Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ باز تلفن زنگ ميزنه تو گوشم آهنگ ميزنه من گوشيرو برميدارم ميگم الو سلام دارم مامان جونم صداش مياد صداي خنده هاش مياد از پشت سيم بهم ميگه بزرگ شدي حالا ديگه صدآفرين بر پسرم ، برات يه هديه مي خرم صدآفرين بر دخترم ، برات يه هديه مي خرم 6 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ مادر بزرگ مادربزرگ وقتي اومد خسته بود چار قدش و دور سرش بسته بود صداي كفشش كه اومد دويدم دور گُلاي دامنش پريدم بوسه زدم روي لُپاش تموم شدن خستگي هاش 6 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ غنچه صبح كه وا ميشه هي گلها رو بو مي كنه رفتگر از خواب پا مي شه زمين رو جارو مي كنه با چهره خندون و شاد از برگ خشك و گرد و خاك از خونه اش بيرون مياد كوچه هارو مي كنه پاك گلها سلامش مي كنند مي كنه جوها رو تميز و احترامش مي كنند از آشغال درشت وريز يك حلزون،تپل،مپل كاج و چنار و نارون سر ميخوره از روي گل درخت تو،درخت من پشت سرش يه برگ ليز با دست او آب مي نوشن تميز مي شه،خيلي تميز يه پيرهن نو مي پوشن مي پوشه يك لباس كار با زحمت رفتگرا مي خنده مانند انار تميز مي شه دنياي ما 6 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ آي حلزون شاخكي! كجا مي ري يواشكي؟ جلو ميري يواش و ريزه،ريزه پوست تنت چه نرم و خيس و ليزه خالهاي دونه دونه،دونه داري به روي پشت روي خود يه لونه داري ساكتي و خجالتي و تنها بمون توي باغچه خونه ما. پدر بزرگ خوبم هميشه مهربونه وقتي كه پيشم باشه برام كتاب مي خونه مادر بزرگ نازم خيلي برام عزيزه هرچي غذا مي پزه خوشمزه و لذيذه وقتي با اونها باشم غصه و غم ندارم دنيا برام قشنگه هيچ چيزي كم ندارم. 5 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ پیغمبر ما محمد (ص) پیغمبر خوب ما......... نور خدا محمد (ص) چراغ راه مردم .........رهبر ما محمد (ص) ما کودکان همیشه.........گوییم یا محمد (ص) ما پیرو تو هستیم صل علی محمد ای پیرو محمد.........ای کودک مسلمان قلب تو پاک و روشن ......... از نور دین و ایمان یارو نگهدار تو ......... باشد خدا و قران بگو تو ،یا محمد صل علی محمد تو حوض خونه ما..........ماهيهاي رنگارنگ بالا و پايين مي رن........با پولکاي قشنگ کلاغه تا مي بينه.........کنار حوض مي شينه ...........مي خواد ماهي یگيره ماهيا تا مي بينن........به زير آبها ميرن .....کلاغ شيطون مي شه زار و پريشون .....کلاغ شيطون مي شه زار و پريشون 4 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ دویدم و دویدم, به قلکم رسیدم زدم اون رو شکستم تا پول بیاد تو دستم ,هیچی نبود تو قلک به جز یک سوسک کوچک سوسکه بگم چی کار کرد؟ ترسیدوزود فرار کرد خونه ی اون خراب شد دلم براش کباب شد دویدم و دویدم, رفتم برای سوسکه یک قلک نو خریدم 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تپلویم تپلو صورتم مثل هلو قد و بالام کوتاه چشم و ابروم سیاه مامان خوبی دارم می شینه توی خونه می بافه دونه دونه می پوشم خوشگل می شم مثل دسته گل میشم 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ چیک چیک چیک، بارون ها در گوش، ناودون ها باز آواز، می‌خونند به یادم، می‌مونند یک روز، بارونی روز آسمونی قدر این، رحمت رو می‌دونم، می‌دونی این روزها، که بارون می‌باره آسمون با یک چتر، یک کلاه زود می‌افتم به راه آواز قطره‌ها آهنگی آشناست این آهنگ زیبا مانند یک دعاست تو راه مدرسه می‌خونم، یک دو سه دفترم آسمون بارون هم یک درسه 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ كلاغه عاشق شده عاشق یك قناری با مادرش دو شب پیش رفته به خاستگاری عروسیشون امشبه رو شاخه‌ی صنوبر مهموناشون می‌رسند با صد مدل بال و پر شام عروسیشونه گندم دونه دونه