رفتن به مطلب

"سکونت و مدرنيسم" نوشتاری از امین کلانتر


ارسال های توصیه شده

سکونت و مدرنيسم ::

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در سال 1925، هنگام برپايي نمايشگاه بين‌المللي هنرهاي تزئيني در پاريس، لوكوربوزيه نمونه‌ اوليه آپارتماني را به معرض تماشا گذارد كه خود آن را «غرفه روحيه‌نوين» ناميد. بدين ترتيب روحيه عصر مدرن نه از طريق نمادي يادواره‌اي بلكه به وسيله سكونتگاهي براي انسان عادي تشريح شده بود.

در نهضت مدرن تعريف خانه عوض شد و جای خود را به واژگانی مانند مسکن و کوی مسکونی داد(خانه سازی برای گروههای کم درآمد اجتماعی)شايد برای همين خانه تقدس خود را از دست داد.

خانه مدرن نمي‌توانست تمامي خواسته‌هاي سكونت خصوصي را برآورده سازد. فقدان چيزي كه «كيفيت پيكره‌اي»اش مي‌خوانيم بخوبي در آن مشهود بود. با اطمينان‌خاطر مي‌توان گفت كه خانه مدرن از همه نظر علمي و بهداشتي بود، اما شباهتي به خانه نداشت. در حقيقت اين خانه «زندگي در فضا» را بر «زندگي با تصاوير» ترجيح داده بود. بهر حال مسئله كيفيت پيكره‌اي تنها به تصاوير سه بعدي مرتبط نبوده و به درخواست براي اماكني كه زندگي روزمره مي‌تواند در آنها وقوع يابد نيز وابسته است.

آرايش داخلي خانه‌هايي كه براي آمريكايي‌ها و اروپائيان امري عادي بشمار مي‌آيد؛ در واقع پديده‌اي كاملاً تازه محسوب مي‌گردد. اتاق‌ها تا قرن 18 هيچ عملكرد ثابتي در خانه‌هاي اروپايي نداشتند. اعضاي خانواده به هيچ وجه خلوت و تنهايي بدان شكل كه امروزه براي ما آشناست، نداشته‌اند. فضاهاي مقدس يا بخصوصي وجود نداشته است. غريبه‌ها به دلخواه به هر طرف رفت و آمد مي‌كردند، در عين حال كه تخت خواب و يا ميز و غيره بر طبق خواسته‌ و ميل دروني افراد و ساكنين چيده شده بودند. بچه‌ها آراسته و منظم بودند و مثل كوچك‌هاي بالغ با آنها رفتار مي‌شد و هيچ تعجبي ندارد كه مفهوم بچگي و مفاهيم مرتبط با آن، در خانواده متمركز، بدنبال اختصاصي شدن اتاق‌ها بر اساس عملكرد آنها و يا جدا شدن آنها از يكديگر را در برداشته است. در قرن 18 خانه ها شكل خود را تغيير دادند. در فرانسه اتاق خواب از سالن‌ها مجزا شدند. در انگلستان؛ عملكرد يك اتاق از طريق نام آن مشخص مي‌شد مثلاً اتاق خواب، يا اتاق نشيمن يا اتاق نهار‌خوري، ترتيب اتاق‌ها به گونه‌اي بود كه به يك كريدور يا هال باز مي‌شدند. همانند خانه‌هايي كه به خيابان باز مي‌شوند.

ساكنين ديگر مي‌توانستند سريع از يك اتاق ديگر رفت و آمد كنند. الگوي خانواده بارهايي از اقامت در محيط بزرگ مركزي و در حمايت فضاهاي جديد؛ مستحكم‌تر شد و در شكل خانه بيشتر نشان داده شده بود.

لوكوربوزيه مي‌گويد : «خانه ماشيني است براي زندگي» و پنج

اصل خويش را كه شالوده معماري مدرن بر آن ريخته مي‌شود مطرح مي‌كند،چرا لوکوربوزيه خانه را به عنوان ماشين مطرح می کند؟

در تئوری ماشين،يک ماشين دارای قسمتهای ثابت است.ليکن آن قسمتها نيز حرکت می کنند و يکديگر را نيز به حرکت در می آورند.کل ماشين می تواند تغيير پيدا کند گرچه اين تغيير به طريق کاملاً پيش بينی،صورت می گيرد.ثبات جزء بخشهاست و نه کل.بخشهای کوچک محدود و معمولاً شبيه يکديگر بوده و به صورت مکانيکی بهم متصل هستند.کل با اضافه شدن رشد پيدا می کند.معنی وسيع تری ندارد بلکه تنها جمع اجزاست.می توان آنها را از هم جدا کرد، بهم متصل کرد،معکوس کرد و قطعات آنرا جابجا کرد.هدف در مدل ماشين تخصيص کردن زمين و منابع است.مدل ماشين صرفاً بکار گرفتن طرح شطرنجی نيست بلکه ديدگاهی است خاص در مورد اجزاء و کل و عملکردهای آنها.عقلانيت صريح، با همه ی شکوه و خطر آن در بهترين شکل خود در اين مدل بکار رفته است. نهضت مدرن، نهضت عملكرد‌گرايي بود و عملكردگرايي در سه بعد مطرح مي‌شود:

1- كاربرد فضاها براي فعاليت انسان

2- كاربرد ساختمان براي تغيير محيط

3- كاربرد ساختار براي پشتيباني از ساختمان

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...