رفتن به مطلب

مسجد ایا صوفیه


spow

ارسال های توصیه شده

ایاصوفیه یا حاجیاسوفیا (یونانی:Ἁγία Σοφία) کلیسای مسیحیت شرق بود که در دوره امپراتوری بیزانس به سال ۵۳۲ میلادی بنا به دستور امپراتور کنستانتین اول ساخته شد. و بعد در قرن ۶ میلادی توسط جاستنیانوس مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت. برای بازسازی بنا دو معمار به نام‌های ایسیدوروس (از میلتوس یا سوکلی فعلی) و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) ماموریت یافتند. بنا با کار ۱۰ هزار کارگر در طول پنج سال و تحت نظر ۱۰۰ استاد باشی تکمیل شد و به تاریخ ۲۷ آرالیک ۵۳۷ افتتاح شد. این کلیسا نخست کلیسای بزرگ نام گرفت. پس از فتح استانبول، سلطان محمد دوم دستور داد کلیسای ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کنند. سلیمان اول دستور داد نقاشی‌ها و نگارگری‌های داخل ایاصوفیه را بپوشانند تا نماز جمعه در آنجا خوانده شود. سلیم دوم به معمار سنان دستور داد که ایاصوفیه را مرمت کند.در زمان مراد سوم، مناره و منبر و محراب به ساختمان ایاصوفیه افزوده شد. در زمان مراد چهارم، آیاتی از قرآن به خط مصطفی چلبی در دیوارها و سقف ایاصوفیه نگاشته شد؛ علاوه بر این لوحه‌هایی دور تا دور سقف ایاصوفیه نصب شد که در آن نام الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین نوشته شده بود. این لوحه‌ها در زمان سلطنت عبدالمجید با الواح مدوری که به خط ابراهیم افندی نوشته شده بود، جایگزین گردید. پس از اعلام حکومت جمهوری در ترکیه و به قدرت رسیدن آتاترک، ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و تا امروز به همین شکل باقی مانده‌است. ارتفاع گنبد بزرگ این مسجد از سطح زمین ۵۵ متر و قطر آن ۳۱ متر می‌باشد که بوسیله ۴۰ پشت‌بند بزرگ و روی چهار ستون اصلی سوار شده‌است.

 

300px-Aya_sofya.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه

تاریخچه

 

کلیسای اول

 

در محل کنونی ایاصوفیا ابتدا کلیسایی وجود داشت که اکنون اثری از آن به جای نمانده‌است. در آن زمانها معمولاً محل احداث اماکن مقدس با توجه به وجود معبد مقدس در زمانهای گذشته انتخاب می‌شد. ساخت کلیسای ایاصوفیا در کنار محلی که قصر شاهنشاهی در یک طرف و در طرف دیگرش کلیسای کوچکی به نام حاجی آیرین در حال احداث بود شروع شد. این کلیسای کوچک در طول مدت احداث ایاصوفیا محل عبادت مسیحیان بود تا این که ساختمان ایاصوفیا اتمام یافته و مورد بهره برداری قرار گرفت. هر دو کلیسای موجود در این محل در طول دوران امپراتوری بیزانس محل‌های اصلی جمع شدن معتقدین بود.

 

کلیسای دوم

 

پس از وقوع تضادی عمیق فی ما بین ملکه آلیا اوداکسیا (Aleia Eudoxia) همر آراکدیاس (Arcadius) و کشیش کنستانتینابولیس، جان کریسوستر (Jan Chrysostor)، کشیش در ۲۰ جون ۴۰۴ به تبعید محکوم شد. این امر باعث وقوع شورشی بزرگ گردید که در طول آن کلیسای اول تقریباً کاملاً سوزانده شد. تنئودوسیوس دوم (Theodosius II) سپس دستور ساخت کلیسای دوم را داد. این کلیسا در ۱۰ اکتبر ۴۱۵ میلادی افتتاح گردید. آرشیتکت Basilico Rufinos با سقف چوبی این بنا را احداث نمود. در اول ژانویه ۵۳۲ بار دیگر شورشی بزرگ در استانبول بین ساکنان شهر شروع شد. این شورش به دلیل وسعت و مدت آن باعث خسارات جبران ناپذیری به مردم، شهر و زیربنای حکومت حاکم گردید. در طول مدت این شورش افسران حکومت بسیاری از شورشیان را جمع آوری نموده و به زندان منتقل نمودند. دو گروه بزرگ در شهر که به گروه‌های سبز و آبی معروف بودند و در واقع تضاد بین آنها باعث شروع شورش گردیده بود در این زمان با توجه به دخالت دولت و دستگیری تعداد زیادی از افراد هر دو گروه، بین دو گروه خود اعلام صلح نموده و توجه خود را به سوی حکومت و به هم زدن ثبات آن معطوف نمودند. این دو گروه سپس به زندان حمله نموده آنرا تصرف کردند و زندانیان را آزاد نمودند. سپس آنها شروع به آتش زدن اماکن و بناها اقدام کرده به طوری که تصور می‌شد این شهر، شهر آنها نبوده و سرزمین بیگانه‌ای را تصرف کرده باشند. سران سلطنت، اشرافیان و تعدادی از نمایندگان مجلس خود را در طبقة بالای قصر مخفی نمودند. در این روز گروه‌های شورشی کلماتی از قبیل «فتح شهر» به کار می‌بردند که در لاتین Nika تلفظ می‌شود و برای همین این شورش را «شورش تصرف» یا “Nika Revolt” نامگذاری کردند. در این زمان تمام امید پادشاه جاستیسیان و همسرش تئودورا (Theodora) معطوف به دو سردار ارشد ارتش خود به نامهای بلی ساروس(Belisarius) و ماندوس (Mundus) شده بود. بلی ساروس که تقریباً همان روزها با ارتش توانمند خود از جنگ پیروزمندانه با ایران بازگشته بود هدایت ارتش آبدیده و دلار خود را در مبارزه با شورشیان به دست گرفت و موفق شد پس از کشتن بیش از ۳۰ هزار نفر منجمله رهبران شورشیان هایپاتیوس (Haipatius) و پامپیوس (Pampeus) و به دریا انداختن جنازة آنها شورش را خاموش کرده و بار دیگر حکومت موجود را تثبیت نماید همانطور که عنوان کردند در طول مدت چند روزه این شورش بزرگ خسارات فراوانی را به شهر وارد کرد که احتمالاً مصیبت بارترین آن آتش زدن کلیسای ایاصوفیا و نابودی تقریباً کامل این بنای تاریخی و زیبا بود. برخی از سنگهای مرمر کلیسای دوم در طول مدت آتش سوزی و خرابی کلیسا از بین نرفته و هنوز هم موجود می‌باشند و اکنون باغ موزه کنونی (با کلیسای سوم در آن زمان) به نمایش گذارده شده‌اند. این سنگهای مرمر بزرگ که در ابتدا بخشی از ورودی جلوئی کلیسا بودند، در سال ۱۹۳۵ در حیاط غربی کلیسا در زیر خاک کشف شدند. در سال ۱۹۳۵ مجسمه‌های مرمر ۱۲ گوسفند، و دیگر بخشهائی از کلیسای دوم نیز کشف شدند. خاکبرداری جهت کشف آثار دیگر باقیمانده از کلیسای دوم به خاطر صدمات احتمالی به ساختمان کنونی بعد از ۱۹۳۵ دیگر انجام نگردید.

 

کلیسای سوم

 

در ۲۳ فوریه سال ۵۳۲ میلادی، تنها چند روز پس از نابودی کلیسای دوم، جاستینیان اول (Justininan I) تصمیم به ساخت کلیسای سوم که بزرگتر و با عظمت تر بود گرفت. جاستینیان فیزیکدان معروف ایسیدور از مایل توس (Isidore of Miletus) و ریاضیدان معروف آن زمان آنتی میوس از ترالس (Anthemius of Tralles) را برای نقشه کشی و رهبری بنای کلیسای سوم انتخاب نمود. اگرچه آنتی میوس در سال اول ساخت درگذشت. برای ساخت ایاصوفیا یا کلیسای سوم، جاستین دستور وارد نمودن تمامی مواد و بهترین آنها از سراسر امپراتوری را داد. این شامل ستونهای Hellenistic از معبد Artemis، سنگهای بسیار بزرگ از مناطق دورافتاده، سنگ آذرین (Porplyry) از مصر، مرمرهای سبز از Thessaly، سنگهای سیاه از منطقه Bosporus و سنگهای زرد از سوریه می‌باشد. برای ساخت کلیسای سوم بیش از ۱۰۰۰۰ نفر در طول ساخت کار می‌کردند. حتی از همان ابتدا هم روشنفکران این را بعنوان بزرگترین پروژة مهندسی زمان خود که نشان دهندة خلاقیت و توانائیهای بسیار بالای متخصصین و آرشیتکتهای آن دوره بود تشخیص دادند. به نظر می‌رسد آرشیتکتها جهت پوشش دادن فضای بسیار بزرگ روی ساختمان از تئوری Heron of Alexandria برای ساختن گنبد استفاده نموده باشند. فرمانروا به همراه کشیش اوتی چیوس (Eutychius) در ۲۷ دسامبر ۵۳۷ کلیسا را در مراسمی با شکوه افتتاح نمودند. لازم به ذکر است که بخش عظیمی از موزائیک کاری داخل کلیسا اگرچه در زمان حکومت امپراتور جاستین دوم (Justin II) انجام گردید که بین سالهای ۵۷۸ – ۵۶۵ میلادی بود. زلزله‌های مهلکی در ما اوت ۵۵۳ و دیگری در دسامبر ۵۵۷ باعث بروز ترکهای بزرگی در سقف گنبد اصلی و نیمه گنبد بخش شرقی ساختمان گردیده و بالاخره گنبد اصلی در زمین لرزه ۷ می‌۵۵۸ کاملاً فرو ریخت که ریزش آن همچنین باعث نابودی محراب و Ciberium روی آن گردید. امپراتور فوراً دستور بازسازی مجدد گنبد و بقیه خرابی‌ها را داد و این امر را به خواهرزادة جوان آرشیتکت اول به نام Isodorus داد. این بار Isodorus از مواد سبکتری استفاده نمود و همچنین گنبد را به اندازه ۲۵/۶ متر (در حدود ۵/۲۰ متر) بالاتر برد که این ساخت تا کنون باقی مانده و برای همین ارتفاع گنبد ۶/۵۵ متر در حال حاضر است. اتمام بازسازی کلیسا تا سال ۵۶۲ به طول انجامید و فرم قرن ششم کنونی آن می‌باشد. (۱۱) در ۲۳ دسامبر ۵۶۲ ایاصوفیا کلیسا بار دیگر درهای خود را به روی پرستش کنندگان گشود و کشیش اوتی چیوس (Eutychius) مراسم را اجرا نمود. ایاصوفیا از آن به بعد محل پرستش ارتدوکسهای استانبول و همچنین محل برگزاری مراسم امپراتوری منجمله Coronations شد. کلیسا همچنین محل یتیم خانه و محل اعتراف خطاکاران و گناهکاران و همچنین بازدیدکنندگان از سرتاسر جهان گردید که به شدت مورد توجه آنها قرار می‌گرفت. در سال ۷۲۶ لیو ایساریون (Leo the Isaurian) فرمانهائی مبنی بر غیرقانونی بودن ستایش و نیایش تصاویر صادر کرد و دستور داد که ارتش او تمامی سمبلهای مذهبی را نابود کند. در این زمان تمام تصاویر و مجسمه‌های موجود در کلیسا ایاصوفیا از آنجا برداشته و به محل دیگری منتقل شدند. سپس در زمان حکومت امپراتور آیرین (Irene) بین سالهای ۷۹۷ تا ۸۰۲ بار دیگر سمبلهای مذهبی بازگردانده شدند. در زمان حکومت امپراتور تئوفیلیلوس (Theophilus) بین سالهای ۸۲۹ تا ۸۴۲ که شدیداً تحت تأثیر هنرهای اسلامی بود، دستور نصب در نقره‌ای با تصویر حک شده خود بر آن را در ورودی جنوبی کلیسا صادر نمود. در سال ۸۵۹ بار دیگر کلیسا در نتیجه آتش سوزی بزرگی دچار خسارت گردید و متعاقباً در ژانویه ۸۶۹ زمین لرزه دیگری موجب سقوط نیمه گنبد موجود در ایاصوفیا گردید. امپراتور باسیل اول (Basil I) نیز دستور ترمیم مجدد آن را داد. پس از زمین لرزة بزرگ ۲۵ اکتبر ۹۸۹ که این بار باعث فروریختن گنبد بزرگ ایاصوفیا شـد، باسیل دوم با بایزنتاین (Byzantine Basil II) از آرشیتکت ارمنی به اسم ترادات (Trdat) که کلیساهای باشکوهی مثل آنی (Ani) و آجاین (Agine) را طراحی نموده بود خواست که گنبد را ترمیم نماید. انجام این کار و بازسازی کامل ایاصوفیا شش سال بطور انجامید و کلیسا بار دیگر در ۱۳ می‌۹۹۴ افتتاح شد. پس از تسخیر استانبول در انتهای جنگ صلیبی چهارم، ایاصوفیا مورد تجاوز و بی حرمتی مسیحیان لاتین قرار گرفت، بسیاری از یادگارهای باستانی و آثار مقدس منجمله سنگ قبر عیسی مسیح، تصویر شیردهی مریم مقدس، کفن عیسی مسیح، استخوانهای برخی از امامان مسیحی دفن شده در ایاصوفیا دزدیده شده و به کلیساهای غرب فرستاده شدند. این آثار هنوز هم در برخی موزه‌های غرب نگهداری می‌شوند، در طول تصرف استانبول توسط لاتینها بین سالهای ۱۲۰۴ تا ۱۲۶۱ ایاصوفیا تبدیل به کلیسای کاتولیکهای رم شد. بالادوین اول (Baldwin I) در ۱۶ می‌۱۲۰۴ به امپراتوری رسید و مراسم در ایاصوفیا انجام گردید. انریکو داندولو (Enrico Dandolo) رئیس جمهور آن زمان ونیس که رهبری حمله و تصرف استانبول توسط جنگ طلبان لاتین را در سال ۱۲۰۴ به عهده داشت در داخل ایاصوفیا دفن گردیده‌است. قبر انریکو که بخشی از دکوراسیون کف ایاصوفیا شد، مدتها مورد اهانت و تف انداختن بایزنتاینیها (Byzantines) بود، (شرحی مختصر در مورد امپراتوری بایزنتانیها در پایان این تحقیق آورده خواهد شد) که در سال ۱۲۷۱ بار دیگر استانبول را تصرف نمودند. اگرچه، بازسازی ایاصوفیا بین سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۴۹ باعث بروز سوءظن در موجود بودن واقعی قبر انریکو در ایاصوفیا شد و بسیاری معتقدند که در واقع قبر موجود سمبلی از وجود انریکو در آن محل است که در جهت زنده نگهداشتن دوران تصرف استانبول او می‌باشد. پس از تصرف سال ۱۲۶۱ ایاصوفیا توسط بزانتانیها، ایاصوفیا در شرایط بسیار اسفناکی بود. ۴ مجرای موجود کنونی احتمالاً در آن دوره ساخته شدند. در سال ۱۳۱۷ امپراتور آنرانیکوس دوم (Andronicus II) دستور ساختن ۴ مجرای جدید در سمت شرقی و شمالی کلیسا را داد. پس از بروز ترکهای جدید بخاطر زلزله اکتبر ۱۳۴۴، برخی از قسمتهای کلیسا در ۱۹ می‌۱۳۴۶ فرو ریختند. پس از آن تا سال ۱۳۵۴ کلیسا بسته باقی ماند تا این که آرشیتکتها استراس (Astras) و پیرالتا (Peralta) بازسازی آنرا شروع نمودند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مسجد

 

فوراً پس از تصرف استانبول توسط آتمن ترک‌ها (Ottoman Turks) در سال ۱۴۵۳، ایا صوفیا، به مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید. (سلطان محمد در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل کلیسای ایاصوفیا به مسجد را صادر کرد و سه روز پس از فتح استانبول، ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیا به امامت آق شمس الدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانی خوانده شد. در وقف نامه‌های فاتح که نسخه‌های مختلف آن تا امروز باقی مانده، نام ایاصوفیا «الجامع الکبیر العتیق» آمده‌است. این اتفاق در سال ۸۷۵ هجری (۱۴۵۳ میلادی) رخ داد.) این امر در واقع سمبلی از پیروزی ترکها بر استانبول بود، در آن زمان کلیسا در شرایط بسیار اسفناکی قرار داشت منجمله برخی از درها افتاده بودند و مسافران غربی از جمله پروتفور (Pero tafur) که از نخبگان باستانشناسی زمان خود بود مقالاتی دال بر شرایط کلیسا در اروپا چاپ نمود. سلطان محمد دوم، دستور داد سریعاً پاکیزه سازی و تبدیل نمودن کلیسا به مسجد شروع شود. امپراتور بعدی سلطان بایزید دوم (Bayezid II) مناره جدیدی جایگزین مناره‌ای که توسط پدرش ساخته شده بود را ساخت. در قرن ۱۶، سلطان سلیمان کبیر (۱۵۶۶ – ۱۵۲۰) دو شمعدان بسیار بزرگ از فتح مجارستان به ایاصوفیا آورد. آنها را در دو طرف محراب جایگذاری کردند. در طول سلطنت سلیم دوم (Selim II) بین سالهای ۱۵۶۶ و ۱۵۷۷ جهت استحکام بخشیدن به مسجد، ساپورتهای سازه‌ای در خارج ساختمان مسجد توسط آرشیتکت بزرگ آلمانی به نام سینان (Sinan) ساخته شـد. سینان از نقطه نظر تاریخی اولین آرشیتکتی بود که طراحی‌هایش با توجـه به زمین لرزه انجام می‌گردید. در کنار ضد زلزله نمودن ساختمان، سینان همچنین ۲ مناره دیگر در سمت غربی ساختمان و مقبره سلیم دوم را در سمت جنوب شرقی مسجد در سال ۱۵۷۷ ایجاد نمود. در سال ۱۶۰۰ آرامگاه مراد سوم (Murad III) و مِحمِد سوم (Mehmed III) در کنار مقبره سلیم دوم ایجاد گردید. دیگر آثار اضافه شده در آن وقت شامل گالری سلطان، منبر با دکور سنگ مرمر، تخت مخصوص پادشاهی و ایوان سرپوشیده جهت مؤذن را می‌توان نام برد. سلطان مراد سوم (Murad III) که دوران ۱۵۷۴ تا ۱۹۹۵ حکومت کرد. ۲ گلدان مرمر سفید مربوطه به یونان و رم از پرگامون (Pergamon) آورد که آنها را در دو طرف سالن ورودی کلیسا قرار داد. سلطان محمود اول در سال ۱۷۳۹ دستور بازسازی مجـدد مسجـد را داد و به آن مدرسه‌ای که شامل مدرسه قرآن که هم اکنون به صورت کتابخانه‌است و ۳۰۰ هزار جلد کتاب در آن جـای دارد و همچنین یک آشپزخانه برای پختن غذا برای پخش غذا به بینوایان و یک کتابخانه اضافه نمود، در سال ۱۷۴۰ حوضی جهت غسل کردن ایجاد نمود که همه اینها در مجموع مسجد را تبدیل به یک محل اجتماع نمود. در همان زمان نیز یک راهرو بزرگ و یک محراب جدید در داخل ساخته شد.

 

masjed%20turkie.jpg

 

 

معروفترین بازسازی ایاصوفیا توسط سلطان عبداالمسید (Abdulmecid) و زیر نظر دو برادر آرشیتکت سوئیسی به نام گاسپر و جیوسپ فوستی (Gaspare & Giuseppe Fossati) و با کمک هشتصد کارگر بین سالهای ۱۸۴۷ و ۱۸۴۹ صورت گرفت. برادران مهندس گنبد و هلال طاق را مستحکم نموده، ستونها را راست کردند و دکوراسیون داخلی و خارجی ساختمان را ترمیم و اصلاح نمودند. موزائیک هـای راهروهای بالا تعمیر شدند، لوسترهای کهنه قدیمی با لوسترهای جدید و مجلل تعویض گردید. دیسکهای بسیار عظیم گرد از ستونها آویزان گردید. این دیسک‌ها حاوی اسامی نام الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین بودند. در سال ۱۸۵۰ آرشیتکت فوستی (Fossati) گالری امپراتوری با سبک نئوبیزانس (Now-Byzantine) جدید که دو سالن سلطنتی را در پشت مسجد به هم متصل می‌نمود احداث کرد. در بیرون ایاصوفیا محل اقامت نگهدارنده ساختمان و مدرسه جدید احداث شـد، و بالاخره مناره‌ها را یک اندازه کردند. وقتی که بازسازی به اتمام رسید، مسجد در یک مراسم باشکوه در ۱۳ جولای ۱۸۴۹ مجدداً باز گردید. در ساختار بنا در ایاصوفیا تدبیر هوشمندانه‌ای برای هماهنگی طاقها و ستون‌ها به کار رفته‌است. ۴ ستون عظیم از سنگ خارای مصری، شبیه پای فیل، ۴ طاق بالا را نگه داشته‌است و گنبد بر روی آن‌ها آرمیده‌است. در ساقه گنبد، حلقه‌ای از ۴۰ پنجره نزدیک به هم قرار گرفته، که نور از آن‌ها به درون می‌تابد. ژرفای گنبد ۱۸ متر و بلندی گنبد ۵۶ متر از سطح زمین است و قطر آن ۳۳ متر است که پشت بند آن دو و نیم گنبد است، که خود در هر پهلو بر یک تو رفتگی ستون دار کوچک قرار دارند. در طرفین فضای بسیار بزرگ مرکزی، با گنبدی با بلندی ۵۶ متر از کف دو طبقه، راهرو جانبی قرار دارد که بار گنبد را منتقل می‌کند به قوس‌های عظیمی که سینه سر درهایی پر پنجره را در بر گرفته‌است. ردیف دیگری از پنجره در پایین و دو تا دور گنبد قرار دارد. این بنا مجموعاً دارای ۱۰۷ ستون و ۹ در است. بزرگترین آنها در وسطی است با چارچوب برنزی و قاب مرمر که مخصوص ورود امپراتور بود. این بنا کلاً از آجـر ساخته شده و با مرمر پوشانده شده‌است. دیوارهای آن با معرق‌های آجین شـده به سنگهای قیمتی تزئین یافته‌است. در تزئینات بنای آن، از فلزات گرانبهای منتسب به هنر بیزانسی استفاده شده‌است. ستون‌های مرمرین این بنا از معبد «آرتمیس» و نیز از نقاط مختلف دنیا به آنجا آورده شـده‌است. در حیاط داخلی، فواره‌هایی برای وضو قرار دارد. در زاویة جنوبی مسجد به جای گلدسته‌ای از جنس سنگ، گلدسته‌ای آجرین بنا گردیده‌است. موزائیک‌ها و تزئینات داخلی ایاصوفیا نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از زیباترین بخش‌های این بنا، تزئینات ایاصوفیا و موزائیک‌های بیزانسی آن است. در میان آن قطعات و تابلوهای ساخته شده از طلا، نقره، مرمر و سفال لعاب دار رنگارنگ دیده می‌شود. تابلوهای موزائیک ایاصوفیا را می‌توان بر سطح داخلی نیم گنبدها، دیوارها، طاق‌ها و رواق‌ها و بر سر در ویژة امپراتور و... دید. بر اثر ویرانی‌ها و تعمیرات پی در پی، بخشی از موزة ایاصوفیا از میان رفته‌است، از جمله تابلوی موزائیک تصویر حضرت عیسی مسیح (ع) که در ۱۳۵۵ میلادی آن را بر سطح داخلی گنبد ساخته بوده. این اثر گویا تا میانه سده ۱۷ میلادی نیز بر جای بوده و در زمان سلطان عبدالمسید، قاضی عسکر عزت افندی با نوشتن آیاتی از سوره نور آن را پوشانده‌است. همچنین بخش هـای برنزی به کار رفته در قسمت جنوبی کتابخانه آثار هنری نفیسی به شمار می‌آید. دیوارهای این بخش را تخته سنگ هـای ارزشمند و گران قیمتی پوشانده که قدمت آن به قرن چهارم میلادی باز می‌گردد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

موزه

 

در سال ۱۹۳۵ نخستین رئیس جمهور ترکیه و پدر جمهوری ترکیه مصطفی آتاتورک، این بنا را به موزه تبدیل نمود. فرشها برداشته شدند و برای اولین بار در چندین قرن کف مرمر ساختمان با جلوه خاص خود نمایان گردید. همچنین گچ روی موزائیک‌ها با زحمت بسیار زیاد توسط متخصصین کنده شدند.

 

معماری ساختمان

 

ایاصوفیا یکی از بارزترین و زیباترین نمونه‌های باقی مانده معماری دوره بیزانس است، یکی از با ارزشترین هنرهای موجـود در این بنا دکوراسیون داخلی با موزائیک و ستونهای مرمر آن است، این معبد با چنان شکوه و زیبائی ای دکور شده بود که جاستینیان‌ها (Justinian) اظهار داشتند، «سولومان، ما با ساخت این بنا از شما جلو افتادیم». جاستینیان خودش ساخت این کلیسای جامع را دقیقاً دنبال نموده و زیر نظر داشت و بزرگترین کلیسای زمان خود بوده و این امر برای ۱۰۰۰ سال واقعیت داشت تا این که کلیسای جامع در سیویل (Seville) اسپانیا ساخته شد. کلیسای جاستینیان در یک زمان هم یک دستاورد بی نظیر معماری روزگار باستان و هم یک شاهـکار معماری عرصه بایزنتاین بود. اثرات ساخت چنین بنای باشکوهی چه از نقطه نظر معماری و همچنین علم العبادات به زودی در تمامی فرهنگها منجمله ارتودکس شرقی، کاتولیکهای رومی و بالاخره بر دنیای اسلامی غیرقابل انکار است. بلندترین ستونهـا بین ۱۹ تا ۲۰ متر ارتفاع و حداقل ۵/۱ متر قطر دارند. آنها از سنگ گرانیت ساخته شـده و بزرگترین آنها وزنی در حدود ۷۰ تن دارند. به دستور جاستینان ۸ ستون ساخته شده در کورنیت یونان (Cornit) که در بعلبک لبنان (Baalbek) قرار داشتند، برداشته شده و جهت استفاده در ایاصوفیا به محل احداث منتقل شدند. فضای وسیع داخلی دارای سازه‌ای بسیار پیچیده‌است. سالن اصلی کلیسا توسط گنبدی مرکزی با شعاعی ۲۴/۳۱ متری و ارتفاع ۶/۵۵ متری پوشیده شده‌است. این گنبد به نظر می‌رسد با یکسری سقف‌های متوالی حاوی ۴۰ پنجره کمانی در زیر آن بدون وزن در فضا قرار گرفته‌است. وجـود این پنجره‌ها باعث ورود سیل وار نور از همه طرف به داخل سالن می‌گردد. با توجه به ترمیمات متعدد گنبد در طول قرنهـا به نظر می‌رسد که گنبد حالت دایره‌ای کامل خود را از دست داده و بیشتر به یک بیضی می‌ماند که شعاع آن در نقاط مختلف بین ۸۶/۳۰ تا ۲۴/۳۱ متر می‌باشـد. گنبد بر روی طاسچه‌های قرار گرفته تا ۴ بخش مقعر (واگرا) مستطیلی که مشکل قرار گرفتن پایة مدور گنبد بر روی یک پایه مستطیلی را حل می‌نماید. وزن عظیم گنبد ایا صوفیا از طاقچه‌ها عبور کرده و به ۴ موج شکن تا ستون در گوشه‌های سالن منتقل می‌شوند. در بین این ۴ ستون، گنبد به نظر می‌رسد که بر روی ۴ قوس عظیم شناور گردیده‌است. این قوسها در زمان اوتمن‌ها (Ottoman) زیر نظر معمار معروف سینان (Sinan) با استفاده از تعدادی آرماتور مستحکم گردیده بودند. در انتهای بخش غربی (ورودی) و شرقی (محل عبادت) فضاهای موجود در قوسها دارای نیمه گنبدهائی می‌باشند که خود آنها بر روی سازه‌های شبیه به گنبدهای دیگری قرار گرفته‌اند. همة این گنبدها و شبهه گنبدها به ترتیبی که در کنار هم قرار گرفته‌اند باعث بوجود آمدن فضای مستطیلی و دراز درونی می‌گردند که گنبد اصلی شامل تاجی بر روی همة آنها قرار گرفته‌است. تمام سطوح داخلی ساختمان با استفاده از سنگ مرمر چند رنگ، سبز و سفید یا سنگ آذرین بنفش و موزائیک‌های طلائی پوشیده شده‌اند. ستونهای بزرگ نیز همین نوع روکش را داشته و در نتیجه براق به نظر می‌آیند..

  • Like 4
لینک به دیدگاه

بخش‌ها

 

گنبد

 

عظمت و زیبائی گنبد ایاصوفیا و ظرافتی که معماران اولیه در ساخت آن به خرج داده‌اند در طول قرنها همواره موضوع بحث و تحسین تاریخدانان، معماران و مهندسین بوده‌است. گنبد ایاصوفیا بر روی چهار طاسچه قرار گرفته‌است. در ساختمان طاسچه‌ای گنبد بر روی گنبد دومی قرار می‌گیرد که در واقع بزرگتر از آن است و بخش بالایی به اضافة چهار جزء گرداگرد لبه گنبد از آن حذف شـده‌اند. و این چهار جزء اخیر به شکل چهار قوس یا طاقی درآمده‌اند که سطوح شان به هم می‌پیوندند و تشکیل یک مربع می‌دهند. ساختمان طاسچه‌ای با منتقل کردن سنگینی بنا به جرزها و جلوگیری از وارد شدن آن به خود دیوار، ساختن فضای درونی رفیع و گشاده‌ای چون فضای درونی ایاصوفیا را میسر می‌گرداند. روش طاسچه‌ای راه حلی پویا برای مسأله قرار دادن گنبدی مدور بر یک صحن مربع یا مستطیل شکل است. این روش ساخت گنبد با استفاده از طاسچه‌ها هرگز قبل از ساخت ایاصوفیا مورد استفاده قرار نگرفته بود. طاسچه‌ها به گنبد اجازه می‌دهند که به زیبائی و بصورت مدور بر روی ستونهای پائین قرار گیرند. طاسچه‌ها نه تنها به فضای گنبد زیبائی می‌بخشند بلکه همچنین نیروی‌های جانبی گنبد را کنترل نموده، و باعث انتقال مؤثر وزن گنبد به طرف پائین می‌گردند. اگرچه این نوع طراحی گنبد باعث استقامت آن و دیوارها و قوسهـای دور آن می‌گردند، اما سازة واقعی دیوارها در نهایت موجب تضعیف کل سازه می‌شوند. دلیل این امر استفادة بیش از حد ملاط (شن آهک) در ساخت دیوارها به جای آجر می‌باشـد. اگر معماران حداقل اجازه می‌دادند که آهک کمی خمیدگی پیدا نماید قبل از اینکه لایة بعدی روی آن قرار گیرد، استقامت دیوارها به طور قابل توجهـی بیشتر می‌شد، وقتی گنبد بر روی ساختمان قرار گرفت وزن گنبد باعث خمیدگی دیوارها به طرف بیرون شدند که دلیل اصلی آن خیس بودن ملاط در دیوارها بود. وقتی ایزی دوروس (Isidorus) ترمیم گنبد اولیه را شروع نمود، او ابتدا قسمت درونی دیوارها را پر نمود تا آنها عمودی شوند و بتوانند وزن گنبد جدید را تحمل نمایند. تغییر دیگری که در طراحی گنبد جدید داده شد ارتفاع آن بود. ایزی دوروس، ارتفاع گنبد را در حدود ۵/۶ متر ارتفاع داد که این امر نیروی جانبی را کمی خنثی نمود و اجازه داد که وزن گنبد به صورت شناور به سمت پائین منتقل گردد. نکتة دیگر قابل توجه در مورد گنبد اولیه قرار دادن ۴۰ پنجره در دور پایه گنبد توسط معماران بود. ایا صوفیا به دلیل انعکاس نور به تمامی محیط داخلی آن از طریق این پنجره‌ها که باعث می‌شود که به نظر می‌رسد که گنبد یک کیفیت عرفانی دارد. شباهت گنبد مثل چتری است که سقفش توسط باریکه هائی از بالا به طرف پائین شناور می‌شود. این باریکه‌ها انتقال وزن سنگین گنبد را بصورت شناور بین پنجره‌ها، پائین به سوی طاسچه‌ها و بالاخره به روی فونداسیون امکان پذیر می‌سازد. آنچه نخستین بازدیدکنندگان ایاصوفیا و بازدیدکنندگان نسل بعد را شگفت زده می‌کرد نور درونی آن و تأثیرش بر روحیة آنها بود. انعکاس نور این احساس را به دست می‌دهد که این گنبد توسط زنجیر طلائی از آسمان آویخته شده‌است. بنحوی که پاولوس در این باره گفته‌است: «روی طاق بندی با چندین مربع طلای پوشانده شده‌است، و از همین جاست که امواج نور به درون می‌تابند و چشمهای تماشاگران را چنان خیره می‌کنند که به ندرت جرأت می‌کنند سرشان را بالا بگیرند و به منبع نور نگاه کنند». بدین ترتیب فضایی پهناور داریم که در معرض امواج سیل آسای نور قرار گرفته، و گنبدی مرکز داریم که به نظر می‌رسد بر نوری تکیه دارد که از پنجره‌ها به درون می‌فرستد. نور عنصر اسرارآمیز این بناست، نوری که بر سطح موزائیک می‌تابد و می‌درخشد، نوری که از سطح مرمرها منعکس می‌شود. طراحی براستی منحصر به فرد ایاصوفیا نشانگر سازه‌ای بسیار پیشرفته و پروژه بلند همت و منحصر بفرد در عهد عتیق است.

 

کوزه مرمر

 

کوزه مرمر موجود در ایاصوفیا در زمان سلطنت سلطان مراد سوم از یونان باستان به آنجا آورده شد. این کوزه از تنها یک قطعه عظیم سنگ مرمر ساخته شده‌است.

 

ایوان غربی کلیسا (هشتی) و مدخل

 

دروازه سلطنتی ورودی اصلی بین حیاط خارجی و سالن داخلی کلیسا بود. این ورودی منحصراً جهت شرفیابی سلطان در نظر گرفته شده بود. تزئینات موازئیک بایزنتاین در بالای مدخل شامل سمبلی از عیسی مسیح و لیوششم (Leo VI) است. سربالائی موجود که از شمال ورودی شروع می‌شود سالن ستایش را به گالری بالا متصل می‌سازد.

 

سرسرای بالا

 

سرسرای بالا که بصورت نعل اسب طراحی گردیده سالن کلیسا و محراب را در برمیگیرد. تزئینات موزائیک موجود کنونی در سرسرای بالا بسیار زیبا نگهداری گردیده‌است. سرسرای بالا سنتاً جهت ملکه و همراهانش در نظر گرفته شده بود. بهترین موزائیک‌های حفظ شده در بخش جنوبی گالری قرار دارند.

 

لژ مخصوص ملکه

 

لژ مخصوص ملکه در مرکز سرسرای بالای ایاصوفیا قرار دارد. از این مکان ملکه و دیگر زنان همراهشان می‌توانستند مراسم در حال برگزاری در پائین را تماشا نمایند. یک سنگ گود سبز رنگ محل قرار گرفتن صندلی سلطنتی برای ملکه‌است.

 

دَر مرمر

 

دَر مرمر درون ایاصوفیا در بخش جنوبی گالری قرار دارد. شرکت کنندگان در شورای کلیسا و دیگر مجالس مباحثه که در آن محل انجام می‌شد از این دَر تردد می‌کردند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دکوراسیون

 

 

ابتدا در زمان فرمانروائی جاستینیان، دکوراسیون داخلی ایاصوفیا شامل طراحی با تخته سنگهای مرمر روی دیوارها و موزائیک بر روی منحنی‌های هلال طاق بود. البته، ما هنوز می‌توانیم دو فرشته، گابریل (Gabrial) و میکائیل (Michael) بر روی پشت و بغل سکوی خطابه کلیسا ببینیم. همچنین تعدادی دکور تلویحی (مجازی) مثل مداحی پال (Paul) نیز را می‌توان دید. در برخی نقاط گالری نیز طرحهائی مثل اشکال گلها و پرندگان در قطعات کوچک دقیق مرمر سفید بر روی سطح مرمر سیاه می‌توان دید. در مراحل بعدی موزائیک‌های تزئینی مجازی به این اضافه گردید که در زمان جنگهای ضد مذهبی نابود شدند (۸۴۳ – ۷۲۶). تزئینات موزائیکی فعلی باقی مانده از زمان پس از جنگهای مذهبی است. در طول سالها موزائیک‌های تزئینی، گنجها، عتیقه‌های مذهبی، تصویرهای نقاشی شده حضرت مسیح، مریم مقدس و دیگر مقدسین مسیحی در ایاصوفیا کم کم اضافه شدند و باعث بوجود آمدن کلکسیون اعجاب آور موجود کنونی شدند. در کنار موزائیک‌های تزئینی و دکوراسیونهای مجازی و بادی در طی نیمه دوم قرن نهم مثل تصوری از مسیح در گنبد مرکزی روحانیون و مقدسین ارتدکس، پیامبران و پدران کلیسا، افراد تاریخی در ارتباط با کلیسا مثل موسفیدهای ایگناتیس (Ignatius) و مناظری از انجیل به گالری اضافه گردیدند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

موزائیک‌ها

 

در طول قرنها کلیسا به نحو بسیار زیبائی با موزایئک تزئین شده بود. آنها هر کدام به نحوی نمایشگر مادر پاکدامن، عیسی مسیح، روحانیون مذهبی مسیحیت و یا پادشاه و ملکه بودند، دیگر بخشها با طرحهای هندسی زیبا فقط تزئینی درست شده بودند. در طول قرنها فرو ریختن قسطنطنیه در سال ۱۲۰۴، مبارزان لاتین در جنگهای صلیبی مقدار زیادی آثار تاریخی و هنری در تقریباً تمامی ساختمانهای بازنتین(Bazentine) را نابود کردند. این شامل موزائیک‌های طلا در ایاصوفیا نیز بود. بسیاری از آیتم‌های گرانبها هم به ونیس (Venis) و برای رئیس جمهوری آن که سازماندهندة حمله به قسطنطنیه بود ارسال گردید. پس از تبدیل ایاصوفیا به مسجد در سال ۱۴۵۳ بسیاری از موزائیک‌های تزئینی با گچ پوشانده شدند. این به دلیل تضاد اسلام با تزئینات تصویری بود. این پروسه یکباره انجام نگردید به صورتی که برخی مسافران بازدیدکننده از مسجد حتی در طول قرن هفدهم می‌توانستند هنوز آثاری از کلیسای قبلی در مسجد ببینند. در سال‌های ۴۹ – ۱۸۴۷ دو برادر سوئیسی به نام گاسپر (Gaspare) و جیوسپ (Goiuseppe) فاستی (fossati) شروع به بازسازی مسجد کردند. در آن زمان سلطان عبدالمرسید (Sultan Abdulmersid) به آنها اجازه داد تا پرونده‌ای از تمامی موزائیک‌های تزئینی که پیدا می‌کردند درست کنند، کار دو برادر مهندس شامل بازسازی موزائیک‌ها نمی‌شد و در نتیجه پس از پیدا کردن آنها و ثبت موجودیت، کیفیت و شکل آن دوباره بر روی آن گچ می‌گرفتند. برادران حتی دو موزائیک دارای تصویرهای فرشتگان مسیحی در مرکز ساختمان که قبلاً گچ گیری نشده بود را پوشش دادند. ساختمان کنونی دارای مجموعاً ۴ قطعه از این تصاویر است که ۲ تا از آنها نقاشی مجدد هستند که برادران فاستی آنها را انجام دادند چرا که تصاویر قبلی کاملاً محو گردیده بودند. در موارد دیگر برادران فاستی طرحهای موزائیک هائی را که صدمه دیده بودند کاملاً به شکل دیگری طراحی نمودند. مدارکی که برادران فاستی از تزئینات موزائیک‌ها ثبت نمودند هم اکنون تنها شواهد موجود از تصاویر روی موزائیک هاست که تاریخ دانان معتقدند در زلزلة سال ۱۸۹۴ نابود شدند. این شامل موزائیک با طرح عیسی مسیح در گنبد، موزائیکی که روی «در ورودی بینویان» (این در مخصوص ورود افراد فقیر و بینوایان بوده‌است) نصب گردیده بودند. یک تصویر بزرگ صلیبی که تزئین جواهر داشت و تعداد زیادی تصاویر فرشتگان، روحانیون مقدسین و پدران کلیسا. اکثر تصاویر گمشده بعداً در دو غشاء ساختمان پیدا شدند. برادران فاستی همچنین یک خطابه و ۴ مدالیون عظیم با اسامی محمد و چهار خلیفه اول اسلام بر روی دیوارها نصب نمودند.

 

موزائیک‌های درب ورودی امپراتور

 

تزئینات موزائیک در ورودی امپراتوط بر روی غشاء این در که مخصوص ورود و خروج امپراتور بود نصب شده بودند. براساس تحقیقات تاریخی انجام شده بر طرح روی این موزائیک می‌توان آنرا به اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم ارتباط داد. تصویر روی موزائیک این در را می‌توان نقش امپراتور که احتمالاً لیو ششم خردمند با پسرش کنستانتین هفتم بود توجیه کرد که در حال سجده در جلوی عیسی مسیح است که بر روی یک صندلی جواهری نشسته و در حال اهداء عنایت و بخشیدگی است و در دستش کتاب باری را نگهداشته‌است. متن کتاب در دست عیسی مسیح به شرح زیر است: «آرامش بر شما باد. من نو دنیا هستم». در هر طرف شانه‌های عیسی مسیح یک مدالیون قرار دارد، مدالیون طرف شانة چپ فرشته گابریل (بنیانگذار کلیسا) قرار دارد و در سمت راست مادر عیسی مسیح مری (Mery) جای گرفته‌است. این موزائیکها به صراحت توانائی و کنترل بی حد و حساب عیسی مسیح را بر امپراتورهای بایزنتاین(Byzantine) نشان می‌دهد.

 

موزائیک ورودی جنوب غربی

 

این موزائیک در سه در ورودی جنوب غربی قرار دادو تاریخ نصب آن به سال ۹۴۴ برمی گردد. برادران فاستی در حین بازسازیهای خود در سال ۱۸۴۹ آن را کشف نمودند. مادر مری پاکدامن بر روی صندلی سلطنتی ای که پشت ندارد نشسته‌است. پاهایش بر روی پایه‌ای قرار گرفته و با مقدار زیادی سنگهای قیمتی تزئین گردیده‌است. فرزندش عیسی مسیح بر روی پاهای مری قرار گرفته و در حال اهداء بخشودگی در حالیست که خطبه‌ای در دست دارد. درست چپ مری پاکدامن امپراتور کنستانتین با لباس مهمانی ایستاده و در حال اهداء مدل شهر به مری است. نوشتة حک شده کنار او می‌گوید: «امپراتور کنستانتین بزرگ از فرشتگان». در سمت راست مری امپراتور جاستینیان اول (Justinian I) در حال اهداء مدل ایاصوفیا به مری ایستاده‌است. دو مدالیون در دو سمت عقب مری دارای حکاکی ای می‌باشند که معنای "مادر خداً را دارند.

 

 

موزائیک‌های محراب انتهای شرقی کلیسا

 

مری مقدس و کودک این اولین موزائیک بعد از دوران بت شکنی بود. این موزائیک در ۲۹ مارچ ۸۷۶ توسط ریش سفید قوم بنام فوتیوس (Photius) و سلطان مایکل سوم (Michal III) و باسیل اول (Basil I) افتتاح گردید. این موزائیک در نقطه‌ای بلند در نیمه گنبد APSC قرار گرفته‌است. مری مقدس بر روی صندلی سلطنتی ای بدون پشتی نشسته‌است و عیسی کوچک را بر روی پاهای خود نگه داشته‌است. پاهای مری بر روی سکوی کوچکی قرار گرفته. صندلی سلطنتی و سکو هر دو بوسیله جواهرات زینت داده شده‌اند. کارشناسان معتقدند این موزائیک‌ها تعمیر شده از باقی مانده موزائیک‌های اولی است که در دوران ضد دینی تخریب گردیده بودند. موزائیک‌ها در جلوی دیوار طلائی اولیة مربوط به قرن ششم قرار داده شده‌اند. تصاویر فرشتگان گابریل (Gabriel) و مایکل(Michal) که تا حدود زیادی تخریب شده‌اند، و بر روی سکوی خطابه قرار دارند و مربوط به قرن ۹ می‌باشند.

 

موزائیک سلطان الکساندر (Alexander)

 

یافتن موزائیک سلطان الکساندر برای فردی که برای بار اول ایاصوفیا را بازدید می‌کند چندان راحت نیست. این موزائیک در گوشة تاریکی در سقف طبقة دوم واقع شده‌است. این موزائیک نشان دهندة سلطان الکساندر در لباس پادشاهی است و در دست راست او خطبه‌ای و دست چپش شیئی مدور قرار دارد. نقاشی ای ترسیم شده توسط مهندس فوستی (Fossati) نشان می‌دهند که این موزائیک تا سال ۱۸۴۹ باقی ماند و آقای توماس وایت مور(Thomas Whittemore) بنیان گذار مؤسسة بایزنتاین(Byzantine Institute) که وظیفة نگهداری و مراقبت از موزائیک به او محول شده بود معتقد است که موزائیک سلطان الکساندر در طی زمین لرزه ۱۸۹۴ از بین رفته‌است. قابل ذکر است که ۸ سال پس از فوت آقای وایت مور این موزائیک توسط تلاشهای آقای رابرت ون نایس (Robert Van Nice) کشف گردید. برعکس بقیة موزائیک‌های ایاصوفیا که بر روی آنها گچ معمولی گرفته شده بود تا پنهان گردند، موزائیک سلطان الکساندر کاملاً بر رویش رنگ کاری شده بود و این امر باعث پوشش کامل و پنهان ماندن آن برای مدتهای مدیدی شده بود. آقای ارنست آندر وود (Ernest J.W. Underwood) که بعد از آقای وایت مور مدیر مؤسسة بایزنتاین بود این موزائیک را تمیز نموده و در معرض دید همگان قرار داد.

 

موزائیک‌های ملکه ذو(Empress Zoe Mosaics)

 

این موزائیک که بر روی دیوار شرقی سالن جنوبی قرار دارد مربوط به قرن یازدهم میلادی می‌باشد. این موزائیک دارای نقش رهبر میسحیان عیسی مسیح است، که با عبائی به رنگ آبی تیره (که رنگ مرسوم هنر بایزنتاین) است، در محیطی که جلوی یک فضای طلائی است نشسته و مشغول اهدای رحمت خود بادست راست است در حالیکه در دست چپ خود جلدی از انجیل را در دست دارد. در دو طرف شانه‌های مسیح حروف حک شدةIC وXC به معنای عیسی مسیح (Iesous Khristos) را می‌توان دید. همچنین در دو سمت عیسی مسیح تصاویر کنستانتین نهم (Constantine IX) و ملکه زو(Empress Zoe) را می‌توان در لباسهای تشریفاتی مشاهده نمود. کنستانتین نهم در حال نگهداشتن کیفی پر از جواهر که سمبل نذر او به کلیسا است و ملکه زو در دست خود کتیبه‌ای دارد که سمبل اهداء ملکه به کلیسا می‌باشد. نوشته‌ای در بالای سر کنستانتین نهم است که مضمون آن «کنستانتین، سلطان پرهیزگار» است. باور بر این است که سرهای کنستانتین و ملکه زو که در زمان حال دیده می‌شوند در واقع سرهای افراد دیگری بطور مثال همسر اول ملکه یعنی رومانوس سوم (Romanus III) و یا فرزند خواندة او (غیرخونی) مایکل چهارم (Michael IV) بوده‌است. فرضیة دیگر باور بر این دارد که این موزائیک‌ها برای سلطان و ملکة اولیه دیگری ساخته شده بودند و بعداً سرهای آنها تراشیده شد و تصاویر سرهای کنستانتین نهم و ملکه زو بجای آنها ترسیم گردیده بودند.

 

موزائیک‌های کامننوس (Comnenus Mosaics)

 

این موزائیک که همچنین بر روی دیوارهای شرقی سالن جنوبی ترسیم شده‌اند به سال ۱۱۲۲ باز می‌گردد. این موزائیک‌ها دارای تصویری مقدس با شال آبی تیره در وسط موزائیک در حالیکه کودک عیسی مسیح را بر روی پاهای خود نشانده تصویر نموده‌است. عیسی مسیح در حال اهداء آمرزش خود با یک دست است در حالیکه خطبه‌ای در دست دیگرش قرار دارد. در سمت راست مری مقدس جان دوم کامننوس (John II Comnenus) در لباس مجللی مملو از جواهرات ایستاده‌است. او در دست خود کیفی حاوی جواهر که سمبل نذر سلطان به کلیسا است قرار داده‌است. ملکه آیرین (Irene) در لباس مجلسی در حال ارائه مدرکی در سمت چپ مری مقدس ایستاده‌است. تصویر پسر بزرگ آنها الکسس کامننوس(Alexius Comnenus) بر روی صفحه‌ای که روی پایة مبل قرار دارد نقش بسته‌است. این تصویر چهرة اندوهناک الکسس را که در همان سال در نتیجة ابتلا به سل فوت کرد را نشان می‌دهد. تفاوت شایان ذکر این موزائیک که یک قرن از موزائیک مربوط به ملکه زو (Empress Zoe) تازه تر است را می‌توان به این صورت تشریح نمود که این موزائیک یک تجلی بسیار واقعی تر است در حالیکه موزائیک ملکه زو بیشتر به صورت ایده آل و خیال پردازانه‌است. در این موزائیک ملکه را با موهای بافته، لپ هائی پر رنگ و چشمانی خاکستری می‌توان مشاهده نمود که بخوبی نشانگر اجداد مجارستانی اوست. سلطان در این موزائیک در حالتی جدی و تکریمی دیده می‌شود.

 

موزائیک دیزیز (Deesis Mosaic)

 

موزائیک دیزیز (به معنای موزائیک استدعا یا التماس) احتمالاً مربوط به سال ۱۲۶۱ می‌باشد. این موزائیک جهت نشان دادن انتهای دورة ۵۷ سالة سلطة کاتولیک رومی و بازگشت دین و عقیدة ارتودکس (Orthodox) می‌باشد. این سومین قطعة قرار گرفته در بخش سلطنتی سالن طبقة دوم می‌باشد. به دلیل زیبائی خیره کنندة چهره‌های روی این موزائیک، مهربانی در حالت چهره‌ها و تُن موجود در این موزائیک، آن را بهترین موزائیک موجود در ایاصوفیا می‌توان قلمداد نمود. سبک نقاشی روی این موزائیک را می‌توان سبک مورد استفادة نقاشان ایتالیائی اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم مثل کوچی (Cuccio) تلقی نمود. در این قطعه مری مقدس و جان بپتیست (John TheBaptist) در حالی که نیم رخ آنها دیده می‌شود مشغول استغاثه و میانجی گری و وساطت عیسی مسیح برای بشریت در روز رستاخیز هستند. قسمت پائینی این موزائیک به شدت تخریب گردیده و این امر احتمالاً بخاطر باران است، چرا که این موزائیک‌ها در کنار پنجره قرار گرفته‌است. تاریخ شناسان این موزائیک را سرآغاز شیوع هنر نقاشی تصویر دوران رنسانس یا دورة تجدید ادبی و فرهنگی در تاریخ هنر بایزنتاین می‌شناسند.

 

موزائیک فضای سنگ فرش شمالی

 

موزائیک فضای سنگ فرش شدة شمالی نمایان گر اولیاء مقدس متعددی می‌باشد. این موزائیک از آنجا که در جائی بسیار بالا و غیر قابل دسترسی قرار گرفته‌اند توانسته‌اند به خوبی باقی بمانند. آنها نمایشگر مقدسین جان و ایگنا تیوس (Ignatius) هستند. ایگناتیوس در حالی که در یک لباس بلند و گشاد و با تصاویر صلیب ایستاده، انجیل بسیار نفیسی در دست دارد. اسامی مقدسین در اطراف مجسمه به زبان یونانی حک گردیده‌است تا شناخت آنها برای بازدیدکنندگان آسان باشد. موزائیک‌های متعدد دیگری که در فضاهای سنگ فرش شمال کلیسا قرار گرفته‌اند احتمالاً بخاطر وقوع زمین لرزه‌های متعدد در طول قرنها تخریب گردیده‌اند و همچنین به خاطر تخریب عمدی توسط جنگجویان عثمانی (Ottoman conquerors) رو به نابودی گذاشته‌اند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

ترمیم‌های صورت گرفته در قرن بیستم

 

تعداد کثیری موزائیک‌های تزئینی در طول دهه ۱۹۳۰ توسط گروهی از افراد مؤسسه بایزنتاین (Byzantine Institute) به رهبری توماس وایت مور (Thomas Whittemore) کشف گردیدند. این گروه تصمیم گرفتند اجازه دهند تصویر تعدادی صلیب همچنان با گچ پوشیده بماند ولی بقیه موزائیک‌های اصلی را تمیز کردند. ترمیم ایاصوفیا به جهت این که این مکان هم کلیسا و هم مسجد بوده‌است باعث بروز مشکلات مشخصی می‌گردد. موزائیک‌های دارای تصاویر پیکرنمای مسیحیت تدریجاً در حال آشکار شدن هستند. اگرچه، جهت انجام این امر، هنرهای اسلامی تاریخی می‌باید از بین بروند، تنها چاره‌ای که ترمیم کنندگان برگزیده‌اند سعی در یافتن تعادل در بین دو فرهنگ است. بخصوص، در رابطه با خوش نویسی‌های اسلامی موجود بر روی گنبد مباحثات بسیار حساسی وجود دارد دال بر اینکه آیا برداشتن پوشش گنبد حاوی این خطبه‌های اسلامی در راستای نشان دادن موزائیک‌های تزئین شده با تصاویر عیسی مسیح، پیشوای روحانی مسیحیان فرزند خدا و ارباب دنیا توجیح پذیر است یا خیر. (اگر فرض کنیم که آن موزائیک‌ها واقعاً موجود می‌باشند).

 

مناره ها

 

 

یکی از منارها (در جنوب غربی) ساخته شده از آجرهای قرمز است. در حالیکه دیگر ۳ منار موجود از سنگ مرمر سفید ساخته شده‌اند. یکی از این ۳ منار مرمری که از ۲ تای دیگر ظریف تر است. توسط سلطان بایزید دوم (Bayezid II) بنا شده‌است و دوتای بزرگتر دیگر در غرب توسط سلطان سلیم دوم (Selim II) بنا گردیده و توسط آرشیتکت مشهور عثمانی بنام سینان (Sinan) طراحی گردیده‌اند.

 

امپراتوری بایزنتاین Byzentine Empre

 

امپراتوری بازنتین به دلیل این که این امپراتوری ادامة شرقی امپراتوری رم است به نام امپراتوری رم شرقی نیز نامبرده می‌شود. در دوران اوج خود در طول سالهای ۵۰۰ میلادی این امپراتوری شامل بخشهائی از جنوب و شرق اروپا، خاور میانه و شمال آفریقا می‌شد. مردم بازنتین خود را رومی خطاب می‌کردند. علیرغم این واقعیت که آنها اولادان قومهای متفاوتی بودند و به زبان یونانی صحبت می‌کردند. در واقع لغت بایزنتاین از لغت بازنتیوم (Byzentium) که اسمی یونانی برای شهری در تنگه‌ای که اروپا و بخش آسیائی ترکیه را به هم متصل می‌نماید سرچشمه می‌گیرد. یونانی‌ها در اواسط سالهای ۶۰۰ قبل از میلاد به این محل کوچ کردند. این حتی قبل از ورود سربازان الکساندر کبیر به آناتولیا در سال ۳۳۴ قبل از میلاد بود. فرهنگ یونانی حتی سالها بعد از این که منطقه بخشی از امپراتوری رم (۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) نیز نفوذ خود را حفظ نمود. شروع امپراتوری بایزنتاین را می‌توان واقعاً از زمانی که سلطان کنستانتین کبیر پایتخت را از رم به کنستانتیناپول (Constantinople) (استانبول فعلی) در سال ۳۳۰ بعد از میلاد مسیح منتقل نمود طلقی نمود. این امپراتوری بیش از ۱۰۰۰ سال دوام آورد و بالاخره در سال ۱۴۵۳ زمانی که ترکهای عثمانی کنتسانتیناپول را تسخیر نموده و اسم آن را به استانبول تغییر دادند پایان یافت. مسیحیت نفوذ بسیار پرقدرتی بر هنر، موزیک و معماری امپراتوری بایزنتاین داشت. با توجه به این که استانبول آن زمان مرکز سیاسی امپراتوری بود این شهر همچنین مرکز آموزشی امپراتوری نیز بود و در این شهر بود که سران دولت خواندن و نوشتن و زبان یونانی باستان را فرا می‌گرفتند. در نتیجه این دوره آبستن و زایندة کارهای خیره کنندة تاریخی، اجتماعی و شعر و منشورات دینی بود. تمامی هنرهای بصیری نیز در این دوره شکوفا شدند. بیشتر هنرمندان این دوره بعنوان بردگان دولت و با مذاهب کار می‌کردند و در نتیجه شهرت شخصی کسب نکردند. برخی از مهارت‌های این استادان شامل حکاکی عاج، صلیب سازی به روش بایزنتاین و دست خط نویسی را می‌گردد. تقریباً تمام آنچه از معماری بایزنتاین بجا مانده‌است کلیساهاست با موزائیک‌های تزئینی و معماری‌های بی همتای آنها. بدون شک یکی از شاهکارهای معماری این دوران همان موزه ایاصوفیای کنونی است. برای ۱۱۰ سال بایزنتاین قادر شدند که امپراتوری خود را حفظ نمایند. اگرچه در این دوران اتفاقات بسیار درونی و جنگها با دشمنان خارجی کم کم این امپراتوری را تضعیف نمود تا این که بالاخره ترکهای عثمانی توانستند بر آنها غلبه کرده و استانبول را تسخیر نمایند و امپراتوری بایزنتاین را نابود نموده و دوران جدید حکومت عثمانی را پایه گذاری کنند. با این حال اثرات و نفوذ امپراتوری بایزنتاینس بر روی فرهنگ و غیره تا به امروزه باقی است.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...