هركسی خورده امشب جیك و جیك و جیك می‌خونه 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ حسني بي دندون شده زارو پريشون شده بي احتياطي كرده حالاپشيمون شده با دندوناش شكسته بادوم سخت و پسته مك زده به آبنبات هي ميخورده شكلات قندونو خالي كرده واي كه چه كاري كرده دونه به دونه دندوناش خراب شدن يواش يواش تا خونه همسايه ها مياد صداي گريه هاش 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ آهاي آهاي آ گرگره اين رودخونه بزرگه آبش خيلي زياده نميشه رفت پياده بايد كه دست بكارشي يه قايقي سوارشي كسي تورو نبينه بگيره دمتو بچينه 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ مادربزرگ وقتي اومد خسته بود چار قدش و دور سرش بسته بود صداي كفشش كه اومد دويدم دور گُلاي دامنش پريدم بوسه زدم روي لُپاش تموم شدن خستگي هاش 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ توپ سفیدم قشنگیو و نازی حالا من می خوام برم به بازی بازی چه خوبه با بچه های خوب بازی میکنیم با یه دونه توپ چون پرت میکنم توپ سفیدم را از جا میپره میره تو هوا قل قل می خوره تو زمین ورزش یکو دو وسه و چهارو پنج و شش 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ ما گلهاي خندانيم ......... فرزندان ايرانيم ايران پاك خود را ......... مانند جان مي دانيم ما بايد دانا باشيم........ هوشيار و بينا باشيم از بهر حفظ ايران .......... بايد توانا باشيم آباد باشي اي ايران ....... آزاد باشي اي ايران از ما فرزندان خود ........ دلشاد باش اي ايران 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ ببین عزیز جون وقتی که مهمون می رسه براتون عاقل باش کاری بکن که اون به همه بگه این نداره لنگه بی همتاست هی نگو مامان شیرینی می خوام از این می خوام از اون می خوام یالا بده همین حالا تا برم سر جام بشین شاد و خندون خوشرو ومهربون مثل فرشته تو اتاق هی ندو این ور و اونور ندو این کارا زشته اونوقت میگن وای چه بلاست چه بچه ای چه بد اداست ایوا... بابا. 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ مدادم و مدادم این روزا خیلی شادم چونکه می خوام با دوستان برم به کودکستان تراش می یاد کنارم خیلی دوستش می دارم انگار با من داداشه ! سرم رو می تراشه حالا چقدر تیزم من عاشق پاییزم من ! 1 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ گمشده تو باغ هولو بچه تنهای لولو نشسته گریه میکنه اهو، اهو، اهو، اهو میگه لولوی خور خوره دیگه منو نمی‌‌خوره دیگه منو دوست نداره سره منو نمیبره دیگه منو نمی‌‌خوره 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تو قفساي باغ وحش حيووناي رنگارنگ پرنده هاي كوچولو ميمون و شير و پلنگ ميمونه شكلك مياره مردُم رو خوشحال ميكنه با يه دونه توپه كوچيك تنهايي فوتبال ميكنه نگاه كن اون خرس رو وايستاده روي دو پا خرگوش رو نگاه كنيد هي ميپره تو هوا طاووس رو نگاه كنيد چه خوشگل و قشنگه چترشو هي باز ميكنه ناز و خوش آب و رنگه 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تو قفساي باغ وحش حيووناي رنگارنگ پرنده هاي كوچولو ميمون و شير و پلنگ ميمونه شكلك مياره مردُم رو خوشحال ميكنه با يه دونه توپه كوچيك تنهايي فوتبال ميكنه نگاه كن اون خرس رو وايستاده روي دو پا خرگوش رو نگاه كنيد هي ميپره تو هوا طاووس رو نگاه كنيد چه خوشگل و قشنگه چترشو هي باز ميكنه ناز و خوش آب و رنگه لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ صبح كه از خواب پا ميشم اول آفتاب پا ميشم يه كمي ورزش ميكنم تو باغچه نرمش ميكنم صدا ميزنم مامان جون چايي رو بريز تو فنجون وقتي چايي رو نوشيدم مامانو بابارو بوسيدم ميرم به كودكستان خوشحال و شاد و خندان 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده