sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ تيشتر خداي باران در قالب ستاره شعراي يماني ياکلب اکبر تجسم پيدا ميکند. چهارمين ماه تقويم ايراني به نام خداي تيشتر، تير ناميده ميشود و جشن تيرگان در گراميداشت باران گرفته ميشود. يشت هشتم از اوستا از آن تيشتر است. بنابر اين يشت، تيشتر ستارهاي است سپيد درخشنده و دور پيدا. او سرشت آب دارد و سرور ستارههاست. همانند هرمزد بايد او را ستود و گرنه ديو خشکسالي «اپوشه» زمين را فرا خواهد گرفت و اگر مردم او را ستايش کنند هيچ دشمني سرزمين آرياييها را تهديد نخواهد کرد. در يشت هشتم همچنين آمده است طلوع او همزمان با جوشيدن چشمههاي آب است و براي برآمدنش مردم بايد گوسفندي يک رنگ را قرباني کنند و پس از بريان شدن بره ، او طلوع خواهد کرد. بعد از طلوع به مدت ده شب به پيکر مردي جوان و پانزده ساله نمايان خواهد شد و خواهد درخشيد در ده شب دوم به پيکر گاوي زرين شاخ خواهد درخشيد و در ده شب سوم در پيکر اسپي سپيد با گوشها لگامي زرين خواهد درخشيد. و آنگاه به درياي فراخکرد خواهد رفت با اپوش ديو خواهد جنگيد و نخست شکست خواهد خورد در اين هنگام تيشتر از درياي فراخکرت يا فراخکرد ميگريزد و از اينکه مردم به درستي او را ستايش نميکنند زبان به شکوه ميگشايد که: «اگر مردم در نماز از من نامبرده بستايند، چنان که از ايزدان ديگر نام برده ميستايند، (اين چنين) من قوت ده اسب، قوت ده شتر، قوت ده گاو، قوت ده کوه، قوت ده آب قابل کشتيراني خواهم گرفت (يشت 8، 24) در اساطيرآمده است که اول بار خود زرتشت براي تيشتر قرباني کرد و او دوباره به صورت اسب سپيدي در آمد و به دريا بازگشت و ديو خشکسالي را شکست داد. او موفق ميشود دشتهاي سراسر جهان را سيراب کند و بخاري که از دريا برميخيزد ابر ميشود و به سراسر عالم ميرود و ميبارد. در اين اسطوره علت جوشش درياها و بخار شدن آب و تشکيل ابر و بارش باران همه به خاطر نبرد است و پيروزي «تيشتر» آغاز بارش خواهد بود. اما در ايران فصل آغاز باران ابتداي پاييز است در حالي که «تيرماه» اولين ماه تابستان است. اين موضوع را اسطوره شناسان اينگونه توجيه ميکنند که احتمالاً ريشه اين داستان از هند آغاز شده است و وارد اساطير ايراني شده چرا که طلوع ستاره شعراي يماني و بارش باران در هند مصادف با آغاز تابستان است. در مورد تغيير پيکرهاي اين ستاره به سه شکل جوان 15 ساله، گاو زرين شاخ و اسب زرين گوش و زرين لگام نيز اين گونه توجيه ميکنند که به احتمال قوي اين امر بايد با حرکت سيارات، در منطقه البروج مربوط باشد و ذکر خانههايي که در ارتباط با نجوم بينالنهرين نبودهاند البته اين توجيه در صورتي صحيح خواهد بود که ما ايزد باران يا تيشتر را با سياره بهرام يکي بدانيم نه شعراي يماني. به هر حال اختلاط در داستانهاي اسطوره به علت عدم صحت و حفظ امانت در نقل متون و نسخهبرداري از متون مقدس زردتشتي بسيار اتفاق افتاده است و همين طور امتزاج اساطير ايراني با اساطير هندي و بابلي در دورههاي حکومت بيگانگان بر ايران بر وسعت اين اختلاطها افزوده است. [h=2] جشن تيرگان [/h]اين جشن پيوند ژرفي با تقدس آب در فرهنگ ايران زمين دارد و آيين ويژه "ايزد باران" به شمار ميآيد. در اين روز تيشتر، ايزد باران بر اپوشه (ديو خشکسالي) غلبه کرد، باران باريد و زمين بار ديگر سبز شد. در اين روز زردشتيان جشن مي گيرند لباس نو مي پوشندو در کنار آبها همراه با مراسمي وابسته به آب و آب پاشي و آرزوي بارش باران درسال پيش رو به هم آب و گلاب مي پاشند، اين مراسم همراه با تعارف گل و سبزه و نقل و شيريني است . براساس گاهشماري باستاني جشن تيرگان سيزدهم تيراست که امروزه طبق تقويم فعلي ايراني با اختلاف سه روز، دهم تير در شهرهاي مختلف ايران برگزارمي شود. دراين جشن مردم گندم پخته و ميوه مي خورند و آبتني کرده، لباس نومي پوشند. سيزدهم تير در فرهنگ زردشتي همچنين روز گراميداشتآرش کمانگيرو ديگر شهيدان وطن است. بنا به برخي روايات آرش در اين روز بود که جان بر سر پرتاب آن تير گذاشت تا مرزهاي ايران زمين تا دوردست ترين گستره قلمرو آرياييان گسترش يابد. در اين روز مردم از آرش ياد مي کردند و به روان همه جانباختگان وطن درود ميفرستادند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده