soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر، ۱۳۹۱ داش سهیل یه مشکلی که اینجا هست، اینه که یکی از گروههای توریستی مهم و تاثیر گذار در تصمیم گیری اینجا کاروان های راهیان نور هست که سبب میشه کاربریهای تفریحی مثل شهربازی هم متاثر بشه چه برسه به کازینو و دافی شاپ. اینو چیکار کنیم؟ درجه آزادی باید باشه اگر نباشه باید هدفمونو عوض کنیم ...در مثال قبلی هدف مراکز جذب بود ولی با این شرایطی که گفتی طی یک پروسه زمانبر باید نگرش های جمعی رو به رویکرد های خودمان عوض کنیم تا آنچه ما میخوهیم برایشان جلوه کند و نه آنچه آنها میخواهند ما برایشان جلوه دهیم ملت طی سالیان طولانی فلسفه شیعه در افکارشون نهادینه شده برای همینه که سالانه درآمد هنگفتی عاید قدس رضوی و قم علیه السلام میشه......همینطور برای مکه مکرمه و مدینه منوره و امثالهم اونم با طیب خاطر 6 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر، ۱۳۹۱ از نظر حمل و نقل هوایی که فرودگاه آبادان هست.....حمل و نقل زمینی رو گسترش میدم از جمله راه آهن و جاده به نظر من میشه این جزیره رو به دو تیکه تقسیم کرد...یه تیکه دارای فضای معنوی و جنگی و تیکه دیگه تفریحی تو قسمت معنویش میشه ارودگاه بسازیم واسه راهیان نور.... این قسمت می تونه شامل موزه جنگ باشه...کتابخونه با محتوای جنگ و شهدا... یادبود شهدا.... فضای این قسمت باید جنگی باشه دیگه...سنگرو پلاکو... بعد از قسمت جنگی یه پارک جنگلی میزاریم........تا برسیم به تیکه تفریحی..... بعد از خط سبز یا همون پارک جنگلیمون کاربری مسکونی رو ایجاد می کنیم بعدش هم کتابخونه و مدارس و ... بعدش میرسیم به تیکه تفریحیش...هتل ...شهر بازی...مراکز خرید و .... و اما دوست داشتنی های من در قسمت تفریحی... 1.ترجيح ميدم بيشتر مسيرهای جزیره زير زميني باشه (با اين که مساحت جزيره ام زياده....رو ضمير شخصي ام تاکيد ميشود...جزيره ي من ) ترجيح مي دم سطح زمين رو پياده رو هاي جذاب و مسيرهاي دوچرخه سواري باشه.... 2. هتل ها و اقامتگاه هاي 23 ستاره (اين فوق پيشرفته اند....دلم ميخواد پول دارم هتل 23 ستاره ميسازم) و اقامتگاه هاي ارزان قيمت تر واسه افراد با بنيه مالي متوسط...سعي مي کنم مجتمع هاي مسکوني رو در محدوده هايي جداگانه از هتل ها و اقامتگاهها ايجاد کنم... 3.سعي مي کنم نمادي از تمام شهر هاي بزرگ کشورهاي مختلف رو تو مقايس کوچکتر ايجاد کنم(ایده تکراری می باشد) 4.ايجاد رستوران های مدرن و سنتی (همخوانی فضای رستوران با منوی غذایی.... رستوران های سنتی باید غذاهاش محلی باشه) 5. شهربازی و .... منم با نظرتون موافقم... میشه به دو تیکه تقسیم کرد.البته قسمتی که مربوط به مناطق جنگی میشه را باید با اهل فنش نشست و صحبت ها کرد تا نه تنها علاوه بر راهیان نور بلکه افرادی که واسه گردش هم میان تشویق شن و از این مناطق دیدن کنن... قبل از همه ی اینها هم باید به نظافت شهر بسیار عالی رسیدگی بشه...از نظر حمل و نقل هم باید جوری باشه که همه چی در دسترس باشه و از نظر هزینه ی رفت و آمد از یه نقطه به نقطه ی دیگه هزینه ی چندانی نداشته باشه... ساخت رستوران ها برای همه ی قشرها با هر بضاعت مالی... بر گزاری تور گردشی 4 الی 5 ساعته داخل آب و حتی غواسی کردن... احداث مکان هایی برای فوتبال ساحلی و والیبال ساحلی...به طوری که هزینه ی خیلی بالایی نداشته باشه.حداقل اوایل احداث چنین مکان هایی هزینه ی بالایی نداشته باشه تا تبلیغی هم باشه برای جذب گردشگر... ساخت جایی مثل موج های آبی که در مشهد وجود داره ولی به صورت سر باز باشه و از نظر ایمنی هم امن باشه... واز همه مهمتر تبلیغات در حد لالیگا انجام بگیره برای جذب گردشگر... البته ایده زیاد برای گفتن منتها منی که خیلی سر در نمیارم نمیتونم چیز زیادی بگم و باید با اهل فنش صحبت کرد... 7 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر، ۱۳۹۱ درود براي ارايه ي پيشنهاد ابتدا بايد موقعيت جزيره ي مينو شناسايي شود: جزيره ي مينو سر حد مرزي ايران است در آبهاي اروند كه در طول جنگ توسط عراق اشغال شد و مناطق وسيعي از ان مين گذاري شد.اين جزيره در واقع يك جزيره در درون رودخانه است و نه دريا. پوشش گياهي غالب آن نخلستان هايي است كه در طول جنگ سوخته و اجازه ي احيا به مردم داده نشده است. مردم بومي يا از اين جزيره رفته اند و يا در فقر مطلق در حال زندگي هستند و از نظر بهداشتي و توسعه فرهنگي و امكاناتي در وضع اسفناكي است. راه ارتباطي با اين جزيره قايق هاي سپاه است كه در اروند رود در حال گشت زني هستند. با اين تفاسير: 1-جزيره را منطقه ي آزاد كنيم 2- آثار جنگ را به طور كل از جزيره محو كنيم كه اين شامل پاكسازي كامل ميادين مين و احياي نخلستان ها و بازسازي خرابي هاست براي حفظ ارزش هاي جنگ نيازي نيست كه بخشي از هموطنان خود را در فقر و بدبختي نگه داريم و محيط زندگي ايشان را بازسازي نكنيم.از طرفي توريست براي گذران اوقاتي خوش به سفر مي رود و نمي خواهد در حين سفر دايما در حال شنيدن صداي نوحه و عزا و گريه و شيون باشد 3-احداث موزه ي جنگ به جاي حفظ آثار جنگ 4-احداث يادواره ي شهدا با سبك بومي 5-بازسازي خانه ها و شهر و يا روستا ها با تكيه به معماري بومي و مصالح بومي اما مقاوم 6-احداث راه هاي ايمن 7-احداث پل ارتباطي به آبادان و استفاده از امكانات فرودگاهي آنجا به جاي احداث فرودگاه جديد در فاصله ي كم كه موجب اخلال در سيستم هاي هوايي شود 8-گسترش نخلستان ها در سطح جزيره به نحوي كه از بالا يك جزيره ي سبز ديده شود .اين كار علاوه بر تلطيف هواي شرجي و گرم منطقه موجب كاهش عوارض ريزگرد ها مي شود.مشكلي كه اگر فكري برايش نشود كل طرح شما را تحت شعاع قرار مي دهد.و بهترين راه گسترش نخلستان هاي انبوه است كه مانند سدي در مقابل جريانات گذران عمل مي كند. 9-استفاده از توربين هاي توليد باد (نخنديد اين دستگاه اختراع شده و براي جلوگيري از سرما زدگي در باغات استفاده مي شود) در نخلستان ها براي ايجاد جريان هوا و تلطيف و خنكي هوا. وقتي ما نخلستان هاي انبوه داشته باشيم درواقع با درختان ايجاد سايه مي كنيم و هواي زير سايه خنك تر است و با ايجاد جريان هوا در زير سايه ي نخل ها مي توانيم از گرماي كشنده ي هوا در اين منطقه تا حدودي بكاهيم. 10-گذرگاه هاي عمومي را به جاي آسفالت سنگ فرش مي كنيم .اين عمل 2 خاصيت عمده دارد: --از سرعت اتومبيل ها مي كاهد و محيطي امن براي گردش گر پياده و دوچرخه سوار ايجاد مي كند --آسفالت بيش از 90 درصد انرژي خورشيد را جذب مي كند و در طول شب به ارامي و در طي بازه ي گسترده پس مي دهد و اين موجب تداوم گرماي روزانه در طول شب مي شود اما سنگ بسيار كم جذب مي كند و به سرعت هم پس مي دهد 11-ممنوعيت استفاده از ايزوگام به همان دليل بالا با اجراي اين موارد تا حدودي ما يك محيط مناسب براي جذب سرمايه گذار و توريست ايجاد مي كنيم و مي توانيم طرح هاي توريستي را پايه ريزي كنيم. طرح هايي كه من به شخصه پيشنهاد مي كنم: 1-پيست اسكي روي برف(البته برف مصنوعي) در يك محيط با سقف شيشه ي و كروي كه در ايران تا كنون اجرا نشده 2-پيست شتر سواري و مسابقات شتر سواري در كنار پيست اسكي كه تقابل دو ورزش گرمايي و سرمايي را ايجاد ميكند 3-ايجاد پيست اسب سواري با تكيه بر اسب هاي عربي 4-ايجاد پيست شترمرغ سواري كه در ايران تا كنون اجرا نشده 5-بازآفريني نمادين نماد هاي معماري ايران مانند پل خواجو /سي و سه پل/جلوه هايي از تخت جمشيد و ... 6-ايجاد اقامت گاه هايي به اين سبك: ما در بازسازي شهر خانه هايي به سبك بومي منطقه ايجاد مي كنيم و هر خانه را در اختيار يكياز بوميان قرار مي دهيم و هر بومي ميزبان يك خانواده يا يك اكيپ توريست هستند.در واقع ما به عنوان بازديد كننده به مهماني بوميان مي رويم و در مقابل اين مهمان بودم خدماتي همچون:راننده و ماشين/غذاي خانگي /سرويس و نظافت محل اسكان و ... را دريافت مي كنيم 7-ايجاد بازار هاي سنتي و با تكيه بر معماري ايراني و نه برج سازي و نما سازي هاي وارداتي 8-تشويق مردم بومي به بهره گيري از لباس هاي محلي 9-توسعه ي صنايع دستي 10-ترويج زبان انگليسي به عنوان زبان سوم منطقه(چون مردم اين منطقه اكثرا فارسي و عربي را مي دانند) 11-توسعه ي صنايع وابسته به خرما 12-ايجاد فضاهايي مانند آكواريوم/پارك ماهي ها/پارك پرندگان/پارك گلها/پارك پروانه ها/پارك آهوان /و... 13-ايجاد شهر بازي مدرن 14-برگزاري كنسرت هاي هنري و بين المللي 15-برگزاري نمايشگاه هاي منظم هنري و ثبت آن در تقويم نمايشگاه هاي دنيا 16-استفاده از آب به عنوان راه ارتباطي درون جزيره اي:ما مي توانيم با ايجاد كانال در درون جزيره بسياري از مسير ها را به جاي اتومبيل با قايق برويم و با اين كار يك تفاوت نسبي بين خود و ديگران ايجاد كنيم. 17-جمع آوري غذا هاي بومي ايران در رستوران هاي مختلف و ممنوعيت سرو غذاهايي چون پيتزا و غذا چيني و ... 18-ايجاد مركز بسيار تخصصي طب سنتي /موسيقي درماني/آب درماني 19-تمام مراكز فوق را محيط دوست ايجاد مي كنيم و سعي مي كنيم كمترين آلايندگي را در محيز بر جا بگذاريم و نيز از ورود اقلام آلاينده مانند پلاستيك ها و قوطي ها جلوگيري مي كنيم و تشويق مي كنيم كه به جاي پلاستيك از پاكت هاي كاغذي استفاده كنند. 20-براي ايجاد يك فضاي توريستي نيازي نيست كه مانند ديگران باشيم و يا دنسينگ و كاباره داشته باشيم بلكه توريست فضايي آرام و بي دغدغه را مي پسندد .به دور از تنش هاي روز مره و مزاحمت هاي اجتماعي,لذا به جاي اينكه محيط را پر كنيم از مامور هاي پليس و ... سعي مي كنيم ابتدا با نصب دوربين در فضاهاي عمومي نسبت به كنترل تمام فضاهاي شهري اقدام كنيم و در كنار آن با فرهنگ سازي هر بومي را تبدل به مامور حافظ نظم و امنيت و محيط زيست كنيم به نحوي كه اگر توريستي كاري بر خلاف قوانين اجتماعي انجام داد خود مردم با تذكر و نهي كردن از ادامه ي آن و يا اثر سو آن جلوگيري كنند 21-چون جزيره در ميان اروند واقع شده و آب رودخانه جرياني شديد تر از دريا دارد نمي توان در آن غواصي و يا باي هاي آبي انجام داد اما مي توان با انتقال كانالي اب به درون جزيره پاركي آبي طراحي نمود ------- 10 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۹۱ خب حالایه کم قضیه فرق میکنه جزیره مفاهیم خاصی باخودش داره،بومیهایی داره که فرهنگی برای ارائه دارن،ضمن اینکه داخل دریاواقیانوس نیست وچنتا چیزدیگه که به نظرم یه کم محدودیت ایجادمیکنه اطراف این جزیره پرازجزایردیگست که خیلیاش مسکونی نیست ومحلی برای تخمگذاری پرنده ها،زندگی بعضی ازحیوانات وپرنده های خیلی نادر وزندگی لاکپشتاو اهو و... که خودش میتونه برای ایجادتورهای گردشی خیلی جذاب باشه توخودجزیره دربعضی فصلاپرنده های مهاجر برای تخمگذاری به اونجا مهاجرت میکنن که بازمیتونه جذابیتی برای تبلیغات برای اون فصل باشه میشه تویه ساعت خاصی رقص آب وآتش داشته باشیم دوتاعنصر متضاد درکنار هم که آتش خصوصا نزدیک نخلستانها میتونه یاداور روزای جنگ هم باشه چون به هرحال اون جزیره یه روزی درگیر جنگ بوده و این قسمتی از ارزشهای خاطره ای جزیره است ایجاد رستورانی که فقط غذای بومی سرو کنه تورهای روزانه ماهیگیری،پیست موتورسواری،ورزش های شنی مثل والیبال ساحلی هم به نظرم خوب باشه ایجاد فضا هایی برای ارائه تزئینات وروش های پیرایش زنان و مردان بومی...(مثل آرایش های خاص،نقاشی با حنا روی دست،صورت،و...) کارناوال هایی از رقص ها و اجرای نمادین سنت ها 8 لینک به دیدگاه
Pixie 533 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۱ اول باید اعتراف کنم که باورم نمیشه این دوستمون مکانیک خونده باشه! واقعا شما فوق العاده باهوشین!لااقل اگه باهوشم نباشین باید بگم که اگه دم پر ما میشدین شهر ساز و طراح شهری خوبی میشدین. تقزیبا همه چیو تمام و کمال دوستان گفتن! فقط چیزایی که از حرفای دوستان به نظرم میرسه اینه: نیاز به یک شبکه پیوسته برای حرکت پیاده، اسب، دوچرخه، شتر! و یک مسیرهایی برای این موتورهای چهارچرخ اونم فقط بخاطر هیجانشون! نمیدونم اون سیستمی که دوستمون راجع به اون توربین های تولید باد میگن تا چه حد عملیه ولی حتی اگه عملی هم باشه به نظرم این فضا به یه سری فضای مسقف هم نیاز داره! فضاهای مسقف در دو دسته میتونن باشن: دسته اول به صورت حل شده و در ترکیب با طبیعت! و دسته دوم با دارا بودن معماری متمایز و شاخص! هر دو دسته باید به مسابقه گذاشته بشن تا یه سری از کارارو معمارای معروف ایران و جهان انجام بدن تا بشه به عنوان برند جزیره از اسمشون استفاده کرد.که خودش جذب گردشگر میکنه! به نظر بمیشه کلیه ی آثار تاریخیه ایران رو در ابعاد کوچیکتر تو جزیره داشته باشیم!حتی بعضی از آثار تاریخیه دنیا رو!!! که ملت بتونن تو اون فضا قدم بزنن!مثلا یک به ده!یا یک به 100! میشه روش فکر کرد! 4-در مورد دست نزدن به طبیعت اونجا تا حدودی موافقم!ولی نه کامل!چون اکثر جاهاش تخریب شده!ولی با بازسازی و احیا اونجا به صورت طبیعی و با دخل و تصرف کم بیشتر موافقم. اومدن انواع هتل و اقامت گاه به صورت ویلایی یا آپارتمانهای بلند هم جواب میده.ترکیبی از هر دو! فعلا بیشتر از این حال تایپ کردن ندارم 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۱ بابا چه نظراتی میدین دمتون گرم لازم شد یه جمع بندی داشته باشیم و بریم واسه نظر سنجی 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده