*--T--* 1699 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۸۹ وقتی احساس تنهایی میکنی برو بیرون ویه مسیر طولانی رو قدم بزن! عالیه . . . حتما امتحان میکنم . . .! 1 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۸۹ گریه آخ گفتی..منم وقتی احساس بی کسی و تنهایی و درموندگی میکنم میزنم زیر گریه 1 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 تیر، ۱۳۸۹ آهنگ گوش میدم می نویسم (من از 9سالگیم تا حالا،هرروز زندگیمو نوشتم)... 5 لینک به دیدگاه
...atishpare 457 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ من سعي ميكنم فكرمو تو اين مواقع مشغول كنم تا اين اخساس ازم دور شه 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ منم قدم میزنم و گریه .......گاهی وقتها هم جایی میشینم و به هیچی فکر نمی کنم فقط عبور ادمها رو میبینم آهنگ گوش میدممی نویسم (من از 9سالگیم تا حالا،هرروز زندگیمو نوشتم)... چه جالب ........منم مینوشتم اما گاهی از یه موضوع خیلی ناراحت میشدم همه رو پاره میکردم واسه همین دیگه ننوشتم 2 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ چه جالب ........منم مینوشتم اما گاهی از یه موضوع خیلی ناراحت میشدم همه رو پاره میکردم واسه همین دیگه ننوشتم آره...خوبیش اینه که خیلی مواقع از بین حرفای خودم میتونم خودمو بفهمم یا خیلی جاها رو که میخونم میبینم کورکورانه دنبال چیزی بودم که تمام هدف من تو زندگی بوده ولی الان برام از معنی خالیه 3 لینک به دیدگاه
m.urbanism 186 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ سلام.میخواستم از نجربیات شما استفاده کنم.حتما برای شما هم شرایطی پیش اومده که خیلی دلتون گرفته :ws6:احساس تنهایی میکنید. گر چه بار ها شنیدم که میگن خداوند در دلهای شکسته است.همیشه با ماست.اما چون ایمانم ضعیفه باز دلم غمینه. شما در این مواقع چیکار میکنید؟:icon_pf (72): راستش شاید کمی عجیب باشه اما چون من کلا تنها هستم در این جور مواقع سعی می کنم برقصم و آهنگ بخونم آخه صدام خیلی هم بد نیست ... لینک به دیدگاه
silent for ever 367 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ می رم تو اتاقم داریوش گوش می کنم با صدای بلند... گریه میکنم... وقتی که دیدم آروم نشدم می رم دوش می گیرم با اب سرد. ((خدای سبحانم به نظر من همون کاری می کنه که دوست داره...جملاتم را در قالب قطره های اشک می گنجونم تا شاید خدا اوضاع روحیم را رو به راه کنه...اما بی فایده ست)) 1 لینک به دیدگاه
silent for ever 367 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ آره...خوبیش اینه که خیلی مواقع از بین حرفای خودم میتونم خودمو بفهممیا خیلی جاها رو که میخونم میبینم کورکورانه دنبال چیزی بودم که تمام هدف من تو زندگی بوده ولی الان برام از معنی خالیه منم مثل شما بودم... از وقتی که فهمیدم یکی تک تک جملاتم می خونده دیگه نمی نویسم ...الان همشون تو سینم نگه داشتم و به زودی از شدت غم قلبم از کار می افته. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده