Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ با نگاهی به تاریخ معماری، تاثیر انحرافات درونی انسان از فطرتش، به صورت های مختلف: تکبر، قدرت طلبی، آزمندی، خوی درندگی و حیوانی، هوا و هوس و غیره، به نحوی در معماری مشاهده می شود….. خانه های مسکونی امروزه، تداوم نیاز اولیه بشر به داشتن نوعی سرپناه هستند. شرایط جغرافیایی و حضور مصالحی خاص در فضاهای در دسترس انسان، او را به سمت انعطاف با طبیعت سوق داده است. با نگاهی به تاریخ معماری جهان متوجه خواهیم شد که ساختمان سازی در شرایط جغرافیایی و منطقه ای هر گوشه از جهان، نیاز به سازگاری با محیط اطراف و طبیعت و تلاش برای این سازگاری داشته است. در کشور ما نیز این امر در هر دو گونه از معماری ایرانی ، یعنی گونه ی درونگرا و گونه ی برونگرا، و در انواع بناهای عمومی و مسکونی متجلی شده است. از آنجایی که برگزیدن کوهستان ها به عنوان مکان هایی امن، قسمت های مهمی از ساختمان های مسکونی در جهان را تشکیل می دهند، گونه های برونگرا در مقایسه با گونه های درونگرا، چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان مقدم هستند. چرا که ساختمان سازی در این مناطق به دلیل شرایط موجود جغرافیایی خود به خود به سمت نوعی برونگرایی پیش میرود. اما با این حال اینگونه بناها در ایران تا کنون مورد مطالعه هایی اندک قرار گرفته اند و آنجا که خواسته شده است درباره ی معماری مسکونی ایرانی سخن به میان بیاید، بیشتر به معماری درونگرا پرداخته شده است. البته یکی از دلایل این امر را می توان در این امر دانست که درونگرایی یکی از ارکان اصلی خصایص معماری ایرانی است. اما به هر حال، نباید از بررسی گونه های برونگرا غافل شد. 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ استاد پیرنیا، در کتاب خود «معماری مسکونی ایرانی»، به بررسی معماری سه منطقه از ایران شامل: گیلان، ماسوله و ابیانه که دارای بافت های مسکونی با خصیصه ی برونگرایی هستند، می پردازد. نگارش این کتاب همان گونه که در پیش گفتار کتاب آمده است در حدود شش سال به طول انجامیده است و دکتر معماریان با کمک گرفتن و الهام از روش های مطالعاتی برخی از محققین معماری خارجی و اساتید دانشکده های معماری رم، جنوآ و فلورانس و هم چنین با بهره گیری از آموزه های استاد پیرنیا، تالیف کتاب را به انجام رسانیده است.. در بخش اول نویسنده به بررسی معماری نقاطی از جهان شامل ژاپن، آلمان و ایتالیا می پردازد و شباهت هایی را میان این معماری ها از جهان و معماری موجود در دشت گیلان و ابیانه و ماسوله نشان می دهد. هم چنین در این بخش به صورت مختصر وضعیت کلی معماری این سه کشور، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی اشان و مصالح مورد استفاده برای ساخت و سازهای مسکونی دارای خصیصه ی برونگرایی، در کنار ویژگی های معماری موجود بناها بیان می شود. در بخش های بعدی نیز که به ایران بازمی گردیم، نویسنده به طرح ویژگی هایی از این نقاط، ابداعات به وجود آمده در معماری برونگرا، نوع مصالح و... می پردازد. در بخش های مربوط به معماری ماسوله و ابیانه نیز می توان تفاوت ویژگی های معماری این دو منطقه را(که، ماسوله از نظر چغرافیایی در دشت گیلان واقع شده است و دارای محیطی سبز و جنگلی است، اما ابیانه در منطقه ای گرم و خشک واقع شده است که به دلیل تدابیر معماران و ساکنان آن فضایی سبز و مطلوب را درون خود به وجود آورده است) از طریق مقایسه اشان در کتاب دریافت شاخص كیفیت مسكن مناسب در محلات شهری مفهوم مسكن علاوه بر مكان فیزیكی، كل محیط مسكونی را نیز در برمی گیرد كه شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهزیستن خانواده و طرحهای اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسكن یك واحد مسكونی نیست بلكه كل محیط مسكونی را شامل می شود. به عبارت دیگر مسكن چیزی بیش از یك سرپناه صرفا فیزیكی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتا طولانی و مطمئن برای استفاده كننده آن فراهم باشد. 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ دریافت رابطه توسعه پایدار و شهرسازی و اجزای متشكله آن منجمله مسكن و مقولات متعدد مربوط به آن، موضوعی اساسی است. در واقع شناسایی ویژگی های شهر پایدار یا محیط پایدار در اقلیم و فرهنگ خاص، موضوعی است كه عدم پرداختن به آن، امكان توفیق در برنامه ریزی برای جزئیات آن را تقلیل می دهد. پرداختن به شاخصه های مسكن به عنوان كلیدی ترین ابزار برنامه ریزی و تشكیل دهنده، شالوده اصلی آن را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسكن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسكونی، محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد. نیاز به مسكن دو بعد كمی و كیفی دارد؛ در بعد كمی نیاز به مسكن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود كه به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود كه در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن كیفیت آن موردنظر است. در بعد كیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند كه به بی مسكنی، بدمسكنی و تنگ مسكنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شكل نیاز است. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ شاخص های كیفیت مسكن………….. به طور كلی عواملی در مسكن وجود دارد كه كیفیت را تعریف می كنند. اینگونه عوامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند: ۱ - فرم مطلوب مسكن ۲ - استحكام مسكن ۳ - امنیت مسكن ۴ - ایمنی، راحتی و میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساكنان به تسهیلات و خدمات كالبدی محله ۵ - دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز ۶ - تامین تجهیزات و تاسیسات (زیرساخت ها) مورد نیاز مسكن ۷ - همجواری مسكن با كاربری های سازگار این عوامل هفتگانه از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین كیفیت مناسب مسكن هستند كه توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساكنان را به سهولت و كارایی مطلوب امكان پذیر ساخته و كمكی در جهت یافتن حیات زندگی پایدار شهری و ساخت و شكل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ فرم مطلوب مسكن:: مسكن یكی از نیازهای اصلی انسان است، از این رو به منظور تامین آن و رسیدن به فرم مطلوب بایستی 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد كه عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت. زمین و چگونگی (وسعت و شكل قطعات) آن تعیین كننده فرم مسكن است، همچنین نیروی انسانی، تعیین كننده كیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر كیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن موثر است. به منظور حركت صحیح عوامل در سه راس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و كنترل صحیح و قوانین مدون موردنیاز است، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسكن و بالا بردن سطح ارتقای كیفی می شود. استحكام مسكن:: رعایت مسائل فنی و اصول و قضاوت مهندسی در طراحی و اجرای سازه ها بایستی همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتكنیكی، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم، شناسایی گسل های موجود، شیوه های مقاوم سازی و لزوم تجدیدنظر در آئین نامه ها و مقررات، كاملا محسوس است. علاوه بر مسائل فوق، با آشنایی مهندسان به تكنیك های مقاوم سازی مدرن و به روز «ردن اطلاعات مهندسان، می توان الگو های مقاوم، ارزان و مناسب طراحی كرد. 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ امنیت مسكن:: امنیت، در واقع حفاظت از مسكن و وسایل آن در مقابل عوامل مستقیم و غیرمستقیم است كه موجب ضرر رساندن به مسكن و در واقع عدم امنیت آن می شود. عوامل مستقیم كه امنیت را به خطر می اندازند شامل دزدی، آتش سوزی و... هستند. عوامل غیرمستقیم نیز، آلوده كردن آب، هوا و زمین است. البته در این مقوله می توان از عوامل طبیعی همچون سیل، زلزله، توفان، حركت ماسه های روان و... نیز نام برد كه تمامی این عوامل مخل امنیت مسكن و ساكنان آن است و در واقع بر كیفیت مسكن تاثیر سوء می گذارد، پس معیار مصونیت در مقابل سوانح طبیعی از دیگر عوامل مطرح است. مقوله دیگری كه در امنیت بایستی مدنظر قرار گیرد، امنیت نحوه تصرف مسكن است. امنیت نحوه تصرف سبب می شود كه خانوار ساكن در واحد مسكونی، از نظر دورنمای سكونت خود احساس ایمنی كند و این امر آسایش روانی بیشتری برای آنها ایجاد می كند. ایمنی، راحتی و میزان دسترسی:: در نظر گرفتن تسهیلات و خدمات مناسب، موجب افزایش سطح ارتقای بهداشت مسكن و در نتیجه سلامتی ساكنان آن می شود، از جمله عوامل موثر در این مقوله را می توان درصد برخورداری واحدهای مسكونی از یك، دو و سه اتاق خواب، میزان برخورداری از خدمات اساسی همچون شبكه برق سراسری، گاز لوله كشی، تسهیلات آشپزخانه، تلفن، كولر، سیستم فاضلاب و ... دانست. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز:: می توان گفت فضای سبز از مهم ترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار است؛ باید توجه داشت كه افزایش جمعیت نیاز به تامین فضای سبز عمومی را افزایش می دهد. با همه اهمیتی كه فضای سبز مفید در محلات شهری دارد، باید این واقعیت را پذیرفت كه اهمیت حیاتی فضای سبز را نباید در رویارویی با دیگر كاربری های حیاتی شهری قرار داد. به طور كلی باید رابطه و تناسبی معقول بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در محلات شهری وجود داشته باشد. فضاهای سبز در زندگی شلوغ، پیچیده و ناآرام شهرها، گویی تنها عنصر آرامش بخش و پالاینده هستند. استفاده از درخت و فضای سبز باید به عنوان جزء لاینفك طراحی فضای محلات شهری مورد توجه طراحان قرار گیرد. هر گیاه سبز هر چند كوچك، نقش خود را در تلطیف هوا، گرفتن و غبار آن، ایجاد آرامش بصری- روانی، رفع آلودگی صوتی، تولید اكسیژن موردنیاز شهروندان، سایه و... ایفا می كند. فضاهای سبز در محلات، منظر محله را بهبود می بخشند، باعث زیبایی محیط می شوند، نقش پالایشی دارند، باعث افزایش رطوبت و كاهش دمای هوا می شوند، سهم مهمی در برآورده كردن نیاز تفریحی و تفرجی ساكنان محله دارند و... به طور كلی استفاده از درخت بخصوص برای بالا بردن كیفیت فضاهای كالبدی، مكمل سكونت یا به عبارتی موقعیت نسبی مسكن، می بایست مورد توجه قرار گیرد. 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ زیرساخت های مورد نیاز مسكن:: تاسیسات و زیرساخت های شهری، طیف وسیعی از عناصر شهری را كه اكثرا احداث شده، ثابت و ساختمانی اند، در برمی گیرد. در نگاهی كلی، می توان زیرساخت های شهری را شامل تمامی عناصری دانست كه تامین نیازهای مختلف ساكنان محلات شهری را در زمینه های مختلف سكونت، فعالیت، استراحت، فراغت و به طور كلی بالا بردن كیفیت زندگی شهری بر عهده دارند. به عبارتی، مجموعه عناصر فیزیكی موجود و لازمی كه كاركردهای مختلف شهری را میسر می سازند و باعث تركیب و تشكیل فضاهای شهری می شوند، زیرساخت شهری نامیده می شوند. تاسیسات زیربنایی در محلات شهری در راس مسائل كیفی زندگی است. تاسیسات و زیرساخت های شهری از معیارهای اصلی بررسی و تعریف شهر سالم است. مقوله تاسیسات زیربنایی شهری مستقیما با كیفیت سكونت شهری ارتباط می یابد و مفاهیم متفاوتی همچون سرپناه، خانه و مسكن را پیش می آورد؛ در مقایسه اینها با هم، فرق سرپناه با خانه مشخص می شود. سرپناه صرفا انسان را از عوامل طبیعی محافظت می كند، ولی فاقد مشخصات لازم برای تامین آسایش و پاسخگویی به نیازهای مختلف است. خانه هم از نظر طراحی و هم از نظر فیزیكی می تواند كامل باشد و نیازهای انسان و خانوار را در داخل فضای خود تامین كند. اما برای اینكه خانه به مسكن یا محیط مسكونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد. حلقه اتصال خانه به مسكن، تاسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری است؛ یعنی چنانچه شبكه فاضلاب برای محیط مسكونی تاسیس نشود، یا دسترسی خانه به محل كار یا به محل سایر فعالیت های اجتماعی به نحو درست و مطلوب تامین نشود، باید گفت هنوز معیارهای مسكن و محیط مسكونی تحقق نیافته است. بدین ترتیب تاسیسات زیربنایی تبدیل كننده خانه به مسكن است. بدین ترتیب، ملاحظه می شود كه تاسیسات شهری بخش تعیین كننده ای از كالبد محلات شهری را تشكیل می دهند كه زمینه و بستر مناسبی را برای كاركردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلات فراهم ساخته، موجب آسایش و راحتی ساكنان محلات شهر می شوند. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ همجواری با كاربری های سازگار:::: به طور كلی كاربری هایی كه در حوزه نفوذ یكدیگر قرار می گیرند باید از نظر سنخیت و همخوانی فعالیت با یكدیگر منطبق بوده، موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیتی«دیگر نشوند. عمده ترین تلاش شهرسازی، باید جداسازی كاربری های ناسازگار با كاربری مسكونی در محلات شهری باشد. كاربری هایی كه دود، بو، صدا و شلوغی تولید می كنند، باید از كاربری های دیگر، بویژه كاربری مسكونی، فرهنگی و اجتماعی جدا شوند. این جدایی مطلق نیست، بلكه در برخی مواقع می توان با تمهیداتی، اثرات سوء كاربری های مزاحم را محدود كرد. در جدایی فضایی كاربری ها، فاكتورهای هزینه، سود و خودبسندگی نسبی آنها موردنظر قرار می گیرد. جدایی فضایی عملكردها فقط به فعالیت های شخصی نظیر كشتارگاه، چرم سازی و فلزكاری اختصاص ندارد، بلكه در مورد كاربری های كوچك مزاحم نیز صدق می كند (مانند یك مغازه چوب بری یا در و پنجره سازی و حتی یك دكه فروش نفت در یك محله مسكونی كه امكان دارد مورد اعتراض ساكنان آن محل قرار گیرد. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۹۰ ويژيگي هاي يك خانه درونگرا : ° نداشتن ارتباط بصري مستقيم فضاهاي داخل با فضاهاي شهري بيرون خود ° فضاهاي مختلف آن را عنصري مانند حياط و يا صفه هاي سرپوشيده سازماندهي كرده است به نحوي كه روزن ها و بازشو ها به طرف اين عناصر باز شوند § از حياط در خانه هاي ايراني به شكل هاي مختلف زير استفاده شده است : ° حياط به عنوان نشانه حريم تملك ° حياط ، وحدت دهنده چند عنصر خانه ° حياط ، ارتباط دهنده چند فضا ° حياط ، براي ايجاد محيطي سر سبز و با نشاط ° حياط ، به عنوان يك هواكش مصنوعي براي گذر جريان بادهاي مناسب ° حياط ، عنصري مهم در جهت سازماندهي فضاهاي مختلف در مناطق چون يزد و كاشان بخش يزرگي از حياط به صورت گودال باغچه ساخته شده است تا علاوه بر دسترسي بهتر به آب زير گذر قنات ها ، با كاشت درختان سر سبز وفضاهاي درخور ، محيطي خنك به وجود آورند . § اتاق ؛ بر مبناي سازماندهي كل فضا ها و تقسيم آن به فضاهاي تابستان نشين و زمستان نشين اتاق هاي مختلف شكل گرفته است . § ارتفاع دادن به خانه ، جهت رسيدن به مسير حركت بادهاي مناسب سبب شده است كه اغلب اتاق هاي تابستان نشين در اشكوب ها بالا( طبقات) و اتاق هاي زمستاني در طيقه همكف يا كمي پاينتر از سطح حياط قرارگيرند. § در خانه هاي مختلف در اقليم هاي گوناگون اتاق هاي تابستاني در انواع سه دري ، چهار دري ، پنج دري ، شش دري ، هفت دري، هشت دري ، ده دري، دوازده دري و شانزده دري ساخته شده است. § ويژيگي مهم درها در برخي از اتاقها دو جداره بودن آن است ؛ معمولا جداره بيروني از نوع كركره اي بوده و در جداره داخلي ، داراي دو لنگه است. § اتاق ها به چند شكل با ديگر فضاهاي موجود ارتباط دارند. اتاق هاي طبقه همكف ، مستقيما به حياط راه دارند و معمولترين راه دسترسي به آنها به وسيله طارمه ( ايوان بين چند فضا – تركيب طارمه و اتاق ) انجام مي شود. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده