رفتن به مطلب

درمان شناختی-رفتاری (CBT)


ارسال های توصیه شده

تصمیم دارم تو این تاپیک به زبون ساده و قابل فهم رویکرد CBT رو معرفی کنم که رویکرد اصلی درمانی من و بیشتر همکارانیه که تو این سایت هستن.

 

CBT مخفف cognitive behavior therapy است که به «درمان شناختی-رفتاری» یا «رفتاردرمانی‌ شناختی» ترجمه شده. این رویکرد درمانی ترکیبی از روشهای شناخت‌درمانی و رفتاردرمانیه که برای درمان تعداد زیادی از اختلال‌های روانی از جمله اضطراب، وسواس، فوبی‌ها‌‌ (ترسهای مرضی)، هراس، افسردگی،‌ اعتیاد، انواع رفتارهای ناسازگارانه و ... به کار می‌ره.

 

بعضی از اصول کلی درمان CBT اینهاست:

1- درمان تلاشی مشترک بین بیمار و درمانگره

2- درمانگر برای هر تکلیف یا تصمیم به مراجع توضیح می‌ده

3- درمان بر اساس دیدگاه «اینجا و اینک» است

4- درمان شناختی-رفتاری دارای مراحل مختلفه و جلساتش ساختار داره

5- سؤالهای درمانگر هدفمنده

6- در این شیوه‌ی درمان از تکنیکهای وسیع به خصوص «حل مسأله» (problem solving) استفاده می‌شه

7- طرز استفاده‌ی هر کدوم از تکنیک‌ها توسط درمانگر به مراجع آموزش داده می‌شه

8- در این شیوه‌ی درمان روی شناخت «افکار خودآیند منفی» و «الگوهای تحریف‌شده» تأکید می‌شه

9- هدف درمان: تغییر فکر، احساس و در نتیجه رفتاره

 

خب می‌دونم یه سری اصطلاحات تو موارد بالا هست که توضیح لازم دارن. تو قسمت‌های بعدی همین تاپیک این توضیحات رو خواهم آورد.

لینک به دیدگاه

1- درمان تلاشی مشترک بین بیمار و درمانگره:

بیمار در درمان مشارکت می‌کنه. حتی در مورد تکالیفی که درمانگر می‌خواد بهش بده یا تکنیکهایی که قراره تو جلسه‌ی درمان انجام بشه هم مشارکت داره.

 

2- درمانگر برای هر تکلیف یا تصمیم به مراجع توضیح می‌ده:

این توضیحات خیلی مهم هستن. اول هر جلسه درمانی درمانگر به مراجع توضیح می‌ده که تو اون جلسه قراره چیکار بکنن و چرا و چه نتایجی داره. کلاً برای هر موردی به مراجع توضیح داده می‌شه.

 

3- درمان بر اساس دیدگاه «اینجا و اینک» است:

وضعیت مراجع در حال حاضر (در روند درمان) از هر چیزی مهمتره. مثلاً اگه یه مراجعی 10 سال پیش وسواس داشته اما در حال حاضر مشکل اصلیش چیز دیگه‌ایه به مشکل اصلیش پرداخته می‌شه مگه اینکه اون وسواس کارکرد منفی رو مشکل فعلیش داشته باشه که در مورد این کارکرد منفی به مراجع توضیح داده می‌شه.

 

4- درمان شناختی-رفتاری دارای مراحل مختلفه و جلساتش ساختار داره:

درمانگر مرحله به مرحله در درمان جلو می‌ره. مثلاً‌ می‌دونه که قراره تو 15 دقیقه اول جلسه چهارم چه کارهایی انجام بشه.

5- سؤالهای درمانگر هدفمنده:

یعنی سؤالی صرفاً به دلیل کنجکاوی درمانگر پرسیده نمی‌شه.

 

6- در این شیوه‌ی درمان از تکنیکهای وسیع به خصوص «حل مسأله» (problem solving) استفاده می‌شه:

تکنیک‌ها تو پیشبرد درمان خیلی مؤثر هستن و ابزاری برای بهبود مراجع به حساب می‌یان.

7- طرز استفاده‌ی هر کدوم از تکنیک‌ها توسط درمانگر به مراجع آموزش داده می‌شه:

اینکه از هر تکنیک چطور و در چه مواردی استفاده بشه توسط درمانگر آموزش داده می‌شه.

 

8- در این شیوه‌ی درمان روی شناخت «افکار خودآیند منفی» و «الگوهای تحریف‌شده» تأکید می‌شه:

این دو اصطلاح خیلی تو درمان شناختی-رفتاری مهم هستن. که جداگانه در موردشون توضیح خواهم داد. فعلاً بهتره با خود اصطلاح آشنا بشین.

 

9- هدف درمان: تغییر فکر، احساس و در نتیجه رفتاره:

تا رفتار تغییر نکنه هدف درمان حاصل نشده.

لینک به دیدگاه

معمولاً همون اوائل شروع درمان درمانگر «نمودار شناختی» رو به مراجع توضیح می‌ده:

 

موقعیت........فکر..........احساس..........رفتار

 

یعنی تو یه موقعیتی که ایجاد می‌شه اول یه فکر تو ذهن ما در مقابل موقعیت مورد نظر شکل می‌گیره که اون فکر باعث می‌شه یه احساسی در ما ایجاد بشه و اون احساس باعث می‌شه که ما یه رفتاری که متناسب با احساسمونه نشون بدیم.

مثال برای نمودار شناختی

موقعیت: مرد دیروقت به خونه برمی‌گرده. همسرش درو باز می‌کنه و می‌بینه مرد اخم کرده. زن با خودش می‌گه: «اه! بازم اخمشو برای من آورده! به من چه که حوصله نداره!» و عصبانی می‌شه. رفتار زن تغییر می‌کنه و به شوهرش محل نمی‌ذاره. مرد هم که بی‌محلی می‌بینه اخم بیشتری میکنه که در نتیجه فکر زن برای خودش تأیید می‌شه که: «من درست فکر کردم اخمشو واسه من آورده خونه!» و این رفتار همینطور ادامه پیدا میکنه و در نتیجه یک دور باطل ایجاد میشه.

موقعیتی که مثال زدم خنثی است اما فکر منفی زن باعث برداشت منفی از موقعیت شده.

 

پس در مثال بالا

موقعیت: دیر اومدن و اخم کردن مرد

فکر: بازم اخمشو برای من آورده

احساس: خشم و عصبانیت زن

رفتار: بی‌محلی به شوهر

 

حالا اگه تو این چرخه زن فکرشو عوض کنه و فکر مثبت بکنه مثل: «حتماً‌ خیلی خسته شده!» سعی می‌کنه که بیشتر به شوهرش توجه کنه و در نتیجه احتمالاً اخم مرد کم می‌شه و رفتارش تشدید نمیشه.

 

اما خب به همین راحتی هم نمی‌شه فکر منفی رو عوض کرد. اول باید بدونیم چرا تو اغلب موقعیت‌های این‌چنینی اول فکر منفی می‌یاد تو ذهنمون؟

این فکر‌های منفی اغلب «الگوهای تحریف شده» یا همون «تحریفات شناختی» هستن.

لینک به دیدگاه

تحریفات شناختی چی هستن؟

 

با یه مثال این تحریفاتو توضیح میدم:

یه کامپیوترو در نظر بگیرین. هر روز اطلاعات زیادی به این کامپیوتر وارد می‌شه. مقداری از این اطلاعات پردازش و ذخیره میشه و اطلاعات جدیدی به ما میده. حالا اگه این کامپیوتر خراب یا ویروسی بشه چه اتفاقی ممکنه بیفته؟ ممکنه تو انتخاب اطلاعات اشتباه کنه و اطلاعات به دردنخور رو وارد خودش کنه یا اطلاعات غلط به ما بده.

ذهن هم دقیقاً مثل همین کامپیوتره و وقتی این اتفاق در مورد ذهنمون می‌افته می‌گیم: ذهن دچار «تحریفات شناختی» شده.

 

 

انواع تحریفات شناختی:

1- ذهن‌خوانی

2- پیش‌گویی

3- فاجعه‌سازی

4- برچسب زدن

5- دست‌کم گرفتن جنبه‌های مثبت

6- ***** منفی

7- تعمیم افراطی

8- تفکر دوقطبی

9- بایدها (مطلق گرایی)

10- شخصی‌سازی

11- مقصر دانستن

12- مقایسه‌های غیرمنصفانه

13- همیشه پشیمان بودن

14- نکند که؟

15- استدلال هیجانی

16- ناتوانی در عدم تأیید شواهد

17- برخورد قضاوتی

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

خیلی عالی بود:icon_gol::icon_gol: دست شما درد نکنه خانومی در به در گذاشتن این درمان بودم

مخصوصا که الان بیشترین کار برد رو داره

به خیلی از دوستان هم این درمان رو معرفی کردم یه جدول هم داره برای نمونه که با توضیحات بیشتر درباره این درمان می ذارم

لینک به دیدگاه

آره خیلی کاربرد داره چون به سرعت نتیجه میده و مراجع زود راضی میشه ...

خواهش میکنم

اما من خیلی قبولش ندارم یعنی به نظرم ه تنهائی کاربردی نداره بیشتر شبیه چسم زخم میمونه ..ترجیح میدم التقاطی پیش برم

نظر شما چیه ؟

لینک به دیدگاه
آره خیلی کاربرد داره چون به سرعت نتیجه میده و مراجع زود راضی میشه ...

خواهش میکنم

اما من خیلی قبولش ندارم یعنی به نظرم ه تنهائی کاربردی نداره بیشتر شبیه چسم زخم میمونه ..ترجیح میدم التقاطی پیش برم

نظر شما چیه ؟

راستش من باهاش موافقم مخصوصا با شناختی رفتاری

اکثر مشکلات این روزهای مردم ناشی از تفکر و باورهای غلط اونهاست

از بین رویکردها روانکاوی کمتر گرایش داره و شناختی رفتاری بیشترین رو و بعد از اون هم رویکرد التقاطی و پست مدرن ها

اونی که چسب زخمه رویکرد مراجع محوری راجرزیه وگرنه این درمان خیلی خوب از ریشه مشکل رو حل می کنه البته خیلی بستگی به مشکل داره ها برای بعضی از مشکلات فقط روانکاوی خوبه

جایی که شناختی رفتاری جواب نده بله منم با التقاطی موافقم

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...