Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۱ [h=3][/h] [h=1][/h] [h=2]ماجرای وامهای پربهره و طولانی مدت بعلاوه گرانی و یارانه و بیکاری و مهاجرت زیاد هم مسائل جدیدی نیستند، گلآقا 21 سال پیش با زبانی ظریف و نیشدار، وضع مردم را در مواجهه با این فشارها، ترسیم کرده است![/h] [h=4]«اهل هیچستانم! روزگارم بد نیست» خانهای دارم، سقفش چوبی است. کوچه خاکی پر چاله ما به بیابان خدا میماند - خلوت و خالی و بیآب و علف «پشت هیچستان، جایی است» که در آن مرد و زن و مرغ و بز و موش و کلاغ همه بر روی پلاسی که به قدر سه نفر جا دارد، میخوابند من خودم دیدم، دیشب خواهرم شیر ز پستان بزی مینوشید! ماده موشی، یک شب در کلاه نمدین پدرم فارغ شد! *** «به سراغ من اگر میآیید» ساده و خاکی و بیغش باشید بالش بنده پر از «قدقد» مرغ کوپنی است! دستمالم کو؟! بدهیدش، بروم پیش دکاندار محل نیم قالب کره بستانم! *** «روزگارم بد نیست» وام یک میلیونی از بانک گرفتم امروز به امیدی که مگر شصت سال دگر از بهرهاش آزاد شوم! *** پسر ارشد سیگار فروشم میگفت: ای پدر، حوصلهام سر رفته است فنر اعصابم مثل پای پسر «حاج صفر»در رفته است! باید امشب چمدانم را بردارم پاسپورتم را تمدید کنم و به سمتی بروم، که درختان سفارت پیداست! من که از بازترین پنجره شیطان را لعنت کردم، اینک از خنده یک زنجره آویزانم و خودم میدانم منزل یار کجاست! *** «دورها آوایی است که مرا میخواند»: های، عباسقلی! کوپن یکصد و هفتاد و سه هم باطل شد!! گل آقا. شماره 39. مرداد 1370 [/h] 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده