Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۰ از پلنگ چیتا، نخستين نگارش سری X سیستمعامل مکینتاش1 (Mac OS X) تا به امروز، نزدیک به دهسال میگذرد. در این سالها، اپل فراز و نشیبهای بسیاری داشته و سعی کرده در هر نگارش عرضه شده از این سیستمعامل، محصولی قدرتمندتر، کاربرپسندتر و با قابلیت استفاده بالاتر نسبت به نسخههای پیشین ساخته و در اختیار علاقهمندان محصولات خود قرار دهد. تلاشی که در بسیاری موارد با موفقیتی چشمگیر و در برخی مقاطع زمانی، با نارضایتی کاربران مکینتاش و در نتیجه تلاش برای ارائه سیستمعاملی بهتر همراه بوده است. مسلم آن است که تلاش شرکتهایی مانند مایکروسافت، هیولت پاکارد و همچنین جنبش نرمافزاری اپنسورس و در رأس آنها انواع توزیعهای لینوکس برای تصاحب سهم بیشتری از بازار سیستمعاملهای دنیا، مجالی برای توقف، نه برای اپل که برای هیچیک از دیگر تولیدکنندگان سیستمعاملها باقی نگذاشته و در نتیجه هر یک از این غولهای نرمافزاری به دنبال عرضه محصولی نوین با هدف برطرفكردن مشکلات پیشین کاربران در کاربری سیستم و پاسخگویی به نیازمندیهای جدید ایشان هستند. قاعدهای که اپل نیز از آن مستثنی نبوده و عرضه نگارش جدید سیستمعامل مکینتاش با نام تجاری Lion (شیر) شاهدی بر این مدعا است. سيستمعامل Lion، بهگفته استیو جابز در کنفرانس سالیانه توسعهدهندگان اپل، به همراه بیش از 250 ویژگی جدید، تمرکز خود را بر رابط بصري (يا گرافیکی) کاربر (GUI) و آساني استفاده از آن قرار داده و اپل با عرضه آن امید فراوانی دارد تا کاستیهای موجود در نگارش قبلی، یعنی Snow Leopard را که از حیث کارایی و امنیت، جایگاه قابلقبولی در میان سیستمعاملهای دنیا دارد، برطرف کند. در مجموعه مطالب پيشرو ضمن بررسی مهمترین تغییرات صورت گرفته نسبت به نگارشهای گذشته، جذابترین و کاربردیترین ویژگیهای افزوده شده را معرفی کرده و به بررسی آنها پرداختهايم. پيوست: 1- کاراکتر X در پیشنام يا پسنام محصولات اپل مانند Mac OS X یا XCode معرف دهمین نگارش این محصولات بوده که استفاده از کاراکتر یونانی معادل، روشی مرسوم در میان تولیدکنندگان نرمافزارها و برنامههای کاربردی است. استفاده از این کاراکتر یا واژه X در طول مقاله حاضر نیز، به همین مفهوم اشاره دارد. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۰ نصب سیستمعامل نیازمندیهای فنی لازم برای نصب سیستمعامل حاضر نسبت به نسخه Snow Leopard تغییر چندانی نداشته و از سال 2007 که اپل استفاده از معماری 32 بیتی اینتل را در محصولات خود متوقف کرد، معماری 64بیتی به نیازمندی اصلی سیستمعامل مک تبديل شد. پس از گذشت چهار سال از مهاجرت به پردازندههای 64بیتی اینتل، این نخستين نگارش از سیستمعامل مک است که با حذف موتور ترجمه Rosetta و جلوگیری از نصب آن توسط کاربر، برنامههای قابل اجرا روی نسل گذشته سیستمهای مک را موسوم به PowerPC پشتیبانی نکرده و بهنوعی زنگ پایان فرصت کاربران را برای بهروزرسانی برنامههای کاربردی خود بهصدا درآورده است. اگرچه در نگاهی آکنده از منطق، چهار سال زمانی بهغایت کافی برای تغییر عادتها و استفاده از برنامههای کاربردی توسعهدادهشده برای سیستمهای مبتنیبر معماری اینتل است، اما حقیقتی که نباید از آن چشم پوشید آن است که بسیاری از برنامههای توسعه داده شده برای PowerPC همچنان در میان کاربران سیستمهای مك رواج دارند. میتوان دلایل مختلفی را هم برای آن برشمرد که از آنجمله، قیمت بالای برخی برنامههای کاربردی جدید مانند فتوشاپ یا نبود گزینه تجاری معادل برای يك برنامه خاص مانند Quicken است. علاوه بر مورد فوق، Lion از حیث دیگری نیز بسیار متفاوت از نگارشهای گذشته است. اپل پس از تجربه موفق عرضه محصولاتی مانند iLife، iWork و Aperture از طریق فروشگاه آنلاين Mac App Store، در اقدامی تعجب برانگیز، در ابتدا تنها رسانه عرضه نگارش Lion را نیز فروشگاه مک اعلام کرد تا بهنوعی جهتگیری خود را بهسوی محاسبات ابری و حذف هزینههای ناشی از تهیه، بستهبندی و توزیع میلیونها نسخه از رسانههای انتقالی مانند لوحهای فشرده، بیش از پیش نمایان سازد. سیاستی که البته بهدلیل نبود زیرساخت اینترنت پرسرعت برای بارگذاری نزدیک به 8/3 گیگابایت در تمامی نقاط دنیا، با نارضایتی بسیاری از کاربران مک، همراه شد و اپل را متقاعد ساخت تا از ماه آگوست، سیستمعامل Lion را روی حافظههای فلش و با قیمت 69 دلار (40 دلار گرانتر از نسخه آنلاین) در فروشگاههای رسمی خود عرضه کند. نصب Lion، بیاندازه آسان است. در واقع پس از بارگذاری و اجرای فایل نصب، تنها گام باقیمانده موافقت با شرایط استفاده و مشخص کردن محل نصب بوده (شكل 1) و در چشم بههم زدنی صدای غرشی مهیب بهگوش خواهد رسید! اما اگر از کاربران حرفهای یا اندکی کنجکاو سیستمهای کامپیوتری باشید، بدون شک این سؤال برایتان بهوجود آمده که نصب سیستمعاملی جدید روی یک سیستمعامل دیگر و روی یک فضاي ذخيرهسازي یکسان و بدون استفاده از دیسک بوت چگونه امکانپذیر خواهد بود؟ در واقع، هیچ معجزه یا خلاقیت خارقالعادهای در کارنیست. پس از اجرای فایل نصب و دنبال کردن مراحل آن، سیستم از نو راهاندازي شده و نگارش Lion با پارتيشنبندي دوباره هاردديسك و اشغال نزدیک به 650 مگابایت از آن (پس از فشردهسازی فایل نصب)، پارتیشنی را ایجاد میکند که علاوه بر نصب سیستمعامل از روی آن، در آینده بهعنوان پارتیشن بازیابی(Recovery Partition) نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت. شكل 1- نمایی از صفحه نخست برنامه نصب Lion خرید و نصب سیستمعامل Lion در ایران اگرچه در ایران عدم رعایت حق تألیف محصولات نرمافزاری یا همان کپیرایت، در حال تبدیل شدن به یک عادت و روال معمول برای جمع کثیری از فعالان حوزه فناوری اطلاعات است، اما واقعیت آن است که همچنان هستند کاربرانی که تا هرکجا که امکانپذیر باشد، از خرید و استفاده از نرمافزارها یا سیستمعاملهای غیررسمی که بهلطف نبود قانونی مدون در این بخش، در تمامی فروشگاههای سراسر کشور در دسترس عموم قرار دارند، حذر کرده و سعی میکنند تا بهنوعی نسخه اصل محصول مورد نظر خود را بهدست آورده و از آن استفاده کنند. خبر خوش برای این گروه از طرفداران سیستمعامل مک آنکه در حال حاضر، دستكم دو روش برای خرید قانونی سیستمعامل Lion، با قیمت معقول 29 دلار در کشور وجود دارد؛ البته بهدلایلی که نیازی بهتکرار آنها نیست، با دشواریهایی همراه است. روش نخست تهیه یک کارت ویزای بینالمللی از طریق یکی از بانکهای عرضهکننده این خدمات و سپس خرید Lion از طریق فروشگاه مک است. روش دوم که اجرای آن بهمراتب سریعتر و سهلتر از روش قبل است، خرید یک کارت هدیه iTunes از یکی از فروشگاههای عرضهکننده محصولات اپل در تهران یا شهرستانها و استفاده از آن برای خرید سیستمعامل جدید اپل است. در واقع این کارت، حکم کارتاعتباری یکبار مصرفی را دارد که پس از استفاده دیگر قابليت شارژ ندارد و چیزی شبیه به کارتهای هدیه ارائه شده توسط بانکهای کشور است. اگرچه پوشیدن لباس، رفتن به یکی از مغازههای عرضه غیرقانونی نرمافزارهای مک و خرید یک سیستمعامل Lion و حتی سادهتر از آن، بارگذاری غیرقانونی این محصول از طریق سایتهای بهاشتراکگذاری فایل، فرآیندی بهمراتب سادهتر و صد البته به لحاظ اقتصادی بهصرفهتر است، اما در حقيقت، این روش چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ انسانی عملی ناپسندبوده و بهنوعی تضییع حقوق تولیدکننده محسوب میشود. بنابراین، کمی زحمت را بهجان بخرید، اما جزء سارقان نرمافزاری نباشید! ساخت دیسک بازیابی سیستمعامل Lion سیستمعامل Lion در زمان نصب اولیه، بخشی از حافظه جانبی را به پارتیشن بازیابی (Recovery Partition) اختصاص میدهد تا در موقع لزوم کاربران بتوانند با استفاده از اطلاعات موجود روی این بخش از حافظه سیستمعامل را دوباره نصب یا بازنصب (Repair) کرده یا از ابزارهای تعبیه شده در آن برای برطرفکردن ایرادهاي پیش آمده استفاده کنند.اما موضوع قابل توجه آن است که چه در زمانی که خود حافظه جانبي دچار مشکل شود یا زماني كه بخواهیم سیستمعاملی را که با هزار زحمت از فروشگاه مک بارگذاری کردهایم، روی سیستم دیگری نصب کنیم، تنها ابزاری که میتواند کاربر را از یک کابوس بزرگ نجات دهد، وجود یک نسخه از سیستمعامل روی یک حافظه خارجی یا لوح فشرده است. اگرچه از همان نخستين ساعات عرضه سیستمعامل Lion، روشهای مختلفی برای ساخت چنین دیسکی روی پایگاههای اینترنتی قرار گرفت، اما ارائه برنامهای از جانب اپل با نامLion Recovery Disk Assistant علاوهبر تأیید این نیاز، خیال کاربران غیرحرفهای را نیز از بابت ساخت آسان یک دیسک پشتیبان آسوده كرد. با استفاده از این برنامه کاربر ميتواند روی هر نوع حافظه جانبی خارجی با حداقل گنجايش يك گیگابایت، سیستمعامل Lion را پشتیبان گرفته و در مواقع لزوم از آن استفاده کند.البته ذکر این نکته ضروری است که راهحل دیگری نیز وجود دارد و آن خرید فلش سیستمعامل Lion است که توسط اپل و با قیمت 69 دلار به بازار عرضه شده است تا آندسته از کاربرانی که علاقهاي به بارگذاری این سیستمعامل از فروشگاه مک نداشته یا حوصله ساخت دیسک پشتیبانی را ندارند، خیلی راحت، وارد فروشگاههای عرضه محصولات اپل شده و با یکی از این فلشها خارج شوند. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۰ رابط بصري کاربر فارغ از آنکه اپل چه رؤیایی در سر میپروراند، اینجا همهچیز بیاندازه عطر و بوی سیستمعامل تلفنهمراه و تبلت این شرکت، یعنی iOS را دارد. موضوعی که از بدو نخستين اجرای Lion و نمایان شدن صفحه ورود با پسزمینهای با بافت مات و یکسان با نوع بهکارگرفته شده در سيستمدادههاي اعلاني (Notification) نگارش پنجم سیستمعامل موبایل، توجه هر کاربر قدیمی مک را بهخود جلب خواهد کرد. اما بهجز پسزمینه، تغییرات دیگری نیز در صفحه ورودMac OS X V10.7 ایجاد شده که از آنجمله میتوان به قرارگرفتن تصاویر کاربران در قابي دایرهای و امکان دستیابی به برخی اطلاعات سیستمی مانند آدرس اینترنتی فعلی، نام کامپیوتر و جزئیات نسخه جاری، با کلیکهای متوالی روی ساعت در بالا سمت راست صفحه ورود اشاره کرد (شكل 2). شكل 2- صفحه ورود به سیستم با پسزمینهای مشابه iOS از صفحه ورود که بگذریم، در یک کلام میتوان گفت، تغییرات ظاهری و گرافیکی انجام شده در Lion بهحدی زیاد و متعدد هستند که میتوان آن را بهنوعی یک بازسازی کامل و تجدید نظر در بسیاری از زیرساختهای فکری دهسال گذشته طراحان رابط گرافیکی کاربری سری X سیستمعامل مک دانست. نخستين بخش از سریال تغییرات رابط گرافیکی Lion را میتوان در رابط آکوا (Aqua) يافت؛ بهرغم آنکه اپل همچنان با همین نام درباره رابط بصري سيستمعامل خود صحبت میکند، اما بهوضوح چه از حیث رنگبندی و چه از نظر اندازه و ابعاد تغییرات بسیاری کرده است (شكل3 ). اگرچه در طول سالهای گذشته نیز بهمرور تغییراتی در این حوزه بهوجود آمده بود، اما نگارش جدید این فرآیند را در سه بخش رنگ، کنتراست و شکل ظاهری، تا حد ممکن تسریع کرده است. شكل 3- (الف) المانهای کنترلی در نگارش Snow Leopard. (ب) المانهای کنترلی در نگارش Lion. اپل هدف از این تغییرات گسترده را تأکید و تمرکز بیشتر روی محتوا و خارجکردن المانهایگرافیکی از حوزه توجه کاربران عنوانکرده و اگرچه تا حدی درست و قابلقبول است، اما باید به این نکته توجه داشت که گاه همین تغییرات باعث سردرگمی کاربران شده و بهرهوری ایشان را تا حد زیادی کاهش میدهد. زيرا كاربران، پس از سالیان طولانی استفاده از المانهای گرافیکی مشابه و خوگرفتن به رنگ و لعاب انواع کنترلها، حال باید بهجای استفاده از روتینهای فکری، مدتي را با سردرگمی ناشی از این تغییرات دست وپنجه نرم کنند. براي نمونه، به دليل کاهش اندازه دکمههای سهرنگ نوار عنوان، کمی بیدقتی میتواند بهجای کوچک کردن يك پنجره، به بستن آن منجر شود که به يقين شرایطی نامطلوب و ناخوشایند است. نوار پیمایش (Scroll Bar) یکی دیگر از تغییرات ملموس ایجاد شده در نگارش جدید سیستمعامل مک، تغییر شکل ظاهری و کارکرد منطقی نوار پیمایش (Scroll Bar) است. زمانی که در سال 2007 نخستين نسخه از سیستمعامل iOS بههمراه آیفون رونمایی شد، خلاقیت طراحان اپل در نحوه نمایش و استفاده از نوار پیمایش، مورد تحسین و تمجید کارشناسان قرار گرفت. زيرا این نوارها تنها در زمان نیاز (لمس و حرکت انگشت روی نمایشگر بهسمت بالا یا پایین) پدیدار شده و در نتیجه بهجز در زمان استفاده، نمایش داده نمیشد. موضوعی که در ابزاری مانند آیفون با نمایشگری 3,5 اینچی، بینهایت حائز اهمیت بوده و افزایش بهرهوري را بههمراه خواهد داشت. اما ورود آن به Lion (شكل 4)، با توجه به اندازه نمایشگر سیستمهای مجهز به این سیستمعامل، بیشتر به یک تغییر سلیقهای شبيه است تا یک ضرورت طراحی. زیرا نوارهای پیمایش از دید کاربران کارکردی بیشتر از یک پیمایش صرف دارند، نوار پیمایش مشخص میسازد که آیا محتوایی بهغیر از آنچه در محدوده حاضر قابل رویت است، وجود دارد يا خير و همچنين ایدهای از میزان محتوای غیرقابل مشاهده به کاربر میدهد. شاید بههمین دلایل است که در بخش تنظیمات سیستم، گزینهای برای بازگرداندن نحوه نمایش نوار پیمایش تعبیه شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 4- نوارهای پیمایش در Lion علاوه بر این، تغییر کارکرد منطقی نوار پیمایش در نسخه Lion از جمله تغییراتی است که میتواند برای هر کاربری به یک کابوس تبدیل شود. در اين سيستمعامل، زمانی که دو انگشت خود را روی مجیک ماوس یا Trackpad به سمت بالا حرکت میدهید، برخلاف شکل معمول و مشابه سیستمهای لمسی مانند آیفون و آیپد، محتوای پیشرو به سمت بالا حرکت کرده و بخشهای پایینی محتوا بهنمایش درخواهد آمد. این نوع کارکرد اگرچه به شکل طبیعی تعامل با دنیای پیرامون بسیار نزدیک است، اما با تمام عادتهای کاربران در تضاد کامل بوده و از این نظر دشواریهای فراوانی را برای آنها بهدنبال دارد. البته، جای بسي شکر دارد که این مورد نیز مانند نحوه نمایش نوار پیمایش قابلتنظیم بوده و در هر زمان میتوان آن را بهحالت غیرطبیعی، اما مرسوم و آشنا بازگرداند. بههر ترتیب، تغییرات ایجاد شده در نمایش نوارهای پیمایش را میتوان بخشی از رویکرد و تعریف جدید اپل از سادگی دانست. نوعي سادگی که اگرچه در محصولاتی مانند آیفون و آیپد، به سبب نوع متفاوت تعامل این نوع وسایل با کاربران و محدودیتهای نمایشی این ابزار توجیه منطقی و قابل قبولی دارد، اما موضوعی که اپل باید به آن توجه ویژه داشته باشد آن است که تلاش برای فراهم آوردن تجربهای یکسان میان ابزارهای لمسی و سیستمهای کامپیوتری رومیزی و قابل حمل، با فرض درست بودن این رویکرد، باید در فرآیندی تدریجی و مدقانه انجام شود تا نارضایتی کاربران وفادار این شرکت را به دنبال نداشته باشد. تغییر اندازه پنجره شاید برای کاربران ویندوز و بسیاری دیگر از سیستمعاملهای موجود (البته بهغیر از کاربران مک) کمی عجیب بهنظر آید، اما این یک حقیقت است: قابلیت تغییر اندازه پنجرهها، یک ویژگی جدید محسوب ميشود! پس از سالها انتظار، سرانجام سيستمعامل Lion، این امکان را برای کاربران فراهم میآورد تا پنجرههای موجود در صفحه را در هر جهت (چهار جهت اصلی و چهار گوشه) به هر گونه که مایلند تغییر داده و بهاندازه و تناسب دلخواه درآورند (شكل 5). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 5- قابلیت تغییر اندازه پنجرهها اما سؤال اصلی اين است: چرا اینقدر دیر؟! تعبیه نكردن قابلیت تغییر اندازه پنجرهها در مک سابقهای طولانی داشته و بهرغم تبدیلشدن این ویژگی به یک استاندارد نانوشته در سیستمهای نرمافزاری از دهه 1980 میلادی تاکنون، در هیچیک از نسخههای این سیستمعامل مورد استفاده قرار نگرفتهاست. پاسخ به این سؤال در طرز تفکر طراحان اپل نهفته است و آن علاقه شدید به حفظ ظاهر گرافیکی مرتب و دستهبندیشده پنجرهها است که تاکنون دوام آورده و البته نسخه Lion پایان این نگرش دستو پاگیر خواهد بود.موضوع مهم ديگر، آن است که خبری از حاشیههای معمول برای تغییر اندازه پنجرهها، در سیستمعامل مک نبوده و در نتیجه مهندسان اپل چارهای جز اختصاصدادن چند پیکسل در اطراف لبههای هر پنجره برای این منظور نداشتهاند. بنابراین، هرگاه در بیشه اپل قصد داشتيد اندازه پنجرهای را تغيير دهيد، کافی است تا در محدوده چهار تا پنج پیکسل از لبههای آن کلیککرده و با استفاده از نشانگر که حالا به شکل مخصوصي تغییر اندازه و شکل داده است، پنجره را به اندازه دلخواه خود درآورید. همچنین استفاده از دکمههای Shift و Option، بهترتیب برای افزایش یا کاهش اندازه پنجره، با حفظ نسبت اندازه فعلی و تغییر اندازه بهنسبت مرکز پنجره از جمله امکاناتی است که کاربران را در پذیرفتن این تغییر بزرگ یاری خواهند کرد. برنامههای تمام صفحه یکی از ویژگیهایی که با قابلیت تغییر اندازه پنجرهها بیارتباط نبوده و بهنوعی جای خالی آن در نگارشهای پیشین سیستمعامل مک بهشدت احساس ميشد، ویژگی اجرای برنامههای کاربردی بهصورت تمام صفحه (Full Screen) است. استانداردی که مشابه آن در بسیاری از سیستمعاملها وجود داشته و افزایش بهرهوری کاربر را بهدنبال خواهد داشت. در Lion در گوشه بالا و سمت راست پنجره هر برنامهای از جمله مرورگر سافاری، تقویم و پست الکترونیک، که از این قابلیت پشتیبانی کند، علامت بزرگنمایی ظاهر مي شود که با کلیک روی آن، برنامه، ضمن پوشاندن تمامی پنجرهها و Dock اصلی بهصورت تمام صفحه اجرا شده و حتی منوی فوقانی برنامه نیز پنهان میشود، که با بردن ماوس به بالای صفحه دوباره پدیدار شده و میتوان از گزینههای موجود استفاده کرده یا از حالت تمام صفحه خارج شد(شكل 6). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 6- دکمه بزرگنمایی برنامههای کاربردی آنها را به حالت تمام صفحه تبديل ميكند. آنچه باید درباره این ویژگی دوستداشتنی به آن توجه داشت، این است که برخلاف بسیاری از سیستمعاملهای مرسوم، تمام صفحهشدن یک برنامه کاربردی تنها بهمعنای پوشاندن سایر پنجرهها یا Dock اصلی نبوده و در واقع، برنامه مذکور فضایی جدید و ويژه را بهخود اختصاص میدهد، يعني کاربر ميتواند چندین برنامه تمام صفحه و پنجرههای متعدد را در کنار یکدیگر در حال اجرا داشته باشد و بدون نیاز به کوچکسازی آنها و تنها با استفاده از کلیدهای میانبر یا قابلیت چندلمسی Trackpad موسوم به Multi Gesture میان این فضاها بهحرکت پرداخته و فعالیتهای روزانه خود را بهانجام رساند كه اين مزیتی بزرگ و قابلیتی کاربردی برای کاربران مک است. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۰ مدیریت پنجرهها در طول سالهای گذشته طراحان اپل روشهای مختلفی را برای مدیریت محتوا، پنجرهها، ابزارکها و در یک جمعبندي کلی، ابزارهای مختلف مدیریت پنجره آزمودهاند. نخستين این روشها و بهنوعی موفقترین آنها، Exposé بود (شكل 7) که در سال 2003 و همزمان با نسخه Panther معرفی شد و به كاربر اجازه ميداد تا با قراردادن نشانگر ماوس در يكي از چهار گوشه صفحه نمايش همه پنجرههاي باز خود را به اندازهاي كوچك كند كه بدون همپوشاني در كنار هم ديده شوند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 7- نمایی از 'Expose در نگارش Panther دو سال بعد، نگارش Tiger مفهوم Dashboard را معرفی کرد (شكل 8) که ضمن فراهم آوردن فضایی اختصاصی برای ابزارکها (Widget)، آنها را از صفحه نمایش اصلی مجزا میكرد. این روند اگرچه تا سال 2007 و معرفی Leopard با ویژگی دوستداشتنی میزکارهای مجازی تحت نام Spaces، که امکان جداسازی منطقی برنامههای کاربردی مختلف را با توجه به سليقه کاربر فراهم میآورد، ادامه داشت (شكل9)، اما یک مشکل اساسی در استفاده بهینه از این ابزارها وجود داشت و آن چیزی نبود جز سادگی کاربردی. در واقع، هر یک از این ویژگیها با کلیدهای میانبر یا حرکات چندلمسی مختص بهخود و شکل ظاهری متفاوت، بهتنهایی و جدا از یکدیگر، ویژگیهایی جذاب و کاربردی بودند، اما استفاده از آنها در یک فضای تعاملی نیازمند آشنایی با نحوه دستیابی به هر یک بود. ضمن آنکه برای بسیاری از کاربران عادی، نه حرفهای مک، برقراری ارتباط با برخی از این قابلیتها مانند میزکارهای مجازی و استفاده درست و بهموقع از آنها اگر نه غيرممکن كه بسیار دشوار و زمانبر بود. زيرا Spaces کاربر را با میزکارهایی مجازی و موازی مواجه میسازد که هر کدام مجموعهای از آیکونهای مختص بهخود را داشته و چندان با عادتهای گذشته و حتی نیازهای طیف وسیعی از کاربران همخوانی ندارد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 8- نمایی از Dashboard در نگارش Tiger برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 9- نمایی از میزکارهای مجازی(Spaces) در نگارش Leopard طراحان اپل برای برطرفکردن این مشکلات در نگارش جدید سیستمعامل خود، محیطی را با نام Mission Control معرفی کردند که تمامی قابلیتهای پیشین را البته با كمي محدوديت، به صورت يكجا در خود داشته و با استفاده از كليدهاي ميانبر يا حركت چهارانگشت به سمت بالا روي Track Pad، همه ابزارها، پنجرهها و... را روي پس زمينه خاكستري بافتدار معروف پيشروي كاربر حاضر ميكند (شكل 10). محیط Mission Control را بهطور منطقی میتوان به دوبخش اصلی تقسیم کرد: قسمت فوقانی که مانند نواری، برنامههای تمام صفحه (که در Lion هر یک میزکار مجازی جدید محسوب میشوند)، میزکارهای مجازی ایجاد شده توسط کاربر و Dashboard را در برگرفته و قسمت ديگر يا رديف مياني كه پنجرههای فعال در سیستم را که با توجه به برنامه کاربردی، گروهبندی و با آیکون آن برنامه خاص نشانگذاری شدهاند، نمايش ميدهد. Dock نيز كماكان در اين محيط به نمايش درآمده و در دسترس است. کاربردهای بسیاری در صفحه کنترل تدارک دیده شده که کاربری و استفاده از این ویژگی را تا حد زیادی آسان میکند. از جمله جذابترین این قابلیتها میتوان به امکان انتقال هر یک از گروه پنجرهها به یکی از میزکارهای مجازی موجود، ایجاد میزکار جدید با کشیدن یک پنجره (یا صرفاً نشانگر) به بالا و راست صفحه و کلیک روی علامت + ظاهرشده و استفاده از کلید Option برای بستن هر یک از میزکارها، بهجز برنامههای تمام صفحه و میزکار اصلی اشاره کرد. نکته مهم آن که اگرچه معرفی Mission Control محدودیتهایی مانند از بينرفتن قابلیت جاگذاری شبکهای میزکارهای مجازی را با خود بههمراه دارد، اما چنانچه با نسخههای پیشین مک کارکرده باشید، تصدیق خواهید کرد که محیط جدید برای کاربران عادی و کسانی که قصد مهاجرت به سیستمعامل اپل را دارند، بهمراتب کارایی بالاتری دارد؛ هر چند كه ممكن است اين ويژگي کاربران حرفهای را تا اندازهای ناامید كند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 10- محیط کنترل (Mission Control) مدیریت برنامههای کاربردی؛ خون iOS در رگهای مک هنگامي که صحبت از مدیریت برنامههایکاربردی در سیستمعامل مک بهمیان میآید، نوار Dock، بهترین گزینه پیشروی کاربران خواهدبود که با ساختاری منسجم و دسترسی آسان، تقریباً در تمامی شرایط، دستیابی به برنامههای کاربردی نصبشده را روی سیستم فراهم میآورد. اما Dock نیز در مقام یک راهانداز برنامه محدودیتهای خاص خود را دارد. بسیاری از کاربران عادی و معمول سیستمهای کامپیوتری علاقه دارند تا در تمامی زمانها به همگی برنامههایکاربردی خود دسترسیداشتهباشند که درباره کاربران مک این بهمعنای Dock مملو از نرمافزارهایگوناگون است که میتواند سردرگمی و کلافگی کاربر را بههمراه داشته باشد. در نگارشهای گذشته، اپل برای برطرفكردن این مشکل دو ابزار Finder و Spotlight را معرفی کرد تا کاربران در هر زمان بتوانند برنامه مورد نظر خود را جستوجو کنند. اما بگذارید کمی به میزان کاربردی بودن این ابزارها برای کاربران غیرحرفهای بپردازیم. واقعیت آن است که کلیک روی نواری رنگارنگ و مملو از آیکونهای خوشرنگ و لعاب بهمراتب سادهتر از جستوجوی یک برنامه کاربردی در Finder و سپس انتخاب آن است. اگر این موضوع چندان برای شما قابل درک نیست، میتوانید خود را جز کاربران نیمهحرفهای یا حرفهای سیستمهای کامپیوتری بدانید، زیرا در اغلب موارد، کاربران غیرحرفهای حتی نام یا املای برنامهای را که مایل به استفاده از آن هستند، بهدرستی نميدانند و بهدنبال شمایل گرافیکی آن روی Dock یا هرجای دیگر میگردند؛ تاکنون چندبار جمله «یک آیکون ... داشت» را شنیدهاید؟ شرایط اما میتواند از این نیز وخیمتر باشد. بسیاری از کاربران نوپا و تا اندازهای کسانی که بهتازگی قصد ورود به دنیای مک را دارند، با مفاهیمی مانند Finder، Spotlight، سیستمفايلي مك، دایرکتوری جاری و بسیاری دیگر از این موارد بهکلی ناآشنا بوده و یافتنبرنامه مورد نظر برای ایشان فرآیندی سخت و دشوار خواهد بود. در نگارش Lion، اپل با معرفی واسطی بهنام Launchpad ، سعی کرده تا ضمن برطرفکردن کاستیهای Dock کاربران را از دشوارییافتن یک برنامهکاربردی توسط Finder و Spotlight برهاند (شكل11). واسطی که چه از حیثمفهوم و چه از نظرآيكون و کارکرد، یک کپیمحض از فضای برنامههای کاربردی، موسوم به SpringBoard روی سیستمعامل iOS است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 11- واسط Launchpad، محلی برای نمایش صفحهبندی شده تمامی برنامههای کاربردی نصب شده واسط Launchpad را میتوان از طریق آیکون موجود در Dock، استفاده از میانبر چندلمسی (نزدیک کردن انگشت شصت و سه انگشت به یکدیگر روی Trackpad) یا کشیدن نشانگر به گوشهای مشخص از میزکار فعالکرد که در نتیجه نمایی شبکهگونه و صفحهبندی شده از تمامی برنامههایکاربردی موجود در پوشه /Applications یا هر پوشه دیگری با همین نام و در مسیرهای دیگر حافظه روی نمایشگر نقش خواهدبست، اما همانطور که پیشتر نیز گفته شد، Launchpad نهتنها ظاهر بلكه کارکردهای SpringBoard را نیز با خود به Lion آورده است و در نتیجه کاربران قادر خواهند بود تا با قراردادن آیکونها روی یکدیگر، برنامههای کاربردی همخانواده را پوشهبندی و با نگهداشتن دکمه Option و بردن نشانگر ماوس روی برنامهها، نسبت به حذف یا تغییر مکان آیکونها اقدام کرده یا با حرکت دو انگشت روی Trackpad، میان صفحاتمختلف نرمافزارهای نصب شده، کاربرد مورد نظر خود را جستوجو کنند (شكل12). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 12- پوشهبندی برنامههای کاربردی در Launchpad با این تفاسیر، اگر همچنان استفاده از Dock گزینه بهتری برایتان بهشمار میآید، کافی است تا آیکون برنامه کاربردی مورد نظر خود را از Launchpad کشیده و روی Dock رها کنید تا از این پس همیشه در دسترس باشد. اگرچه برای بسیاری از کاربرانحرفهای برنامههای بسیاری از جمله Overflow، Launchbar و Quicksilver برای دستیابی به این ویژگی ارجحیت فراوانی به Launchpad داشته و این گروه از کاربران ممکن است هرگز از این ویژگی (بهجز در زمان راهنماییدیگران)استفادهای نکنند، اما باید به این موضوع توجه داشت که Launchpad واسطی مطلوب و بینهایت آسان در بحث مدیریت برنامههای کاربردی بوده و مانع بروز بسیاری از سرگیجههای روزانه کاربران خواهد شد. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۰ 1- مدیریت اسناد؛ از ذخیرهسازی خودکار تا نسخههای رؤیایی نحوه تعامل میان کاربران، برنامههای کاربردی و اسناد از زمان ظهور نخستين کامپیوترهای شخصی در اوایل دهه 80 تا به امروز تغییر چندانینکرده است. اگرچه اپل در سال 1990 با عرضه ابزارهایی مانند OpenDoc تلاش كرد تا تغییراتی در این زمینه ایجاد کند، اما حضور شرکتهای بزرگی مانند ادوبی و مایکروسافت بههمراه محصولات چشمگیر و مملو از ویژگیهای کاربردی، شرکت نوپای استيوجابز را از دستیابی به موفقیتی قابلاعتنا در این حوزه بازداشت. دوام این رویکرد و عدم تلاش برای ارائه راهکارهایی برای مشکلاتی نظیر از دست رفتن ساعتها تایپ بدون ذخیرهسازی در زمان، از كار افتادن برنامهکاربردی، رونویسی تصادفی و غیرعمدی سندي بهجای ایجاد نسخهای جدید و اضافه و کمکردن اطلاعات به آن، انتخاب گزینه «ذخیره نکن» برای سندي با تغییرات ارزشمند در زمان بستن همزمان تمامی برنامهها یا خروج از سیستم یا مثلاً فراموشی نام یا محل ذخیرهسازی یک سند، بروز چالشی جدی را بههمراه داشته که در برخی مواقع و البته بدبینانهترین شرایط، به اخراج کارمندی از محل کار، اخراج دانشآموزی از مدرسه یا از دست دادن حجم انبوهی از زمان کاربران منجر شده است. در این شرایط، بديهي است که مشکلات مذكور ارتباطچندانی بهمیزان آموزش استفاده از سیستمهای کامپیوتری نداشته و در تمامی نسلها و سطوح مختلف کاربری، از پدربزرگها و مادربزرگها گرفته تا کاربران حرفهای، بهوفور یافت میشود. با کمی تأمل بهیاد خواهید آورد كه شما نیز بدون شک طعم تلخ از دست رفتن حاصل ساعتها تلاش را در اشتباهاتی مضحک هنگام ساختن، بازکردن یا ذخیره اسناد، بارها تجربه کردهاید. شرایطی که البته قرار نیست، ادامه یابد! طراحان Lion، برای پاسخگویی به همین مشکلات، مجموعهای از واسطهای برنامهنويسي نرمافزار با API را در قالب چارچوب کاری File Coordination فراهمآورده و در اختیار توسعهدهندگان قرار دادهاند که استفاده درست از آنها در نرمافزارها، مزایای بهغایت دوستداشتنی و نجاتبخشی را بههمراه خواهدداشت. مزایایی که از جمله مهمترین آنها میتوان به ذخیرهسازی خودکار اسناد و نسخهسازی از اسناد در طول حیات آنها اشاره کرد. اگرچه نسخههای پیشین سیستمعامل مک نیز از نوعی ذخیرهسازی خودکار پشتیبانیمیکردهاند (نرمافزار نسخهای جدید از سند مورد ویرایش با پسوند Autosaved میساخت) اما نگارش جدید با پیشرفتي كه نسبت به روشهای پیشین داشته، بهجای ایجاد فایلی جداگانه در کنار فایل اصلی، تمامی تغییرات را روی سند در حال تغییر ذخیره میکند. این ذخیرهسازی در مقاطع زمانی خاص به رویدادهای گوناگونی وابسته بوده که از آنجمله میتوان به ایجاد تغییرات گسترده، زمان بیکاری طولانی یا دسترسی برنامه دیگری به محتوای سند، مانند دسترسي مرورگر در زمان پیوست کردن یک فایل، اشاره کرد. اگرچه این ویژگیها میتوانند منجی بسیاری از لحظات تلخزندگی دیجیتالی ما باشند، اما عدم کنترل روی زمان ذخیره یک سند و ثبت تغییرات، خود میتواند مشکلات فراوانی را بههمراه داشته باشد. فرض کنید که در حال ویرایش متنی هستید و به ناگاه بخش بزرگی از محتوای آن را حذفمیکنید و پیش از آنکه بهخود بیایید، برنامه سند را ذخیره میکند؛ با این سناریو، بازهم ذخیرهسازی خودکار را ویژگی خوبی خواهید دانست؟ واقعیت آن است که تمامی تغییرات در اسناد، بهصورت آنی و لحظهای ذخیره نشده و از آن مهمتر، هیچیک از تغییرات ایجاد شده، تا زمان فشردن S+⌘ تثبیت نخواهند شد (شكل13)؛ میانبری قدیمی برای ذخیره یک فایل، که در نگارش جدید سیستمعامل مک، رنگ و بوی دیگری بهخود گرفته و سردمدار ویژگی جدیدی با نام «نسخهسازی» شده است. به طور كلي، این قابلیت کاربر را از ساختن و نگهداری نسخههای جداگانه از یک سند برای حفظ سابقه تغییرات صورت گرفته روی آن بینیاز كرده و مدیریت این فرآیند گاه سرگیجهآور را بهعهده میگیرد. شكل 13- منوی ذخیرهسازی یک مستند در قالب یک نسخه جدید. در حقیقت، در نگارش Lion هرگاه یک برنامه کاربردی بخواهد با استفاده از قابلیت ذخیرهسازی خودکار، یک سند را بهروزرسانیکند، ابتدا یک کپی از آن بهعنوان نسخهقدیمیتر تهیه کرده، سپس سند را با دادههای جدید رونویسی میکند. حال هر زمان که کاربر به مرور یا استفاده از نگارشهای پیشین یک سند نياز داشته باشد، کافی است روی گزینه “Browse All Versions…”، در منوی فوقانی برنامه کلیک کرده و در محیطی مشابه با Time Machine به تمامی نسخههای ثبتشده از آن سند چه به صورت محلی و چه روی حافظههای جانبی مانند Time Capsule اپل، دست یابد (شكل14). ویژگیهای بسیاری در این واسط جذاب قرار داده شده که از آنجمله میتوان به امکان انتقال محتوا از نگارشهای قدیمی به سند جاری (و برعکس) يا جایگزینی محتوای نگارش جاری با هر یک از نسخههای قدیمیتر اشاره کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 14- (الف) منوی دسترسی به تمامی نسخههای ذخیره شده (ب) مرورگر نسخههای مستند خبر خوب برای توسعهدهندگانبرنامههای کاربردی مک آنکه چارچوب برنامهسازی استاندارد Cocoa، مدیریت بسیاری از جزئیات پیادهسازی را از جمله حذف نسخههای بسیار قدیمی برعهده داشته و در نتیجه به فعالیت جداگانه از سوی آنها نیازی نخواهد بود. از ديگر ويژگيهاي اضافه شده به مدل ثبت اسناد Lion ميتوان به بازگشت به آخرین نسخه ذخیرهشده (Revert to Last Saved Version)، کپیسازی (Duplicate) و قفلگذاری سند (Lock) اشاره كرد که بهترتیب امکان بازگشت به آخرین نسخه ذخیره شده از سند توسط کاربر (با استفاده از منوی فایل يا کلید میانبر S+⌘)، تولید یک کپی از سند و در نهایت جلوگیری از ویرایش تصادفی یک فایل را امكانپذير ميكند. اما اجازه دهید، کمی درباره چگونگي ذخیرهسازی نگارشهای مختلف از یک سند دقیقتر شویم، چنانچه علاقهای به مباحث فنی و سطح پایین سیستمعامل ندارید، میتوانید با خیال آسوده از این بخش عبور کنید. اپل ادعا میکند، در بحث مدیریت حافظه و فضای اشغال شده توسط نسخههای مختلف یک سند، دقت لازم را بهخرج داده و تنها تغییرات صورت گرفته در هر نگارش را ذخیره میکند. واقعیت آن است که این ادعا صحت داشته و در زمان تولید یک نگارش جدید، فایلی در کنار سند اصلی تولید و محو (مانند آنچه در سیستمعامل ویندوز رخ میدهد) نمیشود. اما بههرترتیب واضح است که این دادهها در جایی روی حافظه سیستم ذخیره شده و در زمان نیاز استفاده ميشوند. طراحان اپل برای نگهداری اطلاعات مربوط به نسخههای مختلف از پایگاه دادههای SQLite بهره برده و اطلاعاتی مانند نگارشهای مختلف هر فایل، موسوم به generations، و محل ذخیرهسازی دادههای مرتبط با هر نسخه را در آن نگهداری میکنند (شكل 16). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 16 - نمای جدولهاي پایگاه داده مورد استفاده برای ذخیرهسازی اطلاعات مربوط به نگارشهای مختلف یک مستند در Lion برخلاف مکانیزم Time Machine، سیستم نسخهسازی این سیستمعامل به ذخیره یک کپی کامل از هر نسخه جدید از یک سند محدود نیست؛ بلکه پایگاه داده دیگری با نام ChunkStoreDatabase وجود دارد که سند را به بخشهای مختلف (Chunk) تقسیمکرده، سپس تغییرات هر بخش را نسبت به بخش متناظر در نسخه جدید ثبت میکنند. این فرآیند اگرچه چندان معجزهآسا نیست، اما چگونگی تقسیم یک فایل به بخشهاي مختلف، بهگونهای که هر نگارش تنها در چند بخش محدود نسبت به نسخه قبلی تغییر یابد، مسئلهای بينهایت دشوار و پیچیده است. فرض کنید که یک سند با حجم 10 مگابایت را به 10 قسمت یک مگابایتی تقسیمکردهایم. حال اگر تنها دو بایت یا سه بایت به ابتدای این فایل افزوده شود، آنگاه تمامی بخشهای موجود نسبت به نگارش جدید متفاوت بوده و در نتیجه یک کپی کامل از فایل ساخته خواهد شد. برای برطرفكردن این مشکل، اپل از روشي موسوم به Rabin Fingerprinting بهره برده که قطعات مختلف یک سند، براساس محتوای آن انتخاب شده و حتی با توجه به نوع فایل (تصویر، ویديو، پیدیاف و مانند آن) میتواند متغیر باشد. در نتیجه، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که تغییرات هر نسخه نسبت به نسخه قبل، به چند بخش محدود شده و به این ترتیب، فضای کمتری را اشغال کند. شکل جدید تعامل با اسناد، مزایای شگرفی را با خود بههمراه خواهدداشت. خروج از یک برنامه کاربردی يا خروج كلي از تمامی برنامهها در زمان راهاندازی دوباره سیستم يا خروج از حساب کاربری، بدون کمترین مشکل و حتی یک سؤال انجام ميشود. زيرا وضعیت هر برنامه کاربردی در سیستم باقیمانده و ذخیره خودکار محتوای برنامهها، مانع از بین رفتن تصادفی دادهها ميشود. همچنين امکان دستیابی به نسخههای پیشین یک سند، حتی پس از گذشت روزها از آخرین نگارش آن، چه بهصورت کلی و چه جزئی، مزیتی غیر قابل انکار و فوقالعاده کاربردی است. قطعه آخر این پازل، اگرچه با مدیریت اسناد چندان مرتبط نیست، اما این مجموعه را کامل میکند. در Lion، این امکان وجود دارد که تمامی برنامههای کاربردی كه در زمان خروج از سیستم در حال فعالیت بودهاند، در ورود دوباره به سیستم دوباره اجرا شده و وضعیت پیشین خود را چه از نظر محتوایی و چه حتی مکان نوارهای پیمایش، بهصورت خودکار بارگذاری کنند تا حتی به یک کلیک اضافي از جانب کاربر نيازي نداشته باشند. 2- امنیت اگرچه نگارش Lion، بهاندازه نگارش پیشین سیستمعامل مک، یعنی Snow Leopard در بحث ارتقای هسته اصلی سیستمعامل، مجموعه API و بهطور کلی هر آنچیز که از چشم کاربر نهایی پنهان است، پیشروی نکرده، اما همچنان تغییرات قابل توجهی در این زمينه داشته است که مرور برخی از مهمترین این تغییرات، میتواند به درک بهتری از کارکرد سیستمعامل بیانجامد.برخلاف مایکروسافت که سالیان بسیاری است، امنیت را اولویت نخست خود قرار داده و بهوضوح سعی در برطرف كردن مشکلات امنیتی سیستمعاملهای خود دارد، اپل سیاستی متفاوت را در پیش گرفته و از بحث امنیت، تا زمانی که شرایطی غیرعادی بروز نکرده1، سخنی بهمیان نمیآورد. همین امر باعث شده تا نتوان شاخص دقیقی از میزان امنیت سیستمعامل مک با توجه به نسبت کاربران آن به کاربران ویندوز، استخراج و بر اساس آن نظریهای قطعی صادرکرد. اما بدیهی است که در دنیایی مملو از بدافزارها و ویروسها، امنیت موضوعی بسیار ویژه بوده و حتی اپل، در پس سیاست سکوت خود، تلاشی جدی در این حوزه دارد. سیستمعامل مک در نسخه Leopard خود شاهد ورود قابلیت قرنطينهسازي یا Sandboxing بود. بهطور خلاصه و بسیار کاربردی، جعبه شنی قابلیتی است که اجرای درخواستهای مجاز یک برنامه کاربردی را محدود کرده و در نتیجه، اگر نرمافزار مذکور به بدافزار یا ویروسی خاص آلوده شود، آنگاه میزان خرابی ناشی از آن محدود و قابل کنترل خواهد بود. به عنوان مثال، یک برنامه کاربردی مانند ويرايشگر متن را که توسط کاربری مجاز با سطح دسترسی مدیراجرا شده است، در نظر بگیرید؛ چنین برنامهای بهطور طبیعی باید بتواند تمامی فایلهای داخل سیستم را حذف کند؛ چون کاربر مجری آن چنین دسترسی را دارد. مشخص است که چنین برنامهای در حالت طبیعی هرگز چنین درخواستی را برای سیستمعامل صادرنکرده و در صورتیکه چنین فرمانی از جانب برنامهکاربردی به سیستمعامل برسد، میتواند بهمعنای آلوده شدن برنامهکاربردی باشد. موضوعی که با قراردادن برنامه در قرنطينه و محدود کردن درخواستهای آن تا حد زیادی قابل کنترل خواهد بود. این ویژگی در Lion، پیشرفت قابل توجهیکرده، بهطوریکه امروز، اپل این امکان را فراهم آورده تا تیمهای توسعه مختلف، برنامههای کاربردی محدود شده را (Sandboxed Applications) طراحی و تولید کرده و از این رهگذر برنامههايي امنتر ایجاد کنند. در حال حاضر، Lion حدود سي عنوان مشخص برای توصیف منابعی که یک برنامه کاربردی برای انجام وظایف خود به آنها نیاز دارد، فراهم آورده که در میان آنها توانایی برقراری ارتباط با شبکه، انتظار برای دریافت پیام روی شبکه، فيلمبرداری و بسیاری موارد ریز و درشت دیگر نيز بهچشم میخورد. اگرچه این ویژگی به کنترل رفتار برنامههای کاربردی و محدودسازی خسارتهاي ناشی از رفتار غیرعادی آنها کمک فراوانی خواهد کرد، اما این سؤال پیش خواهد آمد که آیا این قابلیت بهتنهایی کافی خواهد بود؟ در حقيقت، در اغلب موارد هر برنامهکاربردی نیازمندخواندن و نوشتن فایلها و پوشههای تحت کنترل کاربر مجری آن برنامه است؛ يعني هر بدافزاری که خود را به چنین برنامه کاربردی متصل كند، ميتواند با استفاده از همین دو مجوز، خسارتهاي جبرانناپذیری را به کاربر وارد آورد. بههمین دلیل، طراحان سیستمعامل مک در کنار Sandboxing، برای گروهی خاص از فرامین، قیدی خاص را در نظرگرفته و این دستورات را تنها در صورتی اجرا میکنند که به طور مشخص از جانب کاربر صادر شدهباشد. این فرآیند توسط یک پردازه (Process) پسزمینه با نام Powerbox (pboxd) کنترلشده و زمانی که کاربر درخواست ذخیره یک فایل را در مکانی مشخص صادر میکند، این پردازش به برنامهکاربردی بهطور موقت اجازه میدهد تا درخواست کاربر را بهانجام برساند. مکانیزمی که برای بسیاری دیگر از فعالیتهای روزمره مانند بازکردن یک فایل، اجرای دوباره یک برنامهکاربردی و حتی کشیدن و انداختن (drag-and-drop) یک فایل نيز انجام ميشود. نمایی از برنامههای کاربردی محدود شده در شكل 15 نمایش داده شده است. بهرغم مزایای محدودسازی برنامههای کاربردی، این روش محدودیتهایی نیز دارد. یکی از این محدودیتها آن است که مجوزهای درخواستشده توسط برنامه کاربردی به کل پردازه آن داده شده و این در حالی است که زیرپردازههاي برنامه کاربردی هر یک به زیرمجموعهای از این مجوزها نیاز دارند و بنابراین بهتر است تا برنامه با تقسیم شدن به زیرپردازههاي جداگانه، براي هر زیرپردازه مجوزهای خاص آن را دریافت کند. مفهومی که در بحث سیستمعامل و امنیت از آن با نام تفکیک سطوح دسترسی (Privilege Separation) یاد میشود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 15- برنامههای کاربردی محدود شده (Sandboxed Applications) در Lion برای درک بهتر این مفهوم، یک برنامه پخش ویديو را در نظر بگیرید. بازگشایی ویديو بهعنوان بخشی از این برنامه کاربردی، فرآیندی پیچیده، تأثیرگذار برکارایی و در برابر خطراتی مانند سرریزبافر و دیگر مشکلات امنیتی نقصانپذیر است. چنین برنامهای برای بهانجام رساندن وظیفه خود به استفاده از کتابخانههای فراهم آمده توسط سیستم نیازمند است. مكاني که جلوگیری از مشکلات و خطرات احتمالی از دسترس توسعهدهنده بهطور کامل خارج خواهد بود. در این شرایط، توسعهدهنده باید وظیفه بازگشایی ویديو را به پردازشی با پایینترین سطح دسترسی محول كند تا برای مثال چنین پردازشی به سیستم فایل، دوربین، شبکه اینترنت و مانند آن نیز دسترسی نداشته باشد و تنها به پردازش جریانی از بایتهای ارسال شده از طرف پردازش پدرش بپردازد. در چنین شرایطی، اگر حفره امنیتی خاصی در کدگذاری ویديو یافت شود، در این برنامهکاربردی راه هرگونه سوء استفاده بسته خواهد شد، زیرا این زيرپردازه هیچگونه مجوزی ورای آنچه به آن نیاز دارد، در اختیار نداشته و صدمه چندانی به سیستم یا دادههای کاربر وارد نخواهد شد. اما اگر از توسعهدهندگان نرمافزار باشید يا در حال فکرکردن به دشواریها و پیچیدگیهای تقسیم یک پردازش به زیرپردازههايي با سطوح دسترسی و مجوزهای محدودشده هستید، تا حد زیادی حق با شما است، زيرا استفاده از روشهای مرسوم و سنتی، بهمراتب توسعه نرمافزاررا سریعتر میكند. موضوعی که اپل سعیکرده با عرضه چارچوبکاری XPC Services و مجموعهای از واسطهای برنامهنويسي نرمافزار آن را آسان كند. البته، ذکر این نکته ضروری است که استفاده از زیرپردازههاي جداگانه علاوه بر بحث امنیت روی کارایی و قابلیت استفاده نیز تأثیر مثبت و بهسزایی دارند. زيرا در این حالت، از کار افتادن بخشی از نرمافزار، مانند یک زبانه از مرورگر، به از بين رفتن کل برنامه منجر نشده و تنها همان زیرپردازههاي خاص، حذف يا راهاندازی دوباره میشوند. مکانیزمی که در بسیاری از مرورگرهای پیشرفته دنیا از جمله سافاری استفاده ميشود. [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=bgcolor: red]درباره این مک![/TD] [/TR] [TR] [TD] یکی دیگر از تغییرات انجام شده در نگارش Lion، تغییر نامSystem Profiler به System Information است که با تغییراتی نسبت بهگذشته، اطلاعاتی جامع و قابل فهم درباره سيستم برای کاربران دربرخواهد داشت. این بخش که بهسادگی و از طریق منوی About This Mac و انتخاب گزینه More Info… در دسترس خواهد بود، شامل بخشهای مختلفی مانند مرور مشخصات اصلی سیستم (Overview)، اطلاعات نمایشگرها (Displays)، فضای ذخیرهسازی (Storage) و حافظه اصلی (Memory) است که در کنار دو گزینه پشتیبانی(Support) و خدمات (Service) مکانی عالی برای دستیابی بهتمامی اطلاعات مورد نیاز یک کاربر است. اما در میان تمامی گزینههای مذکور، بخش فضای ذخیرهسازی بهدلیل شباهت بسیار زیادش به نوع نمایش محتوای ذخیره شده روی دستگاه بهسبک و سیاق سیستمعامل iOS و ابزارهایی مانند آیپاد، آیفون يا آیپد بیش از سایر قسمتها جلب توجهمیکند (شكل روبهرو). البته باید اذعان کرد، استفاده از این روش و انتقال اطلاعات مورد نیاز به کاربر در کمترین زمان ممکن، استفاده از این قسمت را بسیار سهل و دوستداشتنی کرده است. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نمایی از دستهبندی محتوای ذخیره شده در حافظه مشابه آنچه در سیستمعامل iOS دیده میشود. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۰ مرورگر سافاری در سالهای اخیر هرچه مایکروسافت و مرورگر اینترنت اکسپلورر در پیشبرد اهداف و یافتن جایگاه واقعی خود ناموفق بودهاند، اپل و مرورگر اختصاصیاش، یعنی سافاری این راه را با سرعت هرچه بیشتر پیمودهاند. نگارش جدید مرورگر سافاری در کنار پشتیبانی از انبوهی از فناوریهای جدید مانند MathML، WOFF، CSS 3 تغییر بسیار بزرگیکرده و آن استفاده از موتور پردازش WebKit 2 است. استفاده از این موتور مدرن در طراحی سافاری، یک معنای بسیار دوستداشتنی دارد: بارگذاری هر صفحه وب در پردازشی جداگانه با مجوزهای دسترسی محدود. اگرچه این تغییر از نظر کاربران عادی تا حد زیادی پنهان خواهد بود، اما آسودگی خاطر از وجود لایهای جدید از امنیت در برابر حملههاي اینترنتی موضوعی نیست که در این دوران بتوان بهسادگی از کنار آن عبور کرد. ضمن آنکه با تخصیص پردازشهای جداگانه به صفحات مختلف، ایجاد اختلال در یک زیرپردازه به تعلیق یا شکست کل پردازش منجر نشده و کاربر قادر خواهد بود با بستن زیرپردازه مذکور بهکار خود ادامه دهد. از قابلیت بزرگنمایی مرورگر به وضعیت تمام صفحه و امکان بزرگنمایی با حرکات لمسی که بگذریم، استفاده از قالب Popover در پنجره دانلود كه از نو طراحي شده است، این بخش از سافاری را دوباره شبیه سیستمعامل iOS کرده است. البته، باید به این موضوع توجه داشت که این پنجره اطلاعاتی، در تمامی برنامههای کاربردی Lion کنترلی استاندارد بوده و در بخش Spotlight يا توضیحات مربوط به برنامههای دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است (شكل22). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 22- پنجره Popover در (الف) سافاری (ب) Spotlight و (ج) برنامههای کاربردی، برای نمایش اطلاعات مفید و مختصر اما این تمام ماجرای سافاری جدید نیست! بسیاری از کاربرانی که ساعتهای متمادی در روز را به گشت و گذار در اینترنت و مطالعه مطالب موردعلاقه خود در شبکه جهانی وب میگذرانند، بدون شک بارها خود را در موقعیتی یافتهاند که به ذخیره مطلب و مطالعه آن در آینده تمايل داشتهاند. در چنین شرایطی، تاکنون ذخیره محلی صفحه وب، استفاده از Bookmark يا استفاده از سرویسهایی مانند Instapaper، تنها راه نجات از این بحران بودند. شرایطی که بهلطف ویژگی جدید «لیست مطالعه» یا Reading List سافاری، تا حد زیادی تغییر کرده و کاربران این مرورگر به سادگی و با فشردن یک دکمه با نمای عینک در نوار بوکمارک، خواهند توانست صفحات وب را به فهرست مطالعه خود افزوده و در فرصت مقتضی به بررسی آن بپردازند (شكل23). ذکر این نکته ضروری است که صفحات افزوده شده در مرورگر سافاری با مرورگر iOS نگارش 5 (Sync) همگام شده و در نتیجه میتوان روی هر دستگاه و در هر زمان به آن دسترسی داشت. ویژگی که بدون تردید دست اپل را برای رقابت با سرویسهای اینترنتی مشابه پُرتر خواهد کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 23 - نمایی از «لیست مطالعه» یا Reading List تقویم و دفترچه تلفن در طراحی رابط بصري کاربر اپل، سنگ بنایی وجود دارد که توسط بروس توگنازینی، پدر رابط کاربری محصولات این شرکت نهادهشده است. توگنازيني معتقد بود، کاربران سیستمهای کاربری، قدرت فوقالعادهای در برقراری ارتباط با رابطهاي جدید در کاربردهای ملموس و آشنا داشته و بهسادگی تغییرات جزئی را میپذیرند. این تفکر بارها در طراحی بخشهای مختلف رابطکاربری Mac OS X بهکار گرفته شده؛ کافی است به سیر تحول Dock نگاهي بياندازيد كه در بسیاری از موارد نتیجه مناسبی نیز به دنبال داشته است. اما واقعیت آن است که بهنظرمیآید، در بهکارگیری این مفهوم در دو برنامه تقویم (iCal) و دفترچه تلفن(Address Book) تا حدی زیادهروی شده و نوع تغییرات صورت گرفته در این دو برنامه، بسیار فراتر از آنچیزی است که کاربران بتوانند بهسادگی با آن ارتباط برقرار کنند (شكل 24 و25). این دقیقاً همان بازخوردی بود که در نخستين روزهای عرضه نسخه آزمایشی Lion از جانب توسعهدهندگان به طراحان اپل داده شد. از مباحث سلیقهای مانند زیبایی و نازیبایی این برنامهها که بگذریم، بحث اصلی بر سر قابلیت استفاده خواهد بود. برنامه تقویم که گویی در ابتدا برای محصولات مجهز به iOS طراحی شده و سپس سر از Lion درآورده است، بههیچ عنوان نه از نظر ظاهر و نه از جنبه کارکرد، یادآور تقویمهای واقعی نیست. موضوعی که طراحان اپل روی آن تأکید زیادی داشته و سعی دارند تا تجربه کارکردن با برنامههای کاربردی را تا حد ممکن به تعامل انسان با اشیای موجود در محیط پیرامون نزدیککنند. به عنوان مثال، در تعویض یک ماه، صفحه تقویم مانند یک کاغذ پاره شده و حتی ردکاغذها در قسمت فوقانی باقی میماند. اما سؤال اینجا است که آیا این فرآیند با ماوس (جایگزینی برای دست در کامپیوتر) انجام میشود؟ پاسخ منفی است: لطفاً از میانبر صفحه کلید يا دکمه جهتنما استفاده کنید. آیا میتوانید روی روزهای گذشته خط بزنید؟ در میان صفحات تقویم به گشت وگذار بپردازید؟ یا در حاشیههای تقویم یادداشتی بنویسید؟ پاسخ همه این سؤالات هم منفی است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكل 24 - نمایی از طرح چرمی برنامه تقویم اوضاع در دفترچه تلفن جدید، نیز دست کمی از تقویم نداشته و مشکلات مشابهی در بحثقابلیت استفاده و شباهت با نوع فیزیکی آن وجود دارد. امکان ورق زدن دفترچه با نشانگر وجود نداشته، کلیک روی نوار قرمزرنگ بهجای حرکت نوار با نمایش گروهها همراه بوده (انتظارش را داشتید؟) و بهدلیل شباهت بیاندازه با نوع فیزیکی امکان نمایش سهستون همزمان وجود نخواهد داشت. البته، نمیتوان منکر این موضوع شد که بههر حال، بسیاری از کاربران و مشتاقان محصولات اپل، از این نوع طراحی استقبالکرده و آن را انقلابی در این حوزه خواهند خواند. اگرچه زیبایی و خلاقیت در تولید و ساخت نرمافزار از اصلیترین پارامترهای موفقیت بهشمار میآیند، اما باید به این موضوع توجه داشت که کاربران استفاده از یک برنامه زشت و معمولی با قابلیت استفاده بالا را به یک برنامه خوش ظاهر و پراز ایدههایجذاب، با قابلیت استفاده پایین ترجیح داده و بهسادگی برنامه با مشخصات اخیر را بهکناری خواهندگذاشت. بهعبارت دیگر، در قرن بيستويكم و زمانی که سیستمهای کامپیوتری با زندگی مردم دنیا عجين شدهاند، ضرورتی در استفاده از المانهای نمونههای واقعی برای درک بهتر یک برنامه کاربردی وجود ندارد، بلکه باید تا جای ممکن برنامه را ساده، کاربردی و با قابلیت استفاده بالا طراحی کرد تا مورد استقبال کاربران قرار گیرد. 1 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۰ نگاهي به دورانی که در آن به سرمیبریم مشخص میسازد که امروز کاربران حرفهای و غیرحرفهای دنیای فناوری اطلاعات بیش از هر زمان دیگری در فکر دستیابی به سیستمعامل یا نرمافزاری هستند که نسبت به نسخههاي گذشته يا نرمافزارهاي مشابه قابلیت استفاده بهمراتب بالاتري داشته باشد. بهعبارت دیگر، امروز نرمافزارها و سختافزارها به حدي پیشرفت کردهاند که دیگر کسی بهفکر سرعت پردازنده، پهنای باند حافظه اصلی یا سرعتچرخش حافظه جانبی در هردقیقه نیست. آخرینبار چه زمانی به میزان بافر حافظهجانبی که خریدهاید، اندیشیدید؟ انکارناشدنی است که امروز، دغدغه دنیای فناوریاطلاعات، سیستمعامل یا نرمافزاری است که استفاده از آن سهل و ممتنع بوده و در عین حال کارایی بالایی داشته باشد. سیستمعامل جدید اپل موسوم به Lion، فارغ از پیشرفتهای صورت گرفته در بحث پیادهسازی و مباحث فنی سطح پایین و این موضوع که آیا انتخاب این نام، پایانی برای سیستمعامل OS X محسوب میشود یا خير، ترکیبی از ایدههای خلاقانه و کاستیهای طراحی محسوبمیشود. در کنار ويژگيهاي ارزشمندي مانند Mission Control، مباحث امنیتی، ارتقای Finder و بسیاری موارد دیگر که شرح آن بهطور کامل در این مجموعه از مقالهها رفت، در گوشه و کنار بیشه اپل، عطر iOS بهمشام میرسد و بسته به اينكه چه چيزي در پس ذهن سیاستگذران اپل از آینده این دو سیستمعامل در جریان است، میتوان آن را رخدادی نیک یا آیندهای تاریک تصور کرد. اشتباه نکنید! در این موضوع که سیستمعامل iOS با تمام کمبودهای ریز و درشتش، یکی از موفقترین نرمافزارهايمديريت منابع تولید شده برای پلتفرمهای قابل حمل است، کمترین تردیدی وجود ندارد. اما آنچه باید به آن توجه داشت اين است که این سیستمعامل از هیچ ساخته شده است. به این معنا که روزی از روزها، استیو جابز روی صحنه آمد و اعلام کرد، از این پس iOS سیستمعامل آیفون، آیپاد و آیپد خواهد بود. هیچیک از ما تا به آن روز تصوری از این سیستمعامل یا هر سیستمعامل مشابه دیگری در ذهن نداشتیم و در نتیجه مشخصههای فنی و ظاهری آن به پیشفرضها و معیارهای مقایسه سایر سیستمعاملها تبديل شد. اما آیا این موضوع به آن معنا است که واردکردن المانهایطراحی یا فنی موفق iOS به سیستمعاملی مانند Mac OS X نیز بهموفقیت و پیشرفت آن منجر خواهد شد؟ موضوعی که باید به آن توجه ویژه داشت آن است که کاربران سیستمهای کامپیوتری امروزی، تصوری دقیق و ساختیافته از یک سیستمعامل رومیزی داشته و بهدنبال پاسخ بهنیازها و کاربردهایی در این رده از سیستمها هستند که در ابزارهایی مانند آیپد و آیفون دستیابی به آنها امکانپذیر نیست. علاوه بر این، موضوعی که باید همیشه به آن توجه ویژهای داشت، عادتهای کاربران و مقاومتشان در برابر تغییرات است. به این معنا که کاربری که سالیان طولانی، از یک نوار پیمایش مانند آنچه گفته شد، نه فقط برای حرکت در صفحه، که برای استنباط اطلاعات دیگری مانند حجم محتوای موجود استفاده میکرده است، نمیتواند یک شبه همان رفتاری را که در نخستين برخورد با آیفون داشته، از خود بهنمایش بگذارد. این تازه در حالتی است که با حذف نوار پیمایش، حداقل در حالت پیشفرض، یک اشتباه طراحی را در نظر نگیریم. اما از سوی دیگر، نكتههايي ظریف و جذاب در این بحث وجود دارد که بررسي نكردن آنها، نوعی بیانصافی و يكطرفه به قاضی رفتن خواهد بود. باید اذعان کرد که اتحاد سیستمعامل Mac OSX و iOS، مزایایی نیز با خود بههمراه دارد که شاید یکی از بدیهیترین آنها، ایجاد یک قالب و نظام مشترک برای توسعه برنامههای کاربردی روی اکوسیستم سختافزاری اپل است. به این معنا که با دوستی بین دو برادر، توسعهدهندگان کافی است تنها یکبار برنامهای را توسعه داده و در بدترین شرایط تنها برای سختافزارهای مختلف آن را ترجمه کنند. بدون تردید، این همان مسیری است که مایکروسافت با ویندوز8 و گوگل با سیستمعامل ساندویچ بستنی (Ice-cream Sandwich) نیز در پیش گرفتهاند و به يقين اپل نیز همین مسیر را طی خواهد کرد. شاید تنها سؤالی که در حال حاضر نمیتوان با قطعیت پاسخی برای آن داشت، اين است که خلاقان اپل چه روشی را برای این ادغام سرنوشتساز در پیش خواهند گرفت؟ و آیا باید منتظر ترفندی مانند ویندوز8 مایکروسافت یا انقلابي ساختاری باشیم؟ بههر ترتیب، نباید فراموش کرد که در حال گفتوگو درباره اپل هستیم. این نام در طول فعالیت خود در یک دهه گذشته موفقیتهای فوقالعادهای کسب کرده و از یک شرکت بسیار معمولی به ثروتمندترین و موفقترین شرکت حوزه فناوری اطلاعات تبديل شده است. این میتواند در بهترین شرایط تنها یک معنا داشته باشد: اپل میداند چه میکند! در واقع میتوان اینگونه درنظرگرفت که بسیاری از کاستیهای فعلی نگارش Lion بهنوعی محک زدن سليقههاي کاربران مختلف و ارائه نسخهای بهمراتب کاملتر و بهینهتر در آینده بوده است.روالی که در صنعت نرمافزار بسیار معمولبوده و حجم انبوهی از برنامههای کاربردی مسیر تکامل خود را با استفاده از همین روش پیموده و موفقیتهای قابل قبولی نیز کسبکردهاند. حال باید منتظر ماند و دید صاحبان کاپرتینو چه خوابی برای مکدوستان دیدهاند! نصب Lion روی نسخه Leopard شاید یکی از بزرگترین مشکلات کاربران قدیمی مک، آن است که اپل برای نصب نگارش Lion، پیششرط مجهز بودن سیستم کاربر به نسخهSnow Leopard را قرار داده تا به این ترتیب نگارشهای پیش از 6/6/10 قابل بهروزرسانی به نسخه Lion نباشند. اگرچه این محدودیت از بابت نیاز به دسترسی به فروشگاه مک برای بارگذاری سیستمعامل Lion بهوجود آمده، اما آنچه حائز اهمیت است آن است که هیچ مشتاق بهروزرسانی نباید ناامید شود! برای بهروزرسانی نسخههای ماقبلتر ازSnow Leopard به نسخه Lion، چندین روش مختلف تاکنون معرفی شده که در ادامه بهمعرفی دو روش از میان آنها خواهیم پرداخت: روش نخست و قانونی که در واقع روش مورد نظر اپل بوده و چندان جذاب محسوب نمیشود، شامل بهروزرسانی سیستمعاملهای موجود به Snow Leopard با پرداخت هزینهای حدود 30 تا 35 دلار و سپس نصب نسخه Lion است. در روش دوم اما، با تغییری کوچک در یکی از فايلهاي سيستمي Leopard یا نسخههای قدیميتر، برنامه نصاب Lion را فریب داده و اینگونه بهنظر میآید که سیستمعامل فعلی، نگارش 6/6/10 است. برای اینمنظور ابتدا به مسیر/System/Library/CoreServices رفته و با استفاده از یک ویرایشگر متن، فایل SystemVersion.plist را باز میکنیم، سپس کلید ProductVersion را جستوجو کرده و مقدار رشتهای که درست پایین آن درج شده است، مانند 10/5/8 را به 10/6/6، 10/6/7 یا 10/6/8 تغییر میدهیم. پس از ذخیره فایل کافی است تا سیستم را دوباره راهاندازی کرده و با استفاده از هر حافظهای که روی آن نصاب سیستمعامل Lion قرار دارد، (حافظه جانبی، لوح فشرده یا فلش)، سیستمعامل جدید را روی دستگاه خود نصب کنید. بازگرداندن ظاهر تقویم (iCal) به شکل Snow Leopard پس از عرضه سیستمعامل جدید Lion، بسیاری از کاربران ظاهر جدید تقویم یا همان iCal را که با استفاده از مفهومی در طراحی واسطگرافیکی کاربر با نام Skeuomorphic، ایجاد طرحی نزدیک با نمونههای ملموس و آشنا برای مخاطب و با ظاهری چرمین طراحی و پیادهسازی شده بود، نپسندیدند و در نتیجه بهدنبال بازگرداندن آن به شکل قبلي موجود درSnow Leopard بودند. حال اگر شما نیز جز این دسته از کاربران هستید، در چند گام میتوانید طراحی نقرهای و آشنای گذشته را به برنامه تقویم بازگردانید. تنها بهیاد داشته باشید، پیش از شروع کار، از تمامی اطلاعات خود یک نسخه پشتیبان تهیه کنید تا در شرایطی که فرآیند جایگزینی با موفقیت انجام نشد با مشکل مواجه نشوید.پیش از شروع لازم است تا با مرورگر به آدرس برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مراجعه كرده و فایل فشرده موجود در آن را روی حافظه محلی سیستم ذخیره کنید. حال کار را با بازکردن پوشه Applications آغاز کرده و با راست کلیک روی برنامه iCal، گزینهShow Package Contents را انتخاب کنید. در این مرحله به داخل پوشه Contents رفته و پوشه Resources را باز کنید. در این قسمت لازم است تا محتویات داخل پوشه بارگذاری شده، در آغاز کار را روی فایلهای داخل پوشه Resources کپی کرده و با انتخاب گزینه Replace کار را به اتمام برسانید. حال اگر تمامی پنجرههای برنامه تقویم را بسته و دوباره این برنامه را راهاندازی کنید، همان نوار نقرهای رنگ دلخواهتان باید ظاهر شده باشد. پایان منبع : ماهنامه شبکه 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده