رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

gov26el4q5u93lvhmoqv.jpg

 

لری بل هنرمند و مجسمه ساز معاصر آمریکایی است. او در سال 1939 در شیکاگو متولد شد.از سال 1957 تا سال 1959 او در موسسه هنر شوینار در لس آنجلس به عنوان یک هنرجو تحت نظر رابرت ایروین، ریچاردز روبن و... مشغول شد. آثار او در مجموعه های بسیاری از موسسات بزرگ فرهنگی یافت می شود. کار بل در موزه ها و فضاهای عمومی در ایالات متحده و خارج از کشور در طول دوره ی 40 ساله ی فعالیت حرفه ایش به نمایش گذاشته شده است

 

 

اولین کارهای بل نقاشی هایی در سبک انتزاعی و اکسپرسیونیست هستند. او شروع به ترکیب قطعات و تکه های شیشه ای شفاف و آینه ساخته خود کرد. در همان زمان، او در نقاشی خود شروع به تولید ترکیبات هندسی زاویه دار که نشان دهنده ی اشکال سه بعدی بودند دست زد. این آثار اغلب اشکالی درخط مستقیم بودند که با گوشه های کوتاه نشان داده شده بودند. بعد ها یک سری از جعبه سایه و یا "جعبه نامرئی"، که اشکال سه بعدی بودند که سطوح اشکال را یاد |آوری می کردند به کارهای او اضافه شدند.

 

سطوح بل گاهی به عنوان آینه و گاهی پنجره ها کار می کنند، گاهی اوقات حتی به طور همزمان هر دو عملکرد را با هم به نمایش می گذاشتند . در مشاهده مکعب های طراحی شده توسط بل تعلیق آن در قسمتی از ستون که شفاف و روشن طراحی شده اجازه می دهد تا بیننده در تمام جهات اثر را درک کند. مجسمه های بل با اینکه اشیایی خودکفا هستند ولی به طور همزمان در محیط اطراف خود حضور فعالانه دارند و آن را تغییر می دهند و با آن ارتباط برقرار می کنند.

 

wfe0yzdpydxjyhgbt2.png

 

sq2olbgikz3onhutsso.gif

 

9eyf75rea4d37xr24nla.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 237
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 3 ماه بعد...
  • 6 ماه بعد...

خوبه بعد از مدتی وقفه این بار بریم به سراغ یک هنرمند معمار مینی مال.که کارهاش به جد خود یک هنر تجسمی هست.پیتر زومتر،معماری که یکی از معماران مورد علاقه ی من هست.:icon_gol::icon_redface:

 

 

kxedjj40xjjkzfeqf3p.jpg

 

 

 

پیتر زومتر به سال ۱۹۴۳ در بازل سوئیس دیده به جهان گشود. پدرش کابینت‌ساز بود. در سال ۱۹۶۶ توانست از امکان تبادل دانشجو میان آمریکا و سوئیس استفاده کند، به نیویورک رفت تا طراحی صنعتی بخواند. در ۱۹۶۸ به عنوان معمار مرمتگر اداره حفاظت از یادمان‌های ایالت گرابوندن مشغول به کار شد. همین پروژه‌های مرمتی بودند که امکان درکی عمیق از ساختمان و خواص مصالح ساختمانی خام را برایش مقدور ساختند. با گذشت زمان آموخت که دانشش درباره مصالح را با روش‌های ساخت‌وساز مدرنیستی ترکیب کند. در ۱۹۷۹ دفتر خودش را راه انداخت و خیلی زود پا گرفت. زومتر فقط خود را محدود به فضای حرفه‌ای و عملی نکرد و تاکنون در انستیتو معماری لس‌آنجلس، دانشگاه فنی مونیخ،‌ هاروارد و چندین دانشگاه دیگرنیز به آموزش معماری پرداخته است.

 

سرانجام، در سال ۲۰۰۹ بود که انتخاب این معمار نه چندان رسانه‌ای به عنوان برنده پریتزکر، نامش را درسراسر جهان معماری و نه فقط محافل دانشگاهی بر سر زبان‌ها انداخت. شاید موجزترین تعریفی را که بشود از معماری زومتر کرد، بتوان در خطوط پایانی بیانیه هیات داوران پریتزکر ۲۰۰۹ یافت: «او با زدن شاخ و برگ‌های اضافی معماری، جایگاه والای آن را در جهان سست و دوباره تثبیت کرد.»حالا دیگر همه ما می‌دانیم که چقدر این روزها شلوغ‌بازی در مطرح شدن آدم‌ها نقش دارد. شاید بتوان استخوان‌های «دکارت» را با چنین جمله‌ای در گور لرزاند: «من شلوغ می‌کنم، پس هستم». اما معمار مورد بحث ما گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. نتیجه‌اش هم این است که شاید فقط در مجامع فرهنگی اروپا شناخته شده باشد و شیخ‌های اماراتی و مدیران چینی به جای امثال او به سراغ پر سروصداهایی مثل «حدید» یا« فاستر» می‌روند. او مثل «کولهاس» و امثالش در هر ینگه دنیا اثری از خود برجای نگذاشته و بیشتر آثارش محدود به اروپا و به‌ویژه اروپای شمالی می‌شود. برای خیلی‌ها یکی از وجوه تمایز مردمان شمال اروپا، خونسردی و آرامش این مردم نسبت به دیگران است. پس نباید تعجب کرد که چنین ویژگی‌هایی در ساختمان‌های زومتر نیز به مشخصه‌های حسی بنا تبدیل شوند. به‌رغم تمام این محدودیت‌های خود خواسته و گزین‌سازی‌های خود فروریزنده، آثار زومتر دایره‌المعارفی از کاربری‌هاست که از میان آنها می‌توان به «پاویون گالری سرپنتین» اشاره کرد. در دلِ این پاویون، باغی قرار دارد که زومتر امیدوار است با یاری آن بتواند بازدیدکنندگان را به بینندگان تبدیل کند.

 

زومتر می‌گوید هدف این طرح این است که «زمانی را برای آسایش، مشاهده و شاید هم گفت‌وگو در اختیار مخاطبانش قرار دهد.» این طرح بر نقش احساسات و حواسی تاکید دارد که در تجربه ما از معماری اثرگذارند. زومتر با انتخاب دقیق مصالح، فضاهای اندیشمندانه‌ای را پدید می‌آورد که باعث برانگیختگی بعد روحانی محیط ما می‌شوند. مثل همیشه هدف زیبایی شناختی زومتر این است که ساختمان را، همچون بدن انسان یا چیزی که دارای احساس است، دقیقا با هدفش هماهنگ کند.زومتر گفته است که «کانسپت پاویون امسال ایجاد اتاقی برای تفکر یا باغی درون باغی دیگر است.» این ساختمان مثل صحنه‌ای عمل می‌کند که قرار است نمایشی از گل و نور درون آن اجرا شود. برای ورود به ساختمان باید از فضای چمن‌کاری شده اطراف بگذری و به باغ مرکزی برسی؛ باغی که از جهان شلوغ و پر از ترافیک و بوهای لندن جداست.

 

حالا به فضایی رسیده‌ای برای نشستن، قدم زدن و تماشای گل‌ها. این تجربه به یادماندنی خواهد بود زیرا این مصالح سرشار از زمان و خاطره‌اند.مصالح همیشه نقش مهمی در ساختمان‌های زومتر بازی کرده‌اند. پاویون ۲۰۱۱ سرپنتین از الوارهای سبک‌وزنی ساخته خواهد شد که آستری از ماسه روی آنها کشیده خواهد شد. درهایی که به‌صورت زیگزاگ در دیوارهای داخلی و خارجی قرار گرفته‌اند، مسیرهای گوناگونی را در اختیار بازدیدکنندگان می‌گذارند و به آرامی آنها را به‌سوی باغ مخفی مرکزی هدایت می‌کنند. راهروهای سرپوشیده و سکوهای اطراف این باغ مرکزی، محیط آرام و اندیشمندانه‌ای را ایجاد می‌کنند که بازدیدکنندگان می‌توانند از آن به باغ پر گل و گیاه مرکزی نگاه کنند.زومتر در این طرح نیز، همچون« حمام آب گرم والس» و« نمازخانه برادر کلائوس»، بر وجوه روحانی و حسی تجربه معماری تاکید دارد؛ از ترکیب‌های دقیق اما ساده گرفته تا «حضور» مصالح و تغییر مقیاس و تاثیر نور.

 

«پیت ادولف» یکی از طراحان سرشناس باغ آرایی و سردمدار جنبش کاشت گیاهان پایاست. ادولف پیشگام رویکردی در باغ آرایی است که چرخه زندگی کامل گیاهان را مورد توجه دارد و از زیبایی آنها در تمامی فصول لذت می‌برد.پیت ادولف می‌گوید: «من خیلی از این بابت خوشحالم که می‌توانم با امسال با پیتر زومتر و گالری سرپنتین همکاری کنم و بخشی از این پروژه جذاب باشم. کار من این است که طبیعت را به محیط‌های انسانی برگردانم. این پاویون فرصت بی‌نظیری را در اختیار مردم می‌گذارد تا به دور از شهرهای بزرگ و شلوغ، در باغی اندیشمندانه بیاسایند و بیاندیشند.»ایده پاویون سرپنتین از سال ۲۰۰۰ توسط «جولیا پیتون جونز» (مدیر گالری سرپنتین) مطرح شد و اکنون به مکانی جهانی برای تجربه معماری بدل شده است که برخی از بزرگ‌ترین معماران جهان از جمله رم کولهاوس، فرانک گری، زاها حدید، زان نوول و… در آن دست به طراحی زده‌اند. هر پاویون نهایتا سه ماه در محوطه چمن‌کاری شده گالری پابرجا می‌ماند.جولیا پیتون جونز می‌گوید: «این باعث افتخار و شعف وافر ماست که در یازدهمین پاویون گالری سرپنتین با پیتر زومتر همکاری کنیم. این طرح، این فرصت را برای ما فراهم کرده تا با بزرگ‌ترین معماران جهان ارتباط برقرار کنیم و هر سال با تجربه‌ای کاملا جدید و مهیج روبه‌رو شویم. طرح زومتر فضاهای بسیار دل‌انگیزی را برای مردم در طول تابستان مهیا خواهد کرد.»

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

wkxku1hz8uxrk0vfwnoo.jpg

 

عبور از هستی در گروِ زبان هایدگری

 

به جای اینکه برای تبلیغ سوییس از اطلاعات مجازی و نمایشی استفاده کنیم،ایده ی خود را بر پایه ی نمایش بنای منسجمی قرار دادیم که برای بازدیدکنندگان خسته از مطالعه ی اطلاعات غرفه های دیگر مکانی خوشایند باشد برای استراحت،برای ماندن،برای پذیرایی تشنگان با نوشیدنی خوش طعمی از سوییس،برای اجرای زنده ی موسیقی،برای حرکت در فضا و ایجاد جوی آرام همراه با کارمندانی خوش پوش.

 

ما مضمون پایداری اکسپو را جدی گرفتیم و غرفه را از 144 کیلومتر الوار سوییسی در قطعه ای به ابعاد 20 در 10 متر ساختیم.الوارها نه با چسب،نه با میخ و نه با پیچ بلکه با کابل های فولادی به یکدیگر متصل می شدند. پس از پایان نمایشگاه،الوارها از هم جدا شد و به عندان الوار فصلی به فروش رسید.

 

متن برگرفته از etood.com

 

7d0sogpvbo35tr3xjha4.jpg

 

vx1hghxww1qsd003m9rn.jpg

 

pfwi7k1e3v66gjrk1hq.jpg

 

cvzn6ojtydnn5969r3j.jpg

 

lywvsco1i5vk7z1e219.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ـمعماری زبان هم هست، معماری عملا زبان است . . .

پیتر زُمتـُـر: نه بهگمان من، معماری زبان نیست،معماری چیزی است برای زیستن، نه یک زبان، مادر من خانه ایی می خواهد که در ان سرکند، به زبان احتیاجی ندارد، ما در زبان زندگی نمی کنیم این غیر ممکن است.

 

ـ درحقیقت شما نشانگان زبانی معماری را به نشانگان ذاتی و بنیادین اش تقلیل می دهید . ..

پیتر زُمتـُـر: اینموضوع حوصله من را سر می برد[او می خندد]، چرا که فکر می کنم کار درست این است کهخانه های خوبی بسازم، بقیه، حواشیِ ناراحت کننده است، شاید هم من خیلی پیر شده ام.این خیلی مهم است که ما به تمام این چیزها توجه کنیم، اما این هسته کانونی کار منرا شکل نمی دهد، من فلسفه را دوست دارم، اما نه ان فلسفه ایی که توسط معماران بزکشده است و باان تجارت می کنند، من فلسفه ی فیلسوفان را دوست دارم، برای من این بهتر است.

 

متن برگرفته از etood.com

 

r70yp9l0o4xfld7sw3yg.jpg

 

vgwv9pn1rqkfapm7sk9s.jpg

 

wds4jxofw8hjeluvqa2.jpg

 

jf89r3mos0kcgh7x0l.jpg

 

96vi3dqyycv6pseu74p.jpg

 

jrvfv23nf33tm1ziyk6.jpg

 

4bhohlwoqwiese4t4hxt.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

znrx6gjadprolgcjc1zl.jpg

 

ارکیتکچرال ری وی یو: این باعث شعف و در عین حال کمی شگفتی است که این ساختمان چوبی، بیان مادی بی نهایت متفاوتی از پروژه های پیشین [پاویون گالری سرپنتین] دارد، پاویون در یک پوشش پارچه مانند محبوس است، می شود کمی در مورد این ماده وچرایی انتخابش برایمان صحبت کنید؟

 

پیتر زُمتـُـر :من خیلی خطی به موضوع نگاه نمی کنم بعضی وقت ها بن مایه های کار دوباره تکرار می شوند، در این مورد خاص[پاویون] نهایت تلاشم را کردم تا بهترین قاب ممکن برای باغ را طراحی کنم. این نوع از مصالح می تواند خاطرات را فعال سازد و فرایند یاداوری شان را ممکن، این یک جعبه سیاه انتزاعی نیست، وقتی به ان نگاه می کنید می توانید خیلی چیزها را به خاطر اورید، من امیدوارم این پاویون با باغ هم اوا گردد، پاویون خیلی ساده به نظر می رسد اما یک فرهنگ و معنویت خاصی با خود دارد، چیزهایی که من را شدیدا به وجد می اورند.

dnm78xk2wm88lrzk3pra.jpg

 

rvu79v4cqyban5kp0js.jpg

 

nc5id0h07yfwuqhcf5w.jpg

 

lqzq6u8zwv0bguqqaz30.jpg

  • Like 2
لینک به دیدگاه

vn7vz3qmnrjp2t81nqn.jpg

 

 

پیتر زمتر: من کاری را می کنم که فکر می کنم زیباست، بنابراین در این پاویون با مرکزی مواجه هستید که به انسان ها تعلق ندارد، بلکه به گیاهان تعلق دارد و شما به دور ان می گردید، همه چیز در این دنیا بر مدار اقتصاد و پول می چرخد، هر انچه ما اجرا می کنیم و چیزهای دیگر، این پاویون عکس این است، جزیره ای است برای خودمان

فرح نیری از بلومبرگ: چرا هر چیزی که شما می خواید منتقل کنید حول محور دوستی و مهربانی و نزدیکی معنا می یابد؟

 

پیتر زمتر: بناهایی که من می سازم باید یک هسته عاطفی داشته باشند، فضایی که به ذات حس خوبی را بیافریند. من فکر می کنم فضا، فضای معمارانه، همه چیز من است، معماری من در نما و برش، تصویر سازی و پول سازی متبلور نشده است، شور و شعف من افرینش فضاست، اینجا در این پاویون هم یک فضای زیبایی وجود دارد، شما می ایید و می بیند که فضا دوباره گشوده می شود رو به اسمان، چه چیز بیشتر از این می خواهید.

 

7rjmq5jtuptkzhqj5yy.jpg

 

inva4cue6z7xye4xdpbz.jpg

 

ahdc0swr2dqotdgdbvof.jpg

 

cncgzc87ira6xixb9n.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

x8lg434gwo8ox9sich1i.jpg

 

 

معمار سکوت

 

حالا دیگر همه ی ما می دانیم که چقدر این روزها شلوغ بازی در مطرح شدن آدم ها نقش دارد. شاید بتوان استخوان های دکارت را با چنین جمله ای در گور لرزاند:” من شلوغ می کنم، پس هستم". اما معمار مورد بحث ما گوشش به این حرف ها بدهکار نیست. نتیجه اش هم این است که شاید فقط در مجامع فرهنگی اروپا شناخته شده باشد و شیخ های اماراتی و مدیران چینی به جای امثال او به سراغ پر سرو صداهایی مثل حدید یا فاستر بروند. او مثل کولهاس و امثالش در هر ینگه ی دنیا اثری از خود برجای نگذاشته و بیشتر آثارش محدود به اروپا و به ویژه ی اروپای شمالی می شود.

 

باور کنید در روزگاری که خیلی ها برای مشهور شدن خودشان را به هر دری می زنند، سخت است از آدمی بنویسی که بجای طراحی در فلان طبقه ی یکی از آسمان خراشهای نیویورکی، پا می شود می رود در شهر کوچک هالدنشتاینِ سویس، اصطبلی فرسوده را به دفتر طراحی معماری تغییر کاربری می دهد و غرق در هایدگر، معنا، مکان، حضور و ماده می شود. اینترنت را که زیر و رو کنی، بیش از چهار یا پنج مصاحبه از او پیدا نمی کنی! اویی که پریتزکر برد اما همچنان در سکوت و آرامشی شمال اروپایی بر همان سیاق سابق زندگی می گذراند! با همه ی این حرف ها، از او می نویسم؛ از پیتر زُمتُـر.

 

 

فروپاشی نظریه و پدیدارِ زیبایی

 

عناصر بصری شکل دهنده تصویر خیالی ـ [مخصوصا] در شروع طراحی و تلاش برای صورت واقع بخشیدن به تصویر ذهنی مان از شی مطلوب ـ خنثی عمل نمی کنند. در اغاز فرایند طراحی تصویر ذهنی معمولا ناقص است، بنابراین ما به صورت متمادی تلاش می کنیم تا درون مایه و مضمون کارمان را با هدف افزودن اجزای گم شده به تصویر خیالی مان شفاف نموده و بازپرداخت کنیم، به بیان دیگر به طراحی بپردازیم، در این میان ان چه به ما کمک می کند درک عینی و برامده از ادراک حسی ما از تصویر ذهنی و درونی ایی است که از طرح نهایی داریم، این انگاره درونی کمک می کند تا ما در ورطه مفروضات انتزاعی و مرده ریگ های تئوریک غوطه ور نشویم، کیفیت های عینی معماری را از دست ندهیم و مشعوف کیفیت گرافیکی ترسیماتمان نگردیم و ان ها را با ان چه کیفیت واقعی معماری می باشد ترکیب نکنیم.

 

تولید و پروراندن انگاره های درونی، در قامت بخشی از تفکر، فرایندی است طبیعی و در میان همه طراحان مشترک، ان چه می توان ان را تفکرِ تداعی کننده، ازاد، رها و در عین حال منظم و سیستماتیک جاری بر انگاره های ذهنی ایی دانست که در قامت تصاویری رنگی، احساسی، فضایی و معمارانه ظاهر می شوند ـ این است تدقیق محبوب من از طراحی.

a79y4rgqid3h3tbedgbe.jpg

 

z0g9ef8iaqzd8flttt.jpg

 

nsqq3a4mizw6t7yqgx.jpg

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

×
×
  • اضافه کردن...