و جبران ناپذیری داره دقیقادر میزگرد قبلی به عشق قیل ازدواج پرداخته شد...عشق قبل ازدواج رو نمیشه به کل منکر شد چون تا کشش و تمایلی نباشه رابطه ای صورت نمیگیره که به ازدواج برسه راه حلهایی که ارئه شد روی کاغذ جواب میده ولی در عمل وقتی شخص علاقه ای داشته و حاطراتی رو در مکانهای مختلف با شخص قبلی داشته سخته اونو بتونه عوض کنه مخصوصا اگه روزمره مجبور باشه اون صحنه ها رو ببینه یا از اون مکانها گذر کنه نه من نگفتم که منکرش بشیم گفتم در حد نرمال لازم هست و بیش از حد اون خیر... 5 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ سلام بحث جالبیه... بستگی به شخص جدید داره... منظورم این هستش که کلا درچنین شرایطی نیاز به زمان هست برای هم دختر و هم پسر برای دور شدن از اون اتفاقات و تازمانی که تصمیم درستی راجع به اون نگرفته باشند ازدواج واسشون کاردرستی نیست اگه به چنین مرحله ای برسند و بعد ازدواج با شخصی براشون اتفاق بیفته و باز به فکرگذشته باشند ، درچنین حالتی بستگی به شخص جدید داره اینکه چ ویژگی هایی داشته باشه و چقدرانتخاب درستی بوده. نگاه جدید به زندگی توسط یک فرد جدید درزندگی میتونه خیلی کمک کننده باشه برای فراموشی گذشته. امیدوارم منظورم رورسونده باشم. 8 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ اصلا هم کاغذی نیست () اولین موضوع اینه که طرف دیگه مال ما نیست.....اینو باید باور کنیم به نظرم تو این شرایط ایجاد یه حسادت میتونه به افراد کمک کنه....مثلا من باید از همسر طرف بهتر باشم تا بفهمه که منو از دست داد این حس میتونه اعتماد به نفس افراد رو بالا ببره و کمک کنه به اینکه کم کم به پیشرفت فکر کنن و فراموش کنن....اینجوری میشه گفت به زندگی هدف میدیم البته این تنها چیزیه که به فکرم میرسه.....اگه چیز دیگه ای یادم اومد حتما میام میگم انگیزه فقط باید پیشرفت بیشتر باشه این بزرگترین محرکه از نظر من من به نوبه خودم این روش رو قبول ندارم میدونید چرا؟چون دونستن اینکه ما از همسر اون شخص سر هستیم یا مستلزم این هست که ما از همسر اون فرد شناخت داشته باشیم همین شناخت دوحالت بوجود میاره یا ما همسر اون شخص رو میشناختیم که همین شناخت بتعث میشه هم حس حسادت ما بیشتربشه که مگه اون چی داشت که اونو به من ترجیح داد؟ وهمین فکر دائم مارو آزار میده یا شناختی نبوده و برای شناخت باید به فرد و همسرش نزدیک شد که همین موضوع تبعات جانبی بیشتری به همراه داره درسته؟ نه من نگفتم که منکرش بشیمگفتم در حد نرمال لازم هست و بیش از حد اون خیر... در میزگرد گذشته هم دقیقا سر همین موضوع گیر کردیم.....حدنرمال این قضیه چقدره؟ سلام بحث جالبیه...بستگی به شخص جدید داره... منظورم این هستش که کلا درچنین شرایطی نیاز به زمان هست برای هم دختر و هم پسر برای دور شدن از اون اتفاقات و تازمانی که تصمیم درستی راجع به اون نگرفته باشند ازدواج واسشون کاردرستی نیست اگه به چنین مرحله ای برسند و بعد ازدواج با شخصی براشون اتفاق بیفته و باز به فکرگذشته باشند ، درچنین حالتی بستگی به شخص جدید داره اینکه چ ویژگی هایی داشته باشه و چقدرانتخاب درستی بوده. نگاه جدید به زندگی توسط یک فرد جدید درزندگی میتونه خیلی کمک کننده باشه برای فراموشی گذشته. امیدوارم منظورم رورسونده باشم. درمورد قسمت اول کاملا موافقم فقط همونطور که در جواب حمید گفتم این صبر کردن عواقبی داره که ممکنه جبران ناپذیر باشه درمورد قسمت دو.م بحث تون اگه کمی بیشتر توضیح بدید ممنون میشم 7 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ ممنون از دعوتت :hapydancsmil: به نام خدا به نظر من باید پیشگیری کرد و خودشا به این روابط نندازه تا بعد دچار این شکست عشقی بشه یا حداقل عاشق کسی بشه که مطمئن باشه به اون میرسه نه اینکه آرمان گرایی فکر کنه و بعد دل ببنده و آخرشم هیچی به هیچی اگر هم کسی دیگه کارش از کار گذشت باید طوری رابطه ش را با همسرش صمیمی کنه که دیگه خلا عشق اولش حس نکنه تا به فکرش نیوفته 6 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ درمورد قسمت اول کاملا موافقمفقط همونطور که در جواب حمید گفتم این صبر کردن عواقبی داره که ممکنه جبران ناپذیر باشه درمورد قسمت دو.م بحث تون اگه کمی بیشتر توضیح بدید ممنون میشم سلام. درمورد صبر،این بستگی به اشخاص داره اقا پیمان. به این معنا که برای هرشخصی متفاوته و با توجه به ویژگی های شخصیتی اش هستش که میزانش مشخص میشه. و بسته به میزان اعتماد به نفس و قدرتش هست که زمان کمتری رو خواهد داشت به این معنا که به زندگی عادی برگرده. اما مشکل پیش رو از یاد بردن اون مسائل هست که بازبسته به میزان کناراومدن شخص با موضوع و دیدش اندازه های متفاوتی داره. که این میزان متفاوت با وارد شدن به یک زندگی جدید میتونه موثرباشه. منظورم این هستش که درصورتی فرد تصمیم به ازدواج میگیره (درچنین شرایطی ) ؛ که با بسیاری ازمسائل کناراومده باشه درسته؟ پس تا به اینجا فرد توانایی قبول یک فرددیگه رو درزندگیش داشته، حالا میزان فراموشی و قبول مسئله(عشق گذشته منظورمه) به فردجدید درزندگی و میزان درستی انتخاب این شخص جدید هست... 6 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ سلام.درمورد صبر،این بستگی به اشخاص داره اقا پیمان. به این معنا که برای هرشخصی متفاوته و با توجه به ویژگی های شخصیتی اش هستش که میزانش مشخص میشه. و بسته به میزان اعتماد به نفس و قدرتش هست که زمان کمتری رو خواهد داشت به این معنا که به زندگی عادی برگرده. اما مشکل پیش رو از یاد بردن اون مسائل هست که بازبسته به میزان کناراومدن شخص با موضوع و دیدش اندازه های متفاوتی داره. که این میزان متفاوت با وارد شدن به یک زندگی جدید میتونه موثرباشه. منظورم این هستش که درصورتی فرد تصمیم به ازدواج میگیره (درچنین شرایطی ) ؛ که با بسیاری ازمسائل کناراومده باشه درسته؟ پس تا به اینجا فرد توانایی قبول یک فرددیگه رو درزندگیش داشته، حالا میزان فراموشی و قبول مسئله(عشق گذشته منظورمه) به فردجدید درزندگی و میزان درستی انتخاب این شخص جدید هست... مرسی.....دیدگاه خیلی قشنگی بود... فقط یه مسئله اینجاهست واون اینه که اگه این ازدواج رو به نحوی برای فرار از اون قضیه قرار بده و اینکه ببینه شرایط بهتری برای ازدواج در آینده بوجود نمی آید با این قضیه چیکار کنه؟ 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ مرسی که هیشکی نمیگه بحثهارو به گامنم اصولا عشق پدیده ای غیر عقلانی هست ... علاقه در حد نرمال خوبه .... که اگر طرف به هر دلیلی نبود زندگی اون یکی نابود نشه ... قبل از ازدواج هم علاقه بی معنی و مفهومه ... به کسی در حدی باید علاقه داشت که اون بهت علاقه داره ... باز هم میگم برا کسی بمیر که لااقل واست تب کنه ... به نطرم نشد که نشد اهمیت نداره مهم حس آدم هست خوشبختی در شخص خاصی نمیشه جستجو کرد ... من که به عشق و اینا نمیکم اعتقادی ندارم اما نمیگذارم برام پیش بیاد مگه عقلم کمه 2 لینک به دیدگاه
HaMiD.CFD 20379 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ من به نوبه خودم این روش رو قبول ندارم میدونید چرا؟چون دونستن اینکه ما از همسر اون شخص سر هستیم یا مستلزم این هست که ما از همسر اون فرد شناخت داشته باشیم همین شناخت دوحالت بوجود میاره یا ما همسر اون شخص رو میشناختیم که همین شناخت بتعث میشه هم حس حسادت ما بیشتربشه که مگه اون چی داشت که اونو به من ترجیح داد؟ وهمین فکر دائم مارو آزار میده یا شناختی نبوده و برای شناخت باید به فرد و همسرش نزدیک شد که همین موضوع تبعات جانبی بیشتری به همراه دارهدرسته؟ در میزگرد گذشته هم دقیقا سر همین موضوع گیر کردیم.....حدنرمال این قضیه چقدره؟ درمورد قسمت اول کاملا موافقم فقط همونطور که در جواب حمید گفتم این صبر کردن عواقبی داره که ممکنه جبران ناپذیر باشه درمورد قسمت دو.م بحث تون اگه کمی بیشتر توضیح بدید ممنون میشم پیمان جان قربونت برم بقالی نیست که من بکشم بگم انقدرهطرفین برای حد تعریف میکنناون حد مجاز رو طرفین باید تشخصی بدندمنم در اون حد تجربه ندارم که بخوام بگم اون حد چه میزان هست،ولی میدونم که دو طرف وقتی در رابطه قرار بگیرند،خودشون حد و حدود رو معین میکنند...چون اون موقع دیگه اون حد از تفکر رو پیدا کردند که خیلی چیزا رو درک کردند... به عقیده شخص من اگر اون حد وجود نداشته باشه،و خیلی غلیظ بشه،بعدا همون جدایی و شکستی که شما میگی،ضربه محکمی به دو طرف خواهد زد... گوشه ای خواندم که عشق بوجود آمده بعد از ازدواج همیشه بهتر هست... 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ فقط یه مسئله اینجاهست واون اینه که اگه این ازدواج رو به نحوی برای فرار از اون قضیه قرار بده و اینکه ببینه شرایط بهتری برای ازدواج در آینده بوجود نمی آید با این قضیه چیکار کنه؟ اینکه اگه قرارباشه ازدواج رو برای فرار ازاون قضیه قراربده ، درشرایط سختتری گرفتارمیشه...چون وقتی چنین دیدگاهی پیش میاد که فرد نتونسته باشه با شرایط کناربیاد. یعنی هنوز با خودش و مسئله درگیره و راه حلی براش پیدانکرده..و میشه گفت درصد بالایی ازاون رو براساس احساسات انجام میده. و این راه اشتباهی هستش... و کلا دید اشتباهیه که بخواد استرس نبود فرصت مناسب برای اینده رو داشته باشه. اما اگه درچنین شرایطی قراربگیره میشه گفت نیازبه حامی داره.جامی (که میتونه مشاوره یا خانواده باشند) به این معنا که بتونه تفکرمنطقی و راه حل هایی عقلانی رو به فردنشون بده و همچنین بررسی فردجدید رو هم انجام بده تا مشکلی درازدواج پیش نیاد. مثل این میمونه که فرد قرارگرفته دراین شرایط رو به سمت راه درست هل بدیمو به صورت اهسته و پیوسته روی فردکاربشه تا شرایط جدید رو قبول کنه. بازهم میگم وارد شدن یک فرد جدید درچنین شرایطی باید با دقت بسیاربالاتری باشه تا ضربه دیگه ای به فردوارد نشه پاینده باشید. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده