رفتن به مطلب

خویشتن دوستی پس زمینه اصیل ترین مهر


spow

ارسال های توصیه شده

روزی شاگردی نزد استاد خود می رود و از او درباره عشق راستین می پرسد. استاد برای جوابگویی به شاگردش با او بالای تپه ای که در دامنه اش گلستانی بود، قرار می گذارد.در بالای تپه استاد از شاگرد می پرسد، آیا هنوز هم می خواهی معنای عشق راستین را بدانی و شاگرد بر خواسته اش اصرار می کند.استاد از شاگردش می خواهد تا وارد گلستان شود و زیباترین و خوشبوترین گلی را که می بیند انتخاب کند، آن هم فقط یک گل؛ البته با این شرط که اگر از کنار گلی عبور کرد، دوباره بازنگردد و آن را انتخاب نکند. شاگرد وارد گلستان می شود و برای نصف روز در گلستان مشغول انتخاب و جست وجو می شود و در نهایت نزد استاد خود بازمی گردد.استاد از او در مورد گلی که انتخاب کرده می پرسد و شاگرد، دست های خالی خود را نشان می دهد. زمانی که استاد علت را می پرسد، شاگرد می گوید: «زمانی که وارد گلستان شدم، زیبایی گلستان مدهوشم کرد. بعد از آن به هر گل که می رسیدم، در لحظه ای که می خواستم آن را بچینم، با خود فکر می کردم، ممکن است در قدمی دیگر، به گلی زیباتر و خوشبوتر برخورد کنم. با این فکر از کنار گل موردنظرم می گذشتم. در این فکرها بودم که ناگهان خود را خارج از گلستان دیدم. بر اساس شرط دیگر نمی توانستم آخرین گلی که انتخاب کرده بودم را بچینم. به همین دلیل اکنون دست خالی بازگشته ام.

استاد لبخندی به شاگردش می زند و می گوید: تو تمام گل هایی را که دیدی، دوست داشتی اما فکر می کردی می توانی بهتر از آن را نیز پیدا کنی؛ در صورتی که اگر گلی را با آنچه که بود انتخاب می کردی، گل های دیگر در نظرت جلوه پیدا نمی کرد. این معنای عشق است. دوست داشتن کسی با تمام حسن ها و عیب ها. هر گل را بر اساس آنچه که هست قبول می کردی نه بر اساس آنچه که در ذهنت به عنوان یک ایده آل می آید.

لینک به دیدگاه

● عشق، انگیزه ای برای حرکت

در طول تاریخ، نمی توان نقش عشق و دوست داشتن را در زندگی انسان نادیده گرفت. چه انسان معاصر باشد و چه انسانی که در گذشته ها زندگی می کرد و در آینده نیز زندگی خواهد کرد؛ انسانی که با توجه به دغدغه هایش در زندگی، عشق را مجالی برای گریز از زندگی روزمره خود می داند و با آن آرامش را به دست می آورد.

آنچه درباره عشق در طول تمام عصرها مهم است نقش آن برای حرکت و تلاش و چه بسا وسیله ای برای رسیدن به مقصد و مقصود در زندگی است. به گونه ای عرفا، عشق را یکی از لطیف ترین حقایقی معرفی می کنند که در تمام زندگی وجود دارد و به انسان جسارت و جرأت حرکت برای پیشرفت می دهد. شاید از آن جهت است که عشق نزد عرفا، جوهری برای رسیدن به معشوق، خداست. عارف از راه عشق و گام نهادن در آن، به سوی معبود خود حرکت می کند. از همین روست که «اوشو» عارف معاصر هندی، میل به عشق را قاطعانه ترین نشانه برای اثبات وجود خدا معرفی می کند.

● از اسطوره تا عصر حاضر

با نگاهی به سیر تاریخ، آنچه از مفهوم عشق برمی آید را می توان از سه دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار داد. عشق در حوزه اساطیر، یکی از دیدگاه هایی بوده است که همیشه دستمایه شعرا و نویسندگان قرار گرفته و چه بسیاری از مردم به دلیل در اوج بودن عشق میان عشاقی چون لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، رومئو و ژولیت و بسیاری دیگر از این نوع، حسرت و آرزوی رسیدن به آن را دارند، حال آنکه به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان، فرایند و روابط عشق در این داستان ها بطور معمول محل بحث بوده است چرا که ممکن است غلوهایی از این نوع رابطه توسط شاعران و داستان پردازان به وجود آمده باشد. حوزه دوم، عشقی است که از آن به عشق عرفانی تعبیر می شود. عشقی که میان انسان و خدا یا عشق انسان به مظاهری از وجود خدا تعلق دارد و اساس آن رسیدن به حق تعالی است. در این نوع عشق، به دلیل آنکه عرفانی و در سطح بالاتری از دیگر عشق ها قرار می گیرد، افراد ویژه و خاصی را شامل می شود.

دیدگاه سوم عشق دنیوی است که بر اساس علوم روانشناسی در تمام دوران وجود داشته و خواهد داشت.

● شاخصه ها

با توجه به آنچه که از مظاهر عشق و روند شکل گیری آن در طول سال ها و حتی قرن ها می گذرد، چه آن زمان که به دلیل محدود بودن روابط زن و مرد، گره خوردن نگاهی، شخص را به دام عشق گرفتار می کرد و چه امروز که دیگر محدودیت های گذشته وجود ندارد و جرقه عشق زده می شود. می توان برای آن شاخصه هایی را در نظر گرفت تا معنای عشق راستین در قالبی قرار نگیرد، به گونه ای که فرزانه صداقت، کارشناس ارشد روان سنجی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت وگو با «ایران عصر» شاخصه هایی را برای آن در نظر می گیرد. او در مورد شاخصه هایی که در شکل گیری عشق چه در گذشته، چه در زمان حال و حتی دوران اساطیری را شامل می شود، می گوید:

«مرحله اول شروع عشق اشتیاق است، یعنی تمایل فرد برای برقراری ارتباط با جنس مخالف خود، مرحله دوم محبت است که منجر به شکل گیری تفاهمی دوطرفه می شود، اما مرحله سوم که در گذر از مرحله اول و دوم شکل می گیرد تعهد نام دارد. زمانی که این مراحل شکل بگیرد، عشق راستین، مفهوم و معنای عشق را پیدا می کند.»بر اساس این سه رکن است که شرایط به وجود آمدن عشق واقعی ایجاد می شود، حال آنکه بسیاری از مردم با در نظر گرفتن این سه رکن با واقعیت زندگی خود، خود را ناکام در عشق می دانند. به اعتقاد صداقت آنچه در روند ایجاد عشق با توجه به این سه رکن، نقش اساسی را ایفا می کند طی شدن زمان و مراحل آن به ترتیب است و آنچه از روند نادرست آن شکل می گیرد، دیگر عشق راستین و واقعی نیست، بلکه عشق عصبی است. صداقت در تشریح ایجاد عشق عصبی می گوید: «زمانی که دو فرد در مرحله آشنایی و علاقه با یکدیگر قرار می گیرند، نمی توانند با گذشت مدت زمان کوتاهی بدون آن که مرحله دوم یعنی محبت و تفاهم را از سر گذرانده باشند از یکدیگر انتظار تعهد یا حتی انتظار توقع بجا یا نابجا را داشته باشند. حال آن که باید سیر شناخت، تفاهم و تعهد طی شود، در غیر این صورت، رابطه ای که آنها، آن را به عشق تعبیر می کنند منجر به شکست می شود. این همان مسئله ای است که افراد از آن غافل می شوند و خود را در عشق ناکام می بینند.»

لینک به دیدگاه

● الگویی برای عشق

عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه به آن مهر می ورزیم. در واقع عشق یعنی حمایت، احترام و علاقه دو انسان به یکدیگر.

عشق نیز مانند هر رابطه ای دیگر ممکن است در طول زمان دچار افت و خیزهایی شود.

اگر شکل گیری عشق راستین سخت باشد، حفظ و دوام آن سخت تر است. با این همه رسیدن به عشق حقیقی و حفظ آن نیازمند آموزش است. در واقع نکته مهم رسیدن به عشق واقعی، این مسئله است که عشق آموختنی است و هر کس می تواند عشق ورزیدن را بیاموزد. اما این که آن را از کجا می توان آموخت را باید نه در مسیری دور، که از اطرافیان مانند والدین، اگر چه کامل و بی عیب نیست، از عرفا و کسانی که به آن رسیده اند آموخت.

به اعتقاد روانشناسان کسی که عشق را آموخت، بدون تردید آن را با رفتار خود با معشوقش بدون هیچ چشمداشتی به دیگران آموزش می دهد. از سوی دیگر، عواملی نیز وجود دارد که نقش مانع را در راه عشق ورزیدن ایفا می کنند و سرانجام عشق را به شکست سوق می دهند. دکتر محمود سرافراز آسیب شناس اجتماعی نیز در گفت وگو با «ایران عصر» در مورد آنچه که از آن به عنوان «بازدارنده عشق» نام برده می شود، می گوید: «زمانی رابطه دو طرف معنا دارد که هر کدام از دو طرف با دیدگاه های آرمانی و ایده آل خود با طرف مقابل رفتار کنند. یعنی او خود، خود نیست و سعی نمی کند خود را آنگونه که هست به دیگری نشان دهد. در واقع می خواهد خود را بهتر از آن چه که هست نشان دهد. این آسیب شناس در ادامه در مورد آسیبی که یک عشق می تواند از آن ضربه بخورد می گوید: «عشق ورزیدن یک احساس است. این که یکی از دو طرف در لحظه عشق ورزیدن یا مهر ورزیدن در انتظار پاسخ و بازخوردی باشد، انتظار نامعقول و نابجایی است و همین مسئله به مرور زمان پایه های عشق را مانند موریانه می خورد و یک ضربه هر چند کوچک می تواند آن را فرو بریزد.»

با توجه به آنچه که گفته شد عشق پدیده ای نیست که اگر آزادانه و مرتب نثار شود بی رنگ و جلا شود بلکه خلاف آن به عشق غنا و استحکام می بخشد و آن را فزون می کند.

● تقویت عشق ورزی

عشق ورزی نیز مانند هر رفتار دیگر انسان به مرور زمان دستخوش فراز و فرود هایی می شود، به گونه ای که گاه سردی روابط را منجر می شود.

فرزانه صداقت، کنترل و روش های مقابله با آن را در چند شرط مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهد. او در این باره می گوید: «عشق ورزیدن باید بدون چشمداشت باشد، در واقع یک طرفه و اصل باشد. یعنی شخص در مقابل مهر و محبتی که نثار معشوق خود می کند، در انتظار پاداش و بازخوردی نباشد. بطوری که برای این شعر که «تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز» مصرع دومی وجود ندارد. نکته دیگر این است که مهرورزیدن در حد توان شخص باشد. یعنی این که بیش از آن که توان داریم، مهرورزی نکنیم. البته این نکته هم در راستای نکته اول قرار می گیرد؛ مهرورزی بدون هر گونه چشمداشت. نکته آخر این که «مهر اصیل» از «خویشتن دوستی» به دست می آید، البته معنای آن خودخواهی نیست بلکه معنای آن خودم را از چیزی محروم نسازم است.» این مسائل همه در حالی مطرح می شود که انسان ها در گذر عمر خود، شاید کمتر به آن تن دهند. در حالی که از این نکته غافل هستند که لذتی که در عشق ورزیدن وجود دارد، در عشق طلب کردن نیست.

● تفاوت ها

میزان و کیفیت مهرورزی و عمق عشق راستین در مرد و زن مانند سایر مباحث اخلاقی و رفتاری با یکدیگر متفاوت است. این که کدام یک در عمق بخشیدن به آن یا عدول از آن پیشگام هستند را دکتر سرافراز با توجه به موقعیت اجتماعی و جایگاه هر کدام اینگونه تشریح می کند: «مسئله کیفیت عشق واقعی در هر قوم و ملتی براساس شرایط محیطی متفاوت است. چنانچه در یک محیط بسته میزان علاقه و کیفیت عشق در زنان بیشتر است و مردان به واسطه روحیه خشنی که از محیط پیرامون خود می گیرند کمتر. اما نکته قابل توجه در میزان کیفیت و عمق آن در مردانی که به این حوزه وارد می شوند بسیار پیچیده تر است و میزان و کیفیت و عمق زنان کمتر.»

این آسیب شناس در تشریح این مطلب می گوید: «مردان با دید عقلانی و منطقی خوب با مسئله کنار می آیند، هر چند که عشق ورزی با جنبه عاطفی سروکار دارد، اما مردان آن را با منطق همراه می کنند. از سوی دیگر زنان به واسطه بافت فکری، با همان احساس و عاطفه خود آن را بروز می دهند.» این نکات در حالی مطرح می شود که به اعتقاد روانشناسان شروع عشق ورزی، نزد هر یک از دو جنس یکسان نبوده، همان طور که به راحتی نمی توان در مورد فناکردن آن از سوی هر دو طرف به آسانی نظر داد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...