.Godfather. 1441 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۸۸ یرگرفته از موسسه مطالعات ایران و اوراسیا منبع اصلی و نویسنده : دميتري سوسلوف، «كورير ديپلماتيك»، ضميمه «نيزاويسيمايا گازييتا» آمريكا و روسيه در دو قطب متفاوت نظايم بينالملل قرار دارند و اصولاً تصوير متفاوتي از جهان براي خود ترسيم ميكنند. تلاشهاي اخير براي آغاز فصل جديد از روابط سياسي باعث تأمل و تفكر دوباره درباره وضعيت كنوني و دورنماي روابط روسي –آمريكايي و جمعبندي اولين نتايج بازسازي اين روابط ميشود كه در فوريه 2009 اعلام شده و اوايل جولاي حين ديدار باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا به شكل جديتري دنبال شد. اين موضوع از آن نظر مهم است كه بزودي قرارداد جديدي درباره كاهش تسليحات راهبردي تهاجمي تد وين خواهد شد كه بايد جايگزين قرارداد قديمي استارت-1 شود. موفقيت همكاري دو كشور در اين زمينه به جَو كلي روابط و آمادگي طرفين براي گذشتهاي متقابل بستگي دارد. اين را نيز نبايد فراموش كرد كه كه مشكل اساسي يعني مرتبط كردن كاهش تسليحات راهبردي تهاجمي با وضعيت تسليحات دفاعي (و از جمله سپر ضد موشكي) هنوز به طور كه كامل برطرف نشده و طرف روس همچنان نسبت به نيات واشنگتن بياعتماد است. از يك سو، بعد از ملاقات سران روسيه و آمريكا در مسكو، شاهد ادامة روند فزايندة تنش در روابط دو كشور كه از سال 2003 شروع شد و تا اوايل سال 2009 ادامه داشت، نيستيم و از سوي ديگر، نميتوان اين احساس را كنار گذاشت كه تدارك قرارداد تسليحاتي جديد بين دو كشور دور از حوزههاي ديگر و جريانهاي اساسي روابط روسي- آمريكايي صورت ميگيرد. با اين وجود بايد اعتراف كرد كه اين روابط تغيير چنداني نكرده است. رقابت مستقيم طرفين در فضاي شوروي سابق كه منطقهاي بسيار حساس براي روسيه است، همچنان ادامه دارد. ديدارهاي جوزف بايدن، معاون رئيس جمهور آمريكا از اكراين و گرجستان كه بلافاصله بعد از سفر باراك اوباما به مسكو صورت گرفت، نشان داد كه آمريكا در آينده نيز حمايتهاي سياسي، ديپلماتيك و نظامي خود از اين كشورها را ادامه خواهد داد و سعي خواهد كرد آنها را از روسيه دور ساخته و به سازمانهاي غربي نزديك كند. لذا ميتوان بحث درباره سازشها و تبادلات در فضاي شوروي سابق را فراموش كرد. افزون بر اين، بايدن بلافاصله پس از اين سفرها، در يك مصاحبه جنجالي و ناراحتكننده براي مسكو، تضعيف قريب الوقوع موقعيت خارجي روسيه را پيشبيني كرد و در واقع به اعمال فشار بر فدراسيون روسيه در روندهاي آتي تأكيد گذاشت. لینک به دیدگاه
.Godfather. 1441 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۸۸ اوت 2009 شركت آمريكايي «جنرال موتورز» به علت مداخله مؤلفههاي سياسي، با خريد شركت آلماني «اوپل» توسط ائتلافي با شركت بانك پسانداز روسيه مخالفت كرد (هرچند آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان موافق انجام اين معامله بود). در مقابل، روسيه به نوبه خود به حركات نمايشي نظامي (اعزام زيردرياييهاي روسي به سوي سواحل آمريكا در اوت) و همكاري نظامي با رژيمهاي ضدآمريكا از جمله ونزوئلا ادامه ميدهد. افزون بر آن، روسيه و ايالات متحده ميتوانند بر سر انتخابات رياستجمهوري ژانويه 2010 در اكراين با هم وارد مناقشه جدي شوند، چرا كه روسيه در تدارك مداخله در اين روند است و به تبع آن روابط دوجانبه دوباره ميتواند به حالت خصومت آشكار باز گردد. تحولات نيز گواه آن است كه مبارزه بر سر اكراين شروع شده است. نامه اخير دميتري مدويديف براي ويكتور يوشنكو، پيام ويديويي وي به ملت اكراين و سفر كريل، اسقف اعظم مسكو به اكراين نشان داد كه از نظر مسكو، روابط با كييف از هر گونه روابط عادي دوجانبه مهمتر است و اينكه روسيه مايل است وضعيتي را كه در نتيجه انقلاب نارنجي سال 2004 به وجود آمد، تغيير دهد. در سوي مقابل هدف امريكا، تثبيت اين وضعيت و شرايط موجود است و حاضر نيست در اين زمينه عقبنشيني كند. ملاقاتهاي بايدن در كييف با همه نامزدهاي بالقوه انتخابات آتي رياستجمهوري اين واقعيت را به وضوح به اثبات رسانده است. مجموعة اين عوامل اين خطر را ايجاد ميكنند كه بازسازي روابط روسيه و ايالات متحده به طراحي قرارداد جديد درباره تسليحات راهبردي تهاجمي محدود شده و بخش عمدهاي از مشكلات دو كشور در حوزههاي و زمينههاي مختلف در وضعيت موجود راكد مانده يا حتي رنگ منفي به خود بگيرد. اساساً، مهمترين نقص الگوي فعلي بازسازي روابط اين است كه حادترين علت وخامت تدريجي مناسبات بين دو كشور را در نظر نگرفته و آن را برطرف نميكند. علت تيرگي روابط اين است كه سياستها و اهداف ايالات متحده در فضاي شوروي سابق (از جمله گسترش ناتو، جلب كشورهاي منطقه به اتحاديههاي اقتصادي، سياسي و نظامي غربي و تشويق سياست ضدروسي بين مقامات اين كشورها) و نيز در زمينه امنيت اروپايي (تأكيد بر مركزيت ناتو، امتناع از اعطاء حق رأي به روسيه در زمينه امنيت اروپايي و جلوگيري از ايجاد نظام جديد امنيت جامع اروپايي در حوزة اروپا - آتلانتيك) براي منافع حياتي روسيه واجد خطرات جدي است. لینک به دیدگاه
.Godfather. 1441 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۸۸ تجربه روابط روسي - آمريكايي طي بيست سال اخير نشان داده كه هر تلاشي براي اصلاح روابط بين دو كشور بدون توجه به تضادهاي موجود و تأكيد بر جنبه هاي اشتراك منافع هميشه شكست خورده و خواهد خورد. اين مشكلات و چالشها براي مسكو به قدري مهم است كه در صورت حل نشدن آنها، اين كشور در ساير حوزههاي و زمينهها نميتواند تن به مصالحه دهد. بر اين اساس، روسيه و امريكا براي ايجاد روابطي متعادل و متقابل، به گذشتهاي دوسويه، جستجوي راههاي سازش متقابل و رفع اختلافنظر بر سر جامعه كشورهاي همسود و امنيت اروپايي احتياج دارند. بهرغم درك اين ضرورتها، نتايج ملاقات ماه ژوئية سران روسيه و ايالات متحده و سفر پس از آنِ بايدن به اكراين و گرجستان، با وضوح كامل عدم آمادگي و به عبارتي بيميلي واشنگتن به جستجوي راههاي سازش دوسويه با روسيه را نمايان ساخت. مصاحبه بايدن با روزنامه «وال استريت جورنال» نشان داد كه آمريكا منتظر گذشتهايي از جانب روسيه است. خلال ماههاي اخير علت اساسيتر اندك بودن احتمال بهبود روابط روسي- آمريكايي در آينده قابل پيشبيني، روشن و مشخص شد، چرا ايالات متحده از تلاشهاي خود براي ايجاد تغييرات در روابط با روسيه به ضرر مسكو دست نخواهد كشيد. واقعيت اين است كه تصوير جهان آينده كه مسكو و واشنگتن براي خود ترسيم ميكنند و گرايشات سياست بينالمللي كه آنها در نظر دارند، بيش از بيش از پيش از هم فاصله گرفته و قطبي شده و ميشود. بديهي است كه راهبردهاي جهاني روسيه و ايالات متحده جهت برقراري نوع خاصي از نظم جهاني با هم ناسازگار هستند. اين در حالي است كه مسايل نظم جهاني از جمله تكقطبي يا چندقطبي بودن اين نظم، قواعد توسل به زور، ساختار امنيت جهاني و منطقهاي، اساس اختلافات روسي- آمريكايي و منشأ اساسي تباين ديدگاههاي آنها از جمله در جامعه كشورهاي همسود و اروپا را تشكيل ميدهد. اين اختلافات، چيزي جز تداوم مقابله و مخالف روسيه با برقراري نظم جهاني تكقطبي مورد نظر آمريكا نيست. لینک به دیدگاه
.Godfather. 1441 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۸۸ تلاش امريكا براي تثبيت رهبري جهاني خود، در دورة باراك اوباما (به گونه متفاوت با روشهاي جرج بوش) اساس و «گوهر» راهبرد جهاني اين كشور را تشكيل مي دهد. رهبري جهاني آمريكا در واقع امر به معني ممانعت از سلطهجوييهاي روسيه در جامعه كشورهاي همسود و افزايش نقش رهبري واشنگتن در امنيت اروپايي به ضرر مسكو است. نخبگان حزب دمكرات آمريكا يقين دارند كه اگر واشنگتن لحن خود را تغيير داده و در چارچوب نظم چندجانبه فعاليت كند، همه كشورهاي جهان از بازگشت آمريكاي دوران ويلسون، روزولت و ترومن به عنوان رهبر روشنگر و خوشبرخورد جهاني، استقبال خواهند كرد. سخنان اواسط ژوئية هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريکا در جلسه شوراي مناسبات بينالملل مؤيدي بر اين مدعا است. وي از جمله تصريح كرد كه مواضع جهاني ايالات متحده به سان آرنج خودش كه شكسته بود، بهبود مييابد و اينكه، سئوال اين نيست كه آمريكا رهبر جهاني باقي خواهد ماند يا خير، بلكه سئوال اين است كه واشنگتن چگونه رهبري خواهد كرد؟ از سوي ديگر، واشنگتن معتقد است كه مواضع روسيه به خاطر مسايل ناشي از بحران اقتصادي تضعيف شده و همين نقطهنظر در مصاحبه روزنامه «وال استريت جورنال» با جوزف بايدن نيز انعكاس يافت. به عبارت ديگر، روي كار آمدن اوباما و وقوع بحران در اقتصاد و شرايط اجتماعي روسيه به ايالات متحده اجازه ميدهد بار ديگر با اين كشور از مواضع زور رفتار كند و به اين كشور اين موضوع را تحميل كند كه روسيه مانند سالهاي دهة 1990 بايد به ضعفهاي خود معترف باشد. با اين وجود، روسيه، تصوير ديگري از جهان را نزد خود ترسيم ميكند. به عقيده مسكو، گرايش ثابتي در روندهاي بينالمللي براي بازتوزيع نيروهاي جهاني به نفع مراكز جديد قدرت مانند چين، هند و نيز روسيه در حال بروز است و اوباما و بحران اقتصادي قادر نيستند مانع اين روند شوند. مسكو بر اين باور است كه واشنگتن با درك تقويت موقعيت و توانمندهاي روسيه و ناكاميهاي خود، پيبشنهاد بازسازي روابط را به مسكو پيشنهاد كرده است. بر اين اساس، آنها تأكيد ميكنند كه آمريكا دير يا زود مجبور به امتيازدهي و عقبنشيني در برابر روسيه خواهد شد. در جمعبندي اين بحث ميتوان ادعا كرد كه وضعيت موجود مقرون به بنبست است. چرا كه عوالميكه روسيه و آمريكا در آنها زندگي ميكنند، به قدري با هم تفاوت دارند كه بحث درباره بهبودي روابط معني نخواهد داشت. با اين وجود نبايد نوميد شد. بيميلي فزاينده اروپاييها به اجراي مهمترين طرح سياست خارجي اوباما يعني جنگ افغانستان نشان ميدهد كه اصل احياء موقعيت جهاني ايالات متحده بعد از پايان دوره رياست جمهوري بوش موضوعي مهم براي واشنگتن است كه روسيه با مساعدتهاي خود ميتواند به تحقق اين هدف كمك كند. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده