sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۰ مینی مالیسم یا کمینه گرایی، مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشتهاست. مینی مالیسم در شکلهای مختلفی از طراحی و هنر، به ویژه در هنرهای تجسمی و موسیقی استفاده میشود. مینی مالیسم پس از جنگ جهانی دوم، در هنر غرب به وجود آمد و بیشتر از سوی هنرمندان هنرهای تجسمی آمریکایی در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 میلادی، گسترش پیدا کرد. مینی مالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و استفاده از موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند، میتوان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت. هنر کمینه یا مینی مال آرت به خصوص در ارتباط با آثار سه بعدی و از ایالات متحده شروع شد. پژوهشهای پیروان این جنبش شامل انواع ساختارهای مُدولی، فضایی، شبکهای و جفتکاری بود که هدفش توضیح مجدد مسایلی چون فضا، فرم، مقیاس و محدوده بود. و در نتیجه هرگونه بیانگری و توهم بصری را نفی میکرد. آنها روشی خردگرایانه را در ترکیب بندی به کار میبردند: مجموعههای منظم سادهای از واحدهای همانند و جابهجا شونده بر اساس ریاضی که قابلیت بسط و توسعه دارند. فرانک استلا فرانک استلا دونالد جاد دونالد جاد در ادامه با هنرمندان و آثار آن ها در شاخه ی هنر تجسمی آشنا می شویم. 22 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۰ كارل آندري نيز زماني كه به طور مشترك با استلا در يك استوديو كار ميكرد، با استفاده از الوارهاي ساختماني مزين به كنده كاري، مجسمههايي عمودي ميساخت. او خود را براي درك اين نكته كه چوب پيش از برش به مراتب بهتر از بعد از برش است، مديون استلا ميدانست. به نظر او، كار روي چوب به هيج وجه موجب بهبود آن نميشد: "مدتي چوبها را ميبريدم و چيزهاي خاصي ميساختم. بعد متوجه شدم كه اصل قضيه همين برش است. در حال حاضر بجاي ايجاد برش در مواد، فضا را برش ميدهم". او در اين مرحله، به عنوان جزيي از فرايند مجسمه سازي، از هر گونه تراشيدن و كندن و كاستن، ساختن و يا افزودن دست كشيد. اما مدت كمي بعد عنصر تازهاي در آثار او ظاهر شد كه بتدريج به دلمشغولي خاص و حتي نشانه اصلي آثار او مبدل شد "ويژگي افقي بودن". او ميخواست مجسمههايش زمين را در آغوش بگيرند. آثار اوليه او بيش از حد متكي بر معماري و ساختار به نظر ميرسيدند. ويژگي افقي بودن چون سوز سردي در اولين اثر مهم آندري تحت عنوان "اهرم"، كه در سال 1966 براي عرضه در نمايشگاه ساختارهاي اصلي در موزه چوبش طراحي شده بود به ظهور رسيد. اين يكي از نخستين نمايشگاههايي بود كه توسط يك موزه برپا ميشد و آثار مينيماليستي را به عنوان يك مجموعه مستقل عرضه كرد. مجسمه آندري شامل 137 قطعه آجر غير متصل بود كه جمعاً به طول ده متر و سي و پنج سانتي متر به روي زمين چيده شده بود. به گفته او حذف عنصر عمودي مشكلترين قسمت كار را تشكيل ميداد. اهرم هنوز كم و بيش با ديوار تماس داشت اما آثار ساخته شده از ورقههاي فلزي او كه ساخت آنها را از سال 1967 شروع كرد فقط كف نمايشگاه را اشغال مي كرد. در ادامه کارهای این هنرمند را مشاهده می کنید. 17 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۰ شاید با نگاه اول این قطعات به صورت اتفاقی کنار هم چیده شده اند.درحالی که این قطعات با فکر و همچنین شناخت فضای نمایشگاهی و تحت یک پلان جا گذاری می شوند.نمونه ای از این پلان ها را در تصویر فوق مشاهده می کنید. 19 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۹۰ دانالد جاد هنرمندان مينماليست با هدف تغيير مسير هنر رايج و انداختن آن در مسيري ديگر، با روش شناسيِ به اصطلاح حساب شدهتر و نظام دارتري كوشش خود را به كار گرفتند. آنان به احساس تعادل كامل رو آوردند و تقارني بصري ارائه دادند كه هرگز از عرصه به دقت حساب شدهاش تجاوز نميكند. برخي اين دقت را درست همتاي ستارگاني كه همواره بر يك مسير ثابت گردش ميكنند به شمار ميآورند. اما آنچه كه تقريباً همه محققين بر آن اتفاق نظر دارند اين است كه مينيمالسيم تا حدود زيادي نيروي محركه اوليه خود را از نقاشي اخذ كرد خصوصاً آنكه ارزشهايي كه نسل پيشين هنرمندان يعني پيروان اكسپرسيونسيم انتزاعي گرامي ميداشتند در مينيمالسيم آشكارا وارونه ميشد . اما مينيمالسيم خيلي زود اين هدف را مد نظر قرار داد كه مجموعه تازهاي از موازين بصري را جايگزين پيكر سازي نمايد زيرا اكسپرسيونيسم انتزاعي به وضوح از عهده ارائه سبكي در پيكر سازي بر نيامده و تمام دستاوردها و كاميابيهاي آن فقط در زمينه نقاشي بود. از كساني كه چهره هاي اصلي هنر مينيمال به حساب مي آید دانلد جاد است که نهايتاً به خلق اشياء سه بعدي پرداختد. دانالد جاد خوب، من علاقه ای به نوع بیان تصویری شما، وقتی با ضربات قلم مو نقاشی می کشید ندارم. این نوع بیان خوب است اما قبلا انجام شده. من می خواهم کاری جدید انجام دهم. بیشتر توجه من به این است که اشیاء چگونه ساخته می شوند و تمام فعالیتها، برای ساختن یک شیئ جالب توجه و جذابند. در هر هنری، چیزهای تکنیکی زیادی وجود دارد که شما می توانید به آنها متمایل شوید. در ادامه سخن این هنرمند را در قالب کارهایش میبینید. 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده