رفتن به مطلب

راز بزرگ سلسله اینكاها..!!


ماتینا

ارسال های توصیه شده

125940.jpg

 

 

 

اینكاها توانایی فوق‌العاده‌ای در ساخت شهرهای پیچیده داشتند

تاریخ همیشه سرشار از ناگفته‌هاست. تمدن‌های باستانی و زندگی آنها گویای نحوه برخورد هر قوم و ملیتی با شرایط مختلف است. كنكاش در تاریخ بدون درك موقعیت و شرایط محیطی هیچ‌گاه كامل نیست.

 

اینكاها بومیان آمریكای جنوبی بودند كه تمدنی عجیب را پایه‌گذاری كردند. این تمدن بعدها توسط مهاجمان اسپانیایی درهم شكسته شد. نداشتن خط سبب شد بسیاری از رازهای این قوم مخفی باقی بماند و متاسفانه هیچ كلیدی جز مدارك و نوشته‌های فاتحان اسپانیایی برای آگاهی از این رازها و محفوظات وجود ندارد.

در قرن 15 و 16 میلادی اینكاها بزرگ‌ترین امپراتوری آمریكای جنوبی را پایه‌گذاری كردند، یك امپراتوری كه شهرت آن تا امروز مرزهای زمان را در نوردیده است. هسته مركزی این امپراتوری كشور پرو بوده كه از شمال به كوهستان‌های مرتفع آندز و از جنوب به خطوط ساحلی محدود می‌شده و اما كشورهایی كه امروزه آنها را با نام كلمبیا، شیلی، بولیوی، اكوادور و آرژانتین می‌شناسیم نیز هریك به واسطه سیستم شاهراهی گسترده‌ و پیچیده‌ با هم در ارتباط بوده‌اند. گفتنی است كه اینكاها در ساخت شهرهای منحصر به فرد استاد بوده‌اند، اما با وجود این جالب است بدانید پولی در این راه هزینه نمی‌شده است. در واقع آنها به هیچ‌وجه محل‌های عمده داد و ستد نداشته‌اند.

 

امپراتوری اینكاها شاید تنها تمدن پیشرفته‌ای در تاریخ است كه در آن بازرگانان جایی نداشته‌اند. در حقیقت هیچ نوع تجارتی در این ***** شكل نگرفته است. اما به راستی آنها چگونه این كار را می‌كردند؟

برای پاسخ به این سوال نخست باید ریشه این امپراتوری را بررسی كرد. امپراتوری اینكاها را باید یك امپراتوری از مردم بومی سرخپوست در آمریكای جنوبی دانست. شهر كوسكو پایتخت اداری، سیاسی و نظامی آن به شمار می‌آمده و به همین جهت دره كوسكو از اهمیت والایی نزد باستان‌شناسان برخوردار است. چگونگی پیدایش این امپراتوری هنوز در هاله ابهام است، اما شواهد نشان می‌دهد قبایل اینكا كه نخست در حوالی دریاچه تی‌تی‌كا‌كا می‌زیستند بعدها به رهبری مانكوكاپاك، سرزمین‌های مجاور را فتح كرده و این امپراتوری را ساختند. اینكاها زندگی اجتماعی پیشرفته‌ای داشته‌اند؛ به عنوان مثال افراد سالم ملزم به حمایت از معلولان در كشت و زرع بوده‌اند.

بسیاری از جنبه‌های زندگی اینكاها هنوز به صورت راز باقی مانده است. علت این امر را باید در منابع اطلاعاتی آن دوران جستجو كرد. اكثر اطلاعات تاریخی مربوط به دوره اینكاها را مهاجمان اسپانیایی نوشته‌اند كه خود به نوعی در محو كردن این تمدن منحصر به فرد نقش عمده‌ای داشته‌اند. فرانسیسكو پیسارو، یكی از مشهورترین فاتحان اسپانیایی است كه توانست سال 1532 با عده معدودی شكست باورنكردنی را بر ارتش اینكاها تحمیل كند. اما مهلك‌ترین ضربه‌ای كه به امپراتوری اینكاها وارد شد، به یك دهه پیش از تهاجم فاتح اسپانیایی برمی‌گردد. زمانی‌كه مهاجمان اروپایی با یك روش بسیار ناجوانمردانه نوعی ویروس مسری و خطرناك را به *****ی اینكاها وارد ساختند. این بیماری كه بعدها اپیدمی گسترده‌ای یافت با تب و كهیرهای پوستی مهلك همراه بود. بیمار تنها پس از گذشت چند روز به مرز نیستی می‌رسید و درمانی هم برای آن نبود. برخی از متخصصان بیماری‌های مسری معتقدند بیش از 90 درصد مردم در *****ی اینكاها به واسطه همین بیماری جان خود را از دست داده‌اند. اطلاعات از این دوره و اتفاقات آن و مهم‌تر از همه آنچه از فرهنگ اینكاها می‌دانیم همه و همه از معدود شاهدان عینی است كه خود این دوران را به چشم دیده‌اند. میسیونرهای اسپانیایی توانسته‌اند اطلاعات باارزشی از آن زمان در اختیار آیندگان قرار دهند. یك كشیش دورگه زاده كشور پرو به نام بلاس والرا مطالب بس باارزشی از 2 دهه پس از سقوط امپراتوری اینكاها نگاشته كه تاریخ آن دوران را تا حدودی برای ما آشكار می‌كند.

 

داشتن ثروت بدون گردش پول

مداركی كه از میسیونرها و خصوصا كشیش والرا به دست آمده حاكی از آن است كه اینكاها به عنوان برجسته‌ترین سازندگان بنا و طراحان، توانایی فوق‌العاده‌ای در ساخت شهرهای پیچیده داشته‌اند. ایجاد هماهنگی میان كشاورزی و خلق بناهای شگفت‌انگیز در نواحی كوهستانی مساله‌ای است كه بسادگی امكان‌پذیر نیست. جامعه اینكاها بسیار غنی بوده چراكه توانسته از دانش صدها نفر متخصص در زمینه‌های گوناگون اعم از طراحی و كشاورزی استفاده و شهرهایی چنین مدرن طرح‌ریزی كند. ایجاد مزارع تراس‌بندی شده در مناطق كوهستانی كه در آنها محصولاتی اعم از سیب‌زمینی، ذرت، بادام زمینی و كدو كاشته می‌شد بیانگر دانش بالای این مردم است، چراكه نشان می‌دهد آنها بسته به میزان متوسط درجه حرارت در ارتفاعات مختلف برنامه‌های متنوع كاشت داشته‌اند. آنها حتی از اهمیت لایه نازك فوقانی خاك باخبر بوده‌اند. كاشت درختان جهت حفظ شرایط بهینه لایه فوقانی خاك حاكی از این امر است. معماران در دوره اینكاها بسیار باهوش و با استعداد بوده‌اند. طراحی و ساخت اهرام عظیم، به كارگیری سیستم‌های پیشرفته آبیاری نظیر آنچه در تیپون (از مهم‌ترین مجموعه‌های معماری واقع در 23 كیلومتری جنوب شرقی پایتخت اینكاها) ساخته شده، ساخت معابد عظیمی نظیر معبد پاچاكاماك (معبدی واقع در 40 كیلومتری جنوب شرقی لیما پایتخت پرو كه 17 هرم منحصربه فرد در آن شناسایی شده) و علاوه بر آن ساخت مكان‌های دنج كوهستانی نظیر ماچوپیچو (یا شهر گمشده یك محوطه باستانی دوره اینكاها كه سال 1450 ساخته شده و در فهرست آثار جهانی یونسكو به ثبت رسیده) همه و همه توانایی‌های این معماران هنرمند را نشان می‌دهند. مشخص شده طراحان آن دوره از سیستم ریسمان‌های گره زده برای انجام اندازه‌گیری‌های لازم در ساخت بناهای روی شیب استفاده كرده‌اند.

 

اما جالب‌تر از همه اینها این‌كه اینكاها همه این نوآوری‌ها را بدون داشتن پول یا بازارهای مخصوص به داد و ستد مدیریت كرده‌اند. در كتاب دریچه‌ای به زندگی اینكاها، گوردون فرانسیس مك اوان چنین نوشته: در جامعه اینكاها نشانی از بازرگانی نیست. تنها در چند مورد استثناء آن هم در محدوده‌های ساحلی كه به نوعی با این امپراتوری تبادلاتی داشته‌اند، نمونه‌های بسیار ساده‌ای از داد و ستد گزارش شده است. سرمایه‌ای كه این محدوده را مدیریت می‌كرد تنها سرمایه شخصی اینكاها بوده است. معدودی از محصولات را اینكاها نمی‌توانستند به صورت محلی تولید كنند و به اجبار تنها همین محصولات را از خارج وارد می‌كردند. در این گونه موارد استراتژی‌های متعددی به كار بسته می‌شد. استقرار گروه‌های خاصی كه به شكل كاملا انحصاری در تجارت محصولات خاص دست داشته‌اند را می‌توان نمونه‌ای از این استراتژی‌ها دانست. تولید، توزیع و استفاده از كالاها كاملا تحت مدیریت دولت مركزی اینكاها قرار داشته و لاغیر. تامین مایحتاج زندگی هر شهروند این امپراتوری اعم از غذا، ابزار، مواد خام، پوشاك و... همه تحت مدیریت همان هسته مركزی بوده و خود شخص به هیچ ‌وجه نقشی در این قبیل مسائل نداشته است. بدیهی است كه نبود حتی یك مغازه یا بازار باعث می‌شده نیازی هم به پول یا سایر اقلام مشابه آن وجود نداشته باشد. پس نتیجه می‌گیریم اینكاها تنها خود را وارد تجارت با بیگانگان می‌كرده‌اند و این امر در داخل به هیچ نوع مرسوم نبوده است.

راز ثروت اینكاها را شاید بتوان در سیستم مالیاتی نامتعارف آنها جستجو كرد. هر فرد در این جامعه به جای پرداخت مالیات ملزم بوده كاری را پیش ببرد و در مقابل دولت مركزی هم ‌باید در ازای كاری كه هر فرد انجام می‌داده، مایحتاج اولیه زندگی وی را تامین كند. در عین حال همگان مجبور به پرداخت مالیات آن هم بدین شكل نبوده‌اند. اشرافیان، نخبگان و سایر افراد برجسته جامعه از این قاعده مستثنی بودند. یكی دیگر از نكات عجیب اقتصاد دوران اینكاها، امكان تملك اراضی برای وراث نخبگان و اشرافیان بوده است. به عنوان مثال معبد پاچاكاماك متعلق به یك اینكای اعظم بوده و بعد از مرگ وی نیز این معبد به فرزندانش به ارث رسیده است.

 

