رفتن به مطلب

گوهر جویندگی و پویندگی علم مدرن


ارسال های توصیه شده

غلامحسين مصاحب، معرف رياضيات جديد و پايه‌گذار دانشنامه‌نويسي علمي به زبان فارسي بود. او از برجسته‌ترين دانشمندان تاريخ معاصر به‌شمار مي‌رود و علم و فرهنگ در ايران بسيار مديون اوست. غلامحسين مصاحب، در سن ۶۹ سالگي هنگامي که مشغول غلط‌گيري آخرين صفحه‌هاي نمونه‌ چاپي کتاب «تئوري مقدماتي اعداد» بود، سکته کرد و درگذشت. شايد اين اتفاق غم‌انگيز جلوه‌اي از زندگي اين دانشمند پر تلاش را آشکارتر کند؛ تحصيل و آموزش علم و دانش‌محور و بنياد تمام فعاليت‌هاي مصاحب بود که از نوجواني آغاز شد و بدون وقفه تا آخرين نفس ادامه يافت.

جستن و آموزش دانش از گهواره تا گور

غلامحسين مصاحب در خانواده‌ اهل فرهنگي باليد که به گفته‌ برادرش محمود «شخصيت فرهنگي و اجتماعي آنان به ۳۰۰ سال پيش باز مي‌گردد.» علاقه‌ فراوان او به آموختن در همان سال‌هاي کودکي و نوجواني مشهود بود. مصاحب دبيرستان را به‌عنوان شاگرد اول تهران، دو سه سال زودتر از زمان معمول، و در شانزده سالگي تمام کرد.

او سپس تحصيلات دانشگاهي خود را در تهران، پاريس و لندن ادامه داد و در سال ۱۳۲۷ مدرک دکتراي رياضيات را از دانشگاه کمبريج انگلستان گرفت. يکي از نقاط اوج دوران تحصيل دانشگاهي او پذيرفته شدن به حلقه‌ شاگردان خاص برتر اند راسل فيلسوف و رياضي‌دان نامدار بود. راسل که صدها نفر در کلاس‌هاي عمومي‌اش حضور مي‌يافتند، از ميان با استعدادترين آنها پنج نفر را براي فراگيري در کلاس‌هاي ويژه‌ خود برمي‌گزيد.

مصاحب در 20 سالگي، سال‌هاي ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰، با انتشار «مجله رياضيات عالي و مقدماتي» گام‌هاي موثري در ترويج رياضيات جديد در ايران برداشته بود. دو کتاب «مدخل منطق صورت» (۱۳۳۴) و «مدخل آناليز رياضي» (۱۳۴۸) رياضيات نوين را در ايران بر پايه و اساس دانش روز جهان معرفي و استوار کرد.

«تئوري مقدماتي اعداد» که جلد اول آن در سال13۵۳ و جلد دوم آن پنج سال بعد منتشر شد، همراه با دو اثر ياد شده، مجموعا نزديک به پنج هزار صفحه را در بردارند. چنين کار عظيمي براي کسي که به شهادت همه‌ کساني که از دور و نزديک با او آشنا بودند، دقت و وسواس بي‌اندازه‌اي در پژوهش‌هاي علمي داشت، به معناي تلاشي شبانه‌روزي و طاقت‌فرساست.

دانشنامه‌نويسي؛ صعود به قله‌ فرهنگ

به رغم شهرت و اعتباري که مصاحب به‌عنوان يکي از دانشمندان علوم رياضي در جهان داشت، بسياري از ايرانيان او را بيشتر به‌عنوان پايه‌گذار دانشنامه نويسي با روش علمي در ايران مي‌شناسند. اواسط دهه‌ سي خورشيدي غلامحسين مصاحب سرپرستي تاليف يک دائره المعارف فارسي را بر عهده گرفت. اين نخستين کتاب از اين نوع بود که در ايران با روش علمي و معيارهاي پذيرفته شده‌ بين‌المللي منتشر مي‌شد.

بسياري از صاحب‌نظران شيوه‌ به کار گرفته شده در اين دانشنامه را الگويي براي کارهاي پژوهشي و تنظيم آثار علمي ارزيابي مي‌کنند. همکاران مصاحب در دانشنامه و ديگر فعاليت‌هاي دانشگاهي، همچون دانشجوياني که زير نظر او به تحصيل و تحقيق پرداخته‌اند معتقدند که سهم او در ترويج روش‌هاي علمي کمتر از نقش او در شناساندن رياضيات جديد و پايه‌گذاري دانشنامه‌نويسي نوين نيست.

علاقه و تسلط مصاحب به فرهنگ و ادبيات فارسي و دانش گسترده‌اش از فلسفه و علوم روز غرب به او امکان داد در حوزه‌هاي ديگر نيز دانشمندي پرتاثير و مهم باشد.

از معرفي خيام رياضيدان تا روزنامه‌نگاري سياسي

يکي از کارهايي که با سرپرستي مصاحب و در کنار تاليف دایره‌المعارف انجام مي‌شد، وضع واژه‌هاي جديد فارسي براي مفاهيم و واژه‌هاي غربي بود. حاصل اين تلاش‌ها از جمله انتشار «فرهنگ اصطلاحات جعرافيايي» در سال ۱۳۳۸ است.

غلامحسين مصاحب در ۲۸ سالگي کتاب جبر و مقابله خيام را از عربي به فارسي ترجمه و منتشر کرد. اين نخستين معرفي خيام به‌عنوان رياضي‌دان در يک اثر مستقل به فارسي محسوب مي‌شود. مصاحب چند سال بعد با انتشار «حکيم عمر خيام به‌عنوان عالم جبر» گام مهمي ديگري در اين راه برداشت.

او مدتي نيز در سال‌هاي پس از خاتمه جنگ دوم جهاني با انتشار روزنامه «برق» به روزنامه‌نگاري سياسي روآورد. فريد قاسمي در مقاله‌اي که در شماره ۳۷ مجله بخارا منتشر شد، به بررسي کارنامه روزنامه‌نگاري مصاحب پرداخته است. بنابراين گزارش روزنامه برق که از مرداد ۱۳۲۲ کار خود را آغاز کرد، به‌دليل انتشار مقاله‌هاي انتقادي و تند در مورد سياست‌هاي دولت بارها توقيف شد.

مصاحب در يکي از يادداشت‌هاي خود در مورد توقيف اين روزنامه نوشته است: «در مملکتى که جزاى خيانت پاداش و مستمرى و سزاى دزدى منصب و مقام است، آنان که حقايق را بی‌پرده می‌گويند و می‌نويسند بايد منتظر مشت و تودهنى باشند و پيه توقيف را به تن بمالند.»

او در يادداشتي به مناسبت طرح لايحه‌اي در مورد مطبوعات در مجلس نوشت، «بالاترين و مقدسترين حقوق ملت آزادى قلم و بيان است.» او به نمايندگان مجلس يادآوري مي‌کند که سوگند ياد کرده‌اند به حقوق ملت خيانت نکنند و به مردم هشدار مي‌دهد «چشم باز کنيد و خائنين به حقوق مردم و کشور را بشناسيد!»

دایره‌المعارف مصاحب؛ اثري فراتر از يک کتاب

در ميان کارهايي که غلامحسين مصاحب انجام داد، سرپرستي دايره‌المعارف جايگاهي ويژه دارد. او در جريان اين کار عظيم که چند دهه طول کشيد، مفاهيم، ارزش‌ها و شيوه‌هاي تازه‌اي در پژوهش و نشر کتاب به فرهنگ ايران افزود.

دانشنامه‌نويسي را بسياري از صاحب‌نظران يکي از نقطه‌هاي عطف حيات فکري انسان ارزيابي مي‌کنند. تدوين دانشنامه‌ها پاسخ به نياز جامعه براي تکامل فرهنگي و معنوي است.

جامعه‌اي پويا همواره با پرسش‌هاي تازه‌اي روبروست. جامعه‌اي که پاسخ تمام پرسش‌هاي احتمالي را در احکامي از پيش مشخص شده خلاصه و محدود مي‌کند راه را بر پويندگي و پيشرفت بسته است. عصر روشنگري، انسان مدرن را پرسنده و جوينده‌اي مي‌داند که دنبال دانشي متکي بر عقلانيت و اصول علمي باشد.

دانشنامه‌اي متناسب با نيازهاي دوران مدرن

برخي معتقدند که زبان فارسي پيش از دايره‌المعارف مصاحب اثري هم‌تراز، که با معيارهاي دکتر غلامحسين مصاحب علمي و بر پايه دانش امروز تدوين شده باشد سراغ ندارد.

از اين منظر آثاري چون فرهنگ نفيسي و لغت‌نامه دهخدا نيز، به‌رغم جايگاه مهمي که در فرهنگ معاصر ايران دارند به معناي واقعي و امروزي کلمه دانشنامه نيستند. اين کتاب‌ها جنبه‌هاي با ارزش فراوان دارند اما از عهده انجام وظايفي که دنياي مدرن براي دانشنامه تعريف مي‌کنند برنمي‌آيند. در تعريف امروزي، دانشنامه بايد حاوي اطلاعاتي فشرده، قابل اعتماد، قابل فهم و متناسب با نياز استفاده‌کنندگان از آن باشد.

عده‌اي معتقدند آثاري چون «کتاب شفا» ابن‌سينا يا «احصاءالعلوم» ابونصر فارابي تا حدود زيادي به دانشنامه‌هاي امروز نزديک هستند. عده‌اي ديگر اعتقاد دارند اغلب کتاب‌هايي که در گذشته تاليف شده، به‌گونه‌اي تخصصي فقط به يک حوزه از علوم پرداخته‌اند و با ويژگي‌ها و نيازهايي که امروز براي دانشنامه تعريف مي‌شود بيگانه‌اند.

آنچه تقريبا تمام صاحب‌نظران بر سر آن اتفاق‌نظر دارند اين نکته است که دانشنامه‌نويسي علمي با مصاحب آغاز شده و دایره‌المعارفي که زير نظر او تدوين شد، به لحاظ پايبندي بر اصول پذيرفته شده بين‌المللي دانش امروز قابل قياس با هيچ کتاب پيش از آن نيست.

اگر تعريف‌هاي دوران جديد از دانشنامه ملاک باشد دایره‌المعارف مصاحب کاربرديترين کتابي است که در اين زمينه به فارسي تاليف شده است. برخلاف تفصيل بيش از نياز برخي از مقاله‌ها در بعضي از آثار مشابه در جلد نخست دایره‌المعارف، هر يک از مقاله‌ها به‌طور متوسط 10 سطر و در جلد دوم 15 سطر بيشتر نيستند.

حاصل پژوهشي روشمند

دانشنامه ظاهرا بايد مجموعه‌اي از دانش زمان نگارش را گردآورد. در آثاري که از گذشته به اين عنوان به جا مانده، گاهي نظريه‌پردازي‌ها و تئوري‌هاي اثبات نشده مولفان نيز در کنار «دانش» روز جا گرفته است.

يکي ديگر از تفاوت‌ها به فردي بودن کار گذشتگان و گروهي بودن تاليف دانشنامه‌هاي امروزي بازمي‌گردد. ضرورت گسترش علوم و تفکيک حوزه‌هاي تخصصي ايجاب مي‌کند که تاليف مقاله‌هاي هر بخش به متخصصان همان علوم سپرده شود.

در اينجا نکته‌ مهم ساز و کار و قالبي است که بايد براي تدوين دانشنامه مشخص شود. از عصر روشنگري در کشورهاي غربي روشمند بودن پژوهش جزيي از فعاليت و وجود موسسه‌هاي آموزش عالي است. ظاهرا قاعده‌مند کردن اصول پژوهش به زمان ارسطو و افلاطون بازمي‌گردد.

برخي از صاحب‌نظران معتقدند نطفه دانشنامه‌هاي امروز در همان روزگار بسته شد، اما ضرورت دست يافتن آسان همه شهروندان به دانش روز در دوران روشنگري شکل گرفت و باعث پديد آمدن دانشنامه‌هاي امروزي شد.

با اين پيش‌فرض آشکارتر مي‌شود که تاليف دانشنامه‌اي مطابق استانداردهاي علمي جهان در کشوري چون ايران با چه دشواري‌هايي روبه‌روست. جنبه‌اي از اين دشواري‌ها را مي‌توان در سرنوشت انتشار دایره‌المعارف مصاحب و مقايسه آن با نمونه‌هاي غربي ديد.

انتشار دایره‌المعارف مصاحب که در سه جلد تنظيم شده، نزديک به 40 سال طول کشيد. شروع تاليف دایره‌المعارف به اواسط دهه‌ سي خورشيدي بازمي‌گردد.

نخستين جلد کتاب (از حرف الف تا س) در سال ۱۳۴۵ منتشر شد. چند سال بعد با درگيري‌هاي مصاحب سخت‌گير با ناشر، کار به قطع همکاري او با دایره‌المعارف انجاميد.

بناي عظيمي که محتاج مراقبت است

مصاحب پيش از ترک سرپرستي دایره‌المعارف کارهاي اصلي را به انجام رساند و پايه‌ها و اساس کار را مشخص کرد. جلد دوم که حدود 10 سال پس از جلد اول انتشار يافت، تقريبا بر همان مبنايي شکل گرفت که مصاحب مي‌خواست.

محمود، برادر غلامحسين مصاحب که از ابتداي کار همراه با احمد آرام از معاونان و همکاران ارشد او بود، در مراسم يادبودي که چند سال پيش برگزار شد مي‌گويد، در جلد سوم «عبارت پردازي و تعارف زياد شد، و اغلاط زيادي هم در آن راه يافت.» او مي‌افزايد: «پيش از چاپ جلد سوم که در حقيقت بخش دوم جلد دوم و قسمت پاياني کتاب است «در مقالات حرف «م» چهار هزار و 800 غلط پيدا کردم.»

به علت چهار دهه‌اي که ميان چاپ بخش اول و آخر دایره‌المعارف فاصله افتاده، طبيعي است که بسياري از مطالب آن محتاج ويرايشي تازه باشد. بسياري از اشخاص که در اين کتاب از آنها نام برده شده، ديگر زنده نيستند، نام بسياري از خيابان‌ها، شهرها و مکان‌ها تغيير کرده و در اين کتاب از کشورهايي چون يوگسلاوي يا آلمان شرقي صحبت شده که ديگر وجود ندارند.

تاليف دایره‌المعارف کاري نيست که يکبار انجام و تمام شود. اين اثر مانند آثار مشابه محتاج بازبيني و ويرايش است، گرچه بعضي از دست‌اندرکاران معتقدند اگر بازچاپ اين کتاب وابسته به ويرايش آن شود، ممکن است 40 سال ديگر بگذرد.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...