رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

معدن مس میدوک

موقعيت جغرافيايي:

معدن مس ميدوك در 42 كيلومتري شمال‌شرق شهرستان شهربابك و 132 کيلومتري شمال غرب معدن سرچشمه در استان کرمان واقع شده است و داراي مختصات جغرافيايي 55 درجه و 10 دقيقه طول شرقي و 30 درجه و 25 دقيقه عرض شمالي مي‌باشد.

سيماي ظاهري منطقه ميدوك به صورت تپه‌هاي نسبتاً گرد با شيب ملايم و دره‌هاي كم عمق است که بالاترين ارتفاع آن از سطح دريا 2842 متر مي باشد. محدوده مس ميدوك دو توده نفوذي كم عمق مس پورفيري را در بر مي‌گيرد. كه هر يك از اين دو توده نام محلي خاص خود دارند. يكي از آن‌ها ميدوك (لاچاه) و ديگري سارا مي‌باشد. كارگاه اصلي در محل معدن ميدوك است كه در 7 كيلومتري شمال‌غرب روستاي ميدوك واقع شده است.

سابقه معدن:

كارهاي قديمي انجام شده در منطقه، حكايت از بهره‌برداري فيروزه و مس در اين محل دارد. در گزارش اكتشافي قبل از سال 1348 با عنوان كانسارهاي مس در ايران نوشته بازن و هونبر شرح اين معدن آمده است. در سال‌هاي 1969-1970 در طي انجام يك پروژه اكتشافي گسترده با همكاري شركت صنعتي معدني متال گزل آلمان غربي سابق و سازمان گسترش و نوسازي كشور، اكتشافات مفصلي شامل برداشت زمين‌شناسي، نمونه‌گيري ژئوشيميايي و محاسبه ذخيره به ويژه در بخش پورفيري ميدوك انجام شده است. همچنين در سال 1970 گزارش تفصيلي گسترش مواد فلزي در توده‌هاي نفوذي در منطقه شهربابك از جمله ميدوك و سارا توسط سازمان مطالعات معدني آلمان (Fur) ارائه شد. در سال 1969 گزارش زمين‌شناسي منطقه ميدوك توسط زمين‌شناسان يوگسلاو ارائه شده است.

A.0003.1.jpg

نمايي از عمليات باطله برداري در معدن مس ميدوک

از محدوده ميدوك و محدوده‌هاي اطراف آن، نقشه توپوگرافي با مقياس 1:1000 توسط شركت ايران فتوگرافي تهيه شده است.

شركت ملي صنايع مس ايران نيز، در چهارچوب طرح اكتشاف ميدوك، فعاليت‌هاي اكتشافي خود را از سال 1358 آغاز و برپايه يك قرارداد با شركت لهستاني كبار اقدام به گمانه‌زني سيستماتيك در سطحي به ابعاد 600×600 متر برروي بخش پرعيار توده مس پورفيري ميدوك نمود. تراكم شبكه گمانه‌زني 100×100متر بوده و بيشترين عمق آن‌ها 300 متر بوده است. در سال 1370 به موجب قرارداد مابين شركت آهن مركزي و گروه حفاري طرح ميدوك گمانه‌هايي تا عمق 600 و 1000 متر به صورت زاويه‌دار در ميان گمانه‌هاي قديمي حفر شد. تا سال 1378 نزديك به 14554 متر مغزه حفاري و 1670 متر تونل مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است.

ذخيره و عيار:

در ازريابي ذخيره معدن ميدوك از داده‌هاي زمين‌شناسي، گمانه‌ها، تونل، نمونه‌برداري و كانه‌آرايي استفاده شده و نمونه‌ها در معدن سرچشمه آناليز شده است. آناليز كنترلي نيز توسط شركت اتوكمپو فنلاند انجام گرديده است.

ميزان ذخيره زمين شناسي کانسار 170 ميليون تن با عيار 0.83% محاسبه گرديده که از اين مقدار به ميزان 144 ميليون تن آن با عيار 0.85% قابل استخراج مي باشد. عيار حد معدن 0.25% در نظر گرفته شده است. نسبت باطله به ماده معدني برابر 2.4 به 1 مي باشد.

ذخيره كانه اكسيده 4/1 ميليون تن با عيار 1/1 درصد اكسيد مس و 95/0 درصد مس مي باشد. براساس آخرين نتاج تا سال 2002 كل ذخيره قطعي اين معدن 145 ميليون تن با عيار متوسط 8/0 درصد مي‌باشد. عيار طلا در توده مس پورفيري ميدوك در حد بلافصل ديودره كمتر از 4/0 گرم در تن و در محدوده سارا نزديك به 5/0 گرم در تن گزارش شده است. براساس مطالعات فني و اقتصادي انجام شده توسط شركت‌هاي خارجي از جمله اتوكمپو، عمليات معدني براي 80 ميليون تن خاك معدني و با عيار 1 درصد توجيه اقتصادي دارد.

باطله برداري:

عمليات باطله برداري از معدن که حدود 60820000 تن است، به طور موثر از سال 75 آغاز شده که تا پايان آبان ماه 83 مجموعاً 153 ميليون تن خاک برداري انجام شده است. در حال حاضر چهار پله، 2645، 2660، 2675 و 2630 آماده سازي گرديده و استخراج سنگ سولفور از آن ميسر مي باشد.

بخش ژئوفيزيك امور اكتشاف شركت ملي مس ايران كاوش‌هاي ژئوفيزيكي در اطراف ميدوك انجام داده و گسترش توده مس پورفيري را بررسي نموده است.

A.0003.4.jpg

زمين‌شناسي عمومي:

كوه لاچاه از سنگ‌هاي آذرآواري كه توسط ديوريت پورفيري‌ها در بر گرفته شده و تحت نفوذ دايك‌هاي ديوريت پورفيري واقع شده‌، تشكيل شده است. فرسايش و هوازدگي، سنگ‌ها را به شدت تحت تاثير قرار داده به طوري كه ويژگي اوليه آن‌ها قابل تشخيص نيست. گمانه‌زني تا عمق 300 متري كاني‌سازي- دگرساني هيپوژن و سيليسي شدن در اين بخش را مشخص نموده است. قديمي‌ترين پورفيري‌ها، نخستين نفوذي‌هاي كانه‌دار هستند كه بوسيله رگچه‌هاي تيپ A و) B كوستافون و هانت، 1975) با دگرساني شديد پتاسيك و سديك و كاني‌سازي پيريت، كالكوپيريت و كم و بيش فيتيت مشخص هستند. بورنيت در اين پورفيري نادر است و پيروتيت نيز ديده نشده است.

دومين نوع نفوذي‌ها شامل دايك‌هاي پورفيري‌ پس از كاني‌زايي است. اين دايك‌ها به آ‌ساني از نوع اول به دليل تراكم ناچيزشان از رگه‌هاي كانه‌دار و دگرسان قابل تشخيص‌اند. در اين سنگ‌ها كه رگه‌هاي كوارتزي را بريده‌اند، پيريت فراوان‌تر از كالكوپيريت مي‌باشد. نوع سوم نفوذي‌ها شامل ديوريت پورفيري‌هايي است كه به صورت دايك‌هايي با روند شمال- شمال‌شرق و در محدوده‌ وسيعي حتي در زير هاله‌هاي پروپيليتيك گسترده شده‌اند. اين پورفيري‌ها داراي فنوكريست‌هاي درشتر از ديگر بخش‌ها هستند.

شماري دايك بازيك با تركيب بازالت هورنبلند اليوين‌دار پس از پايان فاز اصلي هيدروترمالي در سنگ‌هاي معدن ميدوك تزريق شده‌اند و ارتباطي با كاني‌سازي پورفيري ندارند.

توده پورفيري با كاني‌سازي مس در ميدوك با روش K/Ar مورد بررسي ژئوكرونولوژي واقع شده و نشان داده است بر عكس سن پليوسن ارزيابي شده توسط يوگسلاوها (1971)، كاني‌سازي- دگرساني در ميدوك سني برابر با ميوسن مياني تا پسين دارد و از اين نظر بسيار نزديك به كاني‌سازي در سرچشمه است. كاني‌سازي در سارا نيز جوان‌تر از اين دو مي‌باشد.

A.0003.3.jpg

تصوير رنگي مجازي محدوده ميدودك كه از تركيب باند‌هاي 5و3و1 پس از افزايش كنتراست BCET به وجود آمده است.

A.0003.2.jpg

تصوير رنگي مجازي حاصل از تركيب باند‌هاي PC4 و PC5 و (5 - 7) پس از افزايش كنتراست ريشه دوم. محدوده‌هاي دگرساني ميدوك و سارا در بالاي تصوير و به رنگ صورتي ديده مي‌شوند.

آلتراسيون ها و کاني زايي:

در معدن ميدوك انواع آلتراسيون‌هاي پتاسيك، سديك- پتاسيك، سديك، فيليك و پروپيليتيك رديابي شده‌اند. از نظر فضايي سه زون دگرساني پتاسيك، پروپيليتيك و سريسيتيك در اين معدن قابل مشاهده است. زون دگرساني پروپيليتيك ظاهراً در اثر فرسايش از بين رفته و آثار ناچيزي از آن به چشم مي‌خورد. مطالعه 52 عدد مقطع صيقلي از توده نفوذي ميدوك نشان داده است كه پيريت‌هاي اتومورف در عمق هيپوژن بيشتر سالم مانده‌اند و تبديل شدگي بسيار كمي را نشان مي‌دهند. حال آنكه پيريت‌هاي ديده شده در عمق كم توده به كاني‌هاي آهن‌دار ثانويه از جمله گوتيت و ليمونيت تبديل شده‌اند. پيريت همراهي خوبي با كالكوپيريت دارد به طوري كه گاهي به صورت رشد يافته در داخل هم ديده مي‌شوند. اين حالت در زون هيپوژن عموميت دارد. در كنار اين دو كاني و در عمق زياد توده نفوذي، فيتيت مشاهده مي‌شود كه ميزان آن پايين است. اسفالريت به مقدار كم و در تمام طول معدن ديده مي‌شود. موليبدن نيز به مقدار ناچيز حضور دارد.

در اثر فرآيند غني‌شدگي، كاني‌هاي ثانويه سولفور مس و در نتيجه زون غني‌شده سوپرژن پديد آمده است. در طي اين فر‌آيند، كالكوپيريت به كالكوسيت، ديژنيت، كووليت و بورنيت تبديل شده است. لازم به ذكر است كه در عمق زياد سوپرژن و حتي در آغاز زون هيپوژن، كالكوپيريت مستقيماً به كووليت تبديل شده، در حالي كه در اعماق متوسط زون سوپرژن، كالكوپيريت نخست به كالكوسيت و سپس به كووليت تبديل شده است. در مناطق سطحي و زون اكسيدي، كاني‌هاي اكسيده و كربناته مس، آهن و... به وفور ديده مي‌شوند، كه سطح گسترده‌اي از طبقات بالايي و سطح زمين را تشكيل داده‌اند. از جمله كاني‌هاي فراوان در اين بخش مي‌توان به مالاكيت، آزوريت، هماتيت، گوتيت و ليمونيت اشاره نمود.گسترش فراوان سيليس و رگچه‌هاي كوارتز در تمامي سطح توده نفوذي ميدوك به گونه‌اي است كه شايد بتوان گفت در اين معدن هيچ كاني ديگري به اندازه كوارتز، كاني فلزي به همراه ندارد.

زون‌هاي مختلف كاني‌زايي در معدن ميدوك عبارتند از زون اكسيدي، زون سوپرژن، زون گذري و زون هيپوژن. ضخامت زون اكسيده در بخش‌هاي مركزي معدن از 8 تا 40 متر است و كاني‌هاي مشاهده شده در اين زون عبارتند از: اكسيد‌ها و هيدروكسيد‌هاي آهن، كربنات‌ها و هيدروكربنات‌هاي مس (مالاكيت و آزوريت)، ژاروسيت، كريزوكولا و فيروزه. زون سوپرژن داراي ميانگين ضخامت 145 متر است و عمده‌ترين كاني‌هاي اين بخش را كالكوسيت، كووليت، پيريت و موليبدنيت تشكيل مي‌دهند. زون گذري منطقه تبديل زون سوپرژن و هيپوژن را نشان مي‌دهد. زون هيپوژن كه عميق‌ترين بخش كاني‌زايي در اين معدن مي‌باشد، حاوي كاني اوليه كالكوپيريت به همراه پيريت، بورنيت، كالكوسيت و كوارتز است. ميزان كالكوسيت در مقايسه با زون سوپرژن به نسبت كمتر است.

در ناحيه سارا واقع در 3 كيلومتري شمال‌غربي نهشته پورفيري مس ميدوك، دگرساني گسترده و بسيار ضعيفي از نوع پروپيليتي و سريسيتي قابل مشاهده است که ويژگي زمين‌شناسي بسيار مشابه ميدوك (لاچاه) داشته و همانند ميدوك توده ديوريت پورفيري به درون ولكانيك و ولكانوكلاستيك‌هاي رازك با سن ائوسن نفوذ نموده و باعث كاني‌زايي پيريت- كالكوپيريت شده است. در زون هيپوژن دگرساني پروپيليتي عموميت دارد، هرچند زون‌هاي باريكي از دگرساني فيليك نيز مشاهده مي‌شود. در اين منطقه رگه‌هاي كوارتز پراكنده مي‌باشند و پيريت به صورت رگه‌هايي همراه با كالكوپيريت تاخيري ديده مي‌شود. رگه‌هاي پلي‌متال در سطح رخنمون ندارند ولي در عمق توسط گمانه‌ها قطع شده‌اند و شامل كوارتز، پيريت، اسفالريت و گالن مي‌باشند. در بخش‌هايي پيريت توسط تتراهدريت جايگزين شده است. رگه‌ها به شدت برشي شده‌اند و ذرات كانه بوسيله سريسيت به يكديگر متصل شده‌اند. نزديك بودن دو محدوده كاني‌زايي لاچاه (ميدوك) و سارا و همچنين يكسان بودن ساختمان آن‌ها مي‌تواند نشانه يكي بودن خاستگاه آن‌ها و تشكيل شدن هر دو در يك فرآيند هيدروترمالي باشد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...