تامین غذا

یك سوال مهم كه برای اكثر دانشمندان و تاریخدان‌هایی كه روی سلسله اینكاها مطالعه می‌كنند پیش آمده، این است كه چگونه چنین ثروتی در چنین فرهنگ پیچیده و تكامل یافته‌ای توانسته بدون بازارهای سرمایه‌گذاری دوام بیاورد و حتی بیش از پیش هم ترقی نماید. یك احتمال این است كه حیات آنچنان در این محیط سخت بوده كه آنها عملا مجبور بوده‌اند همه نوآوری‌های خود را در زمینه توسعه و پیشرفت كشاورزی انجام دهند و مسلما دیگر جایی برای اقتصاد باقی نمی‌مانده است. از طرف دیگر این احتمال هم هست كه اینكاهای اعظم به این امر راغب بوده باشند. چندین سال پیش، یك گروه باستان‌شناس در دره كوسكو واقع در كشور پرو به مدارك مهمی دست یافتند كه نشان داد هزاران سال قبل مردم این ناحیه به كشاورزی و دامپروری مشغول بوده‌اند. حتی آنها متوجه شدند كه اعقاب لاما‌ها (شترهای بدون كوهان آمریكای جنوبی كه به خاطر باربری و پوست پشمی‌شان شهرت دارند) نیز برای نخستین بار در این محدوده ساكن شده‌اند. یك باستان‌شناس به نام ا.ج.چپستو ـ لاستی و گروه همكارش بعدها یافته‌های خود را در یك مقاله چاپ كردند. آنها در این مقاله چنین نتیجه‌گیری كرده‌اند كه اینكاها از نظر فرهنگی و ابزاری تمام تلاش خود را روی تولید غذا و مدیریت زمین متمركز كرده بودند. اهمیت این مساله شاید زمانی قابل درك باشد كه بدانیم آنها در محدوده‌ای زندگی می‌كرده‌اند كه پیش‌تر خشكسالی سبب نابودی تمدنی همچون واری‌ها شده بود. جایی كه خطر نوسانات جوی همیشه مشكل‌ساز بوده است. واری‌ها كه آنها را به نام پاكانوا نیز می‌شناسند از بومیان آمریكا بوده‌اند كه در جنگل‌های بارانی آمازون سكونت داشته‌اند. هسته مركزی این بومیان در برزیل امروزی است، اما اروپاییان برای نخستین بار آنها را در سواحل رودخانه پاكانوا یافتند لذا آنها به این نام مشهور شده‌اند. یافته‌ها حاكی از آن است كه در زمان اوج قدرت اینكاها، وضعیت جوی تا حدودی باثبات بوده اما قطعا آنها آگاه بوده‌اند كه این وضعیت می‌تواند روزی تغییر كند و لذا برنامه‌های خود را بر آن اساس پایه‌ریزی كرده‌اند.

چپستو لاستی و دستیارانش در مقاله خود نوشته‌اند: سابقه تغییرات جوی در كوهستان‌های جنوبی آندز به سال 1100 پس از میلاد برمی‌گردد. زمانی كه احتمالا تغییرات جوی و خشكسالی در این منطقه روی دیگر طبیعت را به مردم نشان داده است. این دوره گرم و خشك تقریبا تا مدت‌ها ادامه داشته است. توسعه سیستم آبرسانی از طریق تراس‌بندی جهت مبارزه با شرایط فصلی و كم‌آبی‌هایی كه به منطقه تحمیل شده، بسیار حیاتی بوده است. نتیجه این همه تلاش چیزی جز تولید كشاورزی كافی در ارتفاعات بالا نبوده و همین مساله جای توجه دارد.

چنین استراتژی‌هایی امنیت غذایی در بلندمدت را برای جمع كثیری از مردم به ارمغان آورد. داشتن یك سیستم سالم كشاورزی، توان سیاسی و اقتصاد را حمایت كرد، لذا قدرت مركزی توانست سایر ایالت‌های محلی وابسته را بهتر مهار نماید و این روند تا سال 1400 پس از میلاد همچنان ادامه داشت.

گروهی معتقدند امپراتوری اینكاها به لحاظ جامعه شناختی وضعیتی ایده‌آل داشته است در حالی كه برخی دیگر آن را حكومتی پادشاهی و خودمختار می‌خوانند. واقعیت این است كه اینكاها احتمالا امپراتوری‌ای همچون سایر امپراتوری‌ها پایه‌گذاری كرده‌اند. اینكاهای اعظم در اواخر دوره حكومت خود رفته‌رفته با جنگ‌های داخلی در میان بزرگان و اشراف‌زادگان مواجه شده‌اند. تاریخ این ***** حاكی از آن است كه برده‌ها و كارگران تحت سرپرستی نخستین معماران شهرساز كلمبیایی توانسته‌اند كارهای بدیعی خلق كنند. مداركی دال بر تغذیه صحیح و خوب این كارگران و برده‌ها نیز پیدا شده است. امپراتوری اینكاها نشان می‌دهد چگونه یك تمدن پیشرفته تنها با تامین غذا و بدون پرداخت یك سنت توانسته به چنین دستاوردهای ارزنده‌ای برسد